#داستانک
خودش لب هایش ترک خوردهبود.
خشک خشک بود دهنش،
قمقمه آب را گرفته بود بغل
دنبال تشنهها میگشت..:)💧
.
#شهیدحسینخرازی🌱
#شهیدانه
.
برایاینکهمعشوقترو
همیشهدرکنارتاحساسکنۍ
بایددائمابهیادشباشۍ..💞
باصلوات،بااستغفار..:)
.
#شهیدحسینخرازی🌱
#رفتارپسندیده✨°
.
گفتممنکهپدرشم،
بامناینحرفهارونداره..🍃!'
بهشگفتم: حسین،بابا..!
بدهمنلباساتومۍشورم..💧
یکدستشقطعبود..
.
گفت: نهچراشما؟
خودمیهدستدارمبادوتاپا..
نیگاکن..👀
.
نگاهمیکردم،پاچهۍِشلوارشروتازدبالا،
رفتتوۍتشت،لباسهاشروپامالمیکرد..!
یكسرلباسهاشرومیگذاشتزیرپاش،
بادستشآبشرومیگرفت..👕!'
.
#روایتپدرشهید👴🏼°
#شهیدحسینخرازی..🌸°
#داستانک
خودش لب هایش ترک خوردهبود.
خشک خشک بود دهنش،
قمقمه آب را گرفته بود بغل
دنبال تشنهها میگشت..:)💧
.
#شهیدحسینخرازی🌱
#شهیدانه