سلام
امروز سالگرد #کشف_حجاب هست. خواستم از دختری یاد کنم که در ۱۷ دی ماه سال ۱۳۶۹ دقیقا در سالگرد کشف حجاب رضاخانی، به خاطر #حفظ_عفاف شهید شد☝️
در شهر ما دختری محجبه و عفیف و باحیا به اسم « #معصومه_آرامش » بخاطر #حفظ_عفت در مقابل #تجاوز یک هوسران به بدترین شیوه به #شهادت رسیدن👇👇
🔻معصومه در کتابخونه با دوستانش مشغول مطالعه بوده📖 وقتی که دوستانش کتابخونه رو ترک میکنن، اون تنها در کتابخونه میمونه و انساننمایی نانجیب با یک کارد🔪 به سراغش میره و پیشنهاد ..... میده💥
وقتی معصومه پیشنهادش رو رد میکنه، به اجبار اون رو به حمامی که در زیر کتابخونه قرار داشته میبره...😰 معصومه به اون نانجیب میگه که همهی طلاهامو بهت میدم، دست از این کار کثیف بردار😭 اما اون نامرد قبول نمیکنه و معصومه هم در مقابلش مقاومت میکنه⛔️ اون نامرد هم که میبینه معصومه تن به خواستهاش نمیده با کارد گلوش رو میبره...⚡️😭 و معصومه به شهادت🌹 میرسه. اون هوسباز که نمیدونه با پیکر شهیده بزرگوار چکار کنه، شروع میکنه با کارد پوست و گوشت شهیده رو میبره😞 و از سوراخ حمام تکه گوشتها رو رد میکنه! که به استخوانها میرسه... اونها رو توی چادر شهیده میپیچه و توی یک کیسه میذاره و در زیر پلی در شهر پنهان میکنه.
چند روز بعد پیکر استخوانی شهیده در چادر عفتش پیدا میشه و قاتل در میدان شهر بروجن به دار مجازات آویخته میشه...⚡️
🌸کاش همهی دختران کشورم ایشون رو بشناسن و الگوی خودشون قرار بدن...
#ارسالی_کاربران✅
🌺 @shohaadaa80 🌺
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
سلام... خاطره ای امرمعروف ونهی از منکر تون رو برامون بفرستین تاان شاءالله داخل کانال گذاشته بشه ازش
سلام
من یه پسر شانزده ساله ام
یه روز سر کلاس عربی نشسته بودم و معلم عربی هم برای عوض کردن جو کلاس و سر حال اومدن بچه ها یه شوخی ای کرد
یکی از بچه هامون برای خوشمزگی تسبیح دستش گرفته بود و یه تیکه زشت 📛📛 انداخت و همه بهش خندیدن معلم هم تا اون رو دید گفت: بفرمائید اینم از بچه مذهبی ها اینا تا وقتی دستشان به تر شه بی خطرن وگرنه شناگر های خوبی اند
معلممون چون میدونست من با بقیه فرق دارم بعد از این شوخی یه دور تو کلاس با یه لبخند زورکی زد و بعدش یه نگاهی به من کرد که یک دقیقه ای بود با عصبانیت نگاهش میکردم
اومد جلوی میز من وایستاد و ازم عذر خواهی کرد وفهمیدم بعضی بچه ها هر کدوم با دیدن این صحنه زیر لب یه چیزی در مورد من می گفتن ولی همینکه هیچکدوم جلوی خودم چیزی نمیگفتن و معلم هم تا آخر سال هم نه در مورد انقلاب نه دین نه ...
اظهار نظر نکرد خودش خیلی خوب بود
#ارسالی_کاربران🌱
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
سلام... خاطره ای امرمعروف ونهی از منکر تون رو برامون بفرستین تاان شاءالله داخل کانال گذاشته بشه ازش
من خاطره ای ک ازامر به معروفم دارم اینه که ی بار چند تا دخترخانوم بدحجاب
حرکات بدی انجام میدادن ک درشأن یک دخترمسلمان نبود
ماهم رگ غیرتمون بالا گرفت ک
خواهر این چکاریه ؟؟! درشأن یک دخترمسلمان نیست که ..
اون سیلی ای ک خوردم سکوت کردم😐
دیگه امربه معروف نکردم😅
#ارسالی_کاربران🌱
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
سلام... خاطره ای امرمعروف ونهی از منکر تون رو برامون بفرستین تاان شاءالله داخل کانال گذاشته بشه ازش
این خاطره ازامربه معروف شهید حسین محرابی هم جالبه:
یه روز آقا حسین و خانمش رفته بودن بازار
وقت اذان شده بود. مسجدی هم اون نزدیکی نبود ک نمازشونو بخونن
اقا حسین یه کارتن پیدا کردن و یه گوشه از عبور عابر پیاده نمازاول وقتشونو خوندنـ .
البته قصدشون ریا که صدالبته نبوده
تنها امربه معروف
اونم غیرمستقیم🍀
#ارسالی_کاربران🌱
این هم کار ما برای غدیر..
که ورق رو به آینه آسانسور چسبوندیم...
#فقط_به_عشق_علی
#ارسالی_کاربران🌱
سلام
من به عشق امیرالمومنین اینارودرست کردم داخل این رزق ها یه حدیث ازمولا علی ویه شعر درباره ی ایشونه
هرکس هم که ازاین رزق هادریافت کنه سهمش ده صلوات هدیه به امیرالمومنینه
#ارسالی_کاربران🌱
اینم کارناچیز من برا عیدامامت و ولایت و نذر فرج امام زمان😍 ان شالله آقا از دستمون راضی باشن وقبول کنن🙏
#ارسالی_کاربران🌱