eitaa logo
پاتوق شهدا🥀🇵🇸
211 دنبال‌کننده
10هزار عکس
4.5هزار ویدیو
22 فایل
بسم رب الشهدا کانال وقف شهداست🥀 مقام معظم رهبری: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست! هرکسی با شهیدی خو گرفت روزمحشر آبرو از او گرفت... شهدا سنگ نشانند که راه گم نکنیم🌱 اینجا همه چیز نذر شهداست کپی همه مطالب با ذکر صلوات حلاله(:
مشاهده در ایتا
دانلود
✌️ ✨متولد چه فصلی هستی؟ انجام بده و هدیه کن به اين شهید بزرگوار 🌸🌿🌸بهار✨یک صفحه قران ⛅️☁️⛅️تابستان✨فاتحه 🍁🍂🍁پاییز✨سه سوره قدر 🌨❄️🌨زمستان ✨ایت الکرسی @Shohada27.
عاشقان وقت نماز است اذان می گویند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤚سلام بر ابراهیم ✨قسمت شانزدهم:کانال کمیل یکی از مسئولین اطلاعات را دیدم و پرسیدم: یعنی چی گردان‌ها محاصره شدند؟ عراق که جلو نیامده بچه ها هم توی کانال دوم و سوم هستند. فرمانده گفت: کانال سومی که ما در شناسایی دیده بودیم، کانال فرق داره. این کانال و چند کانال فرعی را عراق ظرف همین دو سه روز درست کرده. این کانال‌ها درست به موازات خط مرزی ساخته شده ولی کوچکتر و پر از موانع. بعد ادامه داد: گردان‌های خط‌شکن، برای این که زیر آتش نباشند رفتند داخل کانال . با روشن شدن هوا🌤 تانک‌های عراقی جلو آمدند و دوطرف کانال را بستند.دشمن هم کانالها را زیر آتش گرفته.🔥 بعد کمی مکث کرد و گفت: عراق شانزده نوع مانع سر راه بچه ها چیده بود، عمق موانع هم نزدیک به چهار کیلومتر بوده! منافقین هم تمام اطلاعات این عملیات را به عراقی ها داده بودند! حالم گرفته شد 😔با بغض گفتم: حالا چه باید کرد!؟ گفت: اگر بچه‌ها مقاومت کنند مرحله دوم عملیات را انجام می‌دهیم و آنها را می آوریم عقب. در همین حین بیسیم‌چی مقر گفت: یک خبر از گردان های محاصره شده! همه ساکت شدند. بیسیم چی گفت: میگه "برادر ثابت نیا با برادر افشردی دست داد!" این خبر کوتاه یعنی فرمانده گردان کمیل به شهادت رسیده.🥀 عصر همان روز خبر رسید حاج حسینی، معاون گردان کمیل هم به شهادت رسیده و بنکدار، دیگر معاون گردان به سختی مجروح است . همه بچه ها قدر قرارگاه ناراحت بودند حال عجیبی در آنجا حاکم بود. بیستم بهمن ماه بچه ها آماده حمله مجدد به منطقه فکه شدند. یکی از رفقا را دیدم از قرارگاه می‌آمد . پرسیدم: چه خبر؟ گفت الان بیسیم چی گردان کمیل تماس گرفت. با حاج همت صحبت کرد و گفت: شارژ بیسیم داره تموم میشه، خیلی از بچه ها شهید شدند،🥀 برای ما دعا کنید به امام سلام برسونید و بگید ما تا آخرین لحظه مقاومت میکنیم. با دلی شکسته و ناراحت گفتم💔: وظیفه ما چیه، باید چه کار کنیم؟ گفت توکل به خدا،🤲 برو آماده شو. امشب مرحله بعدی عملیات آغاز میشه غروب بود. بچه های توپخانه ارتش با دقت تمام خاکریزهای دشمن را زیر آتش گرفتند،گردان حنظله و چند گردان دیگر حرکتشان را آغاز کردند . آنها تا نزدیکی کانال کمیل پیش رفتند، حتی با عبور از موانع به کانال سوم هم رسیدند، اما به علت حجم آتش دشمن فقط تعداد کمی از بچه های محاصره شده توانستند در تاریکی شب از کانال خارج شوند و خودشان را به عقب برسانند. این حمله هم ناموفق بود تا قبل از صبح به خاکریز خودمان برگشتیم اما بیشتر نیروهای گردان حنظله در همان کانال های مرزی ماندند .در این حمله با آتش خوب بچه ها بسیاری از ادوات زرهی دشمن منهدم شد ۲۱ بهمن ۱۳۶۱ بود هنوز صدای تیراندازی و شلیک های پراکنده از داخل کانال شنیده می‌شد به خاطر همین مشخص بود که بچه‌های داخل کانال هنوز مقاومت می‌کنند اما نمی شد فهمید که پس از چهار روز با چه امکاناتی مشغول مقاومت هستند . غروب امروز پایان عملیات اعلام شد بقیه نیروها به عقب بازگشتند یکی از بچه‌هایی که دیشب از کانال خارج شد را دیدم می گفت: نمی دانی چه وضعی داشتیم آب و غذا نبود، مهمات هم بسیار کم اطراف کانال ها هم پر از انواع مین ! ما هر چند دقیقه گلوله شلیک می کردیم تا بدانند هنوز زنده ایم عراقی‌هامرتب با بلندگو اعلام می‌کردند تسلیم شوید لحظات غروب خورشید بسیار غمبار بود روی بلندی رفتم و با دوربین نگاه میکردم انفجار های پراکنده هنوز در اطراف کانال دیده می‌اسمانی . دوست صمیمی من ابراهیم آنجاست و من هیچ کاری نمی توانم انجام دهم! آن شب را کمی استراحت کردم و فردا دوباره به خط بازگشتم عراقی ها به روز ۲۲ بهمن خیلی حساس بودند. حجم آتش آنها بسیار زیاد شد خاکریزهای اول ماهم از نیرو خالی شد همه رفتند عقب با خودم گفتم شاید عراق قصد پیش‌روی دارد اما بعید است چون موانع این که به وجود آورده جلوی پیشروی خودش را هم می‌گیرد. عصر بود که حجم آتش کم شد با دوربین به نقطه ای رفتم که دید بهتری روی کانال داشته باشد .آنچه می دیدم باور کردنی نبود، دود غلیظی از محل کانال بلند شده بود مرتب صدای انفجار می آمد .سریع پیش بچه‌های اطلاعات رفتم و گفتم: عراق داره کار کانال رو تموم میکنه آنها با دوربین مشاهده کردند. فقط آتش و دود بود که دیده می شد اما من هنوز امید داشتم با خودم گفتم ابراهیم شرایط بدتر از این را سپری کرده اما به یاد حرف هایش قبل از شروع عملیات افتادم و بدنم لرزید.
براۍ‌خرید‌عقد، فقط‌دوتا‌حلقہ‌ۍ‌نقره‌گرفتیم؛ کہ‌روۍ‌هر‌دویش حَک‌شده‌بود: تنها‌رَهِ‌سعادت: ایمان،جهاد،شهادت...(:🕊 💍 @shohada27.
🏴 💔یا صاحب الزمان تسلیت 🥀 🥀{شهادت دهمین نور هدایت را به تمامی دوست داران حضرت تسلیت عرض میکنم ...}🥀 @shohada27.
✨🌙 ✨|به نیابت از تعجیل در ظهور حضرت مهدی هر شب آخرین پیام کانال دعای فرج خواهد بود|✨ 🌸اللهم عجل الولیک الفرج 🌸 @Shohada27.
🤲التماس دعا🤲 🌺شبتون معطر به عطر شهدا 🌺
- که چی؟ هی جانباز جانباز شهید شهید، میخواستن نرن! کسی مجبورشون نکرده بود که! + چرا اتفاقا! مجبورشون میکرد! - کی؟!! + همون که تو نداریش! - من ندارم؟! چی رو؟! + غیرت ... @shohada27
•|♥|• •●[خیلےهاگفتند: شهـداشرمنده‌ایـم 🥺📞 خیلےهاشنیدند: شهـداشرمنده‌ایــم 😞📻 خیلےهاهم نوشتند: شهـداشرمنده‌ایــم😔✍🏻 همھ و همھ 💔 امانمےدانـــم چــند نفر سعےداریـــم از ایݧ شرمندگےخـــارج شویــ @shohada27