eitaa logo
خادمین شهدا نجف شهر
174 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
728 ویدیو
7 فایل
💐امروز فضلیت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست💐 ۞امام خامنه ای۞ ✬زندگے زیباست اما شهادت زیباتر✬ شعارمون #الله_اڪبر ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر هم ره مایی ارتباط باما @ashegheali
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 دفاع در میدان و تبلیغ در خارج از میدان 🔹برای ماها سوال است که وظیفه مان در برابر حضرت اباعبدالله علیه السلام چیست؟ ما در قبال ماه محرم چه وظیفه ای داریم؟ 🔸ادعا میکنیم که اگر در عصر حسین بن علی علیه السلام می زیستیم حتماً حضرت را یاری می کردیم. شمشیر بدست گرفته و از حضرت دفاع می کردیم تا کشته شویم. «یا لیتنا کنا معک» می خوانیم و مُدام دعا می کنیم: «اللهم ارزقنا توفیق شهاده». 🔹وظیفه ما در عصر حاضر هیچ تفاوتی با عصر سیدالشهدا ندارد. اگر در میدان بودیم باید دفاع کنیم، اگر خارج از میدان بودیم باید به تبلیغ و تبیین و تحلیل بپردازیم. 🔸اگر من نوعی، فرمانده یک پایگاهم، مسئول حلقه طرح صالحینم، مسئول حوزه علمیه هستم، رئیس یک دانشگاهم، مدیر یک اداره ام، معاون اجرایی یا اشتغال یک اداره ام، فرمانده یک گردانم یا ...، وظیفه من انجام وظیفه قانونی و انقلابی است. تکلیف من انجام وظیفه به بهترین نحو است. اگر مسئولیتی در وسع ما نبود، به ما تکلیف نمی کردند، لذا وقتی چیزی به ما تکلیف شده، یعنی من می توانم و در وسعم هست انجام بدهم. 🔹اما اگر مسئولیت اجرایی ندارم؛ بهترین کار تبلیغ، تبیین و تحلیل است. باید جریانات و اشخاص و حوادث و پدیده ها را تحلیل کنم برای خانواده خودم، برای اطرافیانم، برای همشهری هایم، برای هم وطنانم. سود در تبیین است. چاره کار در تبیین و تحلیل است. «کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود» اشاره به همین نکته دارد که کسی که در میدان دفاع نیست، کارش تبلیغ و تبیین حق از باطل است. 🔸و اتفاقاً یکی از دلایلی که افراد حاضر در میدان، گاه به اشتباه می افتند، گاه درست تحلیل نمی کنند، گاه تصمیم غلطی می گیرند این است که اهل تحلیل و تبیین نیستند. 🔹آن چیزی که باعث شد حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جبهه ظاهری شکست بخورد و آخر کار هم به شهادت برسد، ضعف تحلیل مردم بود؛ آن چیزی که باعث شد حضرت حسن مجتبی علیه السلام، تنها بماند و در مظلومیت صلح تحمیلی را بپذیرد و آخر کار هم به شهادت برسد، ضعف تحلیل مردم بود. آن چیزی که باعث شد حضرت اباعبدالله الحسین را به مسلخ کربلا برود ضعف تحلیل مردم بود. 🔸وقتی خواص و مردم نفهمیدند، دیر فهمیدند، فهمیدند اما دیر عمل کردند، رهبر یک جامعه اگر علی بن ابی طالب باشد بازهم شکست می خورد. وقتی یک عالم یا مرجع تقلید یا آیت الله یا استاد دانشگاه یا معلم، اهل تحلیل نبود، اهل تبیین نبود براحتی و با یک آبنبات ترش و شیرین فریب می خورد. 🔹لذا وظیفه من و شمایی که در میدان دفاع نیستیم، تحلیل و تبیین و تبلیغ است. البته که خود تبلیغ و تبیین هم دفاع است و گاه خیلی مهم تر از شمشیر زدن است. گاه قلم زدن مؤثرتر از شمشیر است چنانچه نامی که از عمار یاسر در تاریخ به یادگار مانده بخاطر ضربات شمشیرش نبوده، بلکه بخاطر فریادهای بصیرت افزایش بوده. 🔸چه چیزی را تحلیل کنیم: واضح است؛ حوادث اطرافمان، اتفاقات جهان و منطقه و کشورمان؛ جریانات سیاسی - فرهنگی - اقتصادی و شخصیت های مختلف. @shohadaaaaa
🔴 تجاوز به زنان و دختران مدینه چه زمانی اتفاق افتاد؟ 🔹دو دسته بعد از حسین(ع) روی خوشی از زندگی ندیدند. اول، آنانی که اباعبدالله را کشتند به جوایز و وعده ها نرسیدند و یزید به هیچ کدامشان جایزه نداد؛ به بدترین شکل هم از دنیا رفتند. برخی با مرض مالیخولیا، برخی با مرض استسقا، برخی را مختار به بدترین شکل کشت، برخی دیوانه شدند و ... . هرکسی که در خون حسین نقش داشته بعد از عاشورا دیگر زندگی خوشی نداشت. 🔸دسته دوم آنانیکه حضرت را یاری نکردند هم به عزت و پیروزی و زندگی خوش نرسیدند! (ع) در نامه ای به برخی بنی هاشم و سایرین نوشت: «فَأِنَّ مَنْ لَحِقَ بِی اُسْتُشْهِدَ وَمَنْ لَمْ یلْحَقْ بِی لَمْ یدْرِک الْفَتْحَ؛ هرکس به من بپیوندد، شهید خواهد شد و هرکس به من ملحق نشود، به فتح و پیروزی نخواهد رسید.» 🔹دوسال بعد از عاشورا (63 هجری) واقعه حَرّه اتفاق افتاد. مردم مدینه به رهبری عبدالله بن حنظله، امویان را در خانه عبدالملک بن مروان محاصره کردند؛ ظاهراً این اقدام به دعوت عبدالله بن زبیر اتفاق افتاد. 🔸یزید اول از عبیدالله بن زیاد خواست که قیام مدینه را سرکوب کند اما عبیدالله در اعتراض به عدم پرداخت جوایز خود و عمر بن سعد و دیگران، فرماندهی را نپذیرفت. یزید مسلم بن عقبه از سنگدل ترین فرماندهان خود را عازم مدینه کرد. 🔹مسلم بن عقبه، سه روز به اهالی مدینه مهلت داد تا تسلیم شوند بعد از سه روز خندقی که اهالی مدینه برای حفاظت از شهر حفر کردند را دور زد و وارد شهر شد. او قریب 60 صحابی رسول خدا و 600 نفر از بزرگان و حافظان قرآن و 5 هزار نفر از اهالی مدینه را کشت! سپس زنان و دختران مدینه را سه شبانه روز بر لشکریان خود حلال کرد و هیچ زن و دختری از دست لشکریان یزید در امان نماند. سپس بعد از غارت اموال مدینه، همه آنها را جمع کرد و از آنان برای یزید بیعت گرفت. 🔸مهر داغی را برروی آتش آماده کردند که روی آن حک شده بود: «عبدٌ مملوک للیزید». و بر روی گردن اهالی مدینه مهر می زدند. هرکس حاضر نمی شد او را گردن می زدند. اینگونه هرکسی حسین را یاری نکرد نوکر یزید شد! 🔹در این حمله وحشیانه، تنها بیت معظم امام زین العابدین علیه السلام در امان ماند به دو دلیل: یزید بنای مقابله با اهل بیت(علیهم السلام) بعد از کربلا – که باعث تضعیف حکومتش شده بود - را نداشت و امام سجاد(ع) در قیام حَرّه سکوت کرده بود. بدین ترتیب قریب 400 نفر در منزل امام سجاد جمع شده و از گزند یزیدیان در امان ماندند. 🔸بدین ترتیب سرنوشت آنانیکه برای چندسال بیشتر زنده ماندن، حسین بن علی(ع) را تنها گذاشتند خود به بدترین شکل تحقیر شدند. یزید فقط سه سال و سه ماه حکومت کرد و در این مدت کوتاه جنایات فجیعی را رقم زد. اولین آنها حادثه کربلا و بعد کشتار توابین و گسترده ترین آنها جنایت حَرّه بود. ✅ :
🔴 روضه خوان، درست بخوان؛ زینب فاتحانه برگشت 🔹چشم ظاهربین، را شکست خورده ی روز عاشورا می داند. چون در ظاهر او و اصحاب و یاران و فرزندانش را کشتند و زنان و دخترانش را به اسارت بردند و اموال و دار و ندارش را غارت کردند. 🔸همان چشم ظاهربین، اما وقتی به اربعین نگاه می کند و حضور (سلام الله علیها) و حضرت زین العابدین در مجلس یزید و مسجد شام را می نگرد دیگر امام را شکست خورده نمی داند. چرا؟ چون در ظاهر هم تزلزل رژیم معلوم شد. 🔹حضرت سجاد(ع) و زینب کبری(س) در جمع مردمی سخن گفتند که یک عمر بر علی و آل علی دشنام می داده و بغض او را بر دل داشتند. مردمی که هر لحظه می خواستند مجلس را برهم بزنند. 🔸یزید که گریه های مردم شام را می شنید به خطیب گفت بر بالای منبر برو! خطیب بالا رفت. امام سجاد(ع) صدا زد ای کسی که بر چوب نشستی! آیا رضایت مخلوق را به خالق ترجیح می دهی؟ حضرت، منبری که در دفاع از حق نباشد در راستای استبکارستیزی نباشد را با چوب یکی می داند! 🔹یزید در بین سخنان زین العابدین به مؤذن گفت بلند شو و اذان بگو! مؤذن شروع به اذان کرد تا به «أشهد أنَّ محمد رسول الله» رسید، زین العابدین فریاد برآورد یزید این محمد کیست؟ جد من است یا جد تو؟ این محمد درباره اهل بیت ش چه خواست؟ مگر خداوند متعال در قرآن اجر او را مودت اهل بیت ش ندانست؟ 🔸زینب در مجلس یزید و در مسجد شام، از همچنین مردمی اشک می گیرد و همه را به گریه می اندازد. حضرت توانست سه شبانه روز در شام رسماً مجلس عزای حسین بگیرد. 🔹همین گریه و اشک ها کافی بود تا افکار عمومی علیه یزید شوند. اینجا بود که یزید گفت: لعنت بر ابن زیاد که حسین را کشت! و سعی کرد خودش را تبرئه کند. اما کار از کار گذشته بود. 🔸یزید برای اینکه بتواند در افکار عمومی جایگاه متزلزل شده را برگرداند حاضر شد اسرا را بدون بیعت ستاندن آزاد کند و به آنها گفت سه خواسته از من بخواهید. سه خواسته اهل بیت، ساربان امین، برگرداندن سر مبارک حضرت اباعبدالله(ع) برای بخاک سپاری و برگرداندن اموال غارت شده خاصه پیراهن کهنه بود. پیراهن کهنه به عنوان سند ظلم بی حد و حصر به اهل بیت پیامبر(ص). 🔹اینکه می گوئیم زینب فاتحانه برگشت چون شام، مقر معاویه و یزید را لرزاند. نقل است یکی از بزرگان شامی بعد از نماز در کوچه یادش آمده که علی(ع) را لعن و نفرین نکرده؛ برای کفاره مسجدی در همان محل می سازد به نام ذُکر!! که یادش آمده علی را لعن کند! زینب در بین همچنین مردمانی بپاخواست و شورش بپا کرد. 🔸دیگر حکومت یزید از اینجا متزلزل شد و مشروعیتش در بین مردمان از میان رفت و تنها توانست 3 سال و اندی حکومت کند. 🔹حالا روضه خوان عزیز؛ اگر دردها و گرسنگی و تشنگی زینب سلام الله علیها را به تصویر می کشی و برای اربعین از مردم اشک میگیری، خیلی خوب است اما این را هم بگو که زینب فاتحانه به کربلا بازگشت؛ باید سرود فتح بخوانیم در وصف ... وقتی هم بازگشت دیگر نوبت یک دل سیر گریه کردن بود. آخر در این 40 روز نمی توانست گریه آنچنانی کند اگر گریه می کرد بچه ها و زنان از غصه دق می کردند. مجبور بود تحمل کند گریه پنهانی کند، آرام گریه کند. اما در ضجه می زد و حسینش را می طلبید. از مزار حسین هم می آمد این پیام/ خواهرم آمدی؛ زینبم آمدی و علیکِ سلام و سلام علی قلب زینب صبور ✅ :
یازهرا: ✍️ 💠 فرصت هم‌صحبتی‌مان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام (علیه‌السلام) می‌روند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند. به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت. 💠 آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک می‌پاشید. نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که می‌دانستیم دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیه‌السلام) هستیم. 💠 همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس می‌کردیم صاحبی جز (روحی‌فداه) نداریم. شیخ مصطفی با همان عمامه‌ای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به (علیه‌السلام) می‌گفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما می‌کردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با (علیهم‌السلام) هستیم و از شون دفاع می‌کنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!» 💠 گریه جمعیت به‌وضوح شنیده می‌شد و او بر فراز منبر برایمان می‌سرود :«جایی از اینجا به نزدیک‌تر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیه‌السلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خون‌مون از این شهر دفاع می‌کنیم!» شور و حال حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر می‌کرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرمانده‌ها وارد شد، با خیانت همین خائنین و رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.» 💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دل‌مان را خالی می‌کرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیه‌السلام) بودیم که قلب‌مان قرص بود و او همچنان می‌گفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل (علیه‌السلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدسات‌مون رو تخریب می‌کنه، سر مردها رو می‌بُره و زن‌ها رو به اسارت می‌بَره! حالا باید بین و یکی رو انتخاب کنیم!» و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق بود که از چشمه چشم‌ها می‌جوشید و عهد نانوشته‌ای که با اشک مردم مُهر می‌شد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند. 💠 شیخ مصطفی هم گریه‌اش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ می‌کرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! می‌دونید که بعد از اشغال عراق، دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپی‌جی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.» مردم با هر وسیله‌ای اعلام آمادگی می‌کردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید شهر می‌شد و حالا دلش پیش من و جسمش ده‌ها کیلومتر دورتر جا مانده بود. 💠 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راه‌ها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمی‌رسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیره‌بندی کنیم تا بتونیم در شرایط دووم بیاریم.» صحبت‌های شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد. عدنان بود که با شماره‌ای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب عزا شده! قسم می‌خورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمی‌ذاریم! همه دخترای آمرلی ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»... ✍️نویسنده: @shohadaaaaa
🌐 #توییت_نگاشت | خودداری شهرداری از نصب بنر و سیاهی ‏امسال اولین سالی است که حتی در یک خیابان هم ندیدم ‎#شهرداری_تهران برای #محرم بنر یا سیاهی زده باشد. به جایش تا دلتان بخواهد بیلبوردهای تبلیغاتی پر رنگ تر و متنوع تر از همیشه در چشم هستند. البته #امام_حسین علیه السلام لنگ کسی نیست، اما کارنامه ننگین تان را سیاه تر از این نکنید...
📍#تحلیل_نگاشت | یزید اولین بانی مجلس عزاداری امام حسین علیه السلام ➖از همین زمان بود که دو نوع مجلس عزاداری و مداحی و مرثیه خوانی شروع شد. یکی عزاداری #غیرسیاسی و یکی عزاداری سیاسی تا همین الان هم وجود دارد. 🔻در همین مشهد، دربار شاه، پرچم عزاداری ابی‌عبدالله(علیه السلام) را به هیئتها مجانی می داد، به شرط آنکه یک‌طرف آن یاابالفضل و طرف دیگر آن جاویدشاه بنویسند و هیئتی ها نگویند: هیهات‌من‌الذله و فقط گریه کنند و به مکتب #امام_حسین علیه السلام کاری نداشته باشند. ➖همه هیئت ها در مشهد اینچنین بودند. اما در سال ۵۷ که اعتراضات مردمی در مشهد هم شروع شده بود، هیئتی آمد یک‌مرتبه دم گرفتند: لعنت بر یزید. یعنی نه آن یزید فقط بلکه همه #یزیدیان زمانه. این هیئت چند متری جلو نرفته بود که مأموران ساواک ریختند و گرفتند و به خون کشیدند. ✍️ استاد رحیم‌ پور‌ ازغدی #محرم #ما_ملت_امام_حسينيم
✳ شمر ناگهان شمر نشد 🔻 خیانت، یک مسئله‌ی تدریجی است. #شمر هم ناگهان شمر نشد. شمر از خط مقدم جبهه‌ی #علی‌بن‌ابی‌طالب علیه السلام به خط مقدم جبهه‌ی #یزید آمد. همه به تدریج شمر می‌شوند. همه‌ی ما این‌چنین هستیم و کم‌کم شمر می‌شویم؛ به‌طوری‌ که اگر از ابتدا به خود ما بگویند که شما بیست سال دیگر چنین آدمی خواهی بود، خودمان هم باور نمی‌کنیم. برخی از جلادهای #کربلا قبلا سوابق خوبی در اسلام و حتی در جهاد داشتند و برخی اصلا رزمنده‌ی اسلام بودند، جبهه رفته بودند و در رکاب علی‌بن‌ابی‌طالب جنگیده بودند؛ چنان‌که اگر تیر مثلا به‌جای بازو به گلویش خورده بود، اکنون جزو شهدای اسلام بود اما اینک به کربلا آمده تا سر #امام_حسین علیه السلام را از تن جدا کند. 👤 #استاد_رحیم‌پور_ازغدی 📚 برگرفته از کتاب «حسین، عقل سرخ» 📖 صفحات ۲۷ و ۲۸ ✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)
📳 چرا نظام براندازی نمیشه؟ ✔️ چون یه مشت نادون جلومون وایستادن!! ☑️ هرچند صفويه نقش مهمی در گسترش مذهب تشيع در ميان ايرانيان داشتند اما هرگز نمی‌توان پذيرفت که صفويه پايه‌گذار مذهب شيعه بوده‌اند زيرا بر اساس مدارک فراوان تاريخی، شيعه نهال کاشته شده پيامبر خدا(ص) بود. ورود آن به ايران با مهاجرت شيعيان، علويان و سادات در قرون نخستين بود و در مناطق و شهرهايي همانند: قم، تفرش، کاشان، طبرستان و نيز در منطقه جبل، خراسان، سيستان و ... ساکن بودند. برخي از ياران ائمه(ع) از همين شهرها بودند. همچنين برخي ائمه(ع) در برخي شهرها وکيل داشتند. به تدريج شهرها و افراد بيشتري به تشيع گرايش پيدا کردند. شيعيان مراسم ويژه داشتند: مناقب خواني(مديحه سرايي) برگزاري مراسم عاشورا، جشن غدير، رسم انتظارفرج، نماز جمعه و ...
مداحی آنلاین - زیارت اربعین - سید مهدی میرداماد.mp3
3.92M
🌷قرائت زیارت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) 🎤با نوای حاج سید مهدی میرداماد