☕️فنجانی چای با خدا ☕️
نویسنده :خانم زهرا اسعد بلند دوست🖋
................................
#پارتپنجاههشت
حرفهای آن روزِ یان، آرامشی سوری به وجودم تزریق کرد و قول داد تا برایِ پیدا کردنِ پرستاری مطمئن محضه نگهداری از مادر و انجام کارهای خانه با آن دوستِ ایرانی اش هماهنگ کند.
عصر برای تسویه حساب و جمع آوری وسایلم به هتل رفتم و با تاریک شدن هوا باز هم آن صوتِ عربی را از منبعی نامشخص شنیدم.. انگار حالا باید به شنیدنِ چند وعده یِ این نوایِ مسلمان خیز عادت میکردم. وقتی به خانه رسیدم کارها تمام شده بود و پیرزنی چادر مشکی پوش، نشسته روی یکی از آن مبلهای چوبی با روکشِ قرمز و قدیمی اش انتظارم را میکشید.گوشیم زنگ خورد، یان بود. میخواست اطلاع دهد که دوستش، پیرزنی مهربان و قابل اعتماد را برای کمک و پرستاری از مادر، روانه خانه کرده. من در تمام عمر از زنانی با این شمایل فراری بودم حالا باید یکی شان را در دیدار روزانه ام تحمل میکردم؟و مزحکترین ایده ی ممکن، اعتماد به یک ایرانی… چاره ایی نبود…من اینجا کسی را نمیشناختم.. پس باید به یان و انتخابِ دوستِ ایرانی اش اعتماد میکردم..
مدتی گذشت.. مادر همان زنِ بی زبانِ چند ماه اخیر بود و فقط گاهی با پیرزن پرستار چای میخورد و به خاطراته زنانه اش گوش میداد.. و من متنفر از عطر چای به اتاقم پناه میبرم. اتاقی به سکوت نشسته با پنجره هایی رو به باغ…
در این چند وقت از ترسِ خویِ جنگ طلبی مسسلمانان ایرانی پای از خانه بیرون نگذاشتم و دلم پر میکشید برای میله های سرد رودخانه.. خاطرات دانیال.. عطر قهوه.. شیشه ی باران خورده و عریضِ کافه ی محلِ کارِ عثمان…
اینجا فقط عطرِ نانِ گرم بود و چایِ مسلمان طلب.. گاهی هم پچ پچ کلاغهای پاییز زده در لابه لای شاخ و برگِ درختان باغ.. اینجا بارانش عطر خاک داشت، دلیلش را نمیدانم اما به دلم می نشست…
یان مدام تماس میگرفت و اصرار میکرد تا برای آموزش زبان آلمانی به عنوان مربی به آموزشگاهی که دوستش معرفی کرده بود بروم، بی خبر از ناتوانیم برای فارسی حرف زدن. پس محضِ خلاصی از اصرارهایش هم که بود واقعیت را به او گفتم و او خندید.. بلند و با صدا.. اما رهایی در کار نبود چون حالا نظرش جهتی دیگری داشت و آنهم رفتن به همان آموزشگاه برایِ یادگیری زبانِ فارسی بود.. یان دیووانه ترین روانشناسی بود که میشناختم…
ادامه دارد...
................................
#رمانتایم
#فنجانیچایباخدا
❣✨
................................
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909