eitaa logo
شهدا٠۱۲٠
1.7هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
21 فایل
آنان که خواستند از خود به خدا برسند سقوط کردند ... از حسین باید به خدا رسید حسینی بودن عشق است و عشق در قلب است و سوز بر جان... 🍃(۱۴۰۱/۱۱/۱۱) ـــــــــــــــــــــــــــ ـ ـ ـ مجموعه سایبری فرهنگی #بغداد٠۱۲٠ ✨ operator0120 کپی حلالت رفیق💚
مشاهده در ایتا
دانلود
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از طرف برادرزاده شهید بزرگوار شهید حسن نجاری🌷 تشکر از حضور سبزتون 🍃
2.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🌷 محمد مشلب پدر شهید_احمدمشلب: شهیداحمـد چون عشق و علاقه زیادے به {علیہ‌السلام} داشت، نام جهادی اش را غریب‌طوس گذاشت و همیشه مےگفت که امام رضا دارای عزت و عشق بزرگی است… قلب احمـد به این امام معصوم نزدیک بود..! از طرف بردار گمنام ۰۱۲۰ 🦋🦋🦋 •┈••✾•🕊♥️🕊•✾••┈• @shohada0120 •┈••✾•🕊♥️🕊•✾••┈•
3.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🌷 ● از بچه های گردان تفحص بود. همراه علی محمودوند. کاروان ۱۰۰۰ تایی شهدا رو عازم مشهد الرضا علیه السلام کرده بودند، مشکل اینجا بود عده ای بنا گذاشتند بر سر و صدا کردن به خاطر نبودن ۱۳ تا از پیکر مقدس این شهدا.. ● قول داد و گفت هرجوری شده من این ۱۳ تا شهید رو میارم. رفت شلمچه و شروع کرد زاری بالای یکی از کانال ها. آخرش که داشت برگشت گفت: شهدا داریم کاروان می بریم مشهد الرضا علیه السلام. ۱۳ تا جا هم خالی داریم. هر کی می آد بسم الله…. مجید پازوکی بود. اومد توی کانال، ۱۳ تا دست از زیر خاک زده بود بیرون. لبیک … +شهید مجید پازوکی🕊 ••┈🕊¦ ••┈🔥¦ برادر گمنام 🦋🦋🦋
1.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نام اثر ؛ تفنگ پدر ⚘💔 تفنگ پدر در دست پسر شهید بی سر استان مازندران شهرستان نکا بالاخره آدمیزاد باید کسی را دوست بدارد تا به بهانه آن زندگی ارزش زیستن داشته باشد ... کسی مثل تو ... از طرف فرزند شهید 🦋🦋🦋
اعضاء 🌷 _حسن _علی عباسی بهادران، مهریز
مخاطبین همیشه همراه خانواده محترم پور اسماعیل
14.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یقین دارم چشمی که به نگاه حرام عادت کند، خیلی چیز ها را از دست‌ می‌دهد؛ چشم گناهکار لایق شهادت نمیشود. [شهید محمد هادی ذوالفقاری] 🎥 قبرستان مزار شهید هادی ذوالفقاری اربعین۱۴۴۶
شهدا٠۱۲٠
محوطه دانشکده ی... قدم میزدم و ایتا رو بالا پایین می کردم این پست کانال شهدا٠۱۲٠ رو میخوندم 👇 https://eitaa.com/shohada0120/8014 و نمیدونستم چند قدمی ام، دو شهید گمنام اند،راهم رو ادامه میدادم و سرم در گوشی به سمت ساختمان دانشکده...،، سر بلند کردم خودم رو مقابل دو مزار دیدم. نوشته های اطراف فضای سبزشان در مورد شهادت توجهم رو جلب کرد، نزدیکتر رفتم تا فاتحه ای بخوانم، دو شهید گمنام بودند از آن ها که کمتر زائر دارند و خودشان دعوتت می کنند به زیارتشان..