eitaa logo
کانون خادم الشهدا
135 دنبال‌کننده
641 عکس
117 ویدیو
3 فایل
دانشگاه کوثربجنورد _ بهمون گفتن چیشد که تصمیم گرفتید "خادم الشهدا" بشید؟ +گفتیم ما انتخاب نکردیم که خادم الشهدا بشیم..شهدا مارو انتخاب کردن که خادمی کنیم براشون!...
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 فرزند ایمانعلی و نجیبه سوم فروردین ماه سال ۱۳۴۳ در روستای ایوانک از توابع شهرستان ابهر در یک خانواده کشاورز به دنیا آمد. دوران طفولیت و نوجوانی را در همان روستا سپری کرد و به علت نبود مدرسه در روستا از نعمت سواد بی بهره ماند. او سواد مکتبی داشت. زمان خدمت سربازی رسید و او لباس رزم به تن کرد از طریق به جبهه اعزام و در لشکر سراب مشغول خدمت شد. وی در کارهای و به پدر و مادرش کمک می‌کرد چون دیگر برادرانش هم در روستا نبودند بیش از پیش خانواده‌اش را یاری می‌کرد. مدت ها در به دلاوری و استقامت همت ورزید و پس گذران بخشی از خدمت سربازی خود در سیزدهمین روز از مرداد ماه سال ۱۳۶۳ در منطقه سومار مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت. پیکر مطهرش مدتی بود و بعد از مدتی انتظار پیکر پاک شده و به زادگاهش بازگشت و بر روی دستان مردم غیور روستای تشریع و به خاک سپرده شد. او تنها ترین شهید روستا بود.🌷 🆔@shohad_kub
” 🌷خرداد سال چهل از راه رسیده بود و حسین‌‌آقا و گل‌‌خانم روزهای پرالتهابی را پشت‌‌سر می‌‌گذاشتند. منتظر بودند و راضی به هر چه خدا برای‌‌شان تقدیر کرده‌‌ بود. هشتمین روز خرداد با شنیدن صدای نوزاد، حسین‌‌آقا به‌‌همراه تمام درختان و گل‌‌های روستای با صفای‌‌شان، کلاته‌‌رودبار دستانش را به آسمان برد و با تمام وجود شد. نامش را خلیل گذاشتند تا گوهر وجودش با دوستی خدا شکل گیرد و سرانجامی نیک برایش تقدیر شود. تحصیلات ابتدایی‌‌اش را در همان روستا به پایان رساند. از آن پس برای کار به ذوب‌‌آهن رفت و در آنجا مشغول شد. خلیل دوران خدمت نظام را در تهران گذراند. پس از پایان خدمت سربازی، شریک زندگی‌‌اش را انتخاب کرد. زینب‌‌خانم دخترعموی مهربانش، کسی بود که خلیل به اراده و خواست خداوند در کنارش قرار گرفت و هم‌‌سفرش شد برای ادامۀ راه زندگی. شش ماه بعد از آن‌‌که زندگی زیر یک سقف را با همسرش تجربه می‌‌کرد، پای ماندن نداشت. او که چند مرحله به رفته بود و نسیم خوش وصل و عطر میدان‌‌های نبرد را در کنار سجادۀ خونین هم‌‌سنگرانش تجربه کرده بود، دوباره و برای آخرین بار راهی و دوستانش شد. وقتی که می‌‌رفت، می‌‌دانست که بازگشتی ندارد. مهاجری که پروایی از رفتن نداشت. دویست‌‌وده روز حضورش در میدان رزم گواه جان‌‌باختگی‌‌اش بود. وقتی که رفت، چهارم دی‌‌ماه شصت‌‌وچهار بود. در بیست‌‌ویکم بهمن‌‌ماه در عملیات والفجر۸ زمانی که خواست پیکر پاک دوستان غواص و شهیدش را از دستان اروند بگیرد، خود نیز در آغوش اروند به گمنامی شهره یافت. خبر شهادت و گمنامی‌‌اش در اروند به همسرش رسید. بیست روز بعد دخترش به دنیا پا نهاد درحالی‌‌که خلیل غرق در دوستی خدا شده بود و گمنام دریای عشق الهی. دوازده سال قصۀ نبودنش به طول انجامید. سرانجام ، تنها نشان خلیل شد. مزار خلیل در زادگاهش روستای کلاته‌‌رودبار دامغان قرار دارد و آرامگاه دل بی‌‌قرار دخترش.🌷     “ 🆔️@shohad_kub
🌷مادر من در حال رفتن به خط مقدم جبهه هستم و با تمام وسایل آمده ایم به میدان حق علیه باطل ،مادر من با رفتن به شما را از یاد نمی برم و مرا از یاد نبرید و مرا در جبهه کنید و سلام مرا به تمام آشنایان برسانید. 🆔️@shohad_kub
  دوم فروردین سال ۱۳۴۱ در روستای دوله سیب از توابع شهرستان لردگان استان چهارمحال و بختیاری در و چشم به جهان گشود. پدرش سرتیپ کشاورز بود و مادرش جان بیگم نام داشت. در طول زمان طفولیت فعال و پر دل بود همه عاشق رفتار و چهره بشاشش می‌شدند. شهید رهام در سال ۱۳۵۰ برای کسب علم وارد دبستان روستا شد و دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت. به علت فقر مادی از ادامه تحصیل صرفنظر نمود و مشغول به کار شد. مدت یکسال در شرکت نفت قسمت باند هلیکوپتری در زادگاهش کارگری می‌کرد تا بتواند فشار و تنگدستی را در خانواده خویش بکاهد رهام در سال ۱۳۶۰ همراه با برادرش به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و پس از گذراندن دوره آموزشی به کردستان منتقل شد. در طول خدمت مقدس سربازی خویش با آن موقعیت حساس کردستان و زیادی از طرف فرماندهان رده بالا ناحیه ژاندارمری کردستان دریافت نمود او پس از پایان خدمت سربازی در مخابرات شهرستان لردگان استخدام و پس از مدتی تقاضای اعزام به کرد که از طرف مسئولین مخابرات موافقت شد و مدت ۴ ماه در کردستان جهت یاری رزمندگان اسلام با توانست خدمتی به آن سنگر نشینان بنماید. سال ۱۳۶۳ ازدواج کردکه حاصل زندگی مشترک وی یک دختر می‌باشد. رهام پس از گذشت ۶ ماه از ازدواجش همراه برادر و تعدادی از دوستان همراه کاروان پیاده لردگان عازم مناطق جنگی شد و با حضور در عملیات والفجر ۸ پس از رشادت‌های که از خود نشان داد، بیست و هشتم بهمن ۱۳۶۴ ندای حق را لبیک گفت و به فیض عظمی نائل شد
🌷بیستم اسفند ۱۳۳۷، در روستای زرین آباد از توابع شهرستان خدابنده به دنیا آمد. پدرش ابوالفضل، کشاورز بود و مادرش ربابه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. او نیز کشاورز بود. سال ۱۳۶۱ ‏ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. از سوی بسیج در حضور یافت. هفدهم اسفند ١٣۶٢ ‏، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت گلوله به گردن، صورت و اصابت ترکش به دست و شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.🌷 🆔️@shohad_kub
🌷«اصل ولايت فقيه كه ولايت عظماى زمان غيبت كبرى است برهر است كه از آن اطاعت نموده و پيرو عملى و واقعى آن باشيد كه به حق نايب و فقيه جامع الشرايط كنونى حضرت امام خمينى روحى اله الفدا است كه كشتى در حال غرق اسلام را بعد از و نجات داده واسلام وانسانيت ما را دوباره زنده نموده است. پس بر ماست از كوچك و بزرگ سياه و سفيد و ... از او اطاعت نموده وگوش به فرمانش باشيم و من نيز به همين علت كه ايشان فرمودند هركس توانايى‌دارد به برود و هر كس كه نمى تواند د ر پشت جبهه خدمت كند به جبهه مى روم تا شايد در اطاعت از اوامر ولى فقيه گام برداشته باشيم. »🌷 🆔️@shohad_kub
🌷خدا در قرآن کريم مي فرمايد در راه خدا با کساني که به جنگ و دشمني با شما بر مي خيزند، ؛ ولي سمتکار نباشيد که خدا ستمکاران را دوست ندارد. (ع) مي فرمايد: اگر چه دنيا زيبا و دوست داشتني است و آدم را به طرف خود مي کشد اما، خيلي بهتر و زيبا تر از اين دنيا است. اينجانب حسن آزادي مي گويم که اين حقير به ميل خودم به رفتم و هيچ قدرتي به جز قدرت الله مرا به جبهه نکشانده است؛ براي دفاع از دين اسلام به جبهه آمده ام و پس از شهادت خود را از شما می خواهم که سلاح مرا به زمين نگذاريد و باشيد. اگر شهيد شدم از مي خواهم براي من گريه نکند. اول براي ، عموي پيامبر که کسي را نداشت گريه کند؛ بعد براي شهيدان و آخر براي من. چون اگر بيش از حد گريه کند خوشحال می شوند.🌷 🆔️@shohad_kub