#طنز_جبهه
یڪ رزمنده اے توے جبھـ✨ـہ بےسیمـ📞ـ میزنہ
میگـہ :
مَنـ 5000 تا عراقے دستیگر ڪردمـ😎💪🏻
بیـایـد تـا بیـاریمشـونـ😌
میگنـ : خودتـ بیـار😐
میگـہ : نہ شُمـا بیـاینـ داداشـ☺️
اینـا نمیـزارنـ منـ بیامـ😬😐😑😂
#حزب_الله #حزبالله #شهادت #شهدا #دفاع_مقدس #اسیر #طنز
کانال ❣دهه هشتاد=شهیدآینده❣
📲 @talabeh_javan80
🌱🍁🍁🌱🍁🍁🌱🍁🍁🌱
#خندیشه | #طنز_جبهه
يكي ميگفت:
پسرم اينقدر بي تابي كرد تا بالاخره براي 3 روز بردمش جبهه😕
وروجك خيلي هم كنجكاو بود و هي سوال ميكرد:😁
بابا چرا اين آقا يه پا نداره؟🤔
بابا اين آقاسلموني نميره اين قدر ريش داره ؟😢
بابا اين تفنگ گندهه اسمش چيه؟🤓
بابا چرااين تانكها چرخ ندارند؟🤔
تا اينكه يه روز برخورديم به يه بنده خدا كه مثل بلال حبشي سياه بود.
به شب گفته بود در نيا من هستم .😄
پسرم پرسيد بابا مگه تو نگفتي همه رزمنده ها نورانين؟😂
گفتم چرا پسرم!😊
پرسيد پس چرا اين آقا اين قدر سياهه؟
منم كم نياوردم و گفتم :😤
باباجون اون از بس نوراني بوده صورتش سوخته .. فهمیدی؟
#طنز_جبهه
طلبه های جوان👳آمده بودند برای #بازدید👀 از جبهه
0⃣3⃣نفری بودند.
#شب که خوابیده 😴بودیم
دوسه نفربیدارم کردند😧
وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!😜
مثلا میگفتند:
#قرمز چه رنگیه برادر؟!😐
#عصبی شده بودم😤.
گقتند:
بابابی خیال!😏
توکه بیدارشدی
#حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو #بیدار کنیم!😎
دیدم بد هم نمیگویند😍😂☺️
خلاصه همین طوری سی نفررابیدارکردیم!😅😉
حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!😇
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه درمحوطه قرارگاه #تشییعش کنند!😃😄
فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا
و #قول گرفتیم تحت هرشرایطی 😶خودش رانگه دارد!
گذاشتیمش روی #دوش🚿بچه ها و راه افتادیم👞
•| #گریه و زاری!😭😢
یکی میگفت:
ممدرضا !
نامرد چرا رفتیییی؟😱😭😩
یکی میگفت:
تو قرار نبود شهید شی!
دیگری داد میزد:
#شهیده دیگ چی میگی؟
مگه توجبهه نمرده!
یکی #عربده میکشید😫
یکی #غش می کرد😑
در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه➕میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه 😭و شیون راه می انداختند!
گفتیم برویم سمت اتاق #طلبه_ها
#جنازه را بردیم داخل اتاق
این بندگان خدا که فکر میکردند #قضیه جدیه
رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران 📖خواندن بالای سر #میت
در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم :
برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک
نیشگون محکم بگیر☺️😂
رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاوگفت:
محمد رضا این قرارمون نبود😩
منم میخوام باهات بیااااام😭
بعد نیشگونی 👌گرفت که محمد رضا ازجا پرید
وچنان جیغی کشید😱که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند!
ماهم قاه قاه میخندیدیم😬😂😂😂😅
.....خلاصه آن شب با اینکه #تنبیه 👊سختی شدیم ولی حسابیی خندیدیم
#شهیدعلی_خلیلی
@shohaadaa80
#طنز_جبهه😄
یکی از نیروها از نگهبانی که برگشت، پرسیدم: «چه خبر؟»
گفت: «جاتون خالی یه گربه عراقی دیدم.»
گفتم: «از کجا فهمیدی گربه عراقیه؟»
گفت: «آخه همینجور که راه میرفت جار میزد: المیو المیو»
😂☺️
#خاطرات_شهدا
@shohaadaa80
#طنز_جبهه 😉
چفیه یه بسیجی رو از دستش قاپیدن ، داد میزد :
آهــــای...چفیه ام,
سفره ، حوله ، لحاف ، زیرانداز
، روانداز ، دستمال ، ماسک ،
کلاه ، کمربند ،
جانماز ، سایه بون ،
کفن ، باند زخم
، تور ماهی گیریم
...هــــمـــه رو بردن !😂
دارو ندارمو بردن😄😁
شادی روحشون ،
که دار و ندارشون
همون یک چفیه بود صلوات😍
🌱#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد🌱
@shihaadaa80
+اگہ یڪ روزے پرسیدند↶
کجا رفتھ؟
همہ بگن رفتہ↶
بیت رهبرے😍💞
eitaa.com/joinchat/2569732133Cc3a35d46d1
یه خـبر خـــ😍ـوب واسه بچه شیعه ها 🌱🌈
واسه رِیحٰانِه هایِ وِلـایــــ🌸ـــی....°•°•°•~
واسه پِسَـــرایِ غِــیــرَتـــــ🙈ـــی...•°•°•°~
واسه هـــمـــه مَـذهَـبــیـــ🌈ـــا...°•°•°•~
eitaa.com/joinchat/2569732133Cc3a35d46d1
پُُر اَز پستای 👇🏻👇🏻
#دخترونه
#پسرونه
#چادرانه
#رهبرانه
#شهیدانه
#پروفایل
#طنز_جبهه
#راهیان_نور_مجازی
چطوره امــتــحانش کنی🧐🤔
حتما خُوشِـــت میاد✌️🏻🙌🏻🌈💫
🥀🍃🥀🍃🥀🍃
eitaa.com/joinchat/2569732133Cc3a35d46d1
eitaa.com/joinchat/2569732133Cc3a35d46d1
🦋✨
✨
.
.
| #بخندبسیجے
.
.
.
قبل از عملیات بود.
داشتیم با هم تصمیم مےگرفتیم
اگر گیر افتادیم چطور توے بےسیم به
همرزمانمون خبر بدیم ڪہ ٺڪفیریا نفهمن...
.
یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از
فرمانده هاے ٺیپ فاطمیون گفٺ:
آقا اگہ من پشت بیسیم گفٺم
همہچےآرومہ من چقدر خوشبخٺم
بدونید دهنم سرویس شده...
.
.
.
.
←| #طنز_جبہہ |
.
.
.
[ . . . @shohaadaa80. . .]
.
.
✨
🦋✨
#طنز_جبهه😄
{مجروحیت💉}
بار اولم بود که مجروح می شدم و زیاد بی تابی می کردم.
یکی از برادران امدادگر بالاخره آمد بالای سرم و با خونسردی گفت : چیه، چه خبره ؟
تو که چیزیت نشده بابا!!!
تو الان باید به بچه های دیگه هم روحیه بدهی آن وقت داری گریه می کنی؟!
تو فقط یک پایت قطع شده!
ببین بغل دستی ات سر نداره هیچی هم نمیگه ، این را گفت بی اختیار برگشتم و چشمم افتاد به یه بنده خدایی که شهید شده بود!!!
بعد توی همان حال که درد مجال نفس کشیدن هم نمی داد کلی خندیدم و با خودم گفتم عجب عتیقه هایی هستن این امدادگرا😂😂😂!!!
🌿ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909