قسمتی از خطبهی خانم حضرت زینب سلاماللهعلیها در کاخ یزید لعنتاللهعلیه:
ای یزید آیا گمان میبری اینکه اطراف زمین و آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر ما بستی که ما را به مانند کنیزان به اسیری برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و دارای مقام و منزلت شدهای، پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدی، شادمان و مسرور گشتی که دیدی دنیا چند روزی به کام تو شده و کارها بر وفق مراد تو میچرخد، و حکومتی که حقّ ما بود در اختیار تو قرار گرفته است، آرام باش، آهستهتر. آیا فراموش کردهای قولِ خداوندِ متعال را «و کسانی که کافر شدند، گمان نکنند مهلتی که به آنان می دهیم به سودشان خواهد بود، جز این نیست که مهلتشان میدهیم تا بر گناه خود بیفزایند، و برای آنان عذابی خوار کننده است» (آل عمران، آیه١٧٨)
- مقتل الحسین، ابومخنف، ترجمه سیدعلیمحمدموسویجزایری
عَمَتي المظلومة.mp3
1.49M
عَمَتيَ المَظلومة قُلوبُنا مَحزونة..
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بِحَق الزینب..
بعضی عربها مانند حضرت زهرا سلاماللهعلیها سه تا حجاب داشتند. آن زمان هم که ما در عراق بودیم، رسم زنهای عفیف عرب این بود که مقنعه مشکی به سر میکردند؛ بعد با یک پارچه مشکی پیشانی خود را تا ابرویشان میبستند که این مقنعه جابهجا نشود، بعد از آن یک عبای عربی زنانه میپوشیدند كه در دستهایشان میکردند و برای آن تا پایین، دکمه میگذاشتند، بعد یک عبای دیگر سرتاسری سرشان میکردند و یک پوشیه هم میزدند؛ حجاب آنان اینگونه بود.
اینکه بعضی مداحها میگویند حجاب حضرت زینب سلاماللهعلیها را عصر عاشورا دزديدند اينها توهین به مقام ولایت است حضرت زینب سلاماللهعلیها مقام عصمت دارد بعضیها به گمانشان هر چه سر زبانشان میآید، باید بخوانند تا مردم گریه کنند؛ درحالیکه کسی گریه پیش فروش نکرده است. حقیقت را بگو؛ اگر گریه كردند كه كردند و اگر نكردند هم كه نكردند تو هزار دروغ میبافی، تا او گریه کند؟ تو اهل بیت را نابود میکنی و عصمت آنها را از بین میبری برای اینکه او گریه بکند؟ بر فرض هم كه حجاب اهل بيت را در عصر عاشورا دزديده باشند، اين پارچههای رويين بوده كه با نبود اينها هم حجاب حفظ میشد؛ نه اينكه تمام حجاب ايشان را برداشته باشند.
- آیت الله ناصری
@shogheparvaz1
پروردگارا ما رو حروم نکن.
حروم مسیرهای اشتباه
موقعیتهای اشتباه
فکرهای اشتباه
گزارههای اشتباه
آدمهای اشتباه
آخ ... آدم های اشتباه...
گناه یعنی،
خلافِ منافعِ خودمان رفتار کردن!
باید یک مقدار خودخواه باشیم
تا گناه نکنیم!
عجیب بودن موضوع گناه
و توبه در چیست؟
آیا موضوع گناه و توبه،
شدتِ محبت خدا به
بندگانش را نمیرساند؟
گناه چیست ؟
آیا گناه صرفاً کاری است
که خدا را ناراحت میکند؟
یا اینکه گناه اولاً ضربه زدن
به خود است!
اتفاقاً آدم باید تعجب کند
که من به خودم ضربه زدهام؛
خدایا، شما چرا ناراحت شدی؟!
پاسخ این است:
چون خدا تو را
به شدت دوست دارد!
#استادپناهیان
اخبار و احادیث را که جمع کنی،
اولین آسیب شما جوانان
از «غضب» است.
هر دری که بسته شود به روی شما
از غضب بسته می شود.
اسم بعضیها را گذاشتهام
حاجی زهرمار!
از بیرون میآید، میگوید:
جایتان خالی کمیل بودیم،
حالی پیدا کردیم!
وقتی بلد نیستی با زنت حرف بزنی،
زبانت را کنترل کنی، چه حالی؟!
#آیتاللهفاطمینیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چی بگم خودتون ببیند .....
#انالله_واناالیه_راجعون
@shogheparvaz1
شوق پرواز
ترک معصیت و نماز اول وقت برای رسیدن به مقامات عالیه کافی است. | حاج آقا قاضی |
هشتم بهمن سالگرد وفات شمسی آیت الله قاضی طباطبایی است.
فاتحه ای به روح ایشان بخوانیم.
Panahian-Clip-GhezavatMamnoo.mp3
2.34M
(استاد پناهیان)
قضاوت ممنوع!
آدمها باهم متفاوتند!
گوش کنیم...👌🏼
+گاهی عظمت یه آدم تو کارهاییه که
انجام نمیده! تو خشمی که فرو میخوره،
تو زخمی که زمینش نمیزنه..
میگیری که؟
آمدند خدمت
#آیتاللهبهاءالدینی گفتند:
آقا! چند مرتبه صلوات بفرستیم؟!
فرمودند: یک مرتبه!
اگر حضور قلب باشد
یک مرتبه کافی است،
حالا حضور قلب نباشد
برو صدهزار تا بفرست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(استاد پناهیان)
خیلی ها دوست دارن عاشق خدا بشن ...
ببینید👌🏼
امام جواد میفرمایند: نعمتی که انسان شکرش رو به جلو نمیاره، مثل گناهی میمونه که انسان توبه نمیکنه.
خداوند روز قیامت مارو به خاطر دو چیز بازخواست میکنه یکی: خدا مارو از نعمت هایی که به ما داده بازخواست میکنه، که این نعمت هارو چجوری استفاده کردین، شکرش رو به جا نیاوردین، تو قرآن هم هست: حتما حتما ما شمارو به خاطر نعمت هامون بازخواست میکنیم. جایی دیگر در قرآن هست: من گوش به شما دادم، چشم به شما دادم، شما باید در مقابل اینها پاسخگو باشید. حدیث داریم که دوتا نامه اعماله، تو یه دونه گناهای مارو نوشتن، بازخواست میکنم مثلا اینجا این معصیت رو کرده و اینا. یه نامه اعمال هم هست که نعمت هارو توش نوشتن، اونم بازخواست میکنن. پس یکی از چیزایی که ما تو قیامت بازخواست میشیم نعمت های خداست. | استاد مهدی توکلی |
@shogheparvaz1
شوق پرواز
اکثرا میشناسین ایشونو امشب یسر اومدم پیشش به یادتون بودم ان شاءالله به یادمون باشن امشب کربلا .. ی
امشب خونه مادرش بودیم
میگفت حسین از نماز خوندن و روزه گرفتن سیر نمیشد اکثر وقتا روزه بود و همش نماز میخوند
میگفت چندین بار مجروح شد ولی باز رفت بهش میگفتیم نرو میگفت من میخوام شهید شم جنگ ایران و عراقم تموم شه میرم لبنان..
با رنج و فقر بزرگش کردن ولی حلال ..
شادی روح شهدا صلوات
حرف من و شما نیست،
خود خدا میگه :
وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ
اگه من بخوام به چیزی برسونمت،
میرسونمت!
کسی هم نمیتونه مانع ام بشه
شوق پرواز
وایبشو دوستدارم
خواجه عبدالله انصاری
تو مناجات نامهاش ب خدا میگه:
"دلِ ما را هوایِ خود دِه"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخر صبر ، سبزه
بفرستید برا عزیزایی که دارن اذیت میشن ..
(بخشی از صحبتهای حاج اسماعیل اقای دولابی)
@shogheparvaz1
عرفت الله سبحانه بفسخ العزائم
یعنی خداوند را به وسیله فسخ شدن تصمیم ها، گشوده شدن گره ها و نقض اراده ها شناختم. یعنی هرچه غیر از اراده او باشد نمیشود که نمیشود و هرچه بر اراده او باشد باید بشود که بشود.
قُل إنَّ المَوتَ الَّذِي
تَفِرُّونَ مِنهُ فَإِنَّهُ مُلاقِیکُمْ
بگو : مرگی که شما
از آن می گریزید ،
حتماً شما را ملاقات خواهد کرد ..
جمعه | ۸
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی میگفتند: روزی دو جوان که لباسهای مناسبی با شان روضه نداشتند، به منزل ما آمدند و مقداری خندیدند و بعد هم رفتند. من خیلی ناراحت شدم که چرا عوض گریستن خندیدند و رفتند. فردای آن روز، آن دو جوان آمدند و دیدم سر و وضع آنها کاملا با دیروز متفاوت بود، خیلی هم گریه کردند. وقتی خواستند مجلس را ترک کنند، آن دو را صدا زدم و دستشان را گرفتم و گفتم: بنشینید. نشستند. گفتم: دیروز شما را با آن شکل و شمایل دیدم و امروز شما را به گونهای دیگر دیدم! شروع کردند به گریه کردن و قصه خود را چنین بیان کردند؛ گفتند: شنیده بودیم منزل شما ناهار میدهند. آمدیم و دیدیم عدهای شدیدا گریه میکنند و به سرو سینه میزنند. و آنها را مسخره کردیم و خندیدیم. و چون مجلس طول کشید، برخاستیم و از اتاق بیرون آمدیم. در راهرو، سه تا استکان و نعلبکی روی زمین بر سر راه بود. دو تا را من برداشتم و یکی را دوستم برداشت و روی کابینت آشپزخانه نهادیم و رفتیم. هر دوی ما دیشب خوابی دیدیم مثل هم! در عالم رویا دیدیم وارد منزل شما شدهایم و امام حسین(ع)و حضرت ابوالفضل(ع) دو طرف درب ایستادهاند. امام حسین(ع) فرمود: عباس جان! نام مستمعین روضه میرزا را نوشتی؟ فرمود: بله! حضرت فرمودند: نام این دو جوان را ننوشتی؟ عرض کرد: نه! چون آمدند و خندیدند و مسخره کردند. حضرت امام حسین(ع) فرمود: اما برادر! سه عدد استکان و نعلبکی مجلس روضه ما را حفظ کردند! نام آنها را هم بنویس! از خواب بیدار شدیم و منقلب شدیم و به مجلس روضه شما آمدیم. | سید حسین هاشمینژاد؛ کتاب عرشیان خاکنشین، ص۲۳ |