eitaa logo
شهدا شرمنده ایم🇮🇷
3.4هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
7 فایل
🌷بزرگترین ومعتبرترین کانال شهدا شرمنده ایم🌷 {آرامش در زندگی نبودن جدال نیست،بلکه تجربه حضور خداست🕋} آیدی ادمین @iraniiim #اٰللـٌّٰهًٌُمٓ_صَلِّ_عٓـلٰىٰ_مُحَمَّدٍوُاّلِ_مُحَمَّدٍ 💞
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱|ماجرای شهید برونسی واحترام به سادات ✍|گروه فرهنگی جهان نيوز: علاقه خاصی، هم نسبت به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داشت، هم نسبت به سادات و فرزندان ایشان. عجیب هم احترام هر سیدی را نگه می داشت؛ یادم نمی آید توی سنگر، چادر، خانه یا جای دیگری با هم رفته باشیم و او زودتر از من وارد شده باشد. حتی سعی می کرد جلوتر از من قدم برندارد. یک بار با هم می خواستیم برویم جلسه. پشت در اتاق که رسیدیم، طبق معمول مرا فرستاد جلو و گفت: بفرما. نرفتم تو. به اش گفتم: اول شما برو. لبخندی زد و گفت: تو که میدونی من جلوتر از سید، جایی وارد نمی شم. به اعتراض گفتم: حاج آقا این جا دیگه خوبیت نداره که من اول برم! گفت :برای چی؟ گفتم: ناسلامتی شما فرمانده هستی، این جا هم که جبهه هست و بالاخره باید ابهت و پرستیژ فرماندهی حفظ بشه. مکثی کردم و زود ادامه دادم: این که من جلوتر برم، پرستیژ شمارو پایین می آره . خندید و گفت: اون پرستیژی که می خواد با بی احترامی به سادات باشه، می خوام اصلا‌ نباشه‌! ✨📚|خاطره ای از سید کاظم حسینی برگرفته از کتاب «خاک های نرم کوشک»؛ روایت هایی از زندگانی شهید برونسی ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
🥀🕊 اگر ناخواسته کاری انجام می‌داد و بعد متوجه می‌شد که کسی از او دلگیر شده، تا او را راضی نمی‌کرد آرام نمی‌گرفت. می‌گفت: خدا از حق خودش می‌گذرد ولی از حق مردم نمی‌گذرد. خودش هرگز اشتباهات دیگران را به دل نمی‌گرفت. شهید ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
🌷🕊 گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم، چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است، نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ما نبود، کنجکاو شدم، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقامهدی است. آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت، ادامه دادم: آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین من، آخه چرا شما؟ خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم: زن رفتگر محله، مریض شده بود، بهش مرخصی نمیدادن میگفتن اگه تو بری نفر جایگزین نداریم، رفته بود پیش شهردار و آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش، اشک تو چشام جمع شد هر چی اصرار کردم آقا مهدی جارو رو به من، نداد، خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا کسی متوجه نشه. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
🌷🕊 🔹چند خواهش دارم: ۱- بخوانید که گشایش از مشکلات است. ۲- و تحمل ۳- به یاد (عج) باشیم. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم