حامیانزنزندگیآزادیکهازحقوقزنوآزادیزن
حرفمیزنید؛
ببینیدزنانودخترانکشورتونو...
کاشانقدرکهازانسانیتدممیزنید،
حداقلیکمانسانیتداشتیدآقاوخانمسلبریتی!
#کرمان_تسلیت
اسمش امیرعلی ست.برادرم رامیگویم.۶سالش که بود گم شد.سرویس مدرسه یادش رفته بود سوارش کند.همه جا را دنبالش گشتند.تمام مسیر مدرسه تا خانه .مامان وبابا که رفتند پی اش بگردند،من ماندم تک وتنها. نمیدانم چند مرتبه به آقای راننده سرویس زنگ زدم و گفتم من برادرم را از شما میخواهم.
دلشوره امانم رابرید.قفسه ی سینه جا برای قلبم نداشت.انگار جایش تنگ شده بود.وقتی زنگ میزدم به گوشی سونی اریکسون ساده بابا ومامان جواب میداد میفهمیدم که صدایش گرفته .نه برای اینکه فریاد زده باشد.برای اینکه تمام بغضش را خورده بود.مادرم میگفت نمیدانم چند بارتا مدرسه رفتیم وبرگشتیم.نمیدانم چند بار به خدا التماس کردم که پسرکم را به من ببخشد. میگفت نمیدانی بابا چه حالی بود.هیچ وقت ندیدم این طور رنگ صورتش بپرد.آخر احتمال همه چی میرفت.دزدینش.کشته شدنش.تصادف .اصلا راحت نبود فکر کردن به اینها.
.دوساعت نگذشته بود که کل فامیل خبردارشدند. بعدها میگفتند ما نذر ختم انعام کردیم.یکی دیگر گفت نذر کرده ام که اگرپیداشود پشت دسته ی محرم طبل و زنجیر بزند.
چند ساعت که گذشت پیداشد.میخندید.میگفت پشت ماشین سرویس هرچه دویدم و صدایشان کردم کسی صدایم رانشنید.چارهای نداشتم جز اینکه ازمدرسه تا خانه را پیاده بیایم.
گوشی راگرفتم وزنگ زدم به موبایل تازه از تعمیرگاه برگشته ی بابا. مامان گوشی راگرفت.میگفت کلانتری هستیم .داریم برمیگردیم خانه تا عکسش را ببریم.گفتم:امیرعلی پیداشد.عموقاسم داره میاردتش پیش شما.برنگردین.
نمیدانم لحظه ای که مامان وبابا امیرعلی رادیدند چه حالی بودند.اما باید حس خوبی باشد وقتی عزیزت راپیدا میکنی.
تا آمد گفت:" خواهرجون املا بیست شدم .معلمم توی دفترم پروانه کشید برام" اصلا نمیدانست ماچه کشیدیم. ازهمان حیاط دفترش را درآورد و پروانه رانشانم داد.بغض گیر کرد توی گلویم و خنده نشست روی لبم.ازهمان بالای ایوان قربان صدقه ی عینک دورقاب قرمزش رفتم.ذوق میکرد وقتی میشنید که موهای چتری روی پیشانیش او را شبیه هری پاتر کرده است. گِل خشک شده روی لباس آبی رنگ مدرسه اش میگفت که توی گِل هم افتاده.اما دیگر هیچ چیز مهم نبود.همین که سالم رسیده بود خوب بود. این یعنی خدا صدای مارو شنیده.یعنی خداوند رحمان به حرمت روز عرفه امیرعلی را دوباره به ما برگرداند.
من هم نذرختم انعام میکنم برای دل مادرت .،برای رنگ رفته ی صورت پدرت.نذرمیکنم برای دل خواهری که نمیدانم داری یا نه.نذرمیکنم که نظم موهایت بهم نخورده باشد.صورتت زخم برنداشته باشد.نذرمیکنم که دندان شیری ات سالم باشد.
احتمالات دراین دنیا زیادند.خیلی هم زیادند.اما برای توخیلی زود بود که بشوی جزوی از این احتمالات.
اما دل من اینجا خواهرانه برای غربت توگرفت.برای ۶ ساله بودنت.برای تن نحیفت که زخم برداشت و تکه تکه شد.برای احتمال این که چه ممکن است زیر آن کاور سیاه باشد.احتمالا لباست پراز خاک شده.نمیدانم شاید کیفی همراه داشتی .احتمال دارد که بند کیفت هم پاره شده باشد؟احتمال دارد دنبال زنی باچادر خاکی دویده باشی و اورا به جای مادرت به آغوش کشیده باشی؟ احتمال دارد که دختری سه ساله ای را دیده باشی؟ تمام این احتمالات دست بزرگی میشود و چنگ میزند به گلویم و راه نفسم رابند میآورد.
این احتمالات برای من خیلی سنگین است.خدا به فریاد دل مادرت برسد آقای احتمالا شهید امیرعلی افضلی
#حاج_قاسم #کرمان_تسلیت
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خادم الرضا رضایی!
رفته بود زیارت مزارِ حاجی
اما شد زائرِ روی حاجی...
با امام رضا(ع) که عهد ببندی
خوش عاقبتی چنین نصیبت میشه...
حالا با دو بال آسمانی برگشته و
صدای مداحیش که تو حرم پخش میشه
و خودش هم در آغوش امام رضا(ع) جاودانه شده...
#کرمان
#ایران_تسلیت
#کرمان_تسلیت
↰شہیدانہ🕊↳
🔻بیوگرافی پروفایل شهید محمدعلی مرادی از شهدای زرندی حادثه تروریستی کرمان:«تنها آرزوی من از خدا، شهادت است»
#امام_زمان
#کرمان_تسلیت
من اگر در میدان کشتی
سردار نباشم
سرباز هم نخواهم بود
۱۷ دی سالروز درگذشت
جهان پهلوان #تختی
نماد اخلاق و مروت و
پهلوانی و مردمداری
🔺بعد از مرگ تختی،ثبت احوال به خود اجازه نداد
شناسنامه جهان پهلوان تختی را باطل کند
نثارروح همه پهلوانی واقعی صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#امام_زمان
#کرمان_تسلیت
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥جهان پهلوان..
🔺با گذشت 54 سال از درگذشت غلامرضا تختی، نام و یاد او هنوز زنده است.
#امام_زمان
#کرمان_تسلیت
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤
ای غـــم
از حـــالِ
دلــم یک
لحــظــه
غـــافــل
نیسـتی...
#کرمان_تسلیت
••••••••••♡♡♡♡••••••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور و غیاب تلخ در زرند
🖤او غایب شد اما یادش در بین ما میماند🖤
#مکتب_حاج_قاسم
#کرمان_تسلیت
#ایران_تسلیت
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر فلسطینی نمیتونه نوزادشو بگذاره توی سردخونه😭
نکنه دیدن این تصاویر عادی بشه برامون.
#کرمان
#حاج_قاسم #کرمان_تسلیت
شوق وصال 72
پدر فلسطینی نمیتونه نوزادشو بگذاره توی سردخونه😭 نکنه دیدن این تصاویر عادی بشه برامون. #کرمان #حاج_
و اما بابای کاپشن صورتی..
بابا همیشه آراام و صبور است..
بابا، دردهایش را پشت چهره ی صبورش،پنهان می کند.
بابا از درون می شکند، می میرد!! ولی استوار می ماند.
اما بابای صورتی ِ کوچکْ با گوشواره های قلبی، با همه ی باباها فرق دارد.داستان قشنگی دارد.
عده ای عاشق، در مسیری سبز، برای رسیدن بر سرِ مزار عاشقی که شهرت عشقش، همه ی عالم را یکصدا کرده بود، با صدای انفجار، به راز جاودانگی رسیدند.
به مرگِ زیبا.
به قشنگ مردن!!
به شهادت..
بابای کاپشن صورتی، شد نماد صبر و ایمان برای ایران.مثل باباهای کودکانِ غزه!!
آخر مسیر عشق ثابت کرد که پایش بیافتد، مردم ما مثل مردم غزه،اهل صبر و ایمانند..
شهادت خانوادگی هم دلچسب است. روح پرور است!
حتما بابای کاپشن صورتی با روحش، عزیزانش را به آغوش کشیده که می گوید: «جز زیبایی چیزی ندیدم!»
که آرام باشد و بگوید: «مادر وسط بچه ها دفن شود» ..
پدر است و مهربانی هایش.
جاهای خالی ایی که همیشه برایش زیبا می مانند.
چه قشنگ گفت: «حکایت عجیبی ست، حکایت شیعه و دختر و گوشواره!!..»
برای جگرگوشه های ایرانم، برای گل های پرپرِ کرمانم💔😔
#حاج_قاسم
#کرمان_تسلیت
#کرمان