#دو_خط_آهـ...
راوی میگه :
دیدم یه دختری داره رو این خارهای صحرا میدَوِه !
با اسب سمتش رفتم بگم بیا نترس
دیدم این دختر تا صدای پایِ اسب رو شنید تند تر دوید ...
رسیدم بهش ، دیدم این دو تا دستای کوچولوشو
گذاشت رو گوشاش ....!
گفت مسلمونی ؟!
تاحالا قرآن خوندی؟!
فَأَمَّا الْیَتیمَ فَلا تَقْهَرْ ...
نزنیــا
نزنـی آقا..
من بابا ندارم 💔
#آخ_بمیرم😭
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909