#خاطرات_شهید
🔹گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم. چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود. کنجکاو شدم، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقامهدی است.
🔸آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت....ادامه دادم : قا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا.جارو رو بدین من، آخه چرا شما؟؟؟؟
🔹خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون اقامهدی رو کشیدم : زن رفتگرمحله، مریض شده بود..
بهش مرخصی نمیدادن میگفتن اگه توبری نفرجایگزین نداریم.
🔸رفته بود پیش شهردار و اقامهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش...
اشک تو چشام جمع شد هرچی اصرار کردم اقامهدی جارو رو به من، نداد.
🔹خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا کسی متوجه نشه. رفتگر آن روز ما، شهید مهدی باکری #شهردار_ارومیه بود...
📎فرماندهٔ دلاورلشگر ۳۱ عاشورا
#سردارجاویدالاثر
#شهید_مهدی_باکری🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۳۳/۱/۳۰ میاندوآب ، آذربایجانغربی
●شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ جزیرهٔ مجنون ، عملیات بدر
📌 #مهارت_انتخابات_1400 #نشستهای_بصیرتی_
#روشنگری_
#غدیر #ثامن_کانال_غدیر
✅@shohadabadr
#خاطرات_شهید
▫️من در مقطعی این توفیق و لیاقت را پیدا کردم که در جنگ با داعش در عراق، همرزم شهید هادی طارمی باشم. آنجا هادی را که دیدم، پرسیدم: از حاج قاسم چه خبر؟ گفت: "الحمدلله سالم و سلامت است."
▫️آن روز توانستم به دستبوسی سردار بروم. به هادی گفتم: حاج قاسم اجازه میده باهاش عکس بگیرم؟ گفت: "حاج قاسم بزرگتر از این حرفهاست. عکس که چیزی نیست. حتی اجازه میده باهاش غذا بخوری."
▫️هادی مرا پیش سردار برد و بهعنوان یک مدافع حرم هممحلهای به ایشان معرفی کرد و حاج قاسم هم خوشحال شد. آن روز بیش از هر چیزی، به این افتخار کردم که یکی از بچههای شادآباد، محافظ سردار سلیمانی است. شاید باورتان نشود، آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشستم و از دست خودش لقمه گرفتم.»
▫️«هادی میگفت: من هر روز از دست حاج قاسم، لقمه متبرک میگیرم. این بهجای خود اما نکته مهم، صمیمیت سردار با نیروهایش بود. سردار حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش میگذاشت.
✍به روایت همرزم شهید
📎محافظ رشید حاج قاسم سلیمانی
#شهید_هادی_طارمی🌷
🔰 #خاطرات_شهید | #سنگر_خاطره
📍صلیاللهعلیکیاصاحبالزمان...
🔻کنارش ایستاده بودم، شنیدم که میگفت:
[صلیاللهعلیکیاصاحبالزمان]
بهش گفتم: چرا الان به امام زمان سلام دادی..؟! گفت: شاید این وزشِ باد و نسیم
سلام منو به امام ِزمان برساند!
🌷شهید ابومهدی المهندس🌷