⤴️⤴️⤴️
#شھید_ڪریم_فعال_نظیرے
#ثروت_ملے
🔸بعد از عملیات والفجر یک لشکر عاشورا به گیلانغرب و منطقه کاسهگران انتقال یافت. ما اولین نیروهایی بودیم که به لشکر اعزام شده بودیم و خبری از عملیات نبود. مشکلاتی برایمان پیش آمده بود. قرار شد مدتی برگردیم به اردبیل و بعداً اعزام شویم.
🔸با آقا کریم رفتیم ستاد لشکر. با رئیس ستاد که آن موقع مهدی پورحسینی بود صحبت کردیم؛ تسویهمان را گرفتیم و راهافتادیم به طرف چادرمان که فاصلهاش حدود یک کیلومتر بود. ماشینی هم نیامد.
🔸آقا کریم به من گفت: زود برسیم به چادرمان؛ دارم از گرسنگی میافتم!
🔸رسیدیم به چادر و سفره را باز کردیم و با نان خوردههای خشک و پنیر سفید آن زمان یک لقمه برداشتیم. کریم از خوردن دست کشید. گفتم: تو که داشتی میافتادی چرا دست کشیدی؟
🔸تبسمی کرد و گفت: تو هم نخور اگر میتوانی. فکر کردم شاید آثاری از موش و از این چیزها دیده. منم نخوردم. ساکهایمان را برداشتیم و راه افتادیم تا برویم به اسلام آباد و از آنجا هم به اردبیل.
🔸توی راه در پشت تویوتا و در پیچهای جاده اسلام آباد از آقاکریم پرسیدم: چرا نان نخوردی؟
🔸باز تبسمی کرد و گفت: آقا یاور ما تا زمانی حق داشتیم از آن نان و پنیر بخوریم که رزمنده بودیم. الان که تسویه حساب گرفتهایم دیگر نمیتوانیم از آن بخوریم. نگاهی کردم و به فکر فرو رفتم و سرم را پایین انداختم.
🔸شهید کریم فعالنظیری با نان حلال در خانهای به ظاهر محقر ولی پاک، با پدری که کارش تعمیر کفش بود بزرگ شده بود.
🔸در عملیات خیبر شجاعانه جنگید و شهید شد. هرچه تلاش کردم نتوانستم جنازهاش را بیاورم و بعد از سالها جنازهاش آمد.
Joiŋ👉 @shohada_razmandeim