باسلام
امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز میباشد
ذکر شریف روز یکشنبه و
صلوات خود را به نیابت از شهید بهمن جوادی انجام می دهیم .
و هدیه می کنیم به امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها
نام پدر: قوچعلي
تولد : 1342
محل تولد : هشترود
تاریخ شهادت : 22 بهمن 1365
محل شهادت : بمباران خیابان شهید حیدری تبریز
سن شهادت: 23
محل دفن : گلزار شهدای وادی رحمت تبریز /بلوک 3/ردیف 9 / شماره 4
#شهید_بهمن_جوادی
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری #مناسبتی
#بیست_و_دوی_بهمن
#22_بهمن
#دهه_فجر
#جشن_انقلاب
#الله_اکبر
#اللهاکبر
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
💠سالگرد بمباران هوایی منطقه حکم آباد در دوران دفاع مقدس
✍🏻 این منطقه بارها در معرض آماج بمب هاى هواپیماهاى جنگى عراق قرار گرفت. وشهرک امام ره و خیابان شهید حیدری در چندین مرتبه اماج حملات هواپیماهای عراق قرار گرفت.
از جمله در بمباران روز 22 بهمن سال 1365 تبریز در حالی که مردم درتاب تب حضور مستمر مداوم در راهپیمایی با عظمت ودشمن شکن بود که با ویراژهواپیماهای عراقی درآسمان شهر تبریزوبه طبع آ ن بمباران کوى شهید وفائى حکم آباد نیز بمباران شد،
وآقای بهمن جوادى و
همسرش و خانم وجیهه علیپور پرویزیان
وجلال اسمعیل زاده
وخانم معصومه قربان پور
به شهادت رسیدند و صدها خانه و کاشانه مردم نیز آسیب دید و چندین نفر از اهالى منطقه مجروح گردیدند.
#شهید_بهمن_جوادی
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
💠 چرا انقلاب کرده ایم؛ در بیانات رهبر فرزانه انقلاب
10 : رفع فقر و تبعیض
#چرا_انقلاب_کرده ایم
#دهه_فجر
باسلام
امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز میباشد
ذکر شریف روز دو شنبه و
صلوات خود را به نیابت از شهید موسی غلامی دینور انجام می دهیم .
و هدیه میکنیم به امام حسن و امام حسین علیهم السلام.
نام پدر: اسدالله
تولد : 1341
محل تولد : کلیبر
تاریخ شهادت : 23 بهمن 1363
محل شهادت : میمک
سن شهادت: 22
محل دفن : گلزارشهدای زادگاهش روستاي ناپشته
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
💠 با خود زمزمه می کرد« یارضا یا شهادت »
✍🏻 قرار شد قبل از عملیات والفجرهشت سری به خانواده ام در تبریز بزنم .قبل از حرکت دست های رحیم شانه ام رانوازش کرد وگفت:وقتی جبهه بودم خداوند فرزندی به من عنایت فرموده اورا ندیده ام اگر توانستی از او عکسی برایم بیاور.
🔶 آمدم تبریز و با مشکلات فراوان عکسی تهیه کرده با خود بردم. هنگامی که دستهای مردانه اش عکس فرزندش را لمس کرد گونه هایش لرزید و مرا بسیار دعا کرد.من هم گفتم انشا الله به همین زودی برمی گردی و او را می بینی.
🔶 قبل از عملیات اورا دیدم کنار رود عکس فرزندش را نگاه می کند و وصیت نامه می نویسد.
یک لحظه ابروهای مردانه اش رادرهم فشرد و عکس را بین سرانگشتانش مچاله کرد و به امواج اروند انداخت.
با پرخاش گفتم : این چه کاری بود که کردی می دانی با چه رنجی آن را برایت تهیه نمودم؟
باتبسم عمیق پاسخ داد:می ترسم محبت این کودک نگذارد خوب بجنگم.
🟢 آرام و عمیق جوابم داد :«احساس می کردم رضا مانع معاملۀ من و خدایم شده ، حالا دیگر اروند هم شاهد است که بین من و خدایم هیچ مانعی نیست . من از رضایم گذشتم تا رضای خدا را خریده با شم ! »
تاریخ شهادت : 25 بهمن 1364
#شهید_رحیم_افتخاری
#شهادت_مرگ_زیرکان
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
باسلام
امروز بیاد شهادت این شهیده عزیز میباشد
ذکر شریف روز سه شنبه و
صلوات خود را به نیابت از شهیده خانم وجیهه علیپور پرویزیان انجام می دهیم .
و هدیه میکنیم به امام سجاد، امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام
نام پدر: حسین
تولد : 1337
محل تولد : تبریز
تاریخ شهادت : 22 بهمن 1365
محل شهادت :بمباران هوایی خیابان شهید حیدری تبریز
سن شهادت: 28
محل دفن : گلزار شهدای وادی رحمت تبریز /بلوک 3/ردیف 9 / شماره 5
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
شهدای حکم آباد تبریز
#قسمت_چهل وهشت #سلسله_اعصاب_فرماندهی عملیات کربلای 5 ✍🏻رعب و وحشت به جان همه افتاده بود حاج صادق ک
#قسمت_چهل ونه
#سلسله_اعصاب_فرماندهی
عملیات کربلای 5
✍🏻 آتش دشمن مثل باران بر سرمان باریدن گرفته بود که دریک لحظه حمید محمدی با همان لحن مودبانه اش، خیلی آرام گفت: برادر کاظم من زخمی شده ام با توجه به اینکه تمام لباسهایش خونی بود، نتوانستم تشخیص دهم از چه ناحیه ای زخمی شده است و لذا یکی یکی اعضا بدنش را بررسی میکردم تا جلوخونریزی را بگیرم .
🔶 در حالی که 24ساعت بود نخوابیده بودیم و خسته و گرسنه و تشنه در داخل کانال نشسته و منتظر بودیم که گردان المهدی و گردان صاحب الزمان خودشان را به آنجا برساند حسن کریلایی یک لحظه تمام قد بلند شد تا اطراف را رصد کند، یک نفر از رزمندگان فارس زبان که معلوم بود از نیروهای لشکری غیر از لشکرعاشوراست فریاد زد برادر دولا شو، حسن کربلایی که قد بلندی داشت گفت برادر دولا سهل است اگر سه لا هم بشوم دیده خواهم شد که این موضوع باعث خنده و روحیه گرفتن بچه ها شد .
🔸 من همچنان خسته و خراب از فرط بیخوابی در کانال چرت میزدم و تعدادی از بچه های غواص که سردشان شده بود، خودشان را به پتوها پیچیده بودند به واسطه درگیری شدیدی که بر منطقه حاکم بود، گردوخاک و دود باروت و بوی خون هوا را شدیداً آلوده کرده بود اوایل صبح بود که گفتند حسن کربلایی به شهادت رسید.
🔵 در تاریکی هوا که به سختی می شد جایی را دید، به این طرف و آنطرف می دویدم تا تخته ای یا چیزی پیدا کنم تا پای باقرنژاد را آتلبندی کنم، مصطفی صمداوغلی نیز ضمن اینکه مات و مبهوت رفتار من را می نگریست فریاد زد پسر چکار میکنی بیا کمک کن تا امدادگرها می رسند کاری بکنیم در آن لحظه چشمم به یک جعبه مهمات افتاد، قسمتی از جعبه مذکور را جدا کرده، چفیه ای را که به گردن داشتم دو نیم نموده، و قسمتی از پایش را محکم بستم تاخونریزی آن بند بیاید، و سپس تا آنجایی که بلد بودم پای صدمه دیده را آتل بندی نمودم؛ تا اینکه یک آمبولانس داغون که نه در و پنجره داشت نه شیشه ای در آن مانده بود رسید وقتی خواستیم وی را به آمبولانس منتقل کنیم از فشاری که برای شان وارد شد گفت «ننم سیزه قربان» یواش، و سپس بیهوش شد . بعدچندسال که من را دید گفت: این پا را مدیون شما هستم، آن روز که ترکش خورده بودم درد پایم به قدری شدید بود که حاضر بودم در همان جا کسی پیدا شود و پای شکسته ام را که ازگوشت آویزان شده بود از هم جدا کند تا راحت شوم .
# قسمت_بعدی_ رو_هم_دنبال_کن ❤️
#حاج_کاظم_احمدنژادحکمآبادی
#کتاب_سلسله_اعصاب_فرماندهی
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄