🌺 زندگی نامه شهید روح الله سلطانی شهید روح الله سلطانی آخرای شهریور ۱۳۵۹ باشروع جنگ تحمیلی در روستای کچپ کلوا از توابع آمل به دنیا آمدند. زمان تولدشان برایشان شمع روشن کرده بودند، نه اینکه جشن گرفته باشن، نه! اوضاع اون روزها خیلی پراز استرس بودو برق ها قطع! پرستارها مجبورشدندشمع روشن کنند مادر بزرگ آقا روح الله علاقه زیادی به امام خمینی ره داشتند پیروزی انقلاب اسلامی،این مرد بزرگ رو به یک اسطوره و الگو تبدیل کرده بود اسم ایشان را به همین دلیل روح الله گذاشتند. نام پدربزگوارشان، آقا اسماعیل و مادر عزیزشان مهین خانم . پدر بزرگوارشان فقط چند سال بعد، در سن چهار سالگی شهیدش دیده از جهان بست، خداوند با فرزند شهیدشان محشور شان کند. در یک خانواده بسیار مذهبی و مقید به خط رهبری ولایت فقیه پرورش یافتند و قد کشیدند. پدر بزرگوارشان برقکار بودند. و اهل مسجد و دعا و نیایش. مادرگرامیشان هم انقدر معتقد بودند که هربار برای شیردادنشان، وضو می گرفتند... شهید عزیز بچه ای، کمی شیطون اما درس خوان و منظم بودندو جزو شاگردان ممتاز وزرنگ مدرسه! یه رسم خوبی بزرگان محل داشتند که اسامی بچه های ممتاز رو از بلندگو مسجد اعلام می کردند و همیشه باعث افتخار همه بودند. سال ۷۵ بخاطر ادامه تحصیل به شهر آمل آمدند. و در کنار درس با فقدان پدر مسولیت مادر و خواهرانش را به عهده داشتند، کار می‌کردند و نان آور خانواده شده بودند، کوچک مردِ بزرگ تکیه گاه خانواده بودند. سالها بعد قبل از دیپلم به دختردایی شان مریم خانم علاقمند شدند و با مشورت مادربزرگشان رفتند خواستگاریشان همه موافق بودند به جز عروس خانم! بعد از دیپلم دانشگاه رشته حسابدار قبول شدند با رتبه عالی، ولی آنقدر این رشته ایشان را اغنا نمی‌کرد و دنبال چیز دیگر بودند. بعد از سه ترم، دانشگاه پاسداری امتحان دادند و دانشگاه پاسداری امام حسین ع اصفهان قبول شدند. از آنجایی که ایشان درس خوان و منظم بودند جزو دانشجویان برتر شناخته شدند و از طرف دانشگاه به مکه مکرمه اعزام شدند. اللهم لک لبیک... چه عاشقانه زیبایی با خدا در طواف کعبه داشتند که شهادتشان را از خداوند گرفتند. ایشان بعد از امدنشان از مکه مجددا به خواستگاری مریم خانم دختردایشان رفتند که این بار جواب مثبت را گرفتند یکی از شروط ازواج همسرشان پاسدار بودند و تابع ولایت و عاشق شهادت که همه این ها را آقا روح الله داشتند. ۸۱/۷/۱۸ عقد ازدواج کردند. همسر شان پذیرفته بودند به کسی بله گفتند که عاشق رهبر و ولایت فقیه و حتی حاضره برای دین و مردم کشورش در سخت ترین مأموریت ها شرکت کنند. و با این شرایط قبول کردند و همراهشان شدند. همسر بزرگوار شهید خواهر زاده شهیدان؛علی اکبر، نورالله، عزیزالله امین تبار بودند. دوسال بعد از ازدواجشان پسر اولشان آقا ابوالفضل، و چهار سال بعد پسر دومشان آقا حسین به دنیا آمدند. ایشان بخاطر خدمتی صادقانه، با اینکه هیچ گاه دنبال جایگاه سازمانی نبودند، معاون عملیات لشکر ۲۵کربلا شدند و همراه محمود رادمهر از طرف استان مازندران برای دوره رشد و ارتقای سازمانی یا به عبارتی دوره آموزش فرماندهی معرفی شدند و به تهران آمدند. دعا می‌کردند همیشه در این دوره ها زمینه خدمت شان به اسلام بیشتر کنند و همین هم شد، دریک مأموریتی به آذربایجان غربی، پیرانشهر،ارتفاعات مرزی حاج ابرهیم اعزام شدند که در این ماموریت پس از مبارزه با گروهک تروریستی پژاک به موفقیت از انجام عملیات در دفاع از حریم کشور و مردم به بالاترین درجه انسانیت رسیدند. الحمدالله #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷 #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

🌺 خاطرات شهید روح الله سلطانی همسر شهید مدافع وطن سلطانی می گوید: هفت سال پیش اولین بار خانوادگی به مناطق عملیاتی جنوب آمدیم، پسرانم کوچک بودند، حسین سه ساله و ابوالفضل هفت ساله، برای همین در هر منطقه بچه ها را بین خودمان تقسیم کردیم، در فکه ابوالفضل با آقا روح الله بود و حسین هم کنار من، از مسیر رملی و طولانی فکه حرکت کردیم و بعد از زیارت و نماز به سمت اتوبوس آمدیم، وقتی آقا روح الله را دیدم پرسیدم ابوالفضل کجاست؟ با تعجب گفت مگر بچه همراه من بود؟ آنقدر توی حال خودش بود که فراموش کرد بچه را با خودش بیاورد، با زحمت ابوالفضل را پیدا کردیم، همین اتفاق در شلمچه هم افتاد، این بار حسین با آقا روح الله رفت و ابوالفضل هم کنار من بود و موقع برگشتن، باز دوباره پرسیدم بچه کجاست؟ آقا روح الله با تعجب پرسید مگر بچه همراه من بود؟ یادم نمی آید! گروه توی منطقه پخش شد تا حسین را پیدا کند، حسین مشغول بازی بود. #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷 #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

🌺خاطراتی از شهید به نقل از مادر بزرگوار شهید؛ همیشه آرزوی شهادت داشتند، آقا روح الله عاشق شهادت بود. حتی به پسرش ابوالفضل می‌گفت سر نماز دعا کن من شهید شوم. شهادت را خیلی دوست داشت و عاقبت به آرزویش رسید. در مراسم شهید مدافع حرم حبیب الله‌پور از بابلسر که هنوز پیکرش دست داعشی‌هاست، پسرم به من می‌گفت مادر بعد از شهادتم مثل خانواده شهید حبیب الله‌پور صبوری کنید و هر دفعه به شوخی می‌گفت بعد از شهادتم مرا به زادگاهم کچب کلوا ببرید. #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷 #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

🌷دانه بلند مازندارن🌷 خاطراتی شهید روح الله سلطانی از دیدار با حضرت آقا به نقل از همسر بزرگوارشان : حضرت آقا (مقام معظم رهبری) به گنبد آمده بودند و آقا روح‌الله محافظ ایشان بودند. ظهر بود و سفره ناهار پهن شد. آقا روح‌الله آن‌قدر محو ابهت حضرت آقا شدند، طوری که ایشان به آقا روح‌الله اشاره کردند و گفتند: «جوان به این رعنایی چرا غذا نمی‌خوری؟» بعد گفتند که «بیا و کنار من بنشین». آقا روح‌الله رفت و کنار حضرت آقا نشست و ایشان از آقا روح‌الله پرسید «بچه کجایی؟» آقا روح‌الله گفت: «من آملی هستم و از مازندران». حضرت آقا هم گفتند «دانه بلند مازندران». وقتی به خانه برگشت آن‌قدر که محو جمال حضرت آقا بود که می‌گفتند: «خدا قسمتت کند یک‌بار حضرت آقا را ببینی». خیلی دوست دارم یک‌بار از نزدیک به دیدار آقا بروم و بچه‌هایم او را ببیند #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷 #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

🌺 کرامات شهید به نقل از فرمانده یکم گردان امام حسین علیه السلام ، حجت الله مرادنژاد چند روز قبل از شهادتشان، انگار می دانستند این آخرین ماموریت است و این بار شهید می شوند، و شاید به او گفته بودند و یا الهام کرده بودند چیزی نگفتند ولی رفتارش گواه این بود که می دانستند بال پرواز گرفتند. بخاطر عشق و ارادت خاصی که به ائمه اطهار(عليهم السلام) و مجالس اهل بيت داشتند. چند روز قبل رفتن به آخرین ماموریت به شاه نوريان مداح مسجد محل گفتند؛ كه اولين جمعه بعد از شهادتشان دعاي كميل برايشان قرائت كند. و همچنين به آقای عليپور که قناد محله بود گفته بودند‌؛ که براي شهادتشان شيريني و كيك تازه طبخ كنند. چند روز قبل از شهادت اقا روح الله، بچه های عملیات لشكر 25كربلا درصدد چاپ بنر تصاوير شهداي اين لشكر بودند كه شهيد سلطاني گفتند عكس من را هم بزنيد چرا كه هفتادمين شهيد عملیات لشكر من هستم و همين طور هم شد. با همسرشان خداحافظی کردند و گفتند؛ دیگر این بار برگشتی نیست و مراقب یادگارهای من باشید. خداوند بنده های خوبش را خریدار است به قیمت و بهایی، قِیمَتِی چون شهادت #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷 #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

🌺 خصوصیات اخلاقی شهید روح الله سلطانی به نقل از حجت الله مرادنژاد فرمانده یکم گردان امام حسین علیه السلام تنکابن با بيان اينكه آقاروح الله سلطانی در يك خانواده مذهبي روستايي ديده به جهان گشودند در چهارسالگي از نعمت پدر محروم شدند، ولی فقدان پدر موجب شد كه شهيد سلطاني و خانواده ايشان با مشكلات فراواني روبرو شوند. و ایشان نان آور خانواده شوند و مرد خانه. اين شهيد بزرگوار با وجود مشكلات مالي زياد، سه خانواده مستمند را تحت پوشش و حمايت خويش داشت. شهيد سلطاني مستاجر خانه سازماني بودند و تنها يك دست كت و شلوار، يك كتاني، دو پيراهن چهارخانه براي فزندان خويش به يادگار گذاشته اند. شهيد به ساده زيستي در محل كار نيز توجه ويژه داشتند و بر اين باور معتقد بودند كه ميز كار نمي كند و اين انسان است كه بايد بدود، كاركند و عرق بريزد و به طور هدف خويش را كسب رضاي خدا مي دانست، شهيد سلطاني در هفته فقط 2-3شب به خانه مي رفتند و مي گفتند كه آدم بايد وسط ميدان باشد و براي خدا كار كند. شهيد اهل دعا و استغفار بودندو در داخل اتاق كار خويش تكه موكتي پهن کرده بودند كه نماز شب را روي آن مي خواندند و زماني كه كوچكترين مشكل ايجاد مي شد تا نيمه هاي شب با خدا راز و نياز مي كردند و تكه كلام شهيد«يا ابوالفضل بي داد» بود. شهید بزرگوار دقت و جديت در كار و زندگي و انجام اعمال عبادي، داشتند. ایشان دو دفترچه به رنگ هاي آبي و خاكي داشتند كه يكي مختص اعمال روزانه و كارهايي كه به عقيده خودشان گناه محسوب مي شد و ديگري به حساب، ديون، قرض و حق الناس اختصاص داشت كه به همسرشان وصيت نمود بعد شهادتشان به اين امور رسيدگي شود. اخلاق نيكو و گشاده رويي شهيد سلطاني و بيش از 300عكس آرشيوي به يادگار مانده از اين شهيد سرشار از لبخند و تبسم است. #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷 #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

🥀 نحو شهادت؛ شهید روح الله سلطانی به نقل از سردار رستمیان؛ سردار «حمیدرضا رستمیان» فرمانده سابق لشکر عملیاتی 25 کربلای مازندران و رزمنده مدافع حرم از نحوه شهادت شهید «روح الله سلطانی» می گویند؛ از نیمه شب ۲۳ خرداد ۹۴ تا صبح روز ۲۴ خرداد، چند ساعتی بیش نبود. رزمندگان لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا با برنامه ریزی و طراحی خوب، بر سر راه اشرار مسلح و قاچاقچیان عملیات کمین منطقه‌ای را اجرا کرده بودند. در عملیات کمین اجرا شده، تلفات قابل ملاحظه ای به کاروان قاچاقچیان و اشرار مسلح پژاک وارد شده بود. تنها مجروح آن صحنه درگیری «روح الله سلطانی» بود که از ناحیه پهلو و کتف سخت مجروح شد و خونش بر روی خاک‌ ارتفاعات گرده سور ریخته شد. روح الله به سرعت با آمبولانس به پایگاه شهری و بیمارستان انتقال داده شد. میزان جراحت، عمیق و سخت بود. همه فکر می‌کردیم، روح الله در مقابل این جراحت مقاوم خواهد بود. ولی تقدیر بر این بود که روح الله باید به خدا می‌پیوست تا جاودانه بماند. در این چند ساعت به ظاهر کوتاه، به مجموع یگان به اندازه سالی گذشت تا باور کنیم «روح الله سلطانی» آسمانی شده است. پیکر پاک ایشان بعد از تشیع بر شانه های مردم شهید پرور آمل بنا بر وصیت شهید در روستای کچپ از توابع آمل به خاک سپرده شدند که باعث خیر و برکت روستایشان شودند. شادی روحشان صلوات #اللهم_صل_على_محمد_وال_محمد_عجل_فرجهم #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

• . دیدم‌دست‌سردار‌زمین‌افتاد... . حسین‌خلجی|🎤| . #حاج_قاسم #امام_زمان #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

• . شهید‌ابراهیم‌هادی: "اگر انسان کارهایش را برای رضای "خدا" انجام دهد... مطمئن باش زندگیش عوض می‌شود و تازه معنی زندگی کردن را میفهمد... . #ابراهیم_هادی #علمدار #امام_زمان #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷 #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

📸با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... 🕊 ۲۱ اردیبهشت ماه سالروز شهادت سرباز لشکر صاحب الزمان(عج) ، شهید "ابوالفضل سرلک "گرامی باد. اللهم عجل لولیک الفرج #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷 #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

🌹نسیم انقلاب از گوشه و کنار وطن وزیدن گرفته بود. محمود عکس شاه را از اول کتاب درسی اش کند و برای آن گوش های بلندی کشید و زبان درازی و شاخی و... آن را چسباند به دیوار اتاق. 🌹معلم ساواکی اش متوجه شد عکس شاه در کتاب محمود نیست. از او پرسیدن با عکس شاه چه کرده ای؟» محمود بی آنکه خودش را ببازد، جواب داد: «زدم به دیوار اتاقمون». معلم سرایدار پیر مدرسه را فرستاد خانه تا در مورد صحت و سقم ادعای او تحقیق کند. 🌹من در را به روی سرایدار باز کردم. پرسید: «محمود با عکس شاه چه کرده؟» با سادگی کودکانه ام جواب دادم: «زده به دیوار اتاق». بابای پیر مدرسه بی آنکه زحمت آمدن به اتاق را به خودش بدهد، برگشت. "شهید محمود خلیلی طرقبه" راوی :برادر شهید #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷 #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

‌حالی شبیِ خرابیِ #خرمشهرُ خشکی و برهوتیِ جاده های شلمچه سوختگیِ خاک هایِ فکه دلی ویرون شبیهِ مادری که تمام زندگیش جلو چشماش #شهید شده.. شبیهِ مادری که به خاک هایِ شلمچه زل میزنه و از پسرش میپرسه.. به آرامشِ شبهایِ #هویزه،به اشک های ذوق جامانده ها روبِه تابلویِ یک سلام تا به #کربلای شلمچه سوگند که دلتنگِ یک وجب از خاک اونجاییم.. ‌ ‌ ‌"#حاج_حسین_یکتا میگن که: راهیان نور نه رزقه نه قسمت فقط دعوتِ.. یجا دیگه گفتن رو خاک هایِ شلمچه که قدم‌میزارید بدونید رو #استخون و خون شهدا پا گذاشتید با چه دلی؟! " ‌ 🔶‌دلِ هممون پر زده و هوایی شده تا شلمچه و فکه و هویزه .. ‌‌دلتنگِ نماز جماعتایِ #اردوگاه ها.. _ خوش آمد به زائرا.. التماس دعایِ شهادتِ #خادما.. وجب به وجب #زائرایِ دلتنگُ عاشق واکسِ صلواتی.. دلتنگِ #غروبایِ شلمچه حوالیِ اذان مغرب .. _خداحافظی آخر.. ما دلمون خیلیِ تنگِ #شهدا.. سیاهیم.. #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

سید مجتبی خیلی حضرت زهرا سلام الله رو دوست داشت یه شب دیدم صدای ناله از اتاقش بلند شد با نگرانی رفتم سراغشو دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده،دستش هم به پهلوش گذاشته و از درد دور خودش می پیچه بلند بلند هم داد می زد . آخ پهلوم...چند دقیقه بعد آروم شد گفتم چته مادر!چی شده؟ گفت مادر جان! از خدا خواستم دردی که حضرت زهرا سلام الله بین در و دیوار کشید رو بهم بچشونه الان بهم نشون داد خیلی درد داشت مادر ...خیلی...😭 #شهید‌سید‌مجتبی‌علمدار🌹 #شبتون‌شهدایی✨ #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313

🌹خداوندا تو شاهد باش كه دوست ندارم در بستر بميرم چرا كه دوستان و جوانان اين ملت شجاعانه جنگيدند و به شهادت رسيدند و ما كه خود را شيعه مولاي متقيان علي عليه السلام مي دانيم و خود را پيرو سالار شهيدان يعني حسين بن علي عليه السلام مي دانيم ، بايد مانند آنان باشيم. 🌹راه چگونه زيستن و چگونه مردن را از سالار شهيدان اباعبدالله الحسين عليه السلام آموختيم كه مرگ با عزت بهتر از زندگي با ذلت و ستمگران است. اي معبود من؛ توفيق عنايت فرما تا مرگ را چون ديگر ياران و عزيزان به بازي گرفته و از اين كاروان عقب نباشم. ان‌شاءالله. "شهید علی آقا آزادپور" #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷 #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق 🆔 @shohada_tmersad313