شهید عاصی زاده خاطره توسل معنویت پیدا کردن طناب مسیر.mp3
1.76M
🌷آسمان شب🌷
خاطرهای از معنویت و توسل عجیب شهید عباس عاصی زاده در شناسایی
🌹 صلواتی هدیه به این شهید عزیز🌹
خاطرات و کرامات شهدای اردکان را برای دیگران بگوییم تا وظیفه زینبی امروز خود را انجام دهیم.
🌷 #شهید_عباس_عاصی_زاده
#شهید_امام_رضایی_اردکان
اگر دلتان امام رضایی شده و هوای زیارت مشهد دارید سری به گلزار شهدای اردکان بزنید.
دو ردیف پایین تر از قبر مطهر شهید عاصی زاده، پایین کاشی کاری صلوات خاصه علی بن موسی الرضا علیهالسلام، قبر #شهید_ذبیح_الله_سیفی خود را به شما نشان میدهد.
این شهید عزیز، خاطرات عجیبی دارد و از خاطراتش عجیبتر، کرامات این شهید است. افراد مختلفی با توسل به این شهید عزیز، بعد از مدتها راهی مشهد و زیارت امام رضا علیهالسلام شدهاند.
انشاءالله توفیق باشد بعضی از این کرامات را بیشتر خواهیم نگاشت تا مردم و جوانان ما بیشتر با این #گنج_شهدا در این گلزار بابرکت آشنا شوند که #شهیدان_زنده_اند_الله_اکبر...
https://eitaa.com/shohada_ardakan
خاطرات و کرامات شهدای اردکان
🌷آسمان شب🌷 خاطرهای از معنویت و توسل عجیب شهید عباس عاصی زاده در شناسایی 🌹 صلواتی هدیه به این شهی
🔻چه فرق است میانِ برونسی و خاک های نرم کوشک با عاصی زاده و رمل های نرم فکه؟!
...مخلص و پاکارِ حق که باشی، خداوند در سختی ها نصرت و یاری اش را برایت کفِ میدان می آورد! حضرت مادر به هنگام مشکل، دستانِ فرزندش را رها نمیکند.
آفتاب بس سوزان و آهنگِ طوفان، رمل ها را به تکاپو وا میداشت. فرزندان دلاور زهرایمرضیه در تدارک عملیات والفجر مقدماتی بودند. برای گم نشدن مسیر، طنابی را از پشت خط مقدم تا منطقهی درگیری به طول دو سه کیلومتر کشیده بودند. اما دست بر قضا، آتش خشم دشمن، میانهی طناب را پاره کرده و یک سر طناب گم شده بود. زانوی غم در بغل گرفته بودم، مضطر بودم، نمیدانستم چگونه طناب را پیدا کنم؟! آخر زمان عملیات داشت فرا می رسید. ناگه آفتاب بالای سرم جای خود را به سایه داد، چون نگاه به بالا کردم، با لبخند پر مهر عباس عاصی زاده، معاون اطلاعات عملیات لشکر ۸ نجف اشرف مواجه شدم. عباس پس از احوالپرسی دلیل ناراحتی من را جویا شد و پس از آن گفت:
اینکه ناراحتی ندارد برادر انشاءالله درست میشود.
اسلحه، خشابها و لباس نظامی اش را بر روی زمین انداخت و بدون هیچ تجهیزاتی راهی شد. دلنگرانش بودم. بدون آنکه متوجه شود به دنبالش راه افتادم.
طناب را در دست گرفت و حرکت کرد. نگاهش به آسمان بود، حالت معنوی عجیبی داشت. همچو ابر بهار میبارید. انگار نه انگار که روی زمین بود. در آسمانها سیر میکرد. ذکر میگفت و زهرای مرضیه و امام زمان را عاشقانه صدا میزد. به معشوقش میگفت:
خداوندا اینان سربازان و یاوران تواند. این جنگ، جنگ حق و باطل است. خدایا خودت به این بندگان مخلص آستانت کمک کن....
عباس ناپدید شد!
اندکی بعد دیدم عباس به سجده رفت و گریه گرد. زود خود را به عباس رساندم. پس از آنکه از حال معنوی خود بیرون آمد، رو به من کرد و گفت:
برادر فرجی! نگفتم درست میشود؟! سر طناب آنجاست، برو بردار و به این طناب گره بزن.
به حال معنوی عباس غبطه می خوردم. مسئله طناب حل شد اما آنچه برایم حل نشد، این بود که ما با چند تیم شناسایی و ابزار مختلف نتوانستیم طناب را پیدا کنیم، اما عباس چگونه بدون تجهیزات و بدون آنکه به زمین نگاه کند، پیدا کرد؟! چه رابطه ای با خدا و اهل بیت علیهم السلام داشت که اینگونه به او کمک کردند؟!
آری حضرت زهرا هیچگاه نگاه مادرانه اش را از فرزندانش بر نمی دارد.
به قول سردار دلها: من قدرت زهرا را، محبت مادری او را در هور دیدم، در قلب کانال ماهی دیدم...
والسلام
متن خاطره شهید عاصی زاده نوشته شده توسط طلبه بزرگوار امیرحسین بهجتی اردکانی
https://eitaa.com/shohada_ardakan
خاطرات و کرامات شهدای اردکان
🔻چه فرق است میانِ برونسی و خاک های نرم کوشک با عاصی زاده و رمل های نرم فکه؟! ...مخلص و پاکارِ حق که
🌷
🇮🇷فعلا قرار است در اندازه خیلی کم ولی با نگاه و همت بلند،
خاطرات و کرامات شهدا را در این کانال قرار دهیم.
هر کس میخواهد در انتشار این خاطرات و کرامات و معرفی شهدای مظلوم اردکان کمکی کند بسم الله....
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
کانال خاطرات و کرامات شهدای اردکان
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
کلیک کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گنجی دیگر از اردکان، آسمانی شد.
گنج واقعی، فلان معدن و فلان صنعت و فلان فرد نیست.
گنج حقیقی آن مادر شهیدی است که دو فرزند مثل محمود و غلامرضا را با سختی تربیت میکند و آنها را فدای اسلام میکند و بعد هم با روحیه بالا، شکرگزار خدای خویش است.
یادش بخیر اسفند پارسال مهمان این مادر عزیز بودیم و امروز خبر رفتنش را شنیدم.
برای بار دوم امروز به خانه این مادر رفتیم اما جای او روی آن تخت خالی بود که ما را تحویل بگیرد.
هرچند یکی از اعضای خانواده گفت که فردی خواب #مادر_شهیدان_ذاکری را دیده که دو فرزند شهیدش آمده بودند تا او را به نجف و کربلا ببرند.
امشب در شب ولادت حضرت زینب کبری(س) این مادر عزیز که عمری به سبک آن بانوی کربلا صبر کرد، مهمان شهیدان و کربلا است.
شادی روح این مادر عزیز و پدر بزرگوار شهیدان ذاکری فاتحه و صلوات
فیلم بالا را بچههای گنجینه شهدا @Ganjinemedia تهیه کردهاند، روحیه این مادر عزیز و #کرامت_شهید را حتما ببینید.
خاطرات و کرامات شهدای اردکان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷گاهی اوقات بعضی افراد در بیان #کرامات و فضایل شهدا، اشکالاتی وارد میکنند اما درس قرآن و پیامبر و اسلام به ما این است که همچون شهدای کربلا و صدر اسلام از فضایل و کرامات شهدای انقلاب اسلامی نیز بگوییم که شهدا چه مقام و جایگاهی دارند.
بشنوید و ببینید👇
📹 بیان فضایل شهدا، درسی از رفتار پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بعد از شهادت جناب جعفر ۱۴۰۳/۵/۲۹
خاطرات و کرامات شهدای اردکان
https://eitaa.com/shohada_ardakan
کرامت شهید احمد دهقانی احمدآباد فرزنددار شدن.mp3
2.28M
🎙کرامتی از شهید احمد دهقانی احمدآبادی
شهیدی که پس از ۳۱ سال بصورت گمنام برگشت و در مرکز پارک شهر اردکان دفن شد و بعد از مدتی با آزمایش های دقیق، هویت او مشخص شد.
کرامتی از این شهید و فرزنددار شدن یک زوج اردکانی پس از ناامیدی...
#شهید_احمد_دهقانی
#شهید_گمنام
خاطرات و کرامات شهدای اردکان
https://eitaa.com/shohada_ardakan