eitaa logo
🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
884 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
6.1هزار ویدیو
17 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin کانال همراه باشهدا تا آسمان @shohadabarahin_amar آیدی مدیران @Sotoudeh2 @Janemanoseyedali
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید چطور پولِ اسرائیلی‌ها خرج محبوبیت حماس شد... ولی در رسانه هایشان طوری از پیروزیهای خود می‌گویند که ذلت شان را مدفون کنند. 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷 سال‌ها برای ما داستان‌های حماسی و اساطیری همچو مختارنامه و شاهنامه و افسانه‌هایی از سام ، زال ،آرش ، رستم ،کاوه و مختار و هزاران دلاور و قهرمان دیگر را خواندند که بیش از صدها سال با ما فاصله داشتند حال ما چه خوشبختیم که از قهرمانانی برای فرزندانمان سخن می‌گوییم که در زمانشان زیسته‌ایم. 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌷یه دقیقه حال خوب ناب حال دلتون شهدایی 🤲الهی انظر الینا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز اول وقت همچون قنوت عاشقانه شهدا 🌷🌷🌷 هرآنچه از خدا می‌خواهید با واسطه از شهدا ؛ در نماز اول وقت طلب کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷حزب الله از شهادت «شیخ هاشم صفی الدین» رئیس شورای اجرایی حزب الله خبر داد. با نهایت اندوه، امت شهدا و مجاهدان، امت مقاومت و پیروزی را به شهادت فرمانده بزرگ و مجاهد عالی‌قدر، رئیس شورای اجرایی حزب‌الله، حضرت علامه سید هاشم صفی‌الدین (رضوان‌الله‌علیه) خبر می‌دهیم. او همراه با جمعی از بهترین یارانش، در حمله‌ای جنایت‌کارانه و تجاوزگرانه از سوی صهیونیست‌ها، با آرامش و رضایت، صبر و اخلاص به سوی پروردگارش شتافت. 🥀🥀سید هاشم به برادرش، شهید گرانقدر ما، حضرت سید حسن نصرالله، پیوست. او همچون ابوالفضل العباس (علیه‌السلام) برای امام حسین (علیه‌السلام) بود؛ برادر، پشتیبان، حامل پرچم، مورد اعتماد و یار وفادار در سختی‌ها. او همانند یاران بدر، در راه دین خدا گام برداشت؛ مردی باتقوا، صالح، مدبر، مدیر و فرمانده‌ای بزرگ که به مقام شهادت نائل شد. 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
🌷🌷شهید سیدهاشم صفی الدین و شهید حاج علی کرکي 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌷شهید راه قدس شهید سیدهاشم صفی‌الدین: این شهدای عزیز در این راه در راه فلسطین و قدس ،در راه آزادی در راه تقویت توان و نیروی مقاومت در لبنان و در تمام منطقه اینها شهدای عزیزی هستند که نزد پرردگار هستند. 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
🌷🌷سید صفی‌الدین و سید نصرالله در یک قاب در سفر به ایران... 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 | رهبر انقلاب، ظهر امروز: اگر امثال شهید سنوار پیدا نمی‌شدند که تا لحظه‌ی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند یک جور دیگر است. 🌷🌷اگر بزرگانی مثل شهید سیدحسن نصرالله پیدا نمی‌شدند که جهاد و عقل و شجاعت و فداکاری و از خودگذشتگی را با هم مخلوط کنند و به میدان بیاورند، حرکت یک جور بود، حالا که پیدا شدند، حرکت یک جور دیگر است. ۱۴۰۳/۸/۲ 💻 Farsi.Khamenei.ir
▪️🥀🥀بعد از ترور فیزیکی باز هم ترور شخصیتی یحیی سنوار توسط اسرائیل و پادوهای آن تمومی ندارد در روزهای گذشته بعد از شهادت شهید یحیی سنوار موج تخریب این چهره توسط صهیونیستها بشدت ادامه دارد. انتشار شایعاتی نظیر کشف میلیون ها دلار پول در محل اسکان شهید سنوار، استفاده از اسرا به عنوان سپر انسانی و حالا شایعه حضور او در ارتش بعث در جنگ تحمیلی علیه ایران نمونه ای از این خط تخریب است. 🌷🌷این در حالیست که شهید سنوار در سال ۱۹۸۰ ، ۱۹۸۲ ، ۱۹۸۵ ( درست در سالهای جنگ تحمیلی ) به جرم فعالیت ضد اشغالگری توسط رژیم جعلی اسرائیل بازداشت شده بود و بعد از مدتی در همان سالها به ۴ بار حبس ابد محکوم گردید. ⬅️ واقعیت این است که اسرائیل با ترس از شهید سنوار (بعنوان یک اسطوره) و تقویت روح مقاومت، چند هدف را از انتشار این شایعات دنبال می‌کند: ۱- ترور شخصیت شهید سنوار بعنوان یک اسطوره مقاومت در اذهان. ۲- تخریب جایگاه جنبش حماس در بین مردم فلسطین بویژه مردم غزه. ۳- اختلاف افکنی بین مردم ایران و اهالی غزه (در اینجا قشر خاکستری در مقابل این شایعات بیشتر آسیب پذیر است) tn.ai/3184777 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
🌷🌷🌷حزب الله از شهادت «شیخ هاشم صفی الدین» رئیس شورای اجرایی حزب الله خبر داد. با نهایت اندوه، امت ش
و شهادت نام گرفت آنکه را که خدا کشت از شدت عشق 🌷🌷 شهید صفی الدین پسرخاله شهید سید حسن نصرالله، در سال ۱۹۶۴ در جنوب لبنان در خانواده‌ای سرشناس در منطقه به دنیا آمد. او در دهه ۱۹۸۰ به همراه خویشاوند خود حسن نصرالله برای تحصیل علوم دینی راهی شهر قم شد. 🌷🌷در سال ۱۹۹۴، نصرالله، هاشم صفی‌الدین را به عنوان رئیس منطقه بیروت حزب‌الله منصوب کرد. او سپس در سال ۱۹۹۵ ریاست شورای جهاد را که مسئول فعالیت‌های نظامی حزب‌الله بود بر عهده گرفت. در سال ۱۹۹۸، صفی‌الدین به عنوان مسئول شورای اجرایی ارتقا یافت. پسر سید هاشم، رضا صفی‌الدین داماد سردار شهید قاسم سلیمانی است. برادر او عبدالله صفی‌الدین نیز نماینده حزب‌الله در ایران است. 🌷هاشم صفی‌الدین در دوره تحصیل در قم از تفکر سیاسی پیرامون نظریه ولایت فقیه که توسط امام خمینی مطرح شده بود، تأثیر پذیرفت. وی در یکی از کتاب‌های خود به این نظریه پرداخته است. نام و یاد این سید مقاومت و همه شهدای راه قدس گرامیباد .
تصویرسازی شهیده معصومه کرباسی 🍃🌹🍃 رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای مدظله العالی: "زنان شهید در تغییر مسیر تاریخ اسلام و کشور، نقشی شایسته ایفا کردند و سر بلند به محضر خدای متعال رفتند." 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه فرماندهان شورای نظامی جهادی حزب الله در راه قدس به شهادت رسیدند🖤💔 فی امان الله یا انصار الحسین علیه السلام‌ 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
رمان #سپر_سرخ قسمت 1⃣4⃣ ▫️در مسیر، نورالهدی با هیجان از حملات محور مقاومت می‌گفت و ترجیع‌بند
📕رمان قسمت 2⃣4⃣ ▫️نگاهش هنوز دنبال پیکر بی‌جان مادرش بود و حالا انگار فقط پناهی امن می‌خواست که خودش را میان دستانم پنهان کرد و ناله‌اش به هق‌هق گریه بلند شد. ▪️همانجا پای درخت روی زمین نشسته بودم و او در آغوش من تمام ترس و وحشتش را زار می‌زد. ▫️با هر نفسی که مضطرب می‌کشید، نوازشش می‌کردم بلکه لرزش بدنش کمتر شود و با زبان عراقی زیر گوشش آهسته می‌خواندم که صدای انفجاری دیگر قلبم را از جا کَند و بی‌اختیار جیغ زدم. ▪️نورالهدی سرگردان به اطراف می‌چرخید و معلوم نبود انفجار دوم کجا رخ داده که دوباره صدای جیغ و فریاد فضا را پُر کرده و این کودک طوری ترسیده بود که تمام تن و بدنش به شدت تکان می‌خورد. ▫️انگار می‌خواست از اینهمه وحشت فرار کند که مدام خودش را بیشتر به من می‌چسباند و میان گریه فقط مادرش را می‌خواست. ▪️اورژانس و نیروهای امنیتی همه‌جا بودند و می‌ترسیدم انفجار بعدی همینجا رخ دهد و این طفل معصوم در آغوشم پرپر شود که قلبم بدتر از بدن او به لرزه افتاده بود. ▫️نورالهدی خودش را بالای سرم رساند و با نگرانی پرسید: «بچه سالمه؟» ▪️با اشاره چشمانم، نگاه نورالهدی را تا بدن خونیِ زن جوان کشیدم و زیر لب زمزمه کردم: «مادرش جلو چشمش شهید شده، خیلی ترسیده!» ▫️روی چشمان نورالهدی را پرده‌ای از اشک گرفت و می‌خواست برای این دختر مظلوم مادری کند که دستش را پیش آورد تا بچه را از من بگیرد و او انگار فقط آغوش مرا امن می‌دانست که با دستان کوچکش به چادرم چنگ زد و از وحشت اینکه بخواهد از من جدا شود، جیغ کشید. ▪️چشمان درشتش از اشک پُر شده بود و لب‌هایش هنوز از ترس می‌لرزید، موهای حالت‌دار و مشکی‌اش به هم ریخته بود و من همین موهای آشفته را نوازش می‌کردم تا آرامش بگیرد و او یک نفس گریه می‌کرد. ▫️نیروهای امنیتی تلاش می‌کردند کسی نزدیک نشود، نورالهدی سعی می‌کرد دست و پا شکسته برایشان توضیح دهد ما پرستار هستیم و آن‌ها فقط می‌خواستند خیابان را از جمعیت تخلیه کنند مبادا انفجار دیگری دوباره از مردم قربانی بگیرد. ▪️غربت عجیبی آسمان را گرفته بود؛ صدای نالۀ مجروحین و ضجۀ کسانی که پیکر عزیزان‌شان پیش چشمان‌شان شرحه‌شرحه شده بود، روضه‌ای مجسم شده و انگار هنوز انتقام دشمن از سیدالشهدای جبهه مقاومت ادامه داشت که حالا زائران مزارش را به خاک و خون کشیده بودند. ▫️نورالهدی مستأصل بالای سرم ایستاده بود و هیچ‌کدام نمی‌دانستیم با این کودکی که می‌ترسد از آغوش من تکان بخورد چه کنیم؛ آمبولانس‌ها برای جمع‌آوری شهدا صف کشیده و من تلاش می‌کردم چشمانش را با بازوانم بپوشانم تا نبیند مادرش را می‌برند. ▪️نورالهدی از دیدن اینهمه مصیبت طاقتش تمام شده بود که با صدای بلند گریه می‌کرد و اشک من به هوای دل کوچک کودکی که سرش روی قلبم بود، بی‌صدا از چشمانم می‌چکید. ▫️مأموری رو به ما نهیب زد تا زودتر از اینجا برویم و من نمی‌دانستم او را بدون مادرش کجا ببرم که فریادی مردانه در گوشم شکست: «زینب! زینب!» ▪️مردی طول خیابان را به سرعت می‌دوید و نورالهدی با امیدواری حدس زد: «شاید دنبال این بچه می‌گرده!» و بلافاصله مقابل ما خم شد و رو به دخترک پرسید: «اسمت زینبه؟» ▫️طفلک عربی متوجه نمی‌شد که همچنان مظلومانه گریه می‌کرد و ترسید نورالهدی می‌خواهد از من جدایش کند که وحشتزده به چادر و شالم چنگ زد. ▪️نورالهدی امیدوار بود پدرش همین مرد باشد که به سمت خیابان دوید و رو به او صدایش را بلند کرد: «زینب اینجاست!» و انگار حدسش درست بود که قدم‌های مرد جوان سست شد و مردد به سمت ما چرخید. ▫️یک لحظه آرزو کردم از اقوامش باشد و نمی‌دانستم اگر آن مرد پدر این دختر باشد، از سرنوشت همسرش چه بگویم که تپش‌های قلبم تندتر شد و همزمان دیدم با بی‌قراری به سمت ما می‌دود. ▪️به فارسی فریاد می‌زد اما از نام زینب که میان حرف‌هایش تکرار می‌کرد و هیجانی که به جان جملاتش افتاده بود، مطمئن شدم پدر همین دختر است. ▫️به زحمت از جا بلند شدم تا دخترش را به او بسپارم و درست مقابلم رسیده بود که از دیدن چشمانش، نگاهم از نفس افتاد. ▪️به‌قدری حیران همسر و فرزندش دویده بود که در سرمای زمستان، پیشانی بلندش خیس عرق شده و نفس‌نفس می‌زد. ▫️دخترش در آغوش من از ترس می‌لرزید و ردّ خون همسرش هنوز روی زمین بود و حالا نه فقط قلبم که حتی قطرات خون در رگ‌هایم از دیدن او در این واویلا، می‌تپید. ▪️می‌دید فرزندش سالم است اما حجم خونی که روی زمین ریخته و مادری که دیگر کنار کودکش نبود، جانش را به لب آورده بود که رنگ از صورتش پرید و لب‌هایش سفید شد. ▪️جرأت نمی‌کرد چیزی بپرسد، با چشمانش التماسم می‌کرد تا حرفی بزنم و من از درد نهفته در این دیدار دوباره، نفسم به شماره افتاده بود.. 📖 ادامه دارد... ✍️ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد
🌿برگی‌از‌خاطرات‌ شهدا 🌷🌷حسین میگفت: فرمانده باید خونسرد باشد تا بتواند خوب فکر کند و نیروهایش را در بدترین شرایط جمع و جور کند. فرمانده که در میدان آرام باشد، نیروهاش هم راحت‌تــر می‌جنگند. 🥀مرتضی می گفت: «به کوچه‌های مدینه نمی‌روم جز با لباس جهاد. من آنجایی که پهلوی حضرت زهرا سلام الله علیها را شکستند وارد نمی‌شوم به جز با لباس جهاد و انتقام.» گفتم: «چطور می‌خواهی با لباس جهاد بروی؟» گفت: «وقتی آقا امام زمان(عج الله) آمد و رفتم می‌بینی.» ‏به قول شهید حسن باقری : "ما با هم رفیق شدیم تا همدیگر رو بسازیم.." و خوش به حال اونایی که با شهدا رفیق شدند.. همون ها که اول خودشونو ساختن ، بعد هم دست یکی دیگه رو گرفتن تا بسازن و ساخته بشن برای ظهور..! 🌘🍁عاقبتتون ختم با شهدا 🍁🌘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا