eitaa logo
" شوق وصال "
426 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
532 ویدیو
117 فایل
﷽ . . 「 رنگ #خدا را 🔺 بر هر رنگی ترجیح🔺 دهید ... ♡」 #حاج‌قاسم🌱 . . 📬به وقت ارتباط: @Yazahras213 ﴿ کپی با ذکر صلوات به نیت سلامتی و ظهور آقا (عج) بلا مانع است ♡🌱 ‌﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
‌این هم دارد مےشود امّا اے کاش آنچہ اندوختیم از دست‌مان نبَرد! ڪاش فاطمہ(عج) شود... اصلا بس‌ است بےصاحبی، ڪاش زودتر ڪاش ... @Shoghe_vesal74 👈
⚠️از خیابان شهدا؛ آرام آرام در حال گذر بودم! 🌷🍃اولین ڪوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه ڪردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌷🍃دومین ڪوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این ڪوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه ڪردی؟ جوابی نداشتم و از از ڪوچه گذشتم... 🌷🍃به سومین ڪوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محڪم مرا خواند! گفت: و در ڪجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی ڪه گوشه اش نمناڪ شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🌷🍃به چهارمین ڪوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عڪس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن ڪردن مردم! ڪردی؟! برای خودت چه ڪردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان ڪه دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🌷🍃به پنجمین ڪوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نڪردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🌷🍃ششمین ڪوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... ڪم آوردم... گذشتم... 🌷🍃هفتمین ڪوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز ڪنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود ڪه در خطر لغزش و تهدیدشان میڪرد! را دیدم... از ڪم ڪاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌷🍃هشتمین ڪوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوڪی هم ڪنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میڪردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوڪی می سپرد! برای ارسال نزد ... 🌷🍃پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میڪردند،برایشان... ⚠️اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم ڪه با چه ڪردم! تمام شد... 💢از ڪوچه پس ڪوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت...🚫 @shoghe_vesal74
🍃درمیان غوغای ناغافل زندگی، هستند کسانیکه غفلت برایشان، رنگ و بویی دیگر داشت و ، آوازه ای تازه. . 🍃سرزمین ما، قلمروی نیک صفتان و بیشه گاه یلان پر آوازه بوده و هست. مردانی غیور و شیردل و همزمان و زلال🙂 . 🍃سرزمین ما، بیکران رشد هاست.حامدی که مستشار عشق بود و خود را رهایی داد از بند . به آسمان گروید و شد❤️ . 🍃حامدی که میخواست دورانش شود. غیرت را پرچم راهش کند و عشقی در میان سوز و گداز روزگار باشد . . 🍃حامد قصه ی ما ، سرشار از نیروی و ، پدری بود با سیمای خورشید و همسری به تلاطم گلبرگ گل. حامدی که با ضمانت شاه ، عاشقانه ترک همسر و فرزند گفت و به همه ثابت کرد، که مرد ها هم میتوانند فرشته باشند🌺 . ✍نویسنده : . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۷ آذر ۱۳۵۹ . 📅تاریخ شهادت : ۸ آبان.سوریه لاذقیه (روی مزار ۷ آبان ۱۳۹۸) . 📅تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵۳ . @shoghe_vesal74
🍃مجلس حسین، پناهی است برای دل های بریده و چشم های خسته از 😔 . 🍃برای آنان که میخواهند های پیچک شده در گلو را ببارند😞 . 🍃برای نوکرهایی که دلشان به عشق می تپد،بی قرارِ قرار اند و نام تسکین قلبشان❤️ . 🍃 برای آنان که راه را اشتباه رفته و امضایشان، پای اعمالی است که از انجامش .توبه کرده و اشک می ریزند و لقب حر می گیرند به رسم 😓 . 🍃حر،همان دشمنی که دقایق آخر پشیمان شد از مخالفت با و بستن آب بر روی اهل خیام .شرمگین، با کفش های آویزان بر گردن و خجالت چین شده بر پیشانی ، سوی حسین آمد . کرد و دقایق آخر، سر بر زانوی امامش شهد نوشید . 🍃حرِ کربلا شد برای بازگشت از تاریکی بسوی نور .برای آنان که در خواب بودند اما امید بیداری داشتند . بعد از او حرهای زیادی متولد شدند مثل طیب حاج رضایی، راه را اشتباه رفته بود.عکس رضاشاه بر بدنش حک بود اما همچنان کبوتر دلش در حسین بال و پر می زد.🕊 . 🍃وقتی حرف از بی حجابی و از سر کشیدن شد، دلش رفت سوی و ها، معجرهایی که از سر کشیده شد و موهایی که سوخت.نبض اجازه نداد سکوت کند و همان جا بود که برگشت.😔 . 🍃بهای برگشتنش ، بود و شکنجه. در آخر هم اما پای اعتقادش ماند و شد .🥀 . 🍃 می گویند ذکر لبش پاکم کن و خاکم کن بوده است. به گمانم دعای حرِّهای زمان مستجاب می شود.طیب ، و طاهر خاک شد.🌿 . 🍃در کوچه های گمراه شده ام.دلم حرشدن میخواهد. ای که مرا خوانده‌ای، راه نشانم بده. . ✍نویسنده: . 🕊به مناسبت شهادت . 📅تاریخ تولد : ۱۲۹۰ . 📅تاریخ شهادت : ۱۱ آبان ۱۳۴۲ . 📅تاریخ انتشار: ۱۰آبان ۱۳۹۹ . 🥀مزار : شهرری . @shoghe_vesal74
. . خیلی وقت است! نه در ها؛ که در همین خیابان های پر غبار! همچون عابرانی ! هر روز از کنار ما می گذرند... و برایمان می خوانند! . و صدای خدا را نمی شنویم: و لا تَحسبنّ الذین قُتلوا فی سبیل الله أمواتاً... . . ما،اما با عینک های و ! و حیران... شب های جمعه؛ به قبرستان ها می رویم! تا شهیدان برای ما بخوانند... . . و ما دوباره بر میگردیم به خانه و بازار! هایمان را می شماریم... و ریشخند ... . . 「 @shoghe_vesal74