آقارضا موتورسواری و رانندگی بلد نبود، ولی علاقه زیادی داشت میخواست با تمرین کردن یاد بگیره.
روی این مسئله خیلی تأکید داشت که من باید وقتی این رو یاد بگیرم که به ماشین یا موتور بیتالمال سازمان آسیبی نرسونم!
آقارضا برای تمرین کردن یا از دوستانش اجازه میگرفته یا مثلا بیرونی شده موتورسواری و رانندگی رو یاد بگیره تا آسیبی به ماشین و موتور سازمان که بیتالمال هست نرسونه.
آقارضا همیشه میگفت:« ماشین سازمان بیتالماله! مال من نیست که استفاده کنم. اگه از دوستانم بگیرم، مشکلی نداره خودمون با هم کنار میآیم.»
همهی اوضاع و احوال کاری آقارضا رعایت بیتالمال بود.
راوی:همرزم شهید
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهید_مدافع_حرم_رضا_حاجی_زاده
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
در مأموریت زاهدان، مجبور شدیم با گروهی
به معبر کمــــین قاچــــاقچی ها برویم
تا ساعت ۱۲ شب مشغول عملیات بودیم
که یک دفعه آقارضا رو دیدم یه گوشه ای
داره نماز میخونه؛ اون هم روی خار و خاشاک
اصــــلاً براش مــُــهم نبود که
خار توی پاهاش میره و زخمی میشه
توی اون شرایط، شاید یه نیروی درونی
به ما میگفت حالا صبــــر کنین وقتی
برگشتین پایگاه نماز رو بخونین ولی آقارضا
توی هر شرایطی به نمازش اهمّـیّت میداد
✍ راوی:همرزم شهيد
#شهید_مدافع_حرم_رضا_حاجی_زاده
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم