✍🏻 امروز روز پدر است
روز مردانی که عاشقانه و شجاعانه تا آن سوی مرزها رفتند
وبا اهدای خون پاک و مقدس شان اجازه ندادند معجر از سر ناموس مسلمانی کشیده شود، همان مردان بی ادعایی که طعم پدر شدن را نچشیدند
و نام پدر از زبان کودکان خود نشنیدند.
پدران شهید آسایش و آرامش خود را فدای آرامش آیندگان کردند چرا که عمق عشق و اندیشه شان از عمق اقیانوس ها فراتر بود.
به مناسبت فرا رسیدن روز پدر، در وصف پدران شهید، همدلانه برای لحظه ای هم که شده فرزندان این بزرگ مردان را همراهی نموده و مرهمی برای دل رنج دیده شان شده باشیم.
💠 یاد کنیم همه پدران آسمانی را به هدیه یک صلوات
🌹شهید محمد علی ولیپور: 10فرزند
🌷شهید زلفعلی وطن دوست: 9فرزند
🌹شهیدرحمان امیری: 8فرزند
🌷شهیدقربانعلی بجانی:6فرزند
🌹شهید ملک علی رضوی:6فرزند
🌷شهیدخلیل الله بهرامی:5
🌹شهید تاروردی شمسی:5فرزند
🌷شهید علی شاهی:4فرزند
🌹شهیدمحمدعبدلی:4فرزند
🌷شهید یحی لطف الله زاده :4
🌹شهیدپرویز راه انجام اصل:3فرزند
🌷شهیدسید جمشیدآتش پنجه:3
🌹شهید علی صادقی:3فرزند
🌷شهیدایو ب بلندی:3فرزن
🌹شهیدصمدافقی:2فرزند
🌷شهیدقنبر اکبرنژاد:2فرزند
🌹شهیدعباس آقاپور: 2 فرزند
🌷شهیدمحمد امامی :2فرزند
🌹شهید اصغر طالبی :2فرزند
🌷شهیدمحرم حضرتی: 2 فرزند
🌹شهید جعفر قلی نژاد:2فرزند
🌷شهیدرحمان حشمتی:2فرزند
🌹شهیدقربانعلی حسینی :2فرزند
🌷شهیدبیوک بهرامی زاده:1فرزند
🌹شهیدعباسعلی شریفی:1فرزند
🌷شهید غیبعلی کیانی: 1فرزند
🌹شهیدفیروز خدایی: 1فرزند
🌷شهیدرحیم افتخاری:1فرزند
🌹شهیدبهمن جوادی:1فرزند
#میلاد_امام_علی
#روز_پدر
#روز_پدر_مبارک_باد
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tbriz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱#استوری مناسبتی
#وفات_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
#سلام_الله_علیها
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
💠 شهردار منطقه ۴ تبریزبا خانواده شهید والامقام جعفر قلی نژاد دیدار و گفتگو کرد.
وی اظهار داشت: خانواده های شهدا عزیزترین دارایی خود را تقدیم انقلاب کرده اند و همه ما مديون خانواده شهدا هستيم.
شهردار منطقه ۴ همچنين با نثار فاتحه به روح مطهر این شهید ارجمند، امنیت کشور را مرهون خون شهدا دانست.
و با اهدای لوح و هدیه از این مادر بزرگوار تجلیل کرد.
🌹شهید "جعفر قلی نژاد" متولد 1342 در منطقه شلمچه به تاریخ هشتم بهمن ماه 1363 و در سن 22 سالگی به درجه رفیع شهادت
#شهید_جعفر_قلینژاد
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
باسلام
امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز میباشد
ذکر شریف روز یکشنبه و
صلوات خود را به نیابت از شهید جعفر قلی نژادانجام می دهیم .
و هدیه می کنیم به امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها
نام پدر: یدالله
تولد : 1342
محل تولد : تبریز
تاریخ شهادت : 8 بهمن 1363
محل شهادت : شلمچه
سن شهادت: 21
محل دفن : گلزار شهدای وادی رحمت تبریز /بلوک شهیدشفیع زاده/ ردیف47 شماره 18
#شهید_جعفر_قلینژاد
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
🗳 رای بی رای
♨️ پر واضحه که اگر مردم پشتیبان کشورشون نباشن، دشمن طمع می کنه به وطن و خاکشون
▫️پ ن: آخر عاقبت رای بی رای
#انتخابات
💠 جشن نیمه شعبان
✍️ یکی از اسرای اردوگاه تکریت، از ناحیه ی دو پا فلج شده بود و به هیچ وجه قدرت حرکت نداشت؛ بنابراین، دوستان برای بردنش به بهداری، دستشویی و دیگر کارها کمکش می کردند. او در آسایشگاه 16 زندگی می کرد.
این اسیر جانباز، به دلیل آن که با بچه های آسایشگاه 3 بیشتر هم زبان بود، برای افزایش روحیه ی او، با وساطت ارشد قاطع به آن آسایشگاه که همجوار آسایشگاه ما بود، انتقال یافت.
هنگام آمار گرفتن، دیگر مأموران عراقی به حضور او در کنار دیوار عادت کرده بودند تا آن که روزی یکی از مأموران آمار مشاهده می کند که وی سر جای همیشگی اش کنار دیوار خروجی آسایشگاه حضور ندارد؛ اما تعداد اسیران کامل است. خیلی تعجب می کند و از روی فهرست اسامی، نام او را می خواند و می بیند که او در سلامت جسمی کامل در صف ایستاده است.
ما که در آسایشگاه کناری به سر می بردیم و تازه از جریان باخبر شده بودیم، علت خوب شدن ناگهانی او را جویا شدیم و فهمیدیم که برادرمان در شب واقعه بسیار بی قرار بوده است و زودتر از سایرین به خواب می رود؛ ولی ناگهان بلند می شود و گریه کنان به طرف پنجره می دود. همه از این موضوع حیرت می کنند. وقتی ماجرا را از او می پرسند، می گوید:
در خواب دیدم دو آقای بزرگوار از سمت پنجره ی آسایشگاه وارد شدند. یکی از آن ها دستش را بر پاهایم کشید و فرمود: « تو سالم هستی. شما جشن بزرگی در پیش دارید که باید سعی کنید هر چه باشکوه تر برگزار شود. از هیچ کس هم جز خدا ترسی به دل راه ندهید ما پشتیبان شما هستیم. » سپس آن بزرگواران از همان سمت پنجره رفتند.
🟢 با شنیدن این سخنان از زبان آزاده ی جانباز، بچه ها لباس هایش را به نشانه ی تبرّک تکه تکه کردند و با خود بردند.
پانزده روز بعد، جشن نیمه ی شعبان سال 1368 بود و به یُمن آن روز بابرکت و شفای آزاده ی عزیزمان، در سراسر اردوگاه بدون هیچ ترس و واهمه ای از عراقی ها، جشن های مختلفی برپا ساختیم.
📚منبع: کتاب درهای همیشه باز، صفحه:30
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
باسلام
امروز بیاد شهادت این شهید عزیز میباشد
ذکر شریف روز دوشنبه و
صلوات خود را به نیابت از شهید غیبعلی کیانی حسن کهل انجام می دهیم .
و هدیه میکنیم به امام حسن و امام حسین علیهم السلام.
نام پدر: عزیزعلی
تولد : 1349
محل تولد : تبریز
تاریخ شهادت : 10 بهمن 1369
محل شهادت : زاهدان
سن شهادت: 20
محل دفن : گلزار شهدای وادی رحمت تبریز/بلوک 8/ردیف12/ شماره 1
#شهید_غیبعلی_کیانی
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
شهدای حکم آباد تبریز
#قسمت_چهل وشش #سلسله_اعصاب_فرماندهی عملیات کربلای 5 ✍🏻 زمانیکه در آخرین روزهای عملیات کربلای 4اکث
#قسمت_چهل وهفت
#سلسله_اعصاب_فرماندهی
عملیات کربلای 5
✍️ با توجه به اینکه احتمال داده می شد نیروها در مسیری که هیچ نشان و علامتی نداشت، گُم شوند و سریع به هدف خود نرسند، بر همین اساس در یکی از محورها قرار شد نیروهای غواص با قایق ها و خشایارها از کنار دژی که به سمت چپ پنج ضلعی وصل می شد حرکت کند و از حدود 1کیلومتری پنج ضلعی به سمت راست پیچیده و خود را به محل اسکله ای که پس از استقرار احداث می کردند برسانند در داخل معبر نیز از چراغ های چشمک زن که قبل از عملیات آماده شده بود، استفاده کنند تا قایق ها به راحتی طول و عرض معبر را دیده و عبور کنند دراین فرصت، ما نیز آنتن RCقرارگاه و همچنین بیسیم های سنگر بتنی را آماده نمودیم، ولی بیسیم ها را خاموش نگه داشتیم با احتمال اینکه امکان دارد در مدار بیسیم ها، برق ایجاد میدان مغناطیس نماید و جمینگ عراق متوجه قضیه شود آنتن های مربوطه را وصل نکردیم
🔸 لشکر 31عاشورا یکی از لشکرهای تحت امر قرارگاه کربلا بود که ماموریت کلی این لشکر، رسیدن به ساحل دشمن، پیشروی در عمق و تصرف سمت راست پنج ضلعی تا نوک کانال ماهی و تامین سرپل برای عبور یگانهای بعدی بود.
🟢 هر کُنجی را نگاه میکردی یکی دو نفر نشسنته بودند و هر کدام رازهای ناگفته اش را با رفیقش در میان می گذاشت و با گریه و زاری از یکدیگر می خواستند هر کس شهید شد دیگری را شفاعت کند و از همدیگر حلالیت می طلبیدند عده ای مشغول نوشتن وصیتنامه خود بودند عده ای در سجده های طولانی با خداوند راز و نیاز می کردند صحنه های عجیبی بود که نمی شود حالت معنوی آن لحظه ها را توصیف کرد
🔶 وقتی غواص ها حرکت کردند الموسوی خیلی استرس داشت و نگران اوضاع بود و دائم تاکید میکرد تا آتش کور دشمن را رصد کرده و به ایشان گزارش دهیم هوا بدجوری گرد و غباری بود وسعت دید بیشتر از دو سه متر نبود و این از معجزات خداوند بود اگر نبود الطاف خفیه الهی مطمئناً بیشتر جاها به مشکل برمی خوردیم با آن اوضاع آشفته هوا،
گروه زیادی از اردکها به صورت زنجیره ای در روی آب شناور بودند که سرو صدای حاصل از شنای غواصان را تحت پوشش قرار داده بودند این صحنه توجیهی غیر از اینکه لشکر جندالله به کمک غواصان آمده بودند را نداشت
🔸 نگرانی ها زمانی بیشتر شد که صدای موج آب ناشی از حرکت غواص ها از یکی از بیسیم ها شنیده شد (گویا یکی از بیسیم هایی را که به مانند عملیاتهای قبلی روکش کشیده بودیم، با به هم خوردن روکش از ناحیه دهنی اتصالی کرده وشاسی گیر کرده بود) در این موقع الموسوی که تجربه شایانی در بحث مخابرات داشت، شروع کرد به سوت زدن در روی آن بیسیم، تا نویز ایجاد کند و نویز ایجادشده، در صورت شنود، گوش طرف عراقی را اذیت نماید .
# قسمت_بعدی_ رو_هم_دنبال_کن ❤️
#حاج_کاظم_احمدنژادحکمآبادی
#کتاب_سلسله_اعصاب_فرماندهی
🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷
@shohada_hokmabad_tabriz
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄