🌱 امامـ صادق عليهالسلامـ
هرگاه چنين روزگارى آمد که امام زمان را نديدى، به آنچه در دست داريد (قرآن و عترت) چنگ آويزيد تا امر برايتان آشكار شود.
الغيبة للنعماني،
#اللهم_عجل_بظهورالحجه 🍃🍃
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#غروبجمعه
باید فراق و سوختن باشد همیشه؟
بی سرپناهی سهم من باشد همیشه؟
اصلا میان ما دو تا باید همیشه
سوگند شاهِ بی کفن باشد همیشه؟
این شعر زیبا رو با حال مناسب گوش بدین دلتون لرزید برای فرج مولای غریبمون خیلی دعا کنید😭
🎙علی اکبر رائفی پور
💌برای عاشقان و منتظران #امام_زمان ارواحنا فداه ارسال کنید.
#عجللولیکالفرجبحقزینبکبری
#جمعه
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید
┏━━━━━━━━🌷🍃━┓
@shohadabarahin_amar
┗━━🌷🍃━━━━━━━┛
بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند… - Khamenei.ir.mp3
26.81M
✅ بشنوید | صوت کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش. ۱۴۰۳/۱۱/۱۹
#باولایت_تاشهادت
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید
┏━━━━━━━━🌷🍃━┓
@shohadabarahin_amar
┗━━🌷🍃━━━━━━━┛
🌷🌷 #روز_شمار_شهدایی
🔆امروز #جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ مصادف با ۸ شعبان المعظم
🌷امروز سالروز شهادت
🕊شهید مدافع حرم عباس کردانی
🕊شهید مدافع حرم مجید محمدی
🕊شهید مدافع حرم صالح صالحی
🕊شهید مدافع حرم علی محمد قربانی
🕊شهید مدافع حرم عبدالحسین سعادت خواه
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید
┏━━━━━━━━🌷🍃━┓
@shohadabarahin_amar
┗━━🌷🍃━━━━━━━┛
🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا خاطرات شهید سید #مجتبی_علمدار قسمت چهاردهم #رسول_دل 🌷
ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا
خاطرات شهید سید#مجتبی_علمدار
قسمت پانزدهم
#ژاکلین_زکریا (زهرا علمدار)
🌷🌷مریم شاگرد ممتاز مدرسه و بسیجی و حافظ هجده جز قرآن بود. چون مسیحی بودم. می ترسیدم جلو بروم و به او پیشنهاد دوستی بدهم. ممکن بود دستم را رد کند. سعی می کردم خودم را به او نزدیک کنم. هر جا می رفت دنبالش می رفتم. توی حیاط ناگهان کسی از پشت چشمانم را گرفت. دستش را برداشت. مریم بود که به من اظهار محبت و دوستی می کرد. خیلی خوشحال شدم. چقدر منتظر این لحظه بودم. او را خیلی دوست داشتم.
🌷یه روز پیشنهاد بریم دعای توسل. وارد نمازخانه شدیم. بچه ها گریه می کردند و دعا می خواندند. منم که چیزی بلد نبودم گوشه ای نشسته بودم و بی اختیار اشک می ریختم. هر روز همراه با مریم به مدرسه می آمدم. اولین چیزی که از او یاد گرفتم حجاب بود. خانواده ام با چادر مخالف بودند. با بهانه هایی مثل اینکه چون عضو گروه سرود مدرسه هستم، گفته اند حتما باید چادر داشته باشی و ... آن ها را مجبور کردم برایم چادر بخرند. مریم اخلاق خوبی داشت، غیبت نمی کرد و ... ، به همین دلیل دوست داشتم در هر کاری از او تقلید کنم. تا آنجا که وقتی عروسی یا جشنی در فامیل برپا میشد، در آن مجالس موسیقی و رقص و ... بود، توانستم همه را کنار بگذارم.
🌷به این فکر افتادم در مورد اسلام مطالعه و تحقیق بیشتری کنم. مریم برایم کتاب آورد و مطالعه می کردم و نکات مهم را یادداشت می کردم. آنقدر مطالعه کردم تا شک و تردید را از خودم دور کنم. از طرفی خانواده بهم فشار می آوردند و علت مطالعه این کتابها را می پرسیدند. باز به ناچار بهانه هایی می آوردم مثلا تحقیق درسی دارم و اگر ننویسم نمره ام کم می شود. مریم هم همراه کتاب ها برایم عکس شهدا و وصیت نامه هایشان را می آورد و با هم آنها را می خواندیم. این گونه راه زندگی کردن را به من یاد می داد. البته از قبل به شهدا ارادت داشتم. آنها برای دفاع از وطن شهید شده بودند. اینگونه دوستی با مریم مرا به سمت اسلام و مسلمان شدن می کشاند.
🌷تا اینکه اواخر اسفند سال 1377 ، مریم به من اصرار کرد که با هم به مناطق جنگی جنوب برویم. خیلی دوست داشتم به این سفر بروم. اما پدر و مادرم مخالف بودند. دو روز قهر کردم و لب به غذا نزدم. ضعف بدنی شدیدی پیدا کردم. هیچ روشی برای راضی کردن پدر و مادرم پیدا نکردم. با خودم گفتم خوب است دعای توسل بخوانم. وقتی دعا می خواندم در آن غرق شدم و حالم بهتر شد. نمی دانم در کدام قسمت دعا بود که ....
ادامه دارد...
کتاب علمدار، صفحه 217 الی 220
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید
┏━━━━━━━━🌷🍃━┓
@shohadabarahin_amar
┗━━🌷🍃━━━━━━━┛