🌷🌷🌷
🔰زندگینامه
شهیـ🕊ـد احمد جعفرنژاد
فرزند حسین درتاریخ 6/9/1338درروستای فخرآباد استان گیلان در خانواده ای مومن ومانوس با قرآن به دنیا آمد پدرش کشاورزی ساده وبا ایمان بود که اهالی روستا از او بعنوان مردی خیّر واهل کمک به مستمندان و فقرا یاد می کنند، احمد ششمین وآخرین فرزند خانواده بود .
تولد احمد شور وحال خاصی به زندگی آنها بخشیده بود درآن زمان که او هنوز کودکی خردسال بود با کارهای خود جای خاصی درخانواده بخصوص نزد پدر باز کرده بود بطوری که شادی پدرشادی احمد بود.
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
⤴️⤴️⤴️
هنوز نه سال بیشتر نداشت که پدرش را از دست داد و دوسال بعد هم مادرش دارفانی را وداع گفته و محبت مادر را نیز از دست می دهد و تقدیر الهی برآن می شود که احمد در کودکی طعم یتیمی وبی مادری را بچشد اما همانطور که خدا می خواست او از تربیت اسلامی برخوردار شود سرپرستی اورا برادر بزرگش محمد بدست می گیرد واو را به تهران نزد خانواده خود می آورد وهمانند دیگر فرزندانش از نزدیک به تعلیم و تربیت او می پردازد، و بدینسان احمد زندگی جدیدی را در تهران آغاز می کند.بعد ازگذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی ،که هنوز هم کارتهای صدآفرین آن در اخلاق و درس در لابه لای اوراق به جا مانده در وسایلش مشاهده می شود.
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
⤴️⤴️⤴️
زمانی که تازه جوانیش در حال شکل گرفتن بود برادرش او را به دبیرستان فلسفی برد ودرآنجا بود که شهید احمد جعفرنژاد سراپا شور و شوق برای کسب تعالیم اسلامی،.رفتار نیک و پسندیده گردیده بود.
در دبیرستان او را جزء یکی از بهترین شاگردان فلسفی قرار میداد وهیچگاه از خاطر مسئولین دبیرستان محو نشد، دوستانش می گویند که هرروزظهر که سراغش را می گرفتیم ، درصف اول نمازجماعت در مدرسه او را گیر می آوردیم وجود او رونق خاصی به نمازجماعت می بخشید یکی از جلوه هایی که دراورشد پیدا کرد از تملق و چاپلوسی بیزاربود از اینکه اوراتعریف کنند ناراحت می شد.درسال های56-57که مدارس به حالت نیمه تعطیل درآمده بود.
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
⤴️⤴️⤴️
شهید احمد جعفرنژاد با روحیه انقلابی درصف اول تظاهرات و فعالیت های انقلاب پیشتاز بود در قیام روز تاسوعا و عاشورای57 وی بادردست داشتن پرچمی پیشاپیش بچه های محله حرکت می کرد تا جایی که نیروهای شاهنشاهی به آنها حمله ور می شوند و آنها هم در حیات خانه ای سنگر می گیرند.
عاقبت انقلاب به پیروزی رسید واو پس از گذراندن دوره تحصیل و اخذ مدرک دیپلم در رشته ریاضی،مشغول به کارومطالعه بود،ودرمساجد محل حضوری فعال داشت. کم کم خطاهای انحرافی آشکار شد.
اما او روحی بلند وفکری آزاد داشت او با پشتوانه ای که از محیط مذهبی دبیرستان فلسفی و خانواده خود داشت در سه جبهه همواره حاضر ومبارزه می کرد یکی با منافقین بود وحرکات آنان را بخوبی تشخیص می داد ودوم کمونیستها و سوم گروه لیبرال ها بودند زیرا او اهل سازش نبود و همواره با باطل سازش نمی کرد این خصوصیت ها رفته رفته او را از دیگران متمایز می ساخت،او خودرا در آینه حقیقت می دید و حقیقت را امام می دانست.
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
⤴️⤴️⤴️
احمد بحق مقلد امام بود، از دوران انقلاب با گوش دادن به فرامین امام و شرکت در راهپیمایی ها با آوای بلند تکبیرش نحوه تقلید را به همه میآموخت.
تنفر شدید احمد نسبت به منافقین و پی بردن به پوچی و عبث بودن گفته هایشان باعث شده بود که حتی پیش از افشاشدن آنها برسمیتشان نمی شناخت.
و درمقابل علاقه وافری نسبت به امام،شهید بهشتی و شهید رجائی و دیگر یاران امام در دل داشت که نمی توان ذره ای از آن را بیان نمود.اوباکسی دوست بود که در واقع دوستدار انقلاب و قرآن واسلام باشد به همین دلیل اکثر دوستان او افرادی مخلص و با ایمان بودند.
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
⤴️⤴️⤴️
همواره تاکید برا ین داشت که باید امام ویارانش را پشتیبانی کنیم،پشتیبانی از امام را یاری امام زمان(عج) می دانست او کسی بود که به هرگونه انحراف و کج روی نه گفت و توحید را درک کرد وروحش لااله الاالله را جذب نمود در این زمان بود که از اول با بنی صدر مخالفت می کرد و فقط به احترام امام او راقبول داشت درست روزی که امام فرمان دادند که مردم جبهه ها را پر کنند.
او مشتاقانه خودرا برای خدمت معرفی کرد وی می گفت ما سرباز امام زمانیم زیرا مملکت ما مملکت اسلامی است رهبرما اسلامی است،قانون ما قانون خداست زمانیکه به او پیشنهاد می شد می خواهی تورا درتهران نگه داریم او بسیار ناراحت می شد. او وارد نیروی زمینی ارتش شد.
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
⤴️⤴️⤴️
شهید احمد جعفرنژاد در22تیرماه وارد شهر حمیدیه اهوازو خط مقدم جبهه می شود.و با چندتن از دوستان و فرمانده شان بنام شهید علیرضا صادقی وارد منطقه کرخه کور(کرخه نور) شدند.
ودرآن زمان بود که نبرد مستقیم با مزدوران بعثی آغاز می شود به گفته همسنگران او احمد وهمرزمانش سریعا اقدام به ساخت حسینیه ای در منطقه کرخه نور می کنند تا نمازهای جماعت و مراسمات دعای کمیل و توسل برای رزمندگان اسلام مهیاتر باشد.شهید احمد جعفرنژاد کمک وآرپی جی زن بود خوب آموزش دیده بود و خوب دیده بانی می کرد.
و در لشکر16زرهی قزوین نیروی زمینی ارتش بسیار خوب درخشید و در اولین عملیات که بنام عمليات رمضان(محدود) بود در محور عملياتي حميديه و كرخه كور(نور) در خط مقدم جبهه او و همرزمانش مقاومت جانانه ای را انجام دادند که به گفته دوستانش ضربات مهلکی به صدامیان وارد شد.
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
⤴️⤴️⤴️
بعد از عملیات رمضان شهید احمد جعفرنژاد به همراه همرزمانش وارد منطقه کرانه جنوبی رودخانه کرخه برای انجام"عملیات طراح" می شوند که در این زمان حملات رژیم بعثی وآتشبار آنان بسیار سنگین می شود که احمد و بچه های رزمنده مقاومت طاقت فرسایی راداشتند.
دراین عملیات شهید جعفرنژاد و طلایی وشهید صادقی کارهای ایضایی می کردند. در این عملیات یکی از دوستان صمیمی احمد بنام علیرضا ربانی شهید می شود که یکی از همسنگران آنها (رضا رضایی) می گوید با شهادت علیرضا ربانی من سست شده بودم و حالت یاس به من دست داده واحمد به من دلداری می داد و می گفت مگر راه همه ما این نیست و آرزوی ما مگر این نیست که مثل علیرضا شهید بشویم حالا او هم به آروزش رسیده.
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
⤴️⤴️⤴️
بعداز آن شهیداحمد جعفرنژاد با حضوردرعملیات شهید مدنی نقش ارزنده ای در رویارویی مستقیم با نیروهای بعثی داشت و کمک های فراوانی در ساخت سنگر برای رزمندگان داشت.
بعد از این عملیات بود که دیگر حال و هوای احمد عوض می شود و مرتضی طلایی شهیری یکی از همرزمان او می گوید: وقتی با او صحبت می شد همیشه آرزوش این بود که خدا اون رو به فیض شهادت نائل بکنه حتی در آخرین مرخصی که به تهران آمده بود گویی به او الهام شده بود که دیر بازگشتی ندارد و در خانه قدم می زد.
و به اهالی خانواده می گفت این آخرین باری است که من در کنار شما هستم و قدم می زد و حتی خوابی که از شهادتش دیده بود را برای برادرزده اش تعریف کرده بود.برای رفتن به جبهه آرام و قرار نداشت حتی هنوز مرخصی اش تمام نشده بود که زودتر از موعد دوباره به جبهه برگشت.
و می گفت من باید درکنار برادران رزمنده ام باشم هرچه برادرش به او اصرار کرد که چند روز دیگرازمرخصی ات باقی مانده و فرصت هست بمان،اما او دلبسته جبهه بود و می گفت من باید به خط مقدم بروم و قبل از رفتن به جبهه به زیارت حرم حضرت معصومه(س) مشرف می شود.
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
⤴️⤴️⤴️
بعداز آن شهیداحمد جعفرنژاد با حضوردرعملیات شهید مدنی نقش ارزنده ای در رویارویی مستقیم با نیروهای بعثی داشت و کمک های فراوانی در ساخت سنگر برای رزمندگان داشت.
بعد از این عملیات بود که دیگر حال و هوای احمد عوض می شود و مرتضی طلایی شهیری یکی از همرزمان او می گوید: وقتی با او صحبت می شد همیشه آرزوش این بود که خدا اون رو به فیض شهادت نائل بکنه حتی در آخرین مرخصی که به تهران آمده بود گویی به او الهام شده بود که دیر بازگشتی ندارد و در خانه قدم می زد.
و به اهالی خانواده می گفت این آخرین باری است که من در کنار شما هستم و قدم می زد و حتی خوابی که از شهادتش دیده بود را برای برادرزده اش تعریف کرده بود.برای رفتن به جبهه آرام و قرار نداشت حتی هنوز مرخصی اش تمام نشده بود که زودتر از موعد دوباره به جبهه برگشت.
و می گفت من باید درکنار برادران رزمنده ام باشم هرچه برادرش به او اصرار کرد که چند روز دیگرازمرخصی ات باقی مانده و فرصت هست بمان،اما او دلبسته جبهه بود و می گفت من باید به خط مقدم بروم و قبل از رفتن به جبهه به زیارت حرم حضرت معصومه(س) مشرف می شود.
🐓🆔️ @shohada_tmersad313
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
🔰وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون (169-آل عمران)
برادر و زن برادر عزیز و گرامیم. سلام ممکن است وقتی که شما این نوشته را می خوانید من دیگر نباشم و از حالت مادی که دارم خارج شده باشم. چون برای یک مسلمان [که انشاءالله لیاقتش را داریم که جزو افراد این دسته باشیم] مرگی وجود ندارد و این حالت تحولی بیش نیست. امیدوارم زیاد بی تابی نکنید که این کار از اجر شما می کاهد.
برادر و زن برادر عزیزم در این 10 سال زندگی که با شما داشتم رنج فراوانی به شما دادم به خدا قسم آنطوری که شما به من رسیدید پدر و مادر نمی رسیدند. برادر عزیز شما برای من همچون پدر بودید و ای زن برادر گرامی که برام هم جای مادر و هم جای خواهر بودی امیدوارم که در طول این چند سال زندگی اگر در مواردی از روی نادانی تندی کردم مرا ببخشید.
خداوند از شما راضی باشد چون من از شماها بیش از اندازه راضی هستم. همچنین شما ای برادرزاده های خوبم مینا، سهیلا، افسانه، حسین، حامد خیلی شماها را دوست دارم آرزو می کنم که همیشه در زندگی موفق باشید و ای بقیه بستگانم و آشنایان و دوستان گرامیم همیشه به یاد شماها بودم و هستم و خواهم بود و خیلی دوستتان دارم و لکن خدا و اسلام را بیش از شما. اگر چنانچه خداوند بزرگ خطاها و گناهان مرا بخشید و توبه ام را پذیرفت انشاءالله به فیض الهی که همان شهادت در راه اوست خواهم رسید.
آری شهادت شربتی است که هر کس توان آنرا ندارد که بنوشد مگر اینکه بتواند در یک لحظه خود را از تمام قید و بند ظاهری اعم از مال و جان خود گذشته و در راه حق علیه باطل فدا کند. بله این راه راه سعادت و راه رسیدن به پیروزی است.
خدایا: می دانم آنچه تو می خواهی می کنی، مرا بر آن راهی بگذار که مصلحت توست.
خدایا: تو جانم دادی و جانم را خواهی گرفت مرا در آن صراطی گذار که هیچگاه در لحظه جان دادن غفلت نخورم.
خدایا: به من نعمتهای فراوان دادی که نه قدرش دانستم و نه لیاقتش داشتم پس مرا زبانی ده که سپاسگزار تو باشم.
خدایا: بحدی گناه کردم و از فرمان تو سرپیچی کردم که شرمنده ام مرا از بخشیده شدگان درگاه خود قرار ده
در پایان از شماها می خواهم قدر این ابرمرد را بدانید و از بیانات گهربارش استفاده نمایید که به راستی خداوند محبت عظیمی به ما نموده و در این برهه از تاریخ چنین رهبری را بما اهداء کرده است از شماها تمنا دارم که از او و یارانش همچون خامنه ای و رفسنجانی ها و... حمایت و اطاعت کنید.
خدانگهدار. به امید پیروزی حق بر باطل
احمد جعفرنژاد
26/4/1360
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🔴شناسایی هویت شهید گمنام دانشگاه علامه طباطبائی (ره) پس از ۳۹ سال
🔹 پیکر شهید دفاع مقدس که در سال ۱۳۹۰ به عنوان شهید گمنام در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) به خاک سپرده شده بود، بر اساس آزمایش DNA، شناسایی شد و شامگاه سه شنبه نهم آذرماه سال جاری والدین شهید «ابراهیم قائمی»، خبر شناسایی هویت فرزند شهیدشان را پس از ۳۹ سال دریافت کردند.
🔹شهید «ابراهیم قائمی» در چهارم شهریور ۱۳۴۴ در نیشابور چشم به جهان گشود و در دوم مرداد ۱۳۶۱ در عملیات رمضان در منطقه شلمچه به مقام رفیع شهادت رسید و پیکر مطهرش مفقودالاثر شد.
🆔️ @shohada_tmersad313
#شهید_امام_رضایی
🍃به راستی که این نام برازنده توست.
شنیده بودم #برات_کربلا را از #امام_رضا می گیرند و تو این را بهتر میدانستی. خوب میدانستی راه کربلایی شدن از #مشهد میگذرد و حتما اقتدا به وفای عباس کرده بودی که اینگونه تشنه دفاع از حریم #حرم بودی. آری #عباس بودی.
🍃از روزی که به دنیا آمدی تا دقایق آخر عمرت که ذکر لبت #یا_اباالفضل شد. تو چقدر خوب رسم وفا را بلد بودی
که از هست و نیستت به خاطر اربابت بگذری؟ وفا تا کجا؟! تا آنجا که ماشین زیر پایت خرج سفر سوریه ات شد. تو معنای واقعی بابی انت و امی و نفسی و مالی شدی...
🍃راستش را بگو! این همه بیقراریت برای چه بود؟ هربار نرفتنت، برگشتنت و به در بسته خوردنت و دوباره و دوباره پا پیش گذاشتنت برای چه بود؟ نکند تو اصلا به دنیا آمدی و قد کشیدی برای #شهادت. نکند به #دنیا آمدی که درس امروز ما باشی! که یادمان دهی حرف #عشق تکراری نیست و طالب شهادت بودن هرچقدر در کالبد مردانی از جنس تو بارها و بارها تکرار شود باز هم تکراری نیست! و با همین بیقراری عجیبت امضای آخر را را از امام رضا گرفتی و اسمت رفت در لیست عملیات و بالاخره آن بیقراری که از بدو تولد با خودت آورده بودی آرام گرفت.
🍃راستی! شهادت مبارک #شهید_لبخند
یادت نرود برات کربلای ما را هم از امام رضا بخواهی.
✍نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
🍃به مناسبت سالروز #شهادت #شهید #حسین_محرابی
📅تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۵۶
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۵
🥀مزار : بهشت رضا
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🆔️ @shohada_tmersad313
✨✨✨
بعد از شهادتش و هنگام خاکسپاری خواستم صورتش را باز کنند تا ببینمش؛ اما مانع دیدن پیکر پاک شهیدم شدند.
وقتی دلیلش را پرسیدم، گفتند: شهید سر ندارد،
به راستی آنها که حسینی هستند، حسینی هم شهید میشوند...
✍🏻به راویت همسر
#شهید_موسی_رجبی♥️🕊
🆔️ @shohada_tmersad313
✨✨✨
#خاطرات_شهید🕊
به خوابم اومد؛ تا دیدمش شروع کردم سؤال کردن؛
گفتم: کجایی
گفت: در محضر سید الشهدا
یه کم ساکت شد
گفت: جز شهادت هیچی به دردم نخورد.
پرسیدم: نماز شب ؟
گفت: برای رضای خدا نبود...
میدونی فقط چیزی پذیرفته میشه که فقط و فقط برای رضای خدا باشه
گفتم: هیئت رفتن هات؟
گفت: کامل برای رضای خدا نبود.
دیگه نگذاشت چیزی بپرسم، خودش ادامه داد که:
شهادت من رو برد بالا
اگه شهید نمیشدم، دست خالی بودم
خیلی کار دارم، اگه میمردم بدبخت میشدم
نفس کشیدن هم باید برای رضای خدا باشه
به سختی صحبت میکرد، انگار اجازہ صحبت کردن نداشت . دوبارہ تأکید کرد:
جز شهادتم هیچی به دردم نخورد، اعمال دیگم برای دل خودم بود
آخرش هم گفت:
خیلی زود دیر میشه
بهش گفتم حسین جان سفارش منم بکن.
خندید؛ هیچی نگفت ؛رفت.
✍راوی: همسر
#شهید_حسین_محرابی❤️
#سالروز_شهادت🌷
🆔️ @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اختصاصی
📲 #استوری_شهید
🎥وداع دختران شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون "غلامرضا جعفری" در معراج شهدای تهران
دهم آذر ماه ۱۴۰۰
🆔️ @shohada_tmersad313
♡به نام منشا مهر♡
🍃به تاریخ این سرا که بنگری، در تمام برگ هایش، روایت #حق_طلبی بزرگانی ایستاده مقابل جور، نوش روحت میشود. چه در عرصهی نبرد آغشته به خون و چه در مصاف #سیاست.
🍃به برخی رجل سیاسیِ مدعی و غرب نشانِ امروز، ننگرید، در پیشینهی سیاست ما، مردانی استوار و بی باک از ظالم بوده اند، که موجب بالندگی و #عزت اند.
افرادی مانند شهید آیت الله سیدحسن مدرس.
🍃مگر خصوصیت او چه بود؟
از مدرّس عالِمتر هم داشتیم. مدرّس خصوصیت عمدهاش این بود که هیچ عامل ارعاب و #تهدید و تطمیع و فریبگرى در او اثر نمىکرد.*😌
🍃او باور داشت که خدا یاریگر #حقیقت و روشناییست. باور داشت که این قدرت های جفا پیشه، آنگونه که خود را قوی مینمایانند، نیستند. باور داشت که باید بایستد. باید بهر مردمی که او را برگزیده اند، فریاد #عدل سر دهد❣
🍃ملت ما مرهون خدمات و #فداکاری های او است و اینک [که] با سربلندی از بین ما رفته، بر ما است که ابعاد روحی و بینش #سیاسی_اعتقادی او را هر چه بهتر بشناسیم و بشناسانیم.*♡
پ.ن:
* بیانات رهبری در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی (۱۳۷۳)
*بیانات امام خمینی(ره)؛ صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۷۴
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_آیتالله #سید_حسن_مدرس
📅تاریخ تولد : ۱۲۴۹
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۱۶
🥀مزار شهید : کاشمر
🆔️ @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک دفعه همه با ما مهربون شدن، ما دیگه بچه شهید بودیم ...
روایت لحظه به لحظه از اعلام خبر شهادت مدافع حرم #حسین_محرابی از زبان همسر و دختر شهید
🆔️ @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_رضا | آمدم ای شاه پناهم بده
🔹به بهانه درگذشت مرحوم حبیب الله چایچیان(حسان) شاعر شعرِ ماندگارِ آمدم ای شاه پناهم بده...
#روز_امام_رضا (ع)
🆔️ @shohada_tmersad313