یادواره شهدا
📝 نامه ای برای آزادی #سوسنگرد ✅ متن نامه حضرت آیت الله خامنه ای 🌺 👇 سرکار سرهنگ قاسمی فرمانده ل
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فیلم #خاطره
📽 فیلم کوتاهی از خاطره گویی جالب ولی امر مسلمین و رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خامنه ای (حفظه الله تعالی) 🌺 از تلاش های شهید 🌷 دکتر مصطفی چمران برای آزادسازی #سوسنگرد در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۵۹
🗓 تاریخ مصاحبه
۳ مهر ۱۳۶۳
👈 در دوره اول ریاست جمهوری آقا
# آزادسازی_سوسنگرد
✅ روز آزادسازی سوسنگرد یکی از روزهای اختصاصی شهید 🌷 دکتر #مصطفی_چمران است. روزی که او مردانگی، شجاعت، شهامت و شهادت طلبی 🌷 را به اوج خود رساند و تا پای شهادت 🌷 پیش رفت و زخمی و خونین شد ولی بالاخره سوسنگرد آزاد شد و او نگاشت که:
👈 رقصی چنین میانه میدانم آرزوست.
⏰ مدت ۳ دقیقه و ۲۵ ثانیه
💾 حجم حدود ۵ مگابایت
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
📸 تصاویری از حاجیه خانم آقایی، مادر مکرمه شهید🌷 غلامرضا وفایی بروجنی 📌 در جوار مزار فرزند شهیدش 🌷 👈
#خاطره
✅ خاطره ای از انتقال و تشییع پیکر مطهر شهید 🌷 #غلامرضا_وفایی بروجنی
بهار سال ۱۳۶۰ بود. خبر شهادت شهید 🌷 غلامرضا وفایی را آوردند. اون زمان هنوز ستاد معراج شهدا تشکیل نشده بود. اگر کسی شهید 🌷 می شد، یک نفر را مأمور می کردند برای بردن شهید 🌷. برای شهید 🌷 وفایی حقیر را مأمور کردند.
داستانیست و خاطره ای.
به علت حضور هواپیماهای دشمن در آسمان خوزستان، سه روز جنازه شهدا 🌷 در سردخانه فرودگاه اهواز ماند و همراهان از صبح تا عصر در فرودگاه منتظر بودند و شب ها به پایگاه منتظران شهادت (گلف) مراجعه می کردند.
سرانجام همراه با شهدا 🌷 با یک فروند هواپیمای سی ۱۳۰ به مقصد تهران پرواز کردیم. در بین راه یکی از موتورهای هواپیما از کار افتاد، به ناچار در فرودگاه شیراز فرود اضطراری کرد. بعد از شبی معطلی، با هواپیمایی دیگر رفتیم تهران و از آنجا با خودروی ون به بروجن اعزام شدیم.
مردم بروجن تا شهرضا به استقبال شهید 🌷 آمده بودند. شهید 🌷 حاج حسینقلی آذریان (که با سیدالشهدا محشور باشد)، از شهرضا آمد داخل ون و تا بروجن همراهمان بود. داستان آتش زدن حزب جمهوری اسلامی 🇮🇷 توسط کمونیست ها در شهرکرد را تعریف کرد و اینکه بروجنی ها در اعتراض به این کار رفته بودند شهرکرد تظاهرات.
🍃 ان شاءالله خداوند متعال ایشان را با شهدای 🌷 بدر و حنین محشور فرماید.
📚 تهیه، تکمیل و تدوین توسط ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن به نقل از دکتر اردشیر آخوندی (برادر شهید 🌷 ابوالحسن آخوندی).
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
✅ دانش آموز بسیجی، شهید 🌷 محمدرضا حبیبی فرزند مرحوم حاج محمدجواد 🗓 ولادت 🌺 ۴ آذر ۱۳۴۲ 👈 گذراندن دو
✅ خاطره روز
✅ خاطره ای از نحوه شهادت 🌷 دانش آموز بسیجی، شهید 🌷 محمدرضا حبیبی
🔹 در عملیات فتح المبین، شهید 🌷 بزرگوار محمدرضا حبیبی، این رزمنده دلاور که از چند ماه قبل سابقه حضور در جبهه شوش را هم داشت، از افراد دسته ما در تیپ کربلا بود.
🗓 شامگاه اول فروردین ۱۳۶۱ برای عملیات آماده شدیم. از تپه ها و دره های مختلف عبور کردیم. سحرگاه دوم فروردین، پس از عبور از وسط میدان مین با ترس و دلهره (چون پاکسازی نشده بود) با هدایت و راهنمایی شهید 🌷 محمدرضا مالکی که مجرب بود و در همین عملیات به فیض شهادت 🌷 رسید، رفتیم بالای تپه اول ارتفاعات رقابیه و این ارتفاع با موفقیت کامل فتح شد.
هنوز نیروهای دشمن در منطقه و در اطراف ما حضور داشتند و به سمت ما شلیک می کردند به نحوی که با شدت تیر از کنار گوشمان رد می شد.
هوا کمی روشن شد. با تیمم نماز صبح را خواندیم. همین که نمازمان تمام شد، محمدرضا اعلام کرد سینه ام می سوزد و نشست روی زمین و گفت کمکم کنید. شوخی و جدی او را مورد عتاب قرار دادیم که 《بگذار برسیم، چی شد؟》 گفت سینه ام!
کمک کردیم دراز بکشد و کوله پشتی او را باز کردیم و زیر سرش قرار دادیم. همینکه سرش روی کوله قرار گرفت، برای همیشه با ما خداحافظی کرد. انگار چند ساله که از این دنیای فانی رفته و به همین راحتی به فیض شهادت 🌷 رسید !!
تعجب این بود که ما چند نفر که باهم بودیم، هیچکدام متوجه نشدیم چگونه او تیر خورد ❗️ حتی خودش متوجه اصابت تیر به قلبش نشد ❗️
🍃 ان شاءالله خدایش مقاماتش را افزون فرماید.
🌷🌷🌷
📚 تهیه، تکمیل و تدوین توسط ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن با استفاده از متن ارسالی توسط حاج عباس پیکار (رزمنده پیشکسوت دفاع مقدس و برادر دو شهید 🌷🌷).
#محمدرضا_حبیبی
#غلامرضا_حبیبی
#بهزاد_حبیبی
#فتح_المبین
#خاطره
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
#فیلم 📽 فیلم و تصاویری مستند از عملیات بزرگ، غرورآفرین و پیروزمندانه فتح المبین 👆 #فتح_المبین 👈
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره #فیلم
📽 فیلم خاطراتی از عملیات بزرگ، غرورآفرین و پیروزمندانه فتح المبین 👆
👈 امیر سپهبد شهید 🌷 صیاد شیرازی
#صیاد_شیرازی
#فتح_المبین
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
📸 تصاویری از مرحومه مغفوره حاجیه خانم آقایی، مادر مکرمه شهید🌷 غلامرضا وفایی بروجنی 📌 در جوار مزار فر
#خاطره
✅ خاطره ای از انتقال و تشییع پیکر مطهر شهید 🌷 #غلامرضا_وفایی بروجنی
بهار سال ۱۳۶۰ بود. خبر شهادت شهید 🌷 غلامرضا وفایی را آوردند. اون زمان هنوز ستاد معراج شهدا تشکیل نشده بود. اگر کسی شهید 🌷 می شد، یک نفر را مأمور می کردند برای بردن شهید 🌷. برای شهید 🌷 وفایی حقیر را مأمور کردند.
داستانیست و خاطره ای.
به علت حضور هواپیماهای دشمن در آسمان خوزستان، سه روز جنازه شهدا 🌷 در سردخانه فرودگاه اهواز ماند و همراهان از صبح تا عصر در فرودگاه منتظر بودند و شب ها به پایگاه منتظران شهادت (گلف) مراجعه می کردند.
سرانجام همراه با شهدا 🌷 با یک فروند هواپیمای سی ۱۳۰ به مقصد تهران پرواز کردیم. در بین راه یکی از موتورهای هواپیما از کار افتاد، به ناچار در فرودگاه شیراز فرود اضطراری کرد. بعد از شبی معطلی، با هواپیمایی دیگر رفتیم تهران و از آنجا با خودروی ون به بروجن اعزام شدیم.
مردم بروجن تا شهرضا به استقبال شهید 🌷 آمده بودند. شهید 🌷 حاج حسینقلی آذریان (که با سیدالشهدا محشور باشد)، از شهرضا آمد داخل ون و تا بروجن همراهمان بود. داستان آتش زدن حزب جمهوری اسلامی 🇮🇷 توسط کمونیست ها در شهرکرد را تعریف کرد و اینکه بروجنی ها در اعتراض به این کار رفته بودند شهرکرد تظاهرات.
🍃 ان شاءالله خداوند متعال ایشان را با شهدای 🌷 بدر و حنین محشور فرماید.
📚 تهیه، تکمیل و تدوین توسط ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن به نقل از دکتر اردشیر آخوندی (برادر شهید 🌷 ابوالحسن آخوندی).
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
#نماهنگ 📹 نماهنگ سرود حماسی و زیبای سلام فرمانده ۱ یک ✅ با حضور و اجرای هنرمند انقلابی، حاج ابوذر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ خاطره حجت الاسلام والمسلمین قرائتی از شب نیمه شعبان در مدینه منوره
#نیمه_شعبان
#امام_زمان
#قرائتی
#خاطره
#مهدی
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
✅ جهادگر بسیجی، سنگرساز بی سنگر و امدادگر شهید🌷 مسیح اسدی گندمانی فرزند مرحوم مشهدی محسن 🗓 ولادت 🌺
❤️ دلنوشته و خاطره ای از جهادگر بسیجی، سنگرساز بی سنگر و امدادگر شهید🌷، #مسیح_اسدی گندمانی
📝 سلام بر امام شهداء🌷 و سلام بر شهیدان🌷🌷 جنگ تحمیلی
بازگوکردن خاطرات جبهه و جنگ نیاز به زمان و دقت بسیاری دارد، چرا که لحظه به لحظه آن دوران همه خاطرات است. ایثارها و ازخودگذشتگی های آن دوران همه خاطرات است. عبادت ها، شب زنده داری ها، ذکر ها، ندبه ها، زیارت عاشوراها، توسل ها، یازهراها و... همه و همه خاطره است.
🔹 از همسنگر همکار خود از صداقت، از متانت از وقار، از .... چه بگویم که زبانم قاصر و قلم توان نوشتن ندارد. از که بگویم؟ از شهید🌷 مسیح اسدی ، سنگرساز بی سنگر .
🔹 همسنگر در جهاد سازندگی، در آبادانی روستاهای دورافتاده آن زمان که در بخش اردل بود. در دیناران، پوراز، آب سرده، چشمه سلیمان و در بسیاری از جاهای دیگر همکار و همیار هم بودیم، حتی در کلاس درس شبانه همراه هم بودیم. از کجا بگویم؟ از استعداد بی نظیر ایشان در درس زبان و ریاضی بگویم؟ از کدامین رشادت ها و از کدامین جوانمردی ها بگویم؟ واقعاً قلم از بیان آن همه رشادت، شجاعت و دلیری قاصر است.
🔹 از موقعی که از بسیج شهرستان بروجن پشت مهمانسرا آماده اعزام شدیم تا زمانی که با هم بودیم، لحظه به لحظه آن دوران همه خاطره است. از کجا بگویم؟ از ایثار و گذشت ایشان، از صداقت و یک رنگی ایشان و یا از جوانمردی و بی ریایی ایشان بگویم؟ هرچه بگویم کم است. نمی توانم مریدان و پیروان #امام امت 🌺 را توصیف کنم. عاشق امام بودند. وصیتنامه های ایشان گواه است بر ارادت خالصانه اشان نسبت به امام امت 🌺.
🔹 در #جزیره #مجنون که باتلاقی بود و رفت آمد بسیار مشکل، برای مسیریابی رفته بودیم که در آن شب در آب ها و باتلاق ها #سرگردان شدیم. تا صبح سرگردان بودیم که ایشان با #استعداد و هوشیاری که داشت ما را به طرف خودی آورد و از مهلکه #نجات داد.
🔹 در یکی از عملیات ها، بنده تدارکات بودم. تانکر بیست هزاری (بیست هزار لیتری) را هدایت می کردم که در جاده قیرپاشی کند و در حال جاده سازی مورد شناسایی قرار نگیرد. مسیرها درهم و برهم بود. #تابلو پیدا نبود. بنده از جلو و کامیون قیر هم از پشت سر می آمد. ناگهان صدای گلوله خمپاره و توپ بلند شد و کامیون قیر هم قیچی کرد و ماند. کاری هم از دست ما بر نمی آمد. چند لحظه ای گذشت که شهید🌷 مسیح اسدی با یکی از برادران جهادگر که راننده بود سر رسیدند و گفت کامیون را کجا می بری؟ گفتم می برم برای بنه. گفت راه بنه از این سمت نیست شما داری به طرف عراقی ها می روی. گفتم چطور؟ گفت نگاه کن به فاصله ۳ کیلومتری نیروهای عراقی رفته اید. راننده هر طور بود کامیون را برگرداند و برگشتیم به طرف بنه شهید🌷 اسدی.
🔹 شهید 🌷 اسدی از زمان آغاز مأموریت، ما را زیر نظر داشت که این نشان دهنده حس #مسئولیت پذیری ایشان بود. ایشان باعث شدند که این مأموریت به نحو احسن انجام گیرد.
🔹 در پایان از خداوند منان می خواهم که آنها را با شهداء صدر اسلام محشور گرداند.ان شا الله که پیرو خط و ادامه دهنده راه شهداء 🌷 باشید.
📚 تهیه و تدوین توسط ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن با بهره گیری از متن ارسالی توسط رزمنده جهادگر و جانباز بسیجی، رضاقلی رضی (همرزم شهید 🌷)
http://asheghaneshahadat1.blogfa.com/post/56
#اسدی
#خاطره
#دلنوشته
#جهادگر
#سنگرساز
#بی_سنگر
#مسیح_اسدی
#سنگرساز_بی_سنگر
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.