«معبودا، سرورا، به علت تعهدی که دارم به تو متوسل میشوم و به حرمت قرآن، به تو تکیه میزنم و به محمد مصطفی(ص)
از تو شفاعت میطلبم و آرزو دارم اگر شهید شدم، همانند شهیدان گمنام، پیکرم در بیابانها بماند
و در میدان جنگ به خاک سپرده شود.
خداوندا! میخواهم غریب شهـید شوم و میخواهم که در این بیابان بمانم تا به کربلا نزدیکتر باشم».
یاد شهدا با صلوات🌹
سردار شهید غلام رضا پروانه
🆔 @shohada_yazd
#اردوگاهشهید_درویشی
مادر شهید درویشی چرخی تو اردوگاه زد و به بچه ها خسته نباشید گفت
دقایقی بین بچه ها بود تا اومد از بچه ها خداحافظی کنه از بین این همه خادم که اونجا بودند
رفت سراغ سید،سید خیلی مودب روبه روی مادر ایستاده و سرش و پایین بود.
مادر شهید درویشی سنی ازش گذشته بود و ما رو مثل بچه های خودش میدونست
دستش رو گذاشت روی سینهی سید میلاد و برای سید دعا کرد
من گوشم رو تیز کردم ببینم چی داره میگه
صدای ضعیفش به زور به گوشم میرسید میگفت جوان ان شاء الله عاقبت بخیر بشی
ان شاء الله هر ارزویی داری بهش برسی و ان شاء الله به پسرم ملحق بشی...
#برگرفتهازکتابمهمانشام
شهید آقا سید میلاد مصطفوی
یاد شهید با صلوات🌺
🆔 @shohada_yazd
پایگاه خادمین شهدای دانشجو
نفیسه گفت بابا اگر هستی یک نشانه بده
حالا مراقب است بغض اش جلوی حرف هایش را نگیرد و می گوید:
هر سه نفر بالای سر آقا مرتضی بودیم. شروع به حرف زدن کردم.
گفتم سلام آقا مرتضی دل مان خیلی برایت تنگ شده؟
نفیسه هم گفت بابا جان می گویند شهدا زنده اند، اگر هستی به ما یک نشانه بده...
نفیسه سر به زیر دارد و مادر تصویر همسرش را در گوشی تلفن اش نشان مان می دهد و می گوید:
حرف نفیسه که تمام شد دیدیم از گوشه چشم چپ آقا مرتضی یک قطره اشک سرازیر شد و بخشی از پارچه کفن خیس شد.😭😭
یاد شهدا با صلوات🌹
🆔 @shohada_yazd
در کدامین نخلستان هستی با دلدار خود بـه راز و نیاز نشسته اي؟
در کدامین چاه سر فرو برده و راز دل می گشایی؟
کاش میدانستیم بیت الاحزانت را کجا برپا کرده اي؟
🇮🇷 @shohada_yazd
#خاطره
همیشه با دو سه نفر میرفت گلزار شهدا
قدم به قدم که میرفت جلو،
دلتنگ تر از قبل میشد،
دلتنگ شهادت،
دلتنگ رفقای شهیدش....💔
کنار قبور می ایستاد و رازهای مگویش را به یارانش میگفت. جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید. نجواهایی از جنس دلتنگی، جاماندگی و دلواپسی. حاجی بین قبر ها راه میرفت مینشست و خلوت میکرد بعد رو میکرد به ما و میگفت: قرآن همراهتون هست؟
اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار شهدا حتما میخواند..
یاد شهدا با صلوات🌹
🆔 @shohada_yazd
از آیت الله بهجت«ره» سوال کردند:
《برای ازدیاد محبت به حضرت حقتعالے و ولیعصر«عج» چه کنیم؟》
در جواب فرمودند:
《گناه نکنید》
《نمـــاز اولِ وقت بخوانید》
🆔 @shohada_yazd
بخشی از وصیت نامه
شهید حاج ستار ابراهیمی🌹
«بسم الله الرحمن الرحيم
يا ايها الذين آمنو اذكروا نعمه الله عليكم
اى اهل ايمان به ياد آوريد نعمتى را كه خداوند نصيب شما ساخت
در اين زمان كه ما زندگى مى كنيم بعد از ۱۴۰۰ سال دوباره نسيم اسلام وزيدن گرفته
و دارد از خفقان بيرون مى آيد
و اسلام زمان پيامبر (ص) و على (ع) تكرار مى شود
و جهان را متوجه خود كرده است
و تمام مسلمين و مستضعفين را زير پرچم خود آورده است.
یاد شهدا با صلوات🌺
🆔 @shohada_yazd
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 او دلتنگ ماست ..
🔻باور میکنید؟
#مهدویت
🆔 @shohada_yazd
#شهید_علی_اکبر_صادقی
#شهیدی_که_برای_مادرش_بعد_از_شهادتش_چشمانش_را_باز_کرد
پاسدار شهيد علي اكبر صادقي سال 41 در سيرجان چشم به جهان گشود و سال 63 در منطقه مريوان درعمليات والفجر4 به مقام شهادت نائل آمد.
علي اكبر فردي با تقوي و خوش اخلاق بود، روحيه شهادت طلبي وايثار گري قوي داشت. وي در سال هاي جنگ، پيك لشكر 27 محمد رسول الله (ص) بود و فرمانده حوزه 251 منطقه 17 بود و به مبارزه عليه باطل شتافت.
پيكر مطهر اين شهيد در قطعه ٢٩، رديف دوم مدفون است.
مادر شهيد علي اكبر مي گويد: لحظات آخري كه مي خواستند فرزندم را دفن كنند خيلي دلم شكست، ازخداوند خواستم تا يك بار ديگر عنايتي كند تا فرزندم را با چشمان باز ببينم؛ درهمان لحظه چشمان فرزندم به مدت چند ثانيه باز شد به من نگاه كرد و بعد چشمان خود را بست. اين معجزه را همه حضار ديدند.
هم فرزندم كه داخل قبر بود و هم كساني كه در اطراف من در بالاي قبر بودند اين معجزه خداوند و عنايت امام حسين(ع) را به چشم خودشان ديدند و خوشبختانه عكاسي كه در آنجا بود از اين حادثه باورنكردني چند عكس پشت سر هم گرفت.
گفتم خدايا از تو مي خواهم عنايتي كني تا فرزندم چشمانش را باز كند تا من مانند دوران حياتش يك بار ديگر براي آخرين بار به چشمانش نگاه كنم.
🆔 @shohada_yazd
رفیق !
دعایم برایت
برای شھـادت
به شرط شفاعت
وفا کن به عھدت ...
#رفاقت_تا_بهشت
رفاقت با شهدا دو طرفه است
یاد شهدا با صلوات🌹
🆔 @shohada_yazd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️روایت شهید مصطفی صدرزاده از نماز جماعت شهید بادپا🌷
▫️از نماز خوندن خودم خجالت کشیدم.
یاد شهدا با صلوات🌺
🆔 @shohada_yazd
وقتی شهید امین کریمی با تیر دشمن روی زمین افتاد،
جواد الله کرم هم تیر خورد ولی چیزی نگفت.
بالاخره فرمانده باید خودش را جلوی نیروهایش سرحال نشان دهد.
گذشت و بعد یک ساعت روستا کامل دست ما بود.
به اتفاق آقا جواد انتهای روستا نشستیم و تازه وقت کردیم که از شهادت امین کریمی بغض کنیم.
جواد الله کرم گفت: «امین خیلی بچه خوبی بود، از اوایل پاسدار شدنش من می دونستم که شهید میشه.»
با تعجب پرسیدم:
«مگه شما از اون موقع می شناختینش؟»
گفت: «بله. من مربیشون بودم. از همون موقع می رفت دنبال جدیدترین اطلاعات و سختترین کارها و درست کردن پیشرفتهترین وسایل تخریب و خلاصه خیلی آدم مخلصی بود.»
یاد شهدا با صلوات🌷
🆔 @shohada_yazd