eitaa logo
یادواره شهدا
958 دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
192 فایل
یاد و خاطره شهدا و ایثارگران شهرستان بروجن برای عضویت در کانال #یادواره_شهدا و معرفی به دوستان، نشانی زیر را انتخاب فرمایید: https://eitaa.com/shohadab ارتباط با ستاد مردمی یادواره شهدا: @DrHosseini .
مشاهده در ایتا
دانلود
یادواره شهدا
📸 تصویری از ولی امر مسلمین و رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خامنه ای (حفظه الله تعالی) 🌺
🔰 اطلاع نگاشت (اینفوگرافی) 👆 ✅ مروری بر و وقایع مهم زندگی آیت الله سید جواد حسینی خامنه ای، پدر گرانقدر ولی امر مسلمین حضرت آیت الله امام خامنه ای (حفظه الله تعالی) 🌺 🗓 ولادت 🌺 سال ۱۲۷۴ 🗓 رحلت 🏴 ۱۵ تیر ۱۳۶۵ 📚 اطلاعات تکمیلی 👇 https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/37092/index.html 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
✅ استادکار بسیجی، شهید🌷 حبیب الله آقابابا نقنه فرزند مرحوم حاج نعمت الله 🗓 ولادت 🌺 ۱ اول مهر ۱۳۳۴
✅ مروری کوتاه بر زندگینامه استادکار بسیجی، شهید 🌷 حبیب الله آقابابا نقنه فرزند مرحوم حاج نعمت الله 👈 اعزامی از شهرستان بروجن، بخش مرکزی، روستای قدیم و شهر فعلی نقنه 🍃 «بسم الله الرحمن الرحيم» 🍃 حبيب الله آقابابا اول مهر سال ۱۳۳۴ در روستای نقنه از توابع شهرستان بروجن در خانواده ای مذهبی، کشاورز و متوسط چشم به جهان گشود. پدرش نعمت الله و مادرش ربابه نام داشت. در سن هفت سالگی به دبستان رفت و تحصيلاتش را در همان روستا تا سال ششم نظام قديم به پايان رسانيد. سپس به علت فقر خانواده که مخارج کمی داشتند ناچار به ترک تحصيل شد و تا سن ۱۶ سالگی برای تامین معاش خانواده به کار کشاورزی و کمک به پدر پيرش پرداخت. وقتی این کار هم نتوانست مخارج زندگی را تامین کند به اصفهان رفت و تا ۱۸ سالگی در مغازه ای مشغول به کار شد. خدمت سربازی را در ارتش پشت سر گذاشت و بعد از سربازی در کارگاه مکانيکی خودرو مشغول به کار شد. 👈 او آیینه تمام نمای اخلاق و رفتار برای همنوعان خود بود و زمانی که از کار برمی گشت واقعا رفتار عجيبی داشت و با الگوگیری از پيامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (صلوات الله علیه)🌺 به اعضاء خانواده خود نيکی می کرد و نسبت به زيردستان احسان داشت. 👈 به غذای ساده بسنده می کرد و سعی می کرد به افراد نیازمند کمک کند. او علاقه مند به قرآن بود و از کودکی توانست قرآن را بیاموزد. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود که پدر گرامی و عزيزش را از دست داد. با اوج گیری انقلاب همراه و همدوش دیگر مردم آزاده ایران به رهبری حضرت امام خمين 🌺 در صحنه انقلاب حضوری فعال داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بنا بر سنت پیامبر و به پيشنهاد مادرش ازدواج کرد. در تاريخ ۱۴ فروردين ۱۳۶۱ عازم جبهه های جنگ حق عليه باطل شد. در عمليات ظفرمندانه الی بیت المقدس که منجر به آزادسازی شهر خون و قيام خونين شهر به دست نيروهای اسلام شد شرکت داشت. در این عملیات پسرعموی خود شهید 🌷 را که از دوستان صمیمی وی بود از دست داد. شهادت حجت الله اراده حبیب الله را مصمم تر کرد تا با حضور در میادین نبرد انتقام او را از دشمن بگیرد. 👈 توصیه شهید🌷 به دوستان و خانواده این بود که امام را دعا کنيد و قدر او را بدانيد. او نیز مانند سایر شهدا علاقمند به کربلا و زیارت قبر شش گوشه امام حسين (علیه السلام) 🌺 بود. پس از حدود ۳ ماه حضور  در جبهه بیست و چهارم تیر ۱۳۶۱ در عملیات رمضان براثر اصابت ترکش خمپاره به سر شهید🌷 شد. مزار این شهید🌷 عزیز در گلزار (گلستان) شهدای زادگاهش (شهر نقنه در شهرستان بروجن) قرار دارد. 🍃روحش شاد و راهش پر رهرو باد.🍃 http://shahrekord.navideshahed.com/fa/news/435137 👈 ادامه در صفحه بعد 👇 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
✅ سرباز وظیفه، جانباز سرافراز و آزاده شهید 🌷 صفرعلی باباخانی بروجنی فرزند مشهدی حسین 🗓 ولادت 🌺 ۱ ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ معرفی و مروری کوتاه بر شهید 🌷 👈 اعزامی از شهرستان بروجن ⏰ مدت ۲ دقیقه و ۲۸ ثانیه 💾 حجم حدود ۶ مگابایت 📺 شبکه جهانبین، برنامه 《سلامی به بهشت》 📚 رسانه مجازی نگاه - شهید🌷 صفرعلی باباخانی - دين و معارف اسلامی https://what.sapp.ir/chb_irib/161185566717205745b521 🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
✅ طلبه مبارز و انقلابی، روحانی مجاهد، نیمه‌ انقلاب اسلامی، مطیع محض امام، رفیق حضرت آقا، فرزند على،
. مروری بر روحانی مبارز انقلابی، شهید🌷 🔹 شهید سید على اندرزگو در رمضان سال ۱۳۱۸ هجری شمسى در بازارچه گمرک خیابان شوش تهران در یک خانواده متوسط دیده به جهان گشود. 🔹 او پس از طى دوران کودکى و در پایان تحصیلات ابتدایى به سبب مشکلات معیشتى، ترک تحصیل نمود و در یک کارگاه نجارى مشغول به کار شد. از آنجایى که سید على به علوم دینى علاقه و افرى داشت پس از بازگشت از کار روزانه به منزل، تا پاسى از شب از چشمه فیاض این علوم بهره ها مى برد و نیز در مسجد هرندى دروس فقه و اصول مى خواند. 🔹 شهید اندرزگو در نوجوانی با شهید نواب صفوی آشنا شد و در ستم ستیزی، از او الهام گرفت. 🔹 ایشان در قیام ۱۵ خرداد، به عرصه مبارزه با رژیم گام نهاد و مورد تعقیب مزدوران ساواک قرار گرفت. 🔹 شهید اندرزگو پس از قیام ۱۵ خرداد دستگیر شد و در زیر شکنجه های سخت، لب به سخن نگشود تا آزاد شد. 🔹 از آن زمان، وارد شاخه نظامی هیئت موتلفه اسلامی شد و در اولین اقدام، در اعدام انقلابی حسنعلی منصور، سرسپرده آمریکا و عامل تصویب کاپیتولاسیون و تبعید امام خمینی(ره) همکاری نمود. در آن ترور، شهید اندرزگو با این که بسیار جوان بود ولی نقش مهمی ایفا کرد. 🔹 از آن پس، رژیم ستمشاهی، به شدت در تعقیب او بود و شهید اندرزگو مجبور شد که دائما جابجا شود. 🔹 این انقلابی نستوه برای این که مورد شناسایی ساواک قرار نگیرد، با نام های مستعار و قیافه های متفاوت آشکار می شد. 🔹 شهید اندرزگو، نقش مهمی در وارد کردن اسلحه به ایران برای مبارزه مسلحانه با رژیم داشت و برای این منظور به کشورهای دیگری سفر می کرد. 🔹 شهید اندرزگو قصد ترور شاه را داشت که شهادتش مانع انجام این نقشه شد. 🔹 ساواک پس از سال ها تعقیب و گریز، سرانجام با کنترل مکالمات تلفنی مناطق وسیعی از تهران، او را شناسایی نمود و دریافت که در ۱۹ ماه مبارک رمضان مهمان یکی از دوستان خواهد بود. محل، مورد محاصره قرار گرفت و شهید که راه فرار نمی دید، اسنادی را که در جیب داشت به دهان برد و خورد تا به دست ساواک نیافتند. دژخیمان رژیم پس از درگیری که با او پیدا کردند، او را مجروح ساختند. با این حال، از این می ترسیدند که اندرزگو، به خودش مواد منفجره بسته باشد. این شهید والامقام سرانجام، طی این درگیری در دوم شهریور سال ۱۳۵۷ با زبان روزه در ۳۹ سالگی شربت شهادت نوشید و به آرزوی دیرینه اش دست یافت. 🔹 حضرت آیت الله خامنه‌ای در مورد شهید اندرزگو فرمودند: امت مسلمان سعی کنند اندرزگو را بهتر بشناسند. ♦️شهید سیّدعلى اندرزگو، چریک مبارز مسلمان، فرزند على بود، همنام على بود، همراه و همگام على هم بود. ♦️من لازم مى‌دانم به امت مسلمان سفارش بکنم سعى کنید این چهره‌هاى عزیز و ناشناخته را بهتر بشناسید. این مرد مسلمان مبارز در طول چهارده سال که مشغول مبارزه بود، چهارده سال زندگى مخفى با نهایت شدّت، دستگاه جهنّمى ساواکِ شاه بدبخت را آنچنان حیران و سرگشته کرده بود که کارش معجزآسا مى‌نمود. ♦️براى خدا مبارزه کرد، براى خدا از پیوستن به گروه‌هاى مدّعى سر باز زد، براى خدا خطر ساواک و خطر بعضى از گروه‌هایى که مایل بودند او را به طرف خود جذب کنند و حاضر نمى‌شد به آن‌ها جذب بشود، این خطرها را براى خدا تحمل کرد و براى خدا هم شهید شد. 📝 گزیده‌ای از خطبه‌های نمازجمعه تهران ۵۹/۰۵/۱۰ 📚 منابع و اطلاعات تکمیلی 👇 https://cafebazaar.ir/app/air.RoozShomarDefaMoghaddas11/?l=fa http://www.asemooni.com/biography/martyr/ali-andarzgoo www.tasnimnews.com/fa/news/1392/11/27/283564 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
✅ سردار جهادگر و مهندس شهید 🌷 محمد طرحچی طوسی 👈 پایه گذار و اولین فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جها
✅ مروری بر جهادگر شهید🌷، مهندس طوسی پایه گذار و اولین فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی 🔹 شهید 🌷 محمد طرحچی طوسی در سال ۱۳۳۴ در مشهد مقدس در خانواده‌ای مذهبی و محروم به دنیا آمد. 🔹 مدت زیادی از تولدش نگذشته بود که مادرش را از دست داد. او دوران تحصیل ابتدایی و راهنمایی را با جدیت پشت سر گذاشت. 🔹 بعد از اخذ دیپلم و قبول شدن در آزمون سراسری در رشته مهندسی مکانیک وارد دانشگاه پلی تکنیک (امیرکبیر) شد و رهسپار تهران گشت. 🔹 پس از فارغ‌التحصیل شدن در رشته مهندسی مکانیک به طرف جبهه های جنوب رهسپار شد. 🔹 او که مانند تمام هم‌رزمانش در پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم ستمشاهی پهلوی نقش ارزشمندی ایفا کرده بود، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خود را وقف خدمت به مردم و انقلاب اسلامی کرد. 🔹 شهید 🌷 طرحچی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با تشکیل جهاد سازندگی در کسوت جهادگران درآمد و با آغاز جنگ تحمیلی، با حضور در خطوط مقدم نبرد به خیل مدافعان اسلام پیوست. 🔹 این شهید🌷 عزیز در معیت دیگر هم‌رزمانش شهید ساجدی، شهید رضوی وسایر جهادگران با طراحی و احداث جاده‌های راهبردی نظامی در مناطق جنوب و حضور در عملیات‌های دارخوین و شکست حصر آبادان و ... نقشی اساسی درپیروزی رزمندگان اسلام ایفا کرد. 🔹 در ابتدا جنگ تحمیلی در جبهه‌های جنوب حاضر شد و قسمت اعظم کار مهندسی جبهه را بر عهده گرفت. 🔹 او بنیانگذار و فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی بود و جای‌جای سرزمین مقدس غرب و جنوب شاهد تلاش‌های خستگی ناپذیر او بودند. 🌷 سرانجام روح بی قرارش در آخرین سفر به جبهه در تپه های الله اکبر و در جریان عملیات در محور سوسنگرد- بستان، هنگامی که مشفول راز و نیاز و اقامه نماز بودند با اصابت موشک دشمن بعثی به فیض شهادت🌷 نائل شد. 📝 خاطره‌ای از زبان یکی از دوستان شهید 🌷 قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، روزی با مربیگری و هدایت محمد طرحچی به «علم کوه» رفته بودیم و از یک صخره‌ای سنگی بالا می‌رفتیم. یک گروه خارجی هم برای سنگ نوردی به «علم کوه» آمده بودند. من می‌دیدم آن ها برای برنامه‌‌های خودشان از کارهای آقای طرحچی فیلم و اسلاید تهیه می‌کنند. به هر حال با این که خیلی هم به زبان انگلیسی تسلط نداشتیم، پرسیدیم چه شده که از ایشان این‌ قدر عکس می‌گیرید؟ چون دانشجو بودیم به دلیل مبارزات مقداری حساس شده بودیم که نکند عکس‌ها بعداً مشکل امنیتی پیدا کند. گفتند ما این اسلایدها را برای آموزش می‌خواهیم چون در ایشان (طرحچی) تبحر خاصی دیده‌ایم برای همین پشت سر شما می‌آییم و هر جا که لازم شد اسلایدی تهیه می‌کنیم تا برای آموزش افرادمان مورد استفاده قرار دهیم. 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
✅ سردار رشید سپاه اسلام، شهید🌷 سید ضیاءالدین نقنه ای فرزند مرحوم حاج سید اسماعیل 📝 ولادت 🌺 ۲ فروردی
📝 مروری کوتاه بر سردار شهید 🌷 🔹 شهید سید ضیاءالدین نقنه ای در یک خانواده مذهبی در روستای نقنه (شهر فعلی نقنه) از توابع شهرستان بروجن متولد شد. 🔹 او از همان دوران کودکی عاشق قرآن و اهلبیت علیهم السلام بود. 🔹 در دوران سربازی که همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی بود، زمینه ی آشنایی او با انقلابیون فراهم شد. 🔹 در سال ۱۳۵۷ خدمتش تمام شد و به شهرستان زادگاهش بروجن برگشت و همراه عده ای از دوستانش به افشاگری علیه رژیم طاغوت پرداخت و با پخش اعلامیه های حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)، زمینه آشنایی مردم با اندیشه حضرت امام را فراهم کرد. 🔹 با حمله سراسری ارتش بعثی عراق و شروع رسمی جنگ تحمیلی، خود را وقف دفاع مقدس کرد. 🔹 مدتی را در پادگان غدیر اصفهان به امر آموزش بسیجیان و پاسداران سپری کرد. 🔹 سپس به جبهه رفت و در منطقه خرمشهر، آبادان و خط شیر دارخوین همراه با سردار شهید 🌷 حاج ، سردار شهید 🌷 حاج و سردار صفوی جانانه جنگید. 🔹 ایشان از توان جسمانی زیادی برخوردار بود. یک بار به تنهایی بشکه آب  ۲۲۰ لیتری را حرکت داد و روی مهمات در حال انفجار تخلیه نمود. 🔹 شهید🌷 نقنه ای ابتدا به سمت فرمانده دسته، سپس فرمانده گروهان و از اوایل سال ۱۳۶۱ به سمت فرمانده گردان انتخاب شد و فعالیت های زیادی به عنوان فرمانده گردان امام محمد باقر (علیه السلام) و مسئول محور در تیپ ۱۴ امام حسین (علیه السلام) انجام داد. 🔹 ایشان علاوه بر مقاومت جانانه در سال اول جنگ تحمیلی، در عملیات های فرمانده کل قوا، ثامن الائمه علیه السلام، طریق القدس، فتح المبین و الی بیت المقدس به عنوان فرمانده (گروهان و گردان) شرکت نمود. 🌷 سرانجام بعد از انجام رشادت های فراوان در عملیات رمضان و همچنین دفاع در خط پدافندی زید و کوشک، در تاریخ ۱۱ شهریور ماه ۱۳۶۱ در سن ۲۵ سالگی بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به فیض شهادت نائل شد. 🍃 روحش شاد و راهش پررهرو باد 🌺 🍃🌺🍃 🍃دل نوشته ای از سردار شهید سید ضیاءالدین نقنه ای به امام زمان (علیه السلام)🌺   🔹 ای نسیم  ای باد بهاری  ای که همه جا سر می کشی. من که لیاقت ندارم تا پیامی به آقای خودم برسانم ولی تو ای نسیم این پیام مرا به او برسان و بگو: درود بر تو باد و درود بر یارانت. 🔹 آقا جان دیدن تو آرزوی ماست اما حیف که از این نعمت الهی محرومیم اما از وجود نازنین نایب بر حقت بهره مندیم. دیدن او و اجرای فرامین او قدری از این عطش و شوق دیدارت را فرو می نشاند. 🔹 از پروردگار متعال خواهانیم که در ظهور تو عزیزترین اولیاء تعجیل فرماید تا با یاری ات به کمک مستضعفان روی کره زمین که امپریالیسم، صهیونیزم و کمونیزم آنها را زیر چکمه های خود له می کنند، بشتابیم. امید که در آن روز زنده باشم و در رکابت بجنگم. 👈 ادامه در صفحه بعد 👇 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
✅ سردار رشید سپاه اسلام، شهید🌷 محمود کاوه 🗓 ولادت 🌺 سال ۱۳۴۰ 👈 فرمانده تیپ ویژه ۱۵۵ شهدا 🗓 شهادت
📝 مروری کوتاه بر سردار شهید🌷 فرمانده تیپ ویژه ۱۵۵ شهدا 🔹 محمود کاوه در سال ۱۳۴۰ ه.ش. در مشهد در خانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) متولد شد. 🔹 پدرش که از کسبه متعهد به شمار می‌رود، در دوران ستمشاهی و اختناق، با علما و روحانیون مبارز، از جمله حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) و شهیدان هاشمی‌نژاد 🌷 و کامیاب 🌷 ارتباط داشت؛ وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قایل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت می‌برد و از این راه، او را با مکتب اهل بیت و تعالیم انسان‌ساز اسلام آشنا کرد. 🔹 محمود دوران تحصیلات ابتدایی خود را در چنین شرایطی سپری کرد. از آنجا که آرزوی قلبی پدرش به هنگام تولد محمود این بود که وی را در سلک صالحان و پیروان واقعی مکتب اسلام قرار دهد، محمود با علاقه قلبی و تشویق پدر، وارد حوزه علمیه شد و همزمان، تحصیلات دوران راهنمایی و دبیرستان را نیز ادامه داد. 🔹 با اوج‌گیری انقلاب اسلامی، او که جوانی با نشاط، فعال و مذهبی بود، با شرکت در محافل درس مساجد جوادالائمه و امام حسن مجتبی (علیهم‌السلام) که در آن زمان از مراکز تجمع نیروهای مبارز مشهد بود از هدایت ها و تعالیم حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) بهره‌های فراوانی برد. 🔹 ایشان ره توشه‌های همین تعالیم را با خود به محیط دبیرستان و میان دانش‌آموزان منتقل می‌نمود، تا آنجا که در دبیرستان، به عنوان محور مبارزه شناخته شد. محمود با علاقه وافر، به پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی (قدس سره) همت گماشت و فعالانه در راه‌پیمایی‌ها و درگیریهای زمان انقلاب، شرکت می‌نمود. 🌷 یازدهم شهریورماه ۱۳۶۵ روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیه الله الاعظم (علیه السلام) در عملیات کربلای۲ بر بلندای قله ۲۵۱۹ حاج عمران به پرواز درآمد و دل صخره و کوه، یاد و خاطره شجاعت‌های بی‌نظیر او را در خود ثبت کرد. آن روز، کاوه مزد جهاد را دریافت کرد و به بارگاه الهی فراخوانده شد. 🌺 خصال و ویژگی‌های درخشنده کاوه در تمام مدت خدمتش و در تصدی مسئولیت‌های مختلف، درسی است بس بزرگ. امید است با بکارگیری آن‌ها و آراسته شدن به آن سجایای اخلاقی، خود را برای دفاع از حریم اسلام و ارزش های متعالی آن همواره مهیا و آماده سازیم، ان‌شاالله. 🍃🌷🍃 🍃 فرازی از شهید 🌷: 👈 دشمن باید بداند و این تجربه را كسب كرده باشد كه هر توطئه‌ای را كه علیه انقلاب طرح‌ریزی كند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد كرد. آینده جنگ هم كاملاً روشن است كه پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت كه خون شهیدانمان 🌷 هدر رود. 👈 اگر امروز به انقلاب ما خدشه وارد شود، بدانید كه به مسلمانان جهان خدشه وارد شده است، به آن‌ها آسیب رسیده است و اگر به انقلاب ما رونق داده شد، آن‌ها پیروز شده‌اند. 📚 اطلاعات تکمیلی 👇 https://article.tebyan.net/UserArticle/AmpShow/269413 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
✅ نوجوان مبارز و هنرمند شهید 🌷 سید جعفر (سید مهدی) سیدین بروجنی فرزند مرحوم حاج سید آقاعلی 🗓 ولادت
📝 مروری کوتاه بر نوجوان مبارز و هنرمند شهید 🌷 سید جعفر (سید مهدی) سیدین بروجنی 👇 سیّدجعفر (معروف به سیّدمهدی) سیّدین بروجنی فرزند سیّد آقاعلی در روز چهارم مرداد ۱۳۴۰ متولد شد. دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت سپری نمود و وارد دبیرستان شد. تا کلاس سوم دبیرستان درس خواند و همزمان در مغازه عکاسی مشغول به‌کار شد. با این‌که فقط ۱۷ سال سن داشت، در مبارزات انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ فعّال بود. با موتورسیکلت در نقاط مختلف شهر تردد داشت و با حمل لاستیک و آتش‌زدن آن‌ها به مردم برای نجات از گاز اشک‌آور نیروهای حکومت ستمشاهی پهلوی کمک می‌کرد. پدرش که نگران سلامتی فرزندش بود، او را به رعایت احتیاط بیش‌تر توصیه می‌کرد، اما سید مهدی با دلداری‌دادن به پدر می‌گفت خون 🌷 ما که از خون آقا مصطفی خمینی 🌺 رنگین‌تر نیست. سرانجام ایشان در روز جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در جریان یکی از همین امدادرسانی‌ها، با گلوله مأموران ساواک که در پی او بودند، در میدان کلانتری تهران به فیض شهادت 🌷 رسید. پیکر مطهرش در بهشت زهرا (سلام‌الله علیها) در قطعه ۱۷، ردیف ۵۶، شماره ۵۲ خاکسپاری شد. http://22bahman.ir/show.php?page=post&id=17514 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
🗓 ۱۹ نوزدهم شهریور سالروز رحلت 🏴 روحانی انقلابی و اولین امام جمعه تهران؛ حضرت آیت الله سید محمود طال
✅ مروری کوتاه بر عالم مجاهد و انقلابی مبارز، آیت الله اولین امام جمعه تهران 🔹 آیت الله سید محمود علایی طالقانی در ۱۳ اسفند سال ۱۲۸۹ هجری شمسی (۴ ربیع الاول ۱۳۲۹ هجری قمری) در طالقان (روستای گلیرد) دیده به جهان گشود. 🔹 ایشان پس از فراگیری دروس مقدماتی در زادگاه خود، راهی قم شد و پس از شرکت در درس خارج حضرات آیات سید محمد حجت کوه کمره ای و سید محمدتقی خوانساری؛ از آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی اجازه اجتهاد گرفت. 🔹 مبارزات ایشان از زمان ورود به حوزه علمیه قم شروع شد. در سال ۱۳۱۸، برای اولین بار، خشم خویش به رژیم را با صدور یک اطلاعیه در رابطه با کشف حجاب ابراز کرد و در پی آن دستگیر و زندانی شد. 🔹 پس از شهریور ۱۳۲۰، مبارزه را به طور رسمی آغاز کرد و پس از وقفه ای در این میان، به جرم پنهان کردن شهید نواب صفوی 🌷 راهی زندان شد. 🔹 ایشان در سال های ۱۳۳۰ و ۱۳۳۱ بنا به پیشنهاد آیت الله بروجردی برای شرکت در تشریک مساعی بین مسلمین، به کشورهای مصر و اردن سفر کرد. 🔹 آیت الله طالقانی با پیروی از حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) 🌺 مجدداً در سال ۱۳۴۲ وارد مبارزه با رژیم ستمشاهی شد که در این راه چندین بار محکوم به زندان شد. 🔹 او در طول دوران زندان، مرارت های فراوانی را تحمل کرد ولی در راه تحقق آرمان بلند خویش، لحظه ای از خود خستگی و تزلزل نشان نداد. 🔹 آیت الله طالقانی در طی بیش از یازده سال زندان، همواره به عنوان الگوی مقاومت و پایداری مطرح بود و پس از هر بار آزادی، راه گذشته خود را در مسیر انقلاب اسلامی ادامه می داد. 🔹 این عالم مجاهد، پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۵۷، همراه با سایر علماى مبارز، نقش مهمی در برپایی راهپیمایی عظیم و پرشور تاسوعا و عاشورای آن سال داشت. 🔹 پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از شهادت استاد شهید آیت الله مطهری 🌷، آیت الله طالقانی توسط حضرت امام به ریاست شورای انقلاب برگزیده شد. ایشان در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد. 🔹 این مبارز نستوه، در اوایل مرداد ۱۳۵۸، از سوی حضرت امام خمینی 🌺، به امامت جمعه مردم تهران منصوب شد. 🔹 آیت الله طالقانی اولین نماز جمعه را در روز ۵ مرداد ۱۳۵۸ هجری شمسی (۲ رمضان ۱۳۹۹ هجری قمری) در دانشگاه تهران اقامه نمود و آخرین نماز جمعه ایشان در روز ۱۶ شهریور به مناسبت اولین سالگرد شهدای ۱۷ شهریور 🌷، در بهشت زهرای تهران برگزار شد. 🔹 مجموعاً در مرداد و شهریور ۱۳۵۸، شش نماز جمعه و یک نماز عید فطر به امامت آیت الله طالقانی اقامه شد. 🔹 در همه سخنرانی ها و خطبه ها به خصوص در خطبه عید فطر ۱۳۹۹ ه.ق. (۲ شهریور ۱۳۵۸) و همچنین در آخرین خطبه نماز جمعه (۱۶ شهریور ۱۳۵۸)، آیت الله طالقانی به شدت به گروهک های ضدانقلاب، راستگرا، چپ گرا، حزب دموکرات و جوجه کمونیست ها حمله کرد و از خط مستقیم انقلاب اسلامی و رهبری حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) 🌺 حمایت نمود. 🔹 آیت الله طالقانی در کنار سال های متمادی مبارزه، از فعالیت های علمی غافل نشد و آثار متعددی را به وجود آورد که تفسیر «پرتوی از قرآن» در ۶ جلد، «پرتوی از نهج البلاغه»، «آزادی و استبداد»، «درسی از قرآن»، «درس وحدت»، «اسلام و مالکیت»، «حاشیه بر تنبیه الامه و تنزیه المله»، «به سوی خدا می‌رویم»، و «ترجمه و توضیح بخشی از نهج البلاغه» از آن جمله اند. ▪️ سرانجام این عالم بزرگ و مبارز انقلابی در ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ در سن ۶۹ سالگی دار فانی را وداع گفت و پس از تشییعی بسیار باشکوه در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. 🏴 📚 سخنرانی مرحوم آيت‌الله طالقانی در خطبه‌های نماز عيد فطر ۱۳۵۸ 👇 www.isna.ir/amp/8406-08773/ 📚 متن آخرين خطبه نماز جمعه آيت الله طالقانی 👇 http://navideshahed.com/fa/news/314857/ 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
📸 طرح تابلوی شهید جاویدالاثر🌷 #حمیدرضا_روزگرد بروجنی 👆 (اولین شهید شهرستان بروجن و استان چهارمحال و
✅مروری بر شهید جاویدالاثر🌷 بروجنی 👈اولین شهید شهرستان و استان در جنگ تحمیلی حمیدرضا روزگرد ۱۳ مهر ۱۳۳۹ در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. اوایل کودکی در سن ۲ سالگی، مادرش را از دست داد. از نوجوانی فردی خوشرو و خوش صحبت بود. 👈به قرائت قرآن علاقه داشت و اهل خانه را به خواندن قرآن تشویق می کرد. 👈احترام به پدر و مادر را واجب می دانست، اهل خانه را اکرام می کرد و عقیده داشت سنت پیامبر را پیش گرفته است. از خصوصیات فردی ایشان، علاقه شدید به فوتبال بود. ورزش را تزکیه جسم و روح انسان می دانست. همیشه در ورزش از لباس سبز و سفید استفاده می نمود که از روح لطیف او حکایت داشت. دوره ابتدایی تا دوم دبیرستان را در تهران گذراند و برای اخذ دیپلم به شهرستان بروجن بازگشت. زمان اخذ دیپلم ایشان مصادف شد با نهضت انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ که به دستور بنیانگذار جمهوری اسلامی🇮🇷 حضرت امام خمینی🌺 لبیک گفت و همیشه در راهپیمایی ها شرکت می نمود و در مبارزات خیابانی سهم به سزایی داشت. قبل از آغاز جنگ تحمیلی به خدمت سربازی رفت و در لشکر ۸۱ زرهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران🇮🇷 مشغول خدمت شد. با آغاز حملات پراکنده ارتش بعثی عراق به مرزهای کشور، به ارتفاعات مرزی سومار در استان باختران (کرمانشاه) اعزام شد. با شروع حمله سراسری دشمن بعثی در ۳۱ شهریور ۵۹، در مقابل تجاوز دشمن به سومار جانانه جنگید و در روز اول مهر ۱۳۵۹ شربت شهادت🌷 نوشید. پیکر مطهر این شهید عزیز🌷 در منطقه اشغالی توسط دشمن باقی ماند و 🌷 شد. 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
مهندس شهید 🌷 حسین ناجیان مسئول ستاد پشتیبانی مناطق جنگی جنوب 🗓 ولادت 🌷 سال ۱۳۳۳ 🗓 شهادت 🌷 ۱۰ مهر ۱
. 📝 مروری کوتاه بر مهندس شهید 🌷 مسئول ستاد پشتیبانی مناطق جنگی جنوب 🔹 حسین در سال ۱۳۳۳ در محیط یك خانوادة مذهبی در تهران متولد شد. وی همزمان با طی دوران تحصیل در یك مدرسة اسلامی با شركت در جلسات مذهبی به فراگیری اصول اعتقادات و احكام اسلامی زیربنای فكری خویش را شكل می داد. 🔹 پس از پایان تحصیل دبیرستانی وارد دانشگاه امیرکبیر (پلی تكنیك) تهران شد و از همان ابتدا با تلاشی پیگیر و خستگی ناپذیر در محیط انجمن اسلامی و مسجد دانشگاه با همیاری برادران هم فكر خود باعث ایجاد جو سالمی در محیط دانشگاه شد. فعالیت های وی در برنامه های اسلامی دانشگاه چه در محیط انجمن اسلامی و چه در زمینة تهیة كتاب و چه در برنامه های كوهنوردی كم نظیر بود. 🔹 پس از پایان دوران دانشگاه وی از رفتن به سربازی برای خدمت به رژیم خون آشام آنروز امتناع ورزید و به این وسیله امكان استخدام در سیستم دولتی را برای همیشه از خود سلب نمود و با همكاری چند نفر از دوستانش به كار لوله كشی در یك شركت ساختمانی مشغول شد. 🔹 حركت بسوی جبهه آغاز جنگ تحمیلی، سرآغاز تكامل و عروجی دیگر در زندگی حسین بود. با شروع جنگ تحمیلی او دیگر آرام و قرار نداشت و مرغی در قفس را می مانست كه منتظر فرصتی برای آزادی باشد. بالأخره لحظة موعود فرارسید و او در آبانماه سال 59 بسوی اهواز پر كشید و در كنار دوست دیرین خود شهید محمد طرحچی نطفه های ایجاد ستاد پشتیبانی فعلی را فراهم ساخت. 🔹 ستاد پشتیبانی در آغاز از چند تعمیرگاه خودروهای خراب شدة جنگی تشكیل می شد. حسین با ارتباطی كه با كارخانجات داشت در اعزام كارگران در تخصص های مختلف به جبهه نقش زیادی داشت. حسین در سمت مدیریت تعمیرگاه های جهاد، با برخوردهای مناسب خود، كارگران مكانیك و راننده های ماشین های سنگین را كه كمتر در محیط های جمعی كار كرده اند بدور شمع وجود خویش گرد آورد. 🔹 حسین ستاد كربلا را سازمان داد. هنر حسین در همین ویژگی روحی او نهفته بود كه این روحیه، استعداد حركت ستاد پشتیبانی را تعیین می كرد. 🌷 نحوة شهادت حسین ناجیان از زبان شهید حاج اسدالله هاشمی🌷 وقتی عملیات مسلم بن عقیل (ع) فرا رسید، حسین به اتفاق شهید والامقام حاج اسدالله هاشمی به غرب كشور رفته بود. از آنجا كه دل عاشق او تمنای پرواز داشت، همرزم او حاج اسدالله نقل نموده است كه: «حسین ناجیان روی پای خود بند نبود و دوست داشت زودتر به خط مقدم برسد و وقتی به منطقة عملیاتی رسیدیم دیدم ناجیان یك روحیة دیگر دارد. با ماشین داشتیم می رفتیم كه یك (گلوله) كاتیوشا به ماشین اصابت كرد و ناجیان به بیرون پرت شد و منهم به طرف دیگر. وقتی رفتم بالای سرش دیدم ناجیان شهید شده است.» 📚 زندگینامه کامل شهید 🌷 👇 http://wikiroosta.ir/شهید_مهندس_حسین_ناجیان 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
📸 طرح تابلوی گروهبان یکم شهید🌷 #محمد_چاهیان بروجنی 👈 به همت ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن
🍃 بسم رب الشهداء والصدیقین 🍃 📝 مروری کوتاه بر گروهبان یکم شهید 🌷 بروجنی 🔹 محمد هفتمین، صادق ترین و آخرین فرزند خانواده چاهیان بود که در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۴۵ در خانه ای قدیمی در محله شترخون (یکی از محلات کهن بروجن) دیده به جهان گشود. شناسنامه این نورسیده در اوایل سال بعد صادر شد، لذا دوم فروردین ۱۳۴۶ به عنوان تاریخ ولادت ایشان در شناسنامه ثبت شد. 🔹 پدرش (مرحوم حاج عبدالغدیر) به عنوان کنتورنویس، کارمند وظیفه شناس و پرتلاش در اداره برق شهرستان بروجن بود. ایشان که از معتمدین محل بود، درآمدش اندک ولی زندگی را با صداقت و قناعت اداره می کرد. در اوایل نوجوانیِ محمد بود که پدر توانست خانه ای مناسب تهیه نماید و لذا از محله شترخون به محله اردوبار (میدان عبادت فعلی، خیابان ۱۷ شهریور، کوچه ای که اکنون به نام شهید 🌷 چاهیان مزین شده است.)، نقل مکان کردند. 🔹 شهید محمد چاهیان 🌷 دوران ابتدایی را در زمان ستمشاهی پهلوی در دبستان رضا پهلوی سابق (شهید 🌷 سید مصطفی خمینی فعلی) گذراند. دوره راهنمایی را در مدرسه کوروش سابق (ارشاد) و دوران متوسطه را در دبیرستان شهدا در رشته علوم تجربی با موفقیت پشت سر گذاشت. 🔹 در دوران تحصیل، دانش آموزی درس خوان، باهوش، سربزیر و تاحدی کناره گیر بود. در دوره متوسطه گاهی در زنگ تفریح با برخی دوستان نزدیک ازجمله پسر دایی اش (آقای سعید غلامی) درد و دل می کرد و ظهرها همراه ایشان در نماز جماعت دبیرستان شرکت می نمود. 🔹 در فروردین سال ۱۳۶۱ که کلاس اول دبیرستان بود، ۲۴ شهید 🌷 در یک روز در شهر بروجن تشییع شد. ۱۷ نفر از این شهدا دانش آموز دبیرستان شهدا بودند. این موضوع به شدت محمد و همه دانش آموزان را تحت تأثیر قرار داد. 🔻 یک روز به اتفاق پسرعمه اش (شهید 🌷 ) به سیاسرد (منطقه ای گردشگری در ۵ کیلومتری جنوب بروجن) رفته بود. یکی از برادرانی که از طرف سپاه و بسیج در تعقیب جمعی از عناصر ضدانقلاب بود، با ایشان روبرو می شود. چون شناخت دقیقی از این دو شهید 🌷🌷 بزرگوار نداشت، ضمن بازخواست آن ها، از روی اشتباه، برخوردی با محمد انجام داد. شهید 🌷 حمیدرضا سپهری موضوع را به فرمانده وقت بسیج شهرستان (جناب مهندس زارعپور) مطرح می نماید و ایشان پس از بررسی، دستور به قصاص فرد خاطی می دهد ولی شهید چاهیان 🌷 راضی به قصاص نمی شود و بزرگوارانه فرد خاطی را می بخشد. 🌺 👈 در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۶۴ پسرعمه و نزدیک ترین دوستش (شهید سپهری 🌷) در عملیات والفجر۸ به شهادت رسید و باعث شد عزم محمد برای ادامه راه این شهید عزیز 🌷 و همه شهدای دفاع مقدس بیش تر شود. لذا با وجود آنکه استعداد زیادی برای ورود به دانشگاه داشت ولی ترجیح داد بخاطر شرایط موجود در کشور و تداوم جنگ تحمیلی، بعد از دیپلم به خدمت مقدس سربازی برود تا دِین خود را به کشور و نظام جمهوری اسلامی 🇮🇷 اداء نماید و بعداً در فرصت مناسب، ادامه تحصیل دهد. 🔹 بنابراین، در اوایل سال ۱۳۶۵ برای خدمت سربازی اعزام و وارد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی 🇮🇷 شد. دوران مقدماتی آموزش نظامی را در پادگان ۰۱ تهران و دوره تکمیلی را در شرایط سخت در پادگان ۰۵ کرمان به پایان رساند و موفق به دریافت درجه گروهبان یکمی شد. 🔹 ایشان که کاملاً ورزیده شده بود، برای ادامه خدمت به جبهه های دفاع مقدس در استان کرمانشاه واقع در غرب کشور (منطقه عملیاتی گیلان غرب، سرپل‌ذهاب و سومار) اعزام شد و مدت زیادی در ارتفاعات مرزی سومار در مقابل دشمن بعثی جانانه جنگید. 👈 به گفته دوستانش، در منطقه بسیار به فکر سربازان زیردستش بود و با رأفت و مهربانی با آنان برخورد می کرد. 🔹 شهید عزیز 🌷 در روز ۱۶ مهرماه ۱۳۶۶ در پی مأموریتی به ستاد لشکر اعزام شد. در همان روز، منطقه سومار توسط هواپیماهای رژیم بعثی عراق به صورت ناجوانمردانه تحت بمباران شیمیایی قرار گرفت و محمد همراه با جمعی از همرزمانش و تعدادی از مردم غیرنظامی به خیل عظیم شهدا 🌷 پیوست. 🔹 پس از ۹ روز پیکر مطهرش را به شهرستان بروجن آوردند و در روز ۲۵ مهرماه با حضور انبوهی از امت شهیدپرور از مقابل سپاه شهرستان تشییع و در روضه الشهدا بروجن در جوار گلگون کفنان شهرمان آرام گرفت. 👈 بیش از سه دهه از شهادت محمد می گذرد و مادر مکرمه شهید 🌷 (حاجیه خانم غلامی) هر سال در سالروز شهادت فرزند دلبندش، مراسم دعا برگزار می نماید تا هم یاد و خاطره شهید عزیزش 🌷 را زنده نگه دارد و هم نشانه ای باشد برای ادامه راه شهدا توسط برادران، خواهران، بستگان و دوستان. 🌷 یاد و نام این شهید عزیز و همه شهدا گرامی و راهشان پررهرو باد.🌷 📚 تهیه، تکمیل و تدوین توسط 《ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن》 با استفاده از متن ارسالی توسط حاج غلامرضا چاهیان (برادر شهید) و یکی از دوستان شهید در دوران دبیرستان 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
📸 طرح تابلوی شهید🌷 #احمد_بنایی بروجنی 👈 به همت ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن و همکاری خانو
✅ مروری کوتاه بر پاسدار شهید 🌷 بروجنی احمد که اولین فرزند خانواده بود در اول آبان سال ۱۳۲۹ در خانواده ای مذهبی در شهر تاریخی بروجن دیده به جهان گشود. دوران کودکی او با مشقت فراوان سپری شد. شهید احمد از استعداد وافر برخوردار بود که کارنامه تحصیلی ایشان مؤید این امر است. پس از اتمام دوران ابتدایی به دلیل مشکلات اقتصادی به مدرسه نرفت ولی بطور متفرقه با چند تن از دوستان خود تا کلاس چهارم متوسطه ادامه تحصیل داد. هنوز به سربازی اعزام نشده بود که دست به گشایش مغازه شیشه بری زد و پیشرفت زیادی نیز حاصل کرد. در همین زمان فعالیت های سیاسی وی شروع شد و با چند تن از دوستان دست به تشکیل 《کانون اسلامی جوانان بروجن》 زدند. جلسات کانون شب های جمعه به طور سیار در منزل اعضا برپا می شد. بعدها محل جلسات به مساجد انتقال یافت و باعث ارتباط با انقلابیون در قم و اصفهان برای تهیه عکس، اعلامیه و نوار و انتشار در سطح شهرستان و سازمان دهی راهپیمایی ها و فعالیت های انقلابی شد. اخلاق شهید 🌷 احمد بنایی کاملاً اسلامی و در راستای سیره معصومین (علیهم السلام) بود. وجدان اسلامیش اجازه نمی داد مستمندان را از یاد ببرد. ایشان بعد از پایان دوره کوتاه خدمت سربازی و معافیت، در سال ۱۳۵۲ در سن ۲۳ سالگی ازواج نمود و این مهم اسلامی را جامه عمل پوشانید. مراسم عروسی ایشان که در دوران طاغوت بود، با رعایت اصول اسلامی ولی بسیار شاد برگزار شد. در تابستان سال ۱۳۵۷ در یکی از روز ها که نماز عید فطر برگزار می شد در حالیکه ساواکی ها مراقب اوضاع بودند، اقدام به توزیع عکس های حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) 🌺 نمود و از آنجا که خداوند دشمنان اسلام را از احمق ها آفرید، گویا چشم ساواکی ها کور بود و ایشان را ندیدند. در همان روز با دوستان خود دست به تظاهرات زدند. احمد در سال های آخر حکومت طاغوت، عمدتاً به فعالیت های سیاسی علیه رژیم ستمشاهی پهلوی می پرداخت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت های فرهنگی خود ادامه داد تا اینکه در سال ۱۳۵۸ داوطلب خدمت در سپاه پاسداران شد. ایشان که از مؤسسین سپاه شهرستان بروجن بود، به عضویت شورای فرماندهی سپاه شهرستان درآمد و فعالیت های زیادی انجام داد. اعزام به منطقه سردشت لردگان برای مبارزه با خوانین، جمع آوری اسلحه های غیرمجاز، کمک به روستاییان محروم و احداث دو مسجد در منطقه سردشت و برآفتاب لردگان ازجمله فعالیت های شهید بنایی بود. ایشان در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ به عنوان فرمانده یک گروه از پاسداران و بسیجیان شهرستان به طور داوطلبانه به جبهه شوش اعزام شد و عنوان مسئول محور زعند انتخاب شد. احمد صبح روز ۲۳ مهر ۱۳۶۰ برای آخرین بار به تمام سنگرهای نگهبانی در محور زعند جبهه شوش سرکشی نمود. گویا می خواست با همه همرزمان خداحافظی نماید. سپس جدول نگهبانان جدید را تعیین کرد و هنگامی که برای اقامه نماز ظهر آماده می شد بر اثر اصابت ترکش خمپاره بعثیان به فیض شهادت 🌷 نائل شد. شهید 🌷 احمد بنایی از خود سه فرزند (یک دختر حدود ۶ ساله و دو پسر حدود ۴ و ۱ ساله) به یادگار گذاشت که هر سه ازدواج نموده و دارای فرزند هستند. همسر مکرمه شهید 🌷 (حاجیه خانم سیدین) که خواهر شهید 🌷 بروجنی است، با تحمل صبر فراوان، زندگی خود را وقف فرزندان نمود و در تداوم راه شهدا و پاسداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی 🇮🇷، ثابت قدم باقی ماند. ایشان سال ها در زمینه های فرهنگی از جمله ستاد نماز جمعه تلاش زیادی نمود‌. این همسر انقلابی و مؤمنه، چندین سال است که منزل شهید 🌷 را وقف فعالیت های قرآنی نموده است. جلسات آموزش، حفظ و تفسیر قرآن کریم؛ همه هفته در منزل شهید 🌷 برگزار می شود. 🍃 روح شهیدان بنایی 🌷🌷🌷 و سید حسن سیدین 🌷 شاد، یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد. 📚 تهیه، تکمیل و تدوین توسط ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن با بهره گیری از متن ارسالی حاج سید عباس سیدین (برادر همسر شهید). 📚 اطلاعات تکمیلی در کتاب معراج احمد، زندگینامه و مجموعه خاطرات شهید احمد بنایی بروجنی 👈 ادامه در صفحه بعد 👇 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
📸 طرح تابلوی شهید🌷 #سید_رزاق_حسینی 👆 👈 به همت ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن و همکاری خانوا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ شهید🌷 سید رزاق حسینی 👆 👈 شامل مروری بسیار کوتاه بر و فرازهایی از شهید 🌷 ⏰ مدت یک دقیقه و ۵۷ ثانیه 💾 حجم ۸ مگابایت 📚 تهیه توسط سیده زهرا حسینی 👈 ادامه در صفحه بعد 👇 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
. 🔹امیر ارتش اسلام، سرلشگر شهید 🌷 یعقوب احمدبیگی 👈 فرمانده گردان و مربی دانشکده افسری امام علی (علی
✅ مروری کوتاه بر امیر ارتش اسلام، شهید 🌷 فرمانده گردان و مربی دانشکده افسری امام علی (علیه السلام) شهید یعقوب احمدبیگی در پنجم تیرماه ۱۳۲۹ در روستای قلعه جعفر شهرستان تویسرکان متولد شد و در سوم آبان ۱۳۶۴ در حوادث ناشی از درگیری مستقیم با دشمن در جبهه غرب در سومار به فیض رفیع شهادت نائل آمد. ایشان برادر سرتیپ خلبان آزاده «یوسف احمدبیگی» است. همرزمان و آشنایان شهید احمدبیگی همواره از او بعنوان افسری متدین، متعهد، مخلص، باسواد، با انضباط و دارای بینش وسیع سیاسی با روحیه آزاد منشی یاد می‌کنند. ایشان به مطالعه کتاب‌های شهید مطهری و اقبال لاهوری علاقه خاصی داشته است. شهید احمدبیگی سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با شهید نامجو، شهید کلاهدوز، شهید اقارب پرست، تیمسار نجفی، سرهنگ ثنایی و تعدادی دیگر از افسران در ارتباط بوده و به صورت مخفیانه علیه رژیم طاغوت مبارزه می‌کرده است. شهید احمدبیگی که در سال ۱۳۵۷ نقش مهمی در جلوگیری از ورود گروهک‌ها به پادگان همدان داشته است چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف ارتش به دفتر حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) منتقل شد و مدت هشت ماه در آنجا خدمت کرد. پس از این مدت از طرف شهید نامجو (فرمانده وقت دانشکده افسری) برای همکاری فراخوانده می‌شود تا در دانشکده به آموزش دانشجویان این دانشکده بپردازد. به این ترتیب او به دانشکده منتقل و در مقام فرمانده گردان مشغول خدمت می‌شود. با شروع جنگ تحمیلی از جانب نیروهای بعثی عراقی، احمدبیگی متقاضی انتقال به یکی از مناطق عملیاتی می‌شود که با مخالفت شهید نامجو که وجود ایشان را در دانشکده واجب‌تر می‌دانست، روبه‌رو می‌شود. پس از شهادت شهید 🌷نامجو، وی به لشگر ۸۸ زاهدان منتقل و سپس به منطقه عملیاتی در پیرانشهر اعزام می‌شود و تا سال ۱۳۶۲ در چندین عملیات شرکت می‌کند. در سال ۱۳۶۳ به مأموریت خارج از کشور اعزام شد و مدتی بعد از بازگشت از آن مأموریت بار دیگر در منطقه عملیاتی حضور می‌یابد. 🌷 احمدبیگی سرانجام در آبان ماه ۱۳۶۴ در تبادل آتش توپخانه سنگین بر اثر برخورد گلوله توپ به سنگر به اتفاق چند تن دیگر از همرزمانش به شهادت می‌رسد و به این سان به آرزوی خود که رسیدن به بالاترین مدارج معنوی و تکامل بود می‌رسد. 📝 فرازی از شهید سفارش دیگرم به قرآن است. علیکم بالقرآن. این دریای مواج و خروشان و صاف و زلال، فضل و کمال، این چشمه‌ی حیات و آب که برای جامعه‌ی اسلامی و مسلمان ما لازم است تا هر چه بیشتر با قرآن مأنوس شوند و از آن درس بگیرند و آن را راهنمای عملشان قرار دهند. اما باید بگویم قرآن تنها نمی‌تواند انسان را به سرمنزل مقصود برساند و بر این اساس تبعیت از عترت پیامبر که در ائمه معصومین تبلور یافته است لازم است. در حال حاضر نیز امام زمان (عج) رهبری امت را بر عهده دارد. در زمان غیبت نیز ولایت فقیه و ولی‌فقیه رهبر ماست و اوست که می‌تواند جامعه ما را رهبری کند. 📚 منابع و اطلاعات تکمیلی 👇 https://cafebazaar.ir/app/air.RoozShomarDefaMoghaddas11/?l=fa http://www.askdin.com/showthread.php?t=54933 http://navideshahed.com/fa/news/305675/كمين-گاه-402-شرح-حال-سرلشگر-يعقوب-احمدبيگي-منتشر-شد http://ajashohada.ir/Home/MartyrDescriptive/362/1/زندگینامه-شهید-یعقوب-احمدبیگی http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/362 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
مبارز انقلابی و سرباز وظیفه، شهید 🌷 احمدرضا نوایی بروجنی فرزند مرحوم حاج عبدالحسین 🗓 ولادت 🌺 ۱۸ شهر
✅ مروری کوتاه بر مبارز انقلابی و سرباز وظیفه، شهید🌷 بروجنی 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 احمدرضا در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۳۹ در یک خانواده مذهبی در شهر بروجن دیده به جهان گشود‌. پدرش (مرحوم حاج عبدالحسین نوایی) مردی فعّال، پرتلاش، مؤمن و انقلابی بود که کارگاه آهنگری داشت. احمدرضا جوانی باهوش و دارای استعداد بالایی در امور فنی بود. از دوران نوجوانی در کارگاه آهنگری پدر مشغول به کار بود و به دلیل اشتغال در کارگاه، از ادامه تحصیل بازماند. همواره دوشادوش پدر در کارها به ایشان مساعدت می نمود و در خانواده جایگاه خیلی خوبی در بین خواهران و برادران خود داشت. بسیار علاقه مند به تیراندازی بود. در طول مبارزاتی که پدر داشتند، همواره دوشادوش پدر به او کمک می‌کرد. ایشان از سال ۱۳۵۶ در مبارزات انقلاب اسلامی علیه رژیم ستمشاهی پهلوی فعالیت بیش تری داشت. در سال ۱۳۵۷، در ساخت مواد منفجره مورد نیاز برای درگیری علیه نیروهای ستمشاهی پهلوی فعالیت می کرد و در این کار بسیار ماهر بود. در حماسه ۲۰ بهمن ۵۷، بیعت مردم انقلابی شهرستان بروجن با حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) 🌺 و انزجار بختیاری ها از بختیار خائن، همراه با پدر حضور فعال داشت. زمانی مشغول ساخت اسلحه شکاری در مغازه بود که یکی از همسایه ها آمد و از او سوال کرد که این چیست که در حال ساختن آن هستی؟ جواب داد این جک پنج تن است. همسایه گفت: خیلی خوشحال شدم و او را تشویق کرد و گفت: احسنت! آفرین جوان! مشغول باش. وقتی همسایه رفت، احمدرضا به برادر کوچکترش (که کودکی تقریباً ۶ ساله بود) گفت که دارم اسلحه شکاری می سازم و چون دیدم این همسایه ممکنه به ساواک خبر بده، به او گفتم دارم جک می سازم. چند ماه پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و حدود یک سال قبل از شروع رسمی جنگ تحمیلی (در تابستان سال ۱۳۵۸)، به خدمت مقدس سربازی اعزام و وارد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 شد. پس از گذراندن دوره آموزش نظامی، به کردستان اعزام شد و اوایل خدمت سربازی خود را در مبارزه با عناصر ضدانقلاب وابسته به استکبار جهانی و جدایی طلب گذراند. تقریباً دو ماه بعد از اعزام به مرخصی آمد که می توان گفت این اولین و آخرین مرخصی او بود. در روز ۱۰ آبان ۱۳۵۸ مقارن با ۱۰ ذیحجه ۱۳۹۹ مراسم جشن عید قربان 🌺 با حضور پرشکوه مردم اهل سنت، جمعی از شیعیان حاضر در منطقه و نیروهای نظامی و انتظامی در فضای بسیار صمیمانه در شهر بانه برگزار شد. ضدانقلابیون وابسته به استکبار جهانی که توان دیدن اتحاد بین شیعه، سنی و نیروهای نظامی را نداشتند، حوالی ظهر به صورت غافلگیرانه به شهر حمله ور شدند و جمع زیادی از مردم و نیروهای نظامی را به شهادت 🌷 رساندند، عده کثیری را مجروح کردند و پا به فرار گذاشتند. در این واقعه، احمدرضا در اثر اصابت گلوله به شدت مجروح و در حین انتقال به بیمارستان در روز عید قربان، به قربانگاه عشق شتافت و به فیض شهادت 🌷 نائل شد. در روز تشییع ایشان، انبوهی از امت انقلابی و شهیدپرور شهرستان بروجن برای استقبال از این شهید🌷 عزیز (که اولین شهید🌷 شهر بروجن پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود) تا چند کیلومتری جاده بروجن-اصفهان به خارج شهر رفتند و پیکر مطهر ایشان را با شکوه کم نظیری از نقنه تا آرامستان قدیم بروجن تشییع و خاکسپاری کردند. حدود یک سال بعد از افتتاح روضه الشهدا بروجن در سال ۱۳۶۰، سنگ یادبودی برای این شهید عزیز (و ۴ شهید🌷🌷🌷🌷 گرانقدر دیگر که مزار آن ها در آرامستان قدیم بود) در کنار شهدای عملیات بیت المقدس گذاشته شد تا همواره یاد و خاطره ایشان زنده نگه داشته شود‌. 🌺یادش گرامی و و راهش پررهرو باد.🌷 📚 تهیه، تکمیل و تدوین توسط ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن با بهره گیری از متن ارسالی حاج علیرضا نوایی بروجنی (برادر شهید 🌷) 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
امیر ارتش اسلام، سرلشکر شهید 🌷 شریف اشراف 🗓ولادت🌺 سال ۱۳۱۶ (شیراز) 👈تحصیل در دانشکده افسری تهران 👈
✅ مروری کوتاه بر امیر ارتش اسلام، سرلشگر شهید 🌷 معاون فرمانده پادگان حمزه سیدالشهداء علیه السلام 🔹 شریف اشرف در سال ۱۳۱۶ در شیراز دیده به جهان گشود. وارد دانشکده افسری تهران شده و یکی از برگزیدگان ارتش برای ادامه تحصیلات در آمریکا می شود. شهید 🌷 اشرف در سال ۱۳۳۹ و در شرایطی که کشور در آستانه تحولات شگرف مربوط به انقلاب قرار داشت، به کشور باز گشت. عشق و ارادت شهید 🌷 اشرف به حضرت امام (ره) 🌺، ستونی و مثال زدنی بود. وی که موفق شده بود مدارج نظامی متعدد، از دوره تکاوری و چتر بازی گرفته تا دوره های آموزش فرماندهی و ستاد (دافوس) را با موفقیت پشت سر بگذراند، در سال ۱۳۵۲ بنا به دلایلی که هیچ گاه عنوان نشد به یکی از سخت ترین مراکز خدمت (از لحاظ آب و هوا) یعنی شهرستان مرزی خاش منتقل می شود. در اقدامی دیگر که به نظر می رسد بیشتر با هدف تاثیر گذاری روانی بر وی باشد، هشت ماه بعد ناگهان او را به دفتر ویژه اطلاعات ارتش که تحت ریاست ژنرال فردوست اداره می شد منتقل می کنند. 🔹 شهید 🌷 اشرف چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در نامه ای خطاب به فردوست، از وی می خواهد ارتش از امام به خاطر عملکرد خود تقاضای عفو و بخشش نماید. این نامه شجاعانه در آن هنگام غوغایی به پا می کند و همکاران شهید اشرف که مرعوب سیستم پلیسی وقت بودند، این اقدام را با ناباوری شاهد می شود. 🔹 با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه ۱۳۵۷ شهید 🌷 اشرف بار دیگری از سوی مقامات ارتش جمهوری اسلامی 🇮🇷 به خدمت فرا خوانده شده و در سمت فرماندهی پادگان ۰۶ تهران به انجام وظیفه در ارتش جمهوری اسلامی می پردازد و ۶ ماه بعد معاونت فرماندهی پادگان حمزه سید الشهداء به ایشان واگذار می شود. شهید 🌷 شریف اشرف در همان زمان، راهی منطقه کردستان- که به واسطه شرارت های معاندان نظام- اوضاعی بحرانی داشت می شود و بالاخره در دهم آبان ماه ۱۳۵۸ در برهم زدن امنیت ایران عزیز را داشتند خون پاک وی را بر زمین می ریزند. 🔹 خاطره ای از زبان همسر شهید 🌷 روزی در موزه حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در حال تماشای قرآن های قدیمی و دست نوشته بودیم که من پیشنهاد تقریر قرآن را دادم. همسرم چند روز بعد گفت: این پیشنهاد مرا مصمم به این کار نموده است و بدین ترتیب کار نوشتن کتاب آسمانی قرآن از ماه رمضان‌المبارک سال ۱۳۴۷ هجری شمسی آغاز شد. شهید 🌷 اشراف معتقد بود پس از پایان تقریر قرآن، به آرزوی خود یعنی شهادت 🌷 نایل می شود و چنین نیز شد. یک ماه پس از پایان تقریر قرآن که با مقدمه فوق آغاز شد، لحظه دیدار فرا می رسد. همسر شهید می گوید: واقعه تکان دهنده شهادت تیمسار اشرف ما را به روزهای انداخت که با تبسم، قرآن را رونویسی می کرد و می گفت: شهادت من پس از پایان این کار مقدر شده است ما آن وقت ها به این حرف چندان اعتقاد نداشتیم و در پاسخ می گفتیم خداوند، سرنوشت انسان ها را خود تعیین می کند و ما خود باید چگونگی رسیدن به این سرنوشت را ترسیم کنیم . غافل از اینکه انس و الفت با قرآن، چنان معرفت و افق باز معنوی در پیش چشمان همسرم گشوده بود که لحظه ای شهادتش را عیان می دید. 📚 منابع، مشروح زندگینامه و اطلاعات تکمیلی 👇 https://cafebazaar.ir/app/air.RoozShomarDefaMoghaddas11/?l=fa http://www.minabjonoub.ir/زندگینامه-شهید-سرلشکر-شهید-شریف-اشراف/ 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
✅ دانش آموز بسیجی، شهید 🌷 حمید سلطانی بلداجی فرزند مرحوم حاج حبیب الله 🗓 ولادت 🌺 ۱ اول بهمن ۱۳۴۱ 👈
✅ مروری کوتاه بر شهید 🌷 بلداجی در یکی از روزهای زمستان سال ۱۳۴۱ فرزندی دیگر از یاران روح الله و سربازان حزب الله بواسطه رحمت الهی در 《شهرستان بروجن، بخش بلداجی》 پا به عرصه حیات گذاشت. نام حمید بر این نورسیده نهاده شد. با تولدیافتن وی، نور ایمان و شهادت 🌷 و اخلاص در این کودک نهفته بود. حمید دوران کودکی را با گذشت زمان سپری کرد. طبق معمول در سن شش سالگی وارد مدرسه ابتدایی شد و در دبستان《معلمان شهید 🌷》 به تحصیل پرداخت. همیشه در وظایف خود کوشا بود. گویا در ذهن این طفل جرقه ای از نور ایمان جهیدن گرفته بود. دوران راهنمایی را در 《مدرسه راهنمایی سیدالشهدا》 با موفقیت تمام گذراند. در دوران اوج گیری انقلاب اسلامی حمید و دیگر دوستان شهیدش 🌷 مشغول فعالیت های مختلف اعم از پخش اعلامیه، پوسترهای حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)🌺 و نوشتن شعار بر ضد رژیم منحوس پهلوی بودند. بعد از اتمام دوران راهنمایی و بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به 《دبیرستان شهید منتظری 🌷》 وارد شد و در رشته علوم انسانی (اقتصاد اجتماعی) مشغول ادامه تحصیل شد. در دوران دبیرستان بود که جنگ تحمیلی حزب بعث عراق علیه ایران شروع شد. در آن موقع حمید در پوست خود نمی گنجید چرا که فهمیده بود، حال باید به ندای رهبر خویش لبیک گوید. لذا تصمیم گرفت نام خود را جزء سربازان روح الله 🌺 ثبت کند و به عنوان یکی از سربازان امام زمان (علیه السلام) 🌺 شناخته شود. به این ترتیب در بسیج بلداجی شرکت و خالصانه مشغول انجام وظیفه و گذراندن دوره های آموزش نظامی و عقیدتی شد. در تاریخ ۳ فروردین ۱۳۶۱ همراه با حدود ۱۰۰ نفر از بسیجیان شهرستان بروجن به فرماندهی سردار جانباز حاج مظفر غفاری 🌺 به جبهه اعزام شد تا در عملیات فتح المبین شرکت نماید ولی به علت کثرت نیروهای اعزامی و پیروزی سریع رزمندگان اسلام، امکان حضور در این عملیات را نیافت. اواسط فروردین ۶۱ در لشکر تازه تشکیل ۳۰ زرهی سپاه در اطراف اهواز، دوره آموزشی نفربر را گذراند و در عملیات بزرگ و پیروزمندانه الی بیت المقدس برای فتح خرمشهر قهرمان به عنوان بی سیم چی 《نفربر بی ام پی یک》 شرکت کرد که در این عملیات مجروح و دچار موج انفجار شد. بعد از مداوا و بازگشت سلامتی، مدتی در جهاد سازندگی بروجن برای خدمت رسانی به روستاهای دورافتاده استان در قسمت دامپزشکی فعالیت کرد. اواخر مرداد سال ۶۱ به اتفاق دوست صمیمی اش، شهید 🌷 به زیارت امام رضا (علیه السلام) 🌺 مشرف شدند. در مشهد خواب دیده بود که شهید 🌷 می شود‌. از صاحبخانه حلالیت خواسته بود و گفته بود: 《من این دفعه که به جبهه اعزام میشم شهید 🌷 می شوم.》 حمید برای بار دوم درس و مدرسه را رها کرد و به اتفاق پسر عمویش (شهید 🌷 بهادر سلطانی) و با فاصله کوتاهی نسبت به برادرش، تعدادی از بستگان و همشهریان و جمع زیادی از رزمندگان شهرستان بروجن به جبهه اعزام و وارد 《تیپ ۱۴ امام حسین (علیه السلام)، گردان امام صادق (علیه السلام)، گروهان مقداد، دسته دو》 شدند. روزی نامه ای از طرف خانواده به ایشان نوشته شده بود که امتحانات داره شروع میشه، اگر میتونی برگرد و در امتحانات شرکت کن. در جواب نامه چنین نوشته بود: 👈《امتحان اصلی در اینجاست، جبهه. چنانچه شهید 🌷 شدم بدانید در امتحاناتم قبول و اگر مجروح شدم بدانید تجدید شده ام. همچنین اگر معلول گردیدم از تک ماده استفاده کردم و اما، اگر از جبهه فرار نمودم بدانید مردود شده ام. اگر سالم برگشتم آن امتحان ظاهری را خواهم داد.》 سرانجام شهید 🌷 حمید سلطانی در شامگاه ۱۰ آبان ۱۳۶۱ در مرحله اول عملیات محرم به عنوان اولین نیروهای خط شکن شرکت کرد و در سحرگاه ۱۱ آبان در رودخانه دویرج در حوالی پل چم هندی با اصابت تیر به سر و قلب مبارکش به فیض شهادت 🌷 نائل شد و به آرزوی دیرینه خود رسید. 👈 شهیدان حمید، بهادر و نصیر سلطانی 🌷🌷🌷 با هم پسر عمو هستند. شهید نصیر سلطانی در فروردین سال ۶۱ در عملیات فتح المبین به فیض شهادت🌷 رسید. حمید و بهادر همسایه دیوار به دیوار بودند. هر دو با هم به جبهه اعزام شدند، در یک دسته بودند، با هم وارد عملیات شدند، همزمان کنار هم شهید 🌷🌷 شدند، با هم تشییع و کنار هم خاکسپاری شدند. یکی از همرزمان بعد از جمع آوری پیکرهای مطهر شهدای عملیات محرم نقل می کرد: این دو شهید عزیز 🌷🌷 حتی دستشان در دست هم بود و به شهادت🌷 رسیده بودند. 🍃روحشان شاد، یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد. 🌷 📚 تهیه، تکمیل و تدوین توسط ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن با بهره گیری از متن ارسالی توسط حاج سعادت سلطانی (برادر شهید 🌷). 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
📸 طرح تابلوی شهید🌷 #احمدرضا_طاهری بروجنی 👈 به همت ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن و همکاری خ
Yadvareh 99-08-27 Moarefi Shohada Sh Taheri AhmadReza 2 Sahih 1.pdf
759K
📝 مستند مکتوب دانش آموز بسیجی و نوجوان شهید🌷 بروجنی 👈 شامل خلاصه ای از شهید 🌷احمدرضا طاهری از ولادت تا شهادت 🌷 ➕ شخصیت و ویژگی ها ➕ متن کامل 💾 فایل پی دی اف بسیار کم حجم ۷۴۱ کیلوبایت 🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
✅ سرباز وظیفه، شهید 🌷 مصیب عسگری گندمانی فرزند مشهدی شاه ولی 🗓 ولادت 🌺 ۲۰ دی ۱۳۴۶ 👈 جمعی نیروی زمی
✅ مروری کوتاه بر شهید 🌷 مصیب عسگری گندمانی 🍃« بسم الله الرحمن الرحیم » 🍃 مسیب (مصیب) فرزند شاه ولی در بیستم دی ۱۳۴۵ در خانواده ای مذهبی در شهرستان بروجن، بخش گندمان، روستای معموره به دنیا آمد. پس از گذراندن دوران طفولیت به مدرسه رفت و بعد از پایان دوره ابتدایی در شغل کشاورزی به پدرش کمک می کرد. پس از گذراندن دوره نوجوانی و قبل از سن ۱۸ سالگی علاقه شدیدی نسبت به سربازی داشت. بنابراین حدود سه الی چهار ماه هنوز فرصت داشت، ولی داوطلبانه به خدمت سربازی رفت. سه ماه دوره سخت آموزشی را در پادگان ۰۵ کرمان گذراند و در این مدت به مرخصی نیامد. بعد از گذراندن دوره آموزشی در حدود چهار روز به مرخصی آمد. همه از آمدن او خوشحال بودند. بعد از مرخصی، آن ها را تقسیم کردند و به زاهدان اعزام شد. تلگرافی به پدر و مادرش زد و ایشان را از سلامتی و محل استقرار خود مطلع نمود. بعد از مدتی آن ها را به سومار اعزام کردند. در حدود پانزده روز در سومار قرار داشتند که خمپاره ای در سنگرشان فرود آمد. ترکش به گلوی او اصابت می کند و به شدت مجروح می شود. ایشان را به بیمارستان باختران منتقل می کنند. در حدود دو هفته در آن بیمارستان بستری بود ولی چون حال وخیمی داشت، ایشان را به بیمارستان تهران منتقل می کنند. بعد از دو هفته که به هوش آمد، پرستاران از او می پرسند که آیا تو هیچ کس را نداری؟ چون نمی توانست صحبت کند، اشاره می کند. برای او قلم و کاغذ می آورند و بنابراین آدرس خانواده را روی کاغذ می نویسد. از طرف بیمارستان تلگرافی به خانواده فرستاده بودند. وقتی پدر و مادر شهید 🌷 باخبر شدند به سراغ او رفتند و در حدود سه ماه در بیمارستان از ایشان پرستاری کردند. بعد از این سه ماه، به خاطر شدت جراحت به درجه رفیع شهادت 🌷 نائل آمد. https://ajashohada.ir/MartyrDetails/42450/ 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
✅ سردار رشید سپاه اسلام، ورزشکار و پاسدار شهید🌷 فریدون ابوالحسنی بروجنی فرزند مرحوم حاج نعمت الله 🗓
✅مروری کوتاه بر سردار رشید سپاه اسلام، پاسدار شهید🌷 بروجنی 👈فرمانده گردان توپخانه تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم(علیه السلام) شهید فریدون ابوالحسنی ۴ فروردین ۱۳۴۰ در شهر «بروجن» در استان چهارمحال و بختیاری دیده به جهان گشود. پدرش مرحوم حاج نعمت الله پارچه فروش بود و مادرش حاجیه عفت خانم نام داشت. دوران کودکی را با زحمات پدر و مادر پشت سر نهاد و پا به دبستان گذاشت. از کودکی رفتارهای پسندیده ای داشت که از دیگران متمایز می شد. اخلاق و رفتار شایسته وی باعث شده بود زبانزد دوست و آشنا باشد. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان قدیمی «فرخی» به اتمام رساند و وارد مدرسه راهنمایی کورش سابق «ارشاد فعلی» شد. دوران راهنمایی تحصیلی خود را به آخر رساند و با شایستگی کامل وارد مقطع دبیرستان شد. در این دوران او علاوه بر درس خواندن، فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی علیه رژیم ستمشاهی پهلوی را شروع کرد. تحصیلات خود در مقطع متوسطه در رشته بازرگانی را هنرستان شهید 🌷 حائری بروجن طی کرد و بعد از آن وارد جهاد سازندگی شد. در این نهاد به عضویت هیئت ۷ نفرِه زمین جهاد سازندگی استان چهارمحال و بختیاری درآمد. نشستن در اتاق و پشت میز برایش سخت بود. با حضور در روستاهای دورافتاده از نزدیک با مشکلات مردم آشنا می‌شد و به رفع مشکلات آن‌ها همت می‌گماشت. بارها اتفاق افتاد شبی در خانه‌ یکی از اهالی روستاها میهمان بود. آن خانواده به‌رسم باقی مانده از زمان حکومت طاغوت که در هر خانه روستایی چنانچه یک مسئول محلی یا کشوری وارد می‌شد، باید گوسفند یا مرغی برایش ذبح می کردند، اما او این رسم غلط را برداشت و  می‌گفت: این تنها وسیله روزی شماست، من هرگز راضی نمی‌شوم که چنین کاری انجام دهید و نان و ماست را بر گوشت ترجیح می‌داد و همه را در حیرت و تعجب نگاه می‌داشت. بعد از مدتی عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان بروجن شد. با توجه به اینکه از ورزشکاران قهرمان رشته وزنه‌برداری و رتبه اول در مسابقات استان بود، به‌عنوان مربی آموزش انتخاب شد. با نیروهای سپاه و بسیج به کوه می‌رفت و بدنسازی را به آنها آموزش می داد. فرماندهی بسیج بخش بلداجی از دیگر مسئولیت‌های این شهید 🌷 عزیز بود. در مسابقات تیراندازی بین سپاه، بسیج و ارتش شرکت نمود و مقام اول را کسب نمود. دوره آموزش نظامی تکمیلی دو ماهه را در پادگان غدیر اصفهان گذراند و عازم جبهه شد. مدتی بعد از حضورش در جبهه به سمت معاون گردان (واحد) توپخانه تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم (علیه‌السلام) 🌺 منصوب شد. بعد از مدتی با رشادت‌هایی که از خود نشان داد، فرمانده گردان توپخانه شد. اما هیچ‌گاه هیچ‌کس کلمه 《من فرمانده‌ام》 را از زبان او نشنید؛ زیرا او همیشه خود را یک بسیجی می‌دانست. در عملیات‌های متعددی شرکت نمود. ازجمله در عملیات خیبر در جزایر مجنون از خود فداکاری‌های بی‌نظیری نشان داد. کارهای وی زبانزد فرماندهان و رزمندگان اسلام بود. او مثل دوران کودکی که بین همسالانش نمونه بود؛ در جبهه هم سرمشق دیگران بود. کمتر شبی می‌شد او را در بستر خواب یافت. بعد از عملیات بدر به مرخصی آمد. مادرش گفت: پسرم تو وظیفه ات را انجام داده ای و دیگر وظایف تو تمام‌شده، برگرد و به زندگی‌ات سروسامانی بده. همسری اختیار کن تا برنامه عروسی را برپا کنیم. اما فریدون لبخندی زد و گفت: مادر، عروسی من در جبهه است، عروس من شهادت🌷 و نُقل‌های عروسیم گلوله‌های سربی است که هر دم سینه دلاوری را می‌شکافد و او را به ملکوت اعلی می‌رساند. نه مادر، من تا خیالم از جبهه و جنگ راحت نشود حاضر به ازدواج نیستم. اگرچه ازدواج سنت پیامبر (صلوات الله علیه) 🌺 است اما حالا واجب شرعی ما جنگ است و جنگیدن در مقابل دشمن. اگر به وصال دوست رسیدم که چه باک وگرنه که بعداً برای این امر فرصت هست. ❤️ همیشه سعی داشت پدر و مادری را که سال ها خون‌دل خورده‌اند از خود راضی نگه دارد و آن‌ها را ناراحت نکند. عبادات او به‌موقع بود و نماز و روزه‌های او سرمشق دیگران بود. ساعت‌ها سر بر سجاده می‌نهاد و با معبود خویش گفتگو می‌نمود. خیلی دوست داشت که قرآن تلاوت نماید. با مردم طوری رفتار می‌نمود که پس از یک‌بار برخورد، مثل این بود که سال ها با او آشنا هستند. پس از مدت زیادی که در جبهه بود، در روز چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۶۴ یعنی همان روزی که قصد برگشت به بروجن برای مرخصی را داشت، برای خداحافظی به نزد دوستانش رفت. اما این رفتن دیگر بازگشتی نداشت و خودروی حامل او و دوستانش در معرض دید دشمن قرار گرفت و با اصابت گلوله خمپاره دشمن، سردار را در خون خویش شناور نمود و به فیض شهادت🌷 نائل شد. پیکر مطهر شهید🌷 پس از تشییع باشکوهی که از محل سپاه انجام گرفت در جوار همرزمان شهیدش در روضه الشهدا بروجن به خاک سپرده شد. http://shahrekord.navideshahed.com/fa/news/432699/ 👈ادامه در صفحه بعد👇 🍃🌷 https://eitaa.com/shohadab
یادواره شهدا
✅ دانشجوی بسیجی، شهید 🌷 غلامعباس آتش آب پرور فرزند مرحوم مشهدی ظهراب 🗓 ولادت 🌺 ۱ اول آبان ۱۳۴۸ 👈 د
✅ مروری کوتاه بر و آخرین یادداشت شهید🌷 📝 غلامعباس در روز اول آبان سال ۱۳۴۸ در خانواده‌ای کشاورز، مؤمن و زحمت‌کش در روستای گندمکار از توابع شهرستان بروجن دیده به جهان گشود. در سن ۷ سالگی در دبستان عشایری روستای کرستان، مشغول به تحصیل شد و پس از گذراندن دوره ابتدایی در خرداد ماه سال ۱۳۶۱ تحصیلات ابتدایی را پایان رسانید. به دلیل عدم دستیابی به مدرسه راهنمایی، سال اول راهنمایی را به عنوان داوطلب آزاد پشت سر گذاشت و سپس برای گذراندن پایه دوم و سوم راهنمایی راهی مدرسه شبانه‌روزی منصورکوهی شهر کرسنک شد. شهید آتش آب‌پرور پس از راهیابی به دانشسرای فرخشهر به عضویت بسیج دانشجویی تربیت معلم درآمد. مدتی بعد از آغاز جنگ تحمیلی، راهی جبهه های دفاع مقدس شد. غلامعباس که جمعی تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام) بود؛ در تاریخ ۲۰ آذرماه سال ۱۳۶۶ در منطقه فاو به درجه رفیع شهادت نائل شد. پیکر مطهر شهید🌷 پس از تشییع باشکوه، در گلزار شهدای تک شهیده کرستان خاکسپاری شد. 👈 با توجه به اينكه مزار مطهر شهيد 🌷 «غلامعباس آتش آب پرور» در محدوده آبگیری سد كارون ۴ قرار گرفته بود و باید جابجا می شد، لذا طی مراسم باشکوهی در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۸۸ جابجایی و تشييع مجدد پيكر مطهر شهيد 🌷 گرانقدر از روستای كرستان (سد كارون چهار) شروع و در گلزار شهدای روستای سرخون قیصری به خاك سپرده شد. 🍃🌷🍃 🖌 آخرین یادداشت شهید 🌷 آتش آب‌پرور در تاریخ اول آذرماه ۱۳۶۶ (حدود ۲۰ روز قبل از شهادت) 👇 👈 بعد از ظهر در حالی‌که در سنگر نشسته بودیم و چند نفر بیرون از سنگر در حال پاک کردن اسلحه‌های خود بودند، در همان زمان یک خمپاره در همان جا به زمین آمد و چهار نفر از دوستان ما زخمی شدند. 👈 لازم به یادآوری است که قبل از این که خمپاره به زمین بخورد، من با یکی از افرادی که زخمی شد با هم صحبت می‌کردیم و در حالی‌که مقداری آب دوغ در دست داشتم و یک لیوان آن‌را به او دادم و از پیش من رد شد، وقتی که من داخل سنگر شدم او زخمی شد. 👈 این دفترچه در تاریخ ۳۰ آبان‌ماه ۱۳۶۶ روز یکشنبه در شهر فاو عراق خریداری شد تا خاطرات پر از مهر و صمیمیت در آن نوشته شود تا برای یادگاری بماند. https://shahrekord.iqna.ir/fa/news/3798750/ http://tnews.ir/site/4a1c129596313.html https://chaharmahalvabakhtiari.cfu.ac.ir/fa/attach/173745 www.negahmedia.ir/media/show_video/54760 http://navideshahed.com/fa/news/239270/ www.tasnimnews.com/fa/news/1393/08/11/546814/ 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
📸 تصویر 👆 و فرازی از متن 👇 #زیارتنامه حضرت #ام_البنین (سلام الله علیها) السلام علیک ایتها الطیبه ال
✅ مروری بر حضرت ام البنین (سلام الله علیها) 🌺 🔷 نام و مشخصات نام آن حضرت، فاطمه و کنیه اش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. 🗓 ولادت 🌺 برخی از تاریخ نگارانْ زمان ولادت ایشان را در حدود پنج سال پس از هجرت تخمین میزنند. 📝 تاریخ گواهی میدهد که پدران و داییان حضرت ام البنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بوده و از آنها به هنگام نبرد، دلیرمردی های فراوانی نقل شده است که در عین شجاعت، بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده اند، آنچنان که حاکمان زمانْ در برابرشان سر تسلیم فرود می آوردند. عقیل (نسبْ شناس بزرگ عرب و برادر حضرت علی (علیه السلام)) به امیرالمؤمنین (علیه السلام) گفت: در میان عرب از پدرانش شجاعتر و قهرمانتر یافت نمی شود. 🔹 انتخاب ام البنین برای همسری حضرت علی علیهما السلام 👈 بعد از شهادت 🌷 حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام، علی بن ابیطالب علیه السلام برادرش عقیل را (که آشنا به علم نسب شناسی عرب بود) فراخواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد. عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بیمانند بودند، و حضرت علی علیه السلام نیز این انتخاب را پسندید. 🔹 خواستگاری از ام البنین علیهاالسلام 👈 بعد از این که عقیل شجره نامه های اَعراب را بررسی و ام البنین را انتخاب کرد، حضرت علی علیه السلام، او را نزد پدر ام البنین فرستاد. پدر خشنود از این وصلت مبارک، موضوع را با دخترش در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخار، پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین ایشان و مولای متقیان علی بن ابیطالب علیه السلام برقرار شد. 🔹 اولین روز زندگی مشترک 👈 روز اولی که ام البنین علیهاالسلام پا در خانه حضرت علی علیه السلام گذاشت، حسن و حسین علیهماالسلام مریض و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آنکه وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و همچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت. ❤️ محبت بی دریغ ام البنین (س) 👈 ام البنین بر آن بود که در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال افتاد. فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می دیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس می کردند. ام البنین علیهاالسلام، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه وآله را بر فرزندان خود مقدّم میداشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان میکرد و آن را فریضه ای دینی میشمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است. ♦️ فرزندان ام البنین علیهاالسلام 👈 ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیه السلام، چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، او را ام البنین، یعنی مادر پسران میخواندند. نام فرزندان ایشان به ترتیب سن عبارت است از: ۱- قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام، ۲- عبدالله، ۳- جعفر و ۴- عثمان. فرزندان ام البنین همگی در کربلا به فیض شهادت 🌷 رسیدند و نسل ام البنین از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل علیه السلام ادامه یافت. 🔹 مادر چهار شهید 🌹 👈 با شهادت🌷 چهار فرزند ام البنین علیها السلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و در کنار همسر شهیدبودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد. ◾️ رحلت یا شهادت🌷 حضرت ام البنین سلام الله علیها 👈 بانوانى كه از كربلا به مدينه مراجعت كردند، در خانه ام البنين عليها السلام عزادارى مى كردند. آن حضرت اگر چه در كربلا نبود ولى از ناله و گريه قرار نداشت و همه روزه به بقيع مى رفت مرثیه سرایی میکرد. 👈 حضرت ام البنین سلام الله علیها با فصاحت و بلاغتی که داشت در مقام افشاگری از ظلم و تعدی بنی امیه برآمد و با اشعار جانسوز و بلیغ و عزاداری های مستمر مردم را متوجه ظلم و بی لیاقتی حکام وقت می نمود لذا آن بانو را با عسل زهرآگین مسموم و به شهادت 🌷 رساندند چنانکه مورخ نامی حاج شیخ علی فلسفی در کتاب زنان نابغه و جناب عبدالعظیم بحرانی در کتاب ام البنین نگاشته اند که بنی امیه همسر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، ام البنین سلام الله علیها را مسموم و به قتل 🌷 رساندند. 👈 بنابراین، حضرت ام البنين عليها السلام، همسر اميرالمؤمنين عليه السلام و مادر حضرت عباس قمر بنى هاشم عليه السلام در سال ۶۴ ه.ق. به شهادت🌷 رسیدند. 📚 منابع مفید و اطلاعات تکمیلی 👇 📚 ام البنين عليها السلام سيده نساء العرب، ص ۸۴ 📚 رياحين الشريعه، ج ۳، ص ۲۹۴. 📚وقایع الشیعه، ص ۸۵، وقایع سیزدهم جمادی الثانی. 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
✅ سرباز وظیفه، شهید 🌷 #سید_شریف_افضلی بروجنی فرزند مرحوم حاج سید منصور 🗓 ولادت 🌺 ۴ آبان ۱۳۴۵ 👈 جمع
✅ خلاصه شهید🌷 بروجنی 👇 سید شریف در تاریخ ۴ آبان سال ۱۳۴۵ در خانواده‌ای مذهبی از سادات جلیل‌القدر شهر بروجن، در شهرستان ایذه به دنیا آمد. پدرش مرحوم سیّد منصور فرزند مرحوم حجت الاسلام سید هدایت الله، روحانی زاده و متولد بروجن بود که در دوران جوانی همراه با پدر گرامی و مادر مکرمه (مرحومه سیده جمیله حسینی) به ایذه مهاجرت نموده بودند. سیّد شریف تحصیلاتش را تا پایان دوره راهنمایی ادامه داد ولی به‌دلیل وضعیّت اقتصادی خانواده و محیط خفقان‌آور دوران طاغوتی، ترک تحصیل کرد. این موضوع مصادف با زمانی بود که نهضت حضرت امام خمینی (رضوان‌الله تعالی علیه) 🌺 به اوج رسیده بود. لذا ایشان همراه با امت شهیدپرور 🌷 فعّالیّت‌های خود را علیه رژیم مزدور ستم‌شاهی آغاز کرد. با آغاز تحمیلی، سیّد شریف با این که سن کمی داشت اما شور و اشتیاق شدیدی نسبت به داشت و هر روز این علاقه بیش‌تر می‌شد. لذا در سال ۱۳۶۳ به خدمت سربازی اعزام و در جمع رزمندگان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 در جبهه‌های حق علیه باطل قرار گرفت. ایشان علاقه زیادی به شهادت 🌷 داشت. همیشه دوست داشت که به عشق کربلارفتن به جبهه برود و به همین خاطر بود که خیلی کم به خانه می‌آمد و کم تقاضای مرخصی می‌کرد. از خصوصیّات این شهید 🌷 بزرگوار این بود که بسیار خوش‌رو و مهربان بود و به پدر، مادر، خواهران و برادر خود احترام زیادی می‌گذاشت و گرچه خود نتوانست به تحصیل ادامه دهد ولی همیشه به خواهران و برادر خود تأکید می‌کرد که درس بخوانند تا برای جامعه مفید باشند و جامعه به بیگانگان نیازمند نباشد. 🍃🌷🍃 📝 خاطره‌ای از شهید 🌷 سید شریف افضلی بروجنی در جبهه‌های دفاع مقدّس: «ایشان یک بار در جبهه ترکش خورده بود و خودش حاضر به گفتن این موضوع نبود تا زمانی که بهبودی یافت و به مرخصی آمد. مادرش بازویش را دید که کبود است، علت را پرسید. باز می‌خواست انکار کند، اما دیگر نمی‌توانست و گفت که: من در اثر اصابت ترکش، ۱۵ روز در بیمارستان اصفهان بستری  بودم.» این گونه بود که معلوم شد ایشان چقدر فداکار و باشهامت است و نسبت به جهاد در راه خدا هیچ بیمی نداشت. سرانجام این رزمنده شجاع، در تاریخ ۲۶ آذر ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی کوشک بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت 🌷 نایل آمد و روح آسمانی‌اش به ملکوت اعلی پیوست. پیکر مطهرش در گلزار شهدای 🌷 اکبرآباد شهرستان ایذه به خاک سپرده شد، تا زیارتگاه عاشقان این مرز و بوم باشد. 🍃🌷🍃 📝 خاطره‌ای از خاکسپاری مادر شهید 🌷: مادر شهید 🌷 وصیّت کرده بود که او را پایین مزار فرزند شهیدش به خاک بسپارند. در سال ۱۳۸۲ یعنی حدود ۱۷ سال پس از شهادت 🌷 فرزندش، مادر به رحمت خدا پیوست. طبق وصیّت، قبر ایشان را در پایین مزار شهید 🌷 گذاشتند. در زمان کندن مزار با توجه به کمبود مکان، مجبور شدند برای تکمیل قبر مادر، کمی به سمت پایین مزار شهید 🌷 پیش بروند. در همین حال بود که پایین مزار شهید 🌷 فرو ریخت و پاهای شهید 🌷 تا ساق مشخص شدند. به گفته شاهدان، مانند این بود که شهید 🌷 را همین حالا دفن نموده باشند، زیرا پاهایش هنوز سالم بودند و رایحه خوش‌بویی از مزار ایشان بیرون می‌آمد که همه را حیرت‌زده کرد. همه افراد حاضر که این صحنه را دیدند، دور مزار شهید 🌷 به گریه، زاری و فرستادن صلوات پرداختند. 🍃 روحش شاد، یادش گرامی و راهش پررهرو باد.🌷 http://shohada-izeh.blog.ir/post http://ajashohada.ir/Home/MartyrDescriptive/1703/1/زندگینامه-شهید-شریف-افضلی 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .
یادواره شهدا
#اطلاع_نگاشت #اینفوگرافی 🗓 روز تجلیل از مهندس شهید 🌷 #محمدجواد_تندگویان وزیر نفت جمهوری اسلامی ایرا
✅ مدیر متعهد و متخصص، مهندس شهید 🌷 محمدجواد تندگویان فرزند مشهدی جعفر 🗓 ولادت 🌺 ۲۶ خرداد ۱۳۲۹ (تهران، محله خانی آباد) 👈 گذراندن دوره دبستان تا سال ۱۳۴۱ 👈 فراگیری تعلیمات قرآن و مفاهیم دینی از پدر و شرکت در مسجد بینایی و هیئت‌های مذهبی 👈 دوران دبیرستان در مدرسه جعفری اسلامی 👈 آشنایی با اندیشه‌های حضرت امام خمینی 🌺 و تحت تأثیر قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ 👈 دیپلم در سال ۱۳۴۶ 👈 دانشجوی دوره کارشناسی مهندسی پالایش در دانشکده نفت آبادان در سال ۱۳۴۷ 👈 از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشجویان 👈 از مبارزان سیاسی در دوران ستمشاهی پهلوی 👈 دانش آموخته مهندسی پالایش در سال ۱۳۵۱ 👈 خدمت سربازی در پالایشگاه تهران، آبادان و پشتیبانی منطقه ۲ شیراز 👈 ازدواج در شهریور ۱۳۵۲ 👈 دارای ۴ فرزند 👈 دستگیری توسط ساواک در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۲ به علت توزیع اطلاعیه های حضرت امام 🌺 👈 آزادی از زندان در آبان ۱۳۵۳ 👈 اشتغال در شرکت بوتان‌گاز 👈 مدیر تولید شرکت پارس توشیبا (پارس خزر) در سال های ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ 👈 گذارندن مقطع کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی در مدرسه عالی مدیریت تحت نظارت دانشگاه هاروارد تا سال ۱۳۵۷ 👈 مدیر شرکت پارس خزر تا آذر ۱۳۵۸ 👈 نماینده قائم‌مقام وزیر نفت در آبادان و تأسیسات نفتی جنوب کشور + عضو اصلی کمیسیون پاکسازی در اداره نفت آبادان 👈 سرپرست شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب از تیر ۱۳۵۹ 👈 وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 در دولت شهید🌷 از ۳ مهر ۱۳۵۹ 🗓 تاریخ اسارت ۹ آبان ۱۳۵۹ 📌 خوزستان، جاده آبادان-ماهشهر 🗓 تاریخ شهادت 🌷 نامعلوم (احتمالاً سال ۱۳۶۸) (زیر شکنجه در زندان های مخفی عراق) 🗓 شناسایی، طواف کربلای معلا، انتقال پیکر مطهر به کشور، تشییع و خاکسپاری از ۲۵ تا ۲۹ آذر ۱۳۷۰ 👈 بیش از ۱۱ سال اسیر و 🗓 تشییع باشکوه پیکر مطهر در تهران ۲۷ آذر ۱۳۷۰ 📍 مزار تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها)، مرقد مطهر شهدای هفتم تیر، در جوار مزار شهیدان رجایی و باهنر 🌷🌷 📚 ، و اطلاعات تکمیلی 👇 https://article.tebyan.net/Article/AmpShow/24240 http://navideshahed.com/fa/news/385341/روايتي-داستاني-از-ماجراي-اسارت-شهيد-محمدجواد-تندگويان www.asemooni.com/star/martyr/mohammadjavad-tondguyan http://navideshahed.com/fa/news/416873/ www.mefda.ir/news/41370/ www.shabestan.ir/detail/News/749290 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .