eitaa logo
🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
925 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
17 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin کانال همراه باشهدا تا آسمان @shohadabarahin_amar آیدی مدیران @Sotoudeh2 @Janemanoseyedali
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌴«کسی که قلب‌ها را خلق کرده است، همان است که آن‌ها را زنده می‌کند؛ و کسی که قلب‌ها را زنده می‌کند صاحب العصر و الزمان است که خدا فرجش را تعجیل نماید...» قسمتی از سخنرانی شهید دربارهٔ سرود «سلام یا مهدی» (ترجمهٔ عربی سرود سلام فرمانده) 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک دقیقه آرامش❤️ را در دعاهای پدر در حق فرزندان و کشور گوش بدهیم... اللهم الحقنا بالصالحین ...🤲 اللهم احفظ لنا سیدنا و نور عیننا و قلبنا قائدنا امامناالخامنه ای 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
تصویر کمتر دیده شده از مقام معظم رهبری، سردار قاآنی و ادواردو انیلی ۲۴ آبان سالگرد شهادت مظلومانه دکتر "ادواردو (مهدی) آنیلی" به دست شبکه ترور صهیونیسم جهانی بود کسی که مالکیت کارخانجات بزرگ لامبورگینی، فراری، فیات ومالکیت باشگاه یوونتوس و.. را با محبت اهل بیت(ع) عوض کرد... روحش شاد و یادش گرامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷وقتي جنازه ي علي را براي طواف به دور ضريح امام رضا(ع) برديم هنگام طواف هر چه به خدّام گفتیم وصیت کرده که: – «وقتی پیکرم را برای طواف به حرم می‌برند مدت بیشتری پای ضریح نگه دارند.» آنها قبول نکردند؛ به تابوت چهل شهیدی که کنار ضریح قرار داده بودند اشاره کردند و جواب دادند:«مگر جمعیت زائران را نمی‌بینید؟حرم شلوغه و پیکر شهید شما هم مانند بقیه شهدا وارد حرم می‌شه و همراه بقیه خارج می‌شه.» 🌷خداّم متوجه شدند كه از تابوت خون مي چكد. به همين خاطر گفتند: جنازه را در كنار ضريح روي زمين بگذاريد تا پلاستيكي بياوريم و دور تابوت بپيچيم. چون امكان دارد خون در بين راه روي زمين بريزد و همه جا را نجس كند. 🌷تقريباً نيم ساعتي طول كشيد تا پلاستيك آوردند. اما موقعي كه مي خواستند پلاستيك دور تابوت بپيچند ديگر اثري از خون نبود. خلاصه چند روزي از خاك سپاري محمد علي گذشت كه وصيت نامه اش را پيدا كرديم، او وصيت كرده بود وقتي جنازه اش را براي طواف به حرم امام رضا (ع) برديم. چند دقيقه اي تابوتش را در كنار ضريح بگذاريم. به لطف و قدرت خدا همانطور شد كه وصيت كرده بود. به روایت خواهربزرگوارشهید جانشین گردان یدالله لشگر۵نصر 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۳ مشهد ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۳ شلمچه ، عملیات کربلای ۵ 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌷شهیدی که از پیکرش برای خانواده فقط یک کیلو خاکستر بجا ماند .😔 حتما تا انتها ببینید . من نمی‌گویم سمندر باش یا پروانه باش چون به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 پیدا شدن دست نوشته دستور آیت‌الله خامنه‌ای برای آغاز عملیات سوسنگرد پس از حدود سه دهه 🗓۲۶آبان، سالروز آزادسازی سوسنگرد 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🥀رزم یحیی سنوارها در غزه ادامه دارد.. مقاومت میماند و بارورتر از همیشه ریشه اش در اقصی نقاط منطقه و در دل ده‌ها آزادمرد جوانه هایی پویا می‌زند. 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️🥀«هر وقت در سختی‌های جنگ، فشارها بر ما حادث می‌شد و هیچ‌کاری از ما بر نمی‌آمد، پناهگاهی جز زهرا نداشتیم. در کربلای‌پنج در آن غروبی که مضطر بودیم، سرمان را بر دژ گذاشتیم و عاجزانه او را صدا کردیم....» (س) 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
نماهنگ مادر غمخوار. حاج مهدی رسولی_۲۰۲۳_۱۱_۲۶_۱۴_۴۰_۰۷_۸۵۳.mp3
3.98M
▪️نماهنگ مادر غمخوار نفسش حیدر ... 🎙حاج مهدی رسولی 🍂...دلم از این میسوزه تو مدینه یکی نمیگه چی غصه ای داری ؟! تو که شب تا سحر واسه مردم تو دعاهات هیچی کم نمیزاری جوری فتنه شده که تو حتی میون خوبام یاری نداری ... @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
🌷🌷‏سال ۱۴۰۱ در همین روز یعنی ۲۶ آبان حسین زینال‌زاده و دانیال رضازاده  در مشهد به شهادت رسیدند. دوس
🌷شهید دانیال رضازاده و شهید حسین زینال زاده🌷 از بسیجیان ناحیه ۳ ابوذر، عصر روز پنج‌شنبه در جریان اغتشاشات در خیابان حر عاملی مشهد با ضربات چاقو به شهادت رسیدند. شهید رضازاده سال گذشته بر سر سفره عقد نشست و خطبه عقدش نیز در حرم امام رضا علیه السلام خوانده شد. او در حادثه سیل لرستان در جریان خدمت جهادی به مردم به‌عنوان جهادگر نمونه شناخته‌شده بود و در موارد دیگری از جمله خدمت به مردم زلزله‌زده نیز حضور داشته است. مادر شهید رضازاده در برنامه بدون تعارف گفته، دانیال از کلاس چهارم یا پنج ابتدایی در پایگاه بسیج حضور داشت و واقعاً یک بسیجی مخلص بود و در اردو‌های جهادی و راهیان نور بسیار فعالیت می‌کرد و می‌گفت که دوست دارم جانم را در این راه فدا کنم. وی افزود: وقتی به او می‌گفتم که تو یک فرزند بیشتر نیستی و اگر می‌شود کمتر به مأموریت برو، می‌گفت آن‌قدر نگو یک‌دانه هستی، من باید بروم، مادر‌های دیگری هم هستند که یک فرزند دارند؛ اگر من نروم، چه‌کسی باید از شما‌ها دفاع کند، چه کسی مواظب شما‌ها باشد، شما‌ها ناموس ما هستید. وی با بیان این‌که «دانیال» خیلی عاشق شهادت بود و این عاشقی او خیلی برای من ارزش داشت، تأکید کرد: او همیشه می‌گفت که برای شهادت من دعا کن و من می‌گفتم که «یا امام حسین (ع)، دانیال من خیلی سختی کشیده است، او را به آرزویش برسان!». واقعا برای شهادت او دعا کردم. من اگر فرزند دیگر هم داشتم، باز هم آن‌ها را در راه رهبرم و به عشق رهبرم فدا می‌کردم. وی به بیان حادثه شهادت فرزند خود پرداخت و گفت: به وقتی یک‌روز دانیال از محل کار خود بازمی‌گشت، انگار در یکی از خیابان‌ها شلوغ شده بود؛ لذا به مغازه‌داران می‌گویند که کرکره‌های مغازه خود را پایین بکشید تا آسیبی به شما وارد نشود؛ اما آشوبگران ابتدا دوست او «حسین زینال‌زاده» را به شهادت می‌رسانند و وقتی دانیال می‌رود تا به دوست خود کمک کند، با چاقو او را هم به شهادت می‌رسانند. همسر شهید دانیال نیز در این گفت‌وگوی کوتاه، اظهار داشت: دانیال به من می‌گفت که من یک خواسته‌ای از شما دارم؛ خواسته من این است که وقتی دارند خطبه عقدمان را می‌خوانند؛ چون در آن موقع دعا خیلی مستجاب می‌شود، برای شهادت من دعا کنید. وی تأکید کرد: من خیلی دوست داشتم که دانیال به آرزوی خود برسد و مطمئن هستم که جای او خیلی خوب است؛ برای همین دوست ندارم آن‌هایی که از این اتفاقات خوشحال می‌شوند و فکر می‌کنند که ما از فدا کردند جوانان خود می‌ترسیم، ناآرامی من را ببینند و خوشحال شوند. یک مانده به سالگرد عقد دانیال و همسرش است و خانواده در حال تدارک یک هدیه ویژه بوده اند که آن‌ها را به سفر بفرستند، اما او به شهادت رسید و خانواده اش را دغدار کرد. دانیال رضازاده و حسین زینال زاده بسیجیانی بودند که اخیراً در مشهد توسط آشوبگران به شهادت رسیدند. آنها از دوران کودکی با همدیگر دوستو رفیق بودند🌷🌷 این دو ۲ روز قبل از این‌که به شهادت برسند، با همدیگر در خیابانی که منتهی به حرم مطهر حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) می‌شود، یک عکس یادگاری گرفتند، با این نیت که این عکس، عکس شهادت آن‌ها باشد و عاقبت نیز تقدیر این‌گونه رقم خورد و تنها ۲ روز بعد، هردوی آن‌ها به آرزوی خود رسیدند.🥀💔😔 🕊 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم درد ناک از همسر شهید دانیال رضازاده شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم. 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
🥀🥀متولد ۱۳۶۳ بود، که بیست و هفتم آبان ماه سال ۱۳۹۸ در ناآرامی‌های منطقه ملارد برای ایجاد امنیت در محل اغتشاش و گفت‌وگو با معترضان و آرام کردن آنها در این منطقه حاضر شده بود که توسط اشرار به شهادت رسید.  🌷🌷گزیده ای از وصیت‌نامه شهید در خط ولایت و پشتیبان ولایت باشید که چراغ راه است. نگذارید که دشمن چه از راه جنگ سخت و چه از راه جنگ نرم، دین و کشورتان را از شما بگیرند. توکلتان به خدا و ائمه اطهار(ع) باشد. 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
💥رمان #سپر_سرخ💥 قسمت 3⃣6⃣ ▫️نمی‌خواستم به هیچ‌کدام از پیام‌هایش جوابی بدهم، نمی‌توانستم تلفنم
📕رمان 🌿🌿قسمت 4⃣6⃣ ▫️به سمتش چرخیدم و در مقابل عشق پاشیده در چشمانش دلم از دست رفت؛ سد صبوری‌ام شکست و تصمیم گرفتم همان لحظه همه چیز را برایش بگویم که در برابر غزل پُر احساس نگاهش، دوباره قافیه را باختم. ▪️یک دستش روی بازویم مانده و هدیه را میان دست دیگرش رو به صورتم گرفته بود و با نرمی لحنش نجوا کرد: «من اینو به عشق تو خریدم! نمی‌خوای ببینی سلیقه‌ام چطوره؟» ▫️زینب را میان اتاق نشیمن مشغول کرده بود تا با من خلوت کند؛ انگار کلماتش پشت لب‌هایش مردد مانده بود که اشاره کرد همانجا کنج آشپزخانه بنشینم، کنارم به کاشی‌ها تکیه کرد و همینکه شانه‌اش به شانه‌ام خورد، حرف دلش را زد: «من خیلی به تو بدهکارم عزیزم. می‌فهمم این روزهایی که با رفتارم اذیتت کردم، باعث شدم خاطرات تلخ گذشته بیشتر بیاد سراغت.» ▪️سپس دستش را دور شانه‌ام حلقه کرد و لحنش غرق عشق شد: «یادته بهت گفتم به محض اینکه یه ذره حالم بهتر بشه، احساس منو می‌بینی؟ دیشب که اونجوری تو بغلم از ترس می‌لرزیدی، فهمیدم چقدر اذیتت کردم! فهمیدم از وقتی وارد زندگی‌ات شدم، به خاطر کم توجهی‌های من، ترس همسر سابقت داره بیشتر عذابت میده و اینا همش تقصیر منه!» ▫️از اینهمه محبت بی‌منت و از اینکه حتی گناه نکرده را گردن می‌گرفت، زبانم بند آمد و قلب عاشق او تازه به حرف آمده بود: «برات جبران می‌کنم عزیزم! همه چیز، حتی بدرفتاری اون نامرد رو جبران می‌کنم! کاری می‌کنم بهترین لحظات زندگی‌ات رو تجربه کنی و همه خاطرات تلخ گذشته فراموشت بشه!» ▪️نگاهش به روبرو بود، همانطور که در حلقۀ دستانش بودم، سرش را به سرم تکیه داد و زیر گوشم زمزمه کرد: «مگه یادم میره برای نجات زندگی من و آرامش بچم از زندگی خودت گذشتی؟ حالا باید خیلی بی‌معرفت باشم اگه دنیا رو به پات نریزم!» ▫️از حرارت گوشۀ پیشانی‌اش روی پیشانی‌ام، حس می‌کردم تب عشقم به جانش افتاده و خبر نداشت من نه فقط برای زینب، همسری‌اش را پذیرفتم که سال‌ها پیش عشق او در دلم جوانه زده بود اما نمی‌توانستم مثل او بی‌ریا تمام احساسم را عیان کنم که فقط بستۀ هدیه را از دستش گرفتم و او دست و پای دلش را گم کرد: «این هدیه در برابر محبتی که تو به من کردی، هیچه عزیزم!» ▪️وحشت تهدیدهای عامر از دیشب مثل خوره، قلبم را آب کرده و با دلی که برایم نمانده بود به زحمت لبخندی نشانش دادم اما همین لبخند سردم کار دلش را ساخت که ناامید از به دست آوردن قلبم، دیگر حرفی نزد. ▫️آهسته بسته هدیه را گشودم و او در انتظار واکنشی فقط نگاهم می‌کرد؛ برایم یک شیشه عطر خریده بود و همین که درش را باز کردم، رایحۀ ملیح و شیرینش فضا را پُر کرد. ▪️به سمتش صورت چرخاندم تا به چند کلمه ساده هم که شده از محبتش تشکر کنم اما دیدم شبنم اشک روی چشمانش نَم زده و نمی‌خواست دلم بشکند که بلافاصله اشک‌هایش را با سرانگشتانش پاک کرد و حرف دلش را من زدم: «برای فاطمه همیشه عطر می‌خریدی؟» ▫️از اینکه نام عشقش را برده بودم، قلب چشمانش شکست، عطر خنده از صورتش پرید و نمی‌خواست دل من دوباره بلرزد که گلویش از فرو خوردن بغضش، بالا و پایین رفت و حرف را به هوایی دیگر برد: «حالا بگو خوش سلیقه هستم یا نه؟» ▪️کمی عطر به لباسم زدم و حقیقتاً عطر عجیبی بود که صادقانه اعترف کردم: «سلیقه‌ات عالیه عزیزم!» و همزمان صدای اذان مغرب خلوت‌مان را پُر کرد. ▫️از روی خوشی که نشانش داده بودم، خطوط صورتش از خنده پُر شد و مثل اینکه جانی تازه گرفته باشد، با خوش‌زبانی پیشنهاد داد: «امشب افطار با من، تو برو نماز بخون من خودم همه چی رو آماده می‌کنم!» ▪️فکر می‌کردم عاقلانه‌ترین راه این است که همه چیز را به مهدی بگویم اما او امشب تمام دلش را برای من هدیه آورده بود که می‌ترسیدم حرفی بزنم و اینهمه احساسش از دستم برود. ▫️هر چه در چنته داشت خرج کرده بود تا سفرۀ افطار چند رنگی بچیند و تا من و زینب سر سفره نشستیم، سبد نان را هم آورد و دوباره شیرین‌زبانی کرد: «دیگه سلیقۀ ما مردها همینه! مجبوری خوشت بیاد.» ▪️و ظاهراً شور انتقام ایران در دلش غوغا می‌کرد که میان خنده با کلماتش سینه سپر کرد:«حالا سلیقۀ ما مردهای ایرانی رو باید تو انتقام جمهوری اسلامی و حمله به اسرائیل ببینی که چه آشی براشون درست کردیم.» ▫️ناباورانه نگاهش کردم و پرسیدم: «واقعاً ایران می‌خواد حمله کنه؟» لقمه‌ای برای زینب پیچید و همانطور که به دستش می‌داد، با لحنی محکم گفت: «شک نکن!» ▪️اسرائیل ماه‌ها بود غزه را هر لحظه می‌کوبید و می‌ترسیدم پاسخ ایران، این سگ هار و وحشی را به جان این کشور هم بیندازد که لحنم لرزید: «خب اگه ایران بزنه، اسرائیل به ایران حمله می‌کنه.» ▫️لقمۀ بعدی را به دست من داد و با قاطعیتی مردانه تکلیف را مشخص کرد: «هیچ غلطی نمی‌تونه بکنه!»... 📖 ادامه دارد... ✍️ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد
▪️مادر نمونه یعنی حضرت‌زهرا سلام الله علیها که ۱۴ قرن بعد شهادتش ، فقط در عرض ۵۰ سال اخیر چنین فرزندانی عزیز و قوی و عالم و مقاوم از نسل او تربیت شدند که لرزه بر اندام دشمنان اهل بیت علیهم السلام انداختند و تمام آرزوهای آنان را به گور فرستادند. 🍂سعادتمند زندگی کردند و سعادتمند هم شهید شدند. این است راه و عاقبت فرزندان راستین زهرای مرضیه سلام الله علیها و روحی و ارواحنا لها الفدا... خدایا در لحظه مرگ ، چشم ما را منور به لبخند رضایت حضرت زهرا سلام الله علیها بگردان... آمین 🕊شبتون مملو آرامش به دعای حضرت مادر🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 در مسلخ عشق جز نکو را نکُشند ..🌷 "زنده نگه داشتن نام و یاد و خاطرات شهدا کمتر از شهادت نیست ..." سلام و احترام بر همسنگران شهدایی را به دوستان خود معرفی بفرمایید‌ .تا با ما و‌ شهدا در ثواب نشر وصایا،تصاویر و پیامهای شهدایی سهیم باشند .↙️↙️ @shohadabarahin_amar اَجر و عاقبتتان‌ ختم به شهادت🌷 پایان مأموریت بسیجی شهادت است ڪانال همراه باشهدا تا آسمان🕊🥀 زندگی نامه، وصیت نامه، خاطره ومطالب بسیار تاثیرگذار به همراه فیلمهای شهدایی وتصاویر وبرچسب های فوق العاده از شهدای دفاع مقدس ومدافعان حرم....↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/288358846C3478534ec2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
27.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نشانه کینه و عداوت 📖سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۲۰ 🎤استاد عبدالباسط 🔸إن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ (١٢٠) 🔹اگر نیکی به شما برسد، آنها را ناراحت می‌کند؛ و اگر حادثه ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال می‌شوند. (امّا) اگر (در برابرشان) استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، نقشه‌های (خائنانه) آنان، به شما زیانی نمی‌رساند؛ خداوند به آنچه انجام می‌دهند، احاطه دارد. (۱۲۰)