|دیارِ باکریها و امینیها|
⸢#تکهایازآسمان|☁️•⸥ «شهید وحید کاوه ئی» 💌|ولادت: ۱۳۴۹/۵/۷ سلماس 🌱|شهادت: ۶۵/۱۰/۳؛ اروندرود عملی
.
📝| #زندگینامه
🕊| #شهید_وحید_کاوهئی
پگاه هفتم مرداد سال 1349 شمسی شهر سلماس شاهد تولد چهارمين فرزند خانواده حاج جعفر كاوهئی بود. نامش را وحيد نهادند.
زمانی كه جهان در فرقت احكام دين مبين اسلام پر از سياهی شده بود ، وحيد در دامان مادری قرآنی و عاشق اهل بيت عليهم السلام پرورش میيافت و از همان دوران طفوليت در جلسات قرآنی همراه مادر بود.
سال 1356 كه كم كم نسيم انقلاب بادبان اسلام را بر می فراشت وحيد وارد كلاس اول دبستان شد و دوران شيرين پيروزي انقلاب اسلامي را همزمان با دوران شيرين ابتدايي سپری مینمود.
هنگامی كه شيپور جنگ تحميلی استكبار عليه كشورمان نواخته شد ، وحيد در پشت نيمكت كلاس چهارم ابتدايی دبستان فرهنگيان اولين روزهاي سال تحصيلب را مي گذراند. تقريبا از همان سالها بود كه پاي وحيد به نمازهای جماعت مسجد حاج امين الاسلام باز شد و دوستانش را نيز به روش های مختلف تشويق كرده و به مسجد ميبرد.
1⃣| #پارت_اول
•°|🌸 @shohada_A_Gh
|دیارِ باکریها و امینیها|
. 📝| #زندگینامه 🕊| #شهید_وحید_کاوهئی پگاه هفتم مرداد سال 1349 شمسی شهر سلماس شاهد تولد چهارمين فرز
.
📝| #زندگینامه
🕊| #شهید_وحید_کاوهئی
شروع دوران راهنمايی در مدرسه آيت الله طالقانی با عملياتهای بزرگ و پيروزمندانه ای در جبهه ها مصادف بود و فضای حماسی عجيبی در شهر و بين خانواده حاكم نموده بود؛ چرا كه سه برادر بزرگ تر از وی در جبهه ها بودند و او نيز در تشييع پيكر شهداء و مراسم های مختلف شركت میكرد.
سرانجام وحيد با ثبت نام در پايگاه مقاومت بسیج شهيد بهشتی، فرياد هل من ناصر ينصرنی حسين زمانش يعنی امام روح الله (ره) را در مورد تشكيل ارتش بيست ميليونی لبيك گفته و عليرغم سن و سال كم در نگهبانی و گشت زنی در محله و سركشی به خانواده معظم شهداء و عيادت مجروحين شركت میجست.☘
حضور در محفل بیريای بسيجيان و هم نشينی با آنان كه بسياری از ايشان در عمليات های مختلف به درجه رفيع شهادت نائل می آمدند روحيه معنوی غريبی در وی به وجود آورده بود.
القصه؛ نبرد با دژخيمان متجاوز بعثی به قدری طول كشيد كه وحيد، 15 ساله شد. هنگامی كه هنوز درخت ها صدايش میزدند، پاركها، اسباب بازی ها، چرخ و فلك ها .... نمیشنيد ، دلش هوای غزل كرده بود، هوای باران .....🌧
2⃣| #پارت_دوم
•°|🌸 @shohada_A_Gh
|دیارِ باکریها و امینیها|
. 📝| #زندگینامه 🕊| #شهید_وحید_کاوهئی شروع دوران راهنمايی در مدرسه آيت الله طالقانی با عملياتهای بز
.
📝| #زندگینامه
🕊| #شهید_وحید_کاوهئی
مادرش كه خود بسيجی و مربی قرآن است، میگويد " گفتم هنوز كوچك هستی، برادرهای ديگرت هم در جبهه هستند. كمی صبر كن.
چنان با صلابت جوابم را داد كه مادر مگر خون من از خون جناب قاسم بن الحسن(ع) رنگين تر است؟). با آن كلام ديگر هيچ مانعش نشدم." و رفت و به قافله عشق ملحق شد ....🌼
وحید در عمليات بزرگ و پيروزمندانه والفجر ۸ و فتح شهر بندری فاو عراق شركت كرد و بعد از عملیات مذکور و اعزام مجدد به جبهه، دوره های غواصی فشردهای را در تبريز و رود كارون در منطقه اهواز گذراند.
روزها به سرعت میگذشت و او از شوق وصال يار مصداق آيه شريفه " فرحين بما آتاهم من فضله " از شور و شوق پر میكشيد؛ به طوری كه از حالات روحی و سيمای نورانی اش هر كه او را میديد به شهادت و عروج قريب الوقوعش از خاك به افلاك پی میبرد.🌱
3⃣| #پارت_سوم
•°|🌸 @shohada_A_Gh
|دیارِ باکریها و امینیها|
. 📝| #زندگینامه 🕊| #شهید_وحید_کاوهئی مادرش كه خود بسيجی و مربی قرآن است، میگويد " گفتم هنوز كوچك
.
📝| #زندگینامه
🕊| #شهید_وحید_کاوهئی
زمستان ۱۳۶۵ با تمام سوز و سرمايش فرا رسيده بود و گردان غواصی حضرت ولی عصر (عج) لشكر ۳۱ عاشورا در هوای بارانی جنوب و آب هاي به شدت سرد رود كارون آماده انجام عمليات كربلای ۴ میگرديد. لحظه ديدار نزديك بود. با شروع عمليات در شب آفتابی سوم دی ماه غواصان بحر عشق لشكر عاشورا در اروند رود مابين جزاير ام الرصاص و بوارين به آب زدند و به معراجی از نور قدم گذاشتند. وحيد آن نوجوان ۱۶ ساله با پیکری خضاب کرده به خون سرخش، ره صدساله را يك شبه طی كرد که بسیاری از سالکان و مدعیان سلوک با دهها سال شب زنده داری و روزها روزه داری ناکام ماندند.
گوارای وجودت باد شهادت(هنیئا لکم) ای وحید عزیز تو که پیکرپاکت با جریان اروند رود به اقیانوس ها پیوست و روح بلند و ملکوتی ات به لقاءالله رسید. به سوی معبود پر کشیدی و به درجه " عند ربهم یرزقون " رسیدی و به حیات جاودان دست یافتی.💌
وه که زیرک بودی ! چرا که به تعبیر مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای( مدظله) آن یادگار شهداء که فرمودند: " شهادت ، مرگ انسانهای زیرک است که نمی گذارند این جان، مفت از دست شان خارج شود."😇
تو همچون غنچه های چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
مگـــر راز حــــیــات جـــــاودان را
تو از فهمـیده ها فهمیده بودی..
⬅️| #پارت_آخر
•°|🌸 @shohada_A_Gh