eitaa logo
🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
972 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
6.8هزار ویدیو
17 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin کانال همراه باشهدا تا آسمان @shohadabarahin_amar آیدی مدیران @Sotoudeh2 @Janemanoseyedali
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🍂 🌷کتاب ملاقات در فکه درباره زندگی ، نقش و تاثیر‌شهید باقری(غلام حسین افشردی) در جنگ تحمیلی است . این کتاب از کودکی شهید باقری شروع میشود و با شهادت ایشان پایان میپذیرد. 🌷کتاب ملاقات در فکه: زندگی نامه شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی) نوشته سعید علامیان، از خاطرات دوران کودکی شهید باقری آغاز شده و بعد از آن به پیروزی انقلاب و در نهایت به حضور حسن باقری به عنوان یکی از اصلی ترین و تأثیرگذارترین فرماندهان در جبهه های جنگ می پردازد. 🌷غلامحسین افشردی، مشهور به حسن باقری، نخستین روز مهرماه ۱۳۵۹، با آغاز جنگ، وارد خوزستان شد و ۲۸ ماه عمر خود را در میدان های جنگ گذراند. او در این مدت نه چندان طولانی، به جایگاهی رسید که اطلاعات، طراحی و نیز اجرای عملیات های کوچک و بزرگ به او متکی شد. 🌷حسن باقری هنگام شهادت، در سن بیست و هفت سالگی، جانشین نیروی زمینی سپاه و در ردیف فرماندهان رده اول جنگ بود. او پس از دو ماه حضور در جنگ، در سن ۲۴ سالگی، چنان شهرتی پیدا کرده بود که نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع، اعضای عالی رتبه آن شورا و مقام های بلند پایه نظامی به او به دید کسی نگاه می کردند که آگاه به دقیق ترین اطلاعات است و می تواند راهکار ارائه دهد. 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
🌷 شهید همت: 🌿 وجدان خود را قاضی کنید، ببینید آن وظیفه ای که بر عهده ی شما بوده انجام داده اید یا نه! کتاب سردار خیبر 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لبخند زیبای شهید فلسطینی در اردوگاه جِنین، لحظه شهادت!! تو آغوش امام حسین(ع) جون دادن ذوق کردن هم داره خدای من😭🌷🍃 یا لثارات الحسین 🚩 (عج) 🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 شهید مدافع حرم «عبدالکریم اصل غوابش» شهید حاج کریم اصل غوابش ارادت خاصی به ائمه اطهار(ع) داشت؛ هر جا اسم شهید را می‌شنید منقلب می ‌شد و همواره از دیگران می خواست که برای شهادتش دعا کنند. ... 🌴
🔅«پسرم، قاسم» ✍با نیروهایم رسیده بودیم به ابوغریب، شهر کوچکی نزدیک بغداد. همانجا پیرزنی را دیدیم که حیران بود و مضطرب. جلو رفتم و پرسیدم: «چی شده مادر؟» به زبان خودش مویه کرد و خطاب به داعشی‌ها گفت: «بکشید؛ اما قاسم می‌آید.» دستش را بالا آورده بود و مدام تکان می‌داد: «بکشید، پسرم قاسم می‌آید.» چند دقیقه‌ای کنارش ماندیم. از حال و روزش پرسیدیم. پیرزن ما را مثل بچه‌های خودش دانست و از غصه‌هایش گفت. خواستیم از پسرش قاسم هم بپرسیم که لا به لای حرف‌هایش فهمیدیم منظورش از پسرم قاسم، حاج قاسم سلیمانی بوده. حاجی سلیمانی از همان وقت‌ها جای خودش را توی قلب خیلی‌ها باز کرده بود، خیلی از عراقی‌ها؛ مثل پیرزن ابوغریبی سنی مذهب. ... 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 🌷شهید علی تجلایی🌷 🍃شهید علی تجلایی از فرماندهان دفاع مقدس ۵ مرداد ۱۳۳۸ در تبریز به دنیا آمد. بعد از گرفتن دیپلم عضو سپاه پاسداران شد و تنها بعد از ۱۵ روز آموزش نظامی، به خاطر جدی و سخت گیر بودنش لقب علی رگبار گرفت. سپس برای مبارزه علیه نیروهای ضد انقلاب، راهی کردستان شد. 🍃تجلایی سال ۱۳۵۹ برای آموزش های نظامی و انقلابی مجاهدین افغان به افغانستان رفت اما با شروع دفاع مقدس به ایران برگشت. 🍃در عملیات آزادسازی سوسنگرد با وجود جراحت فراوان فرماندهی را برعهده گرفت و حضورش چنان تاثیرگذار بود که به تعبیر سردار سلیمانی مقاومت سوسنگرد مدیون اوست. 🍃سال ۱۳۶۱ وقتی علی همرزم و برادر کوچکترش مهدی را در عملیات والفجر مقدماتی از دست داد، شبانه برای آوردن پیکرش به منطقه دشمن رفت ، با زحمت و خطرات زیاد شهید را برگرداند اما متوجه شد فردی شبیه به مهدی را آورده با این حال خوشحال شد و گفت او را که آورده ام انگار برادر خودم را آوردم . 🍃تجلایی که همواره آرزوی شهادت داشت روز عقد از همسرش خواست سر سفره برای شهادت او دعا کند . این مبارز دلیر سه سال بعد در جریان عملیات بدر از آنجا که نمی‌خواست فقط پشت بی سیم بنشیند به خط مقدم رفت و ۲۵ اسفند سال ۱۳۶۳ به آرزویش رسید و شهید شد. 🌱شادی روح پاکش صلوات🌱 ... 🌴
🌿 🌷وصیتنامه شهید علی تجلایی🌷 بسم الله الرحمن الرحیم 🌿ای امام، ای رهبر امت، و ای پدر روحانی كه با بیان خود نفوس طاغوتی ما را تزكیه نمودی! بدان، تا آخرین قطره خونی كه در بدن دارم و تا آخرین دم حیاتم مقلد و مأموم تو هستم. به خدا سوگند یك لحظه از این عهد و پیمانی كه با تو بسته‌ام، نظرم برنخواهد گشت و آخرین قطره خونی كه از بدنم بیرون ریزد، نقش خمینی رهبر خواهد بست. زیرا كه من این وفاداری را از مكتب كربلا، از پرچمدار اباعبدالله(ع) آموخته ام و عینیت این وفاداری را از سیدمان و مولایم شهید آیت الله “بهشتی” آموخته‌ام… . 🔹️پدر و مادر عزیزم كه غم و اندوه شهادت برادرم مهدی از دل شما بیرون نرفته، مبادا از شهادت من و برادرم متأثر شوید و هر چه گریه می‌كنید، گریه بر مصیبت‌های سرور شهیدان و اهل‌بیت او بكنید … 🔹️ خوشحال باشید كه در سایه برنامه‌های تربیتی اسلام توانستید فرزندانی را در خط ولایت و امامت بپرورانید … نه تنها برای مهدی و من و دیگر شهیدان گریه نكنید، بلكه گور و مزار ما را هم جستجو مكنید. به این بیاندیشید كه ما برای چه شهید شدیم و چه راهی را برای رسیدن به مقصود و معبود خود برگزیدیم … . دعا كنید كه خداوند متعال از گناهانم درگذرد. 🔹️همسرم! می‌دانم پس از من بایستی مشكلات زیادی را در تربیت و بزرگ كردن فرزندان بدون پدر متحمل گردی … بشارت بزرگی است برای شما كه خداوند رحمان -اگر توفیق شهادت نصیب این بنده گناهكار بنماید- آنچنان كه وعده فرموده، سرپرست اصلی شما خواهد بود كه این نعمت و رحمت شامل كمتر خانواده‌ای می‌شود… . 🔹️شكرانه این نعمت، صبر و استقامت در برابر مشكلات و عبودیت كامل به درگاه خداوند متعال می‌باشد. به جامعه نشان بده كه چگونه می‌توان در عمل پیرو حضرت فاطمه زهرا(س) و دخترش زینب(س) بود و هم مادری خوب بود و هم پیام‌رسانی آتشین، كه پیامش تاریخ بشریت را تكان دهد. 🔹️دخترم! می‌دانم كه حالا كوچكی و مرا به یاد نمی‌آوری ولیكن دخترم، وقتی كه بزرگ شوی حتماً جویای حال پدرت و علت شهادت پدرت خواهی بود. بدان كه پدرت یك پاسدار بود و تو نیز باید پاسدار خون پدرت باشی. 🔹️دخترم! می‌دانم یتیمانه زندگی كردن و بزرگ شدن در جامعه مشكل است ولیكن بدان كه حسین و حسن و زینب یتیم بودند. حتی پیامبر اسلام نیز یتیم بزرگ شد. 🔹️دخترم! هر وقت دلت گرفت، زیارت عاشورا را بخوان و مصیبت‌های سرور شهیدان تاریخ، حسین(ع) را بنگر و اندیشه كن… . امیدوارم كه در آینده وارث شایسته‌ای برای پدرت باشی. 🌿پروردگارا! مرا و فرزندانم را برپادارنده نماز قرار ده و دعایم را بپذیر.
🌿 🌷وصیت‌نامه شهید علی تجلایی🌷 🌱برادران پاسدار! امیدوارم با بزرگواری خودتان این بنده ذلیل خدا را عفو و حلال كنید. 🌱سفارشی چند از مولایمان علی(ع) برای شما دارم، باشد كه راهنمای شما باشد در امر پاسداریتان: 🔸️ در همه حال پرهیزگار باشید و خدا را ناظر بر اعمال خود بدانید. 🔸️ یاور ستمدیدگان و مستمندان جامعه و یاور تمامی مستضعفین باشید. مبادا یتیمان و فرزندان شهدا را فراموش كنید. 🔸️ در راه تحقق اهداف این انقلاب آزادی‌بخش، از جان و مال خود دریغ نكنید. 🔸️ سلسله مراتب و اطاعت از مسئولان را با توجه به اصل ولایت رعایت كنید. 🔸️ در هر زمان و هر مكان، با دست و زبان و عمل، امر به معروف و نهی از منكر كنید. 🌱برادران مسئول اگر به‌طور مستمر در جهت پیشبرد اهداف انقلاب شبانه‌روز فعالیت می‌كنید، 🔹️ عدالت در كارهایتان و تصمیم‌گیری‌هایتان به‌عنوان یك مرز ایمان داشته باشید. اگر این مرز شكسته شود و پای انسان به آن طرف مرز برسد، دیگر حد و قانونی را برای خود نمی‌شناسد. عدالت را فدای مصلحت نكنید. 🔹️ پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات و نیازهای زیردستان بكوشید. 🔹️ در قلب خود، مهربانی و لطف به مردم را بیدار كنید. طوری رفتار نكنید كه از شما كراهت داشته باشند. موفقیت شما را در جهاد درونی و جهاد آزادی‌بخش از خداوند متعال خواهانم. 🔹️رفتن به جبهه‌ها و دفاع از كیان اسلام و قرآن، برای مردان خدا تكلیف و امتحان بزرگی محسوب می‌شود؛ زیرا جبهه آزمایشگاه مردان خداست … برای این آزمایش بایستی از تمام وابستگی مادی و غیر خدا گسست و عاشقانه به سوی خدا شتافت. 🍃از بدو انقلاب، رسیدن به لقاءالله و ریخته‌شدن خونم در پای درخت اسلام برایم اصل بوده و هست. جبهه آسان‌ترین و نزدیك‌ترین صراط برای رسیدن به این اهداف است. همه وقتی فهمیده‌اند كه می‌خواهم به عنوان تك‌تیرانداز در عملیات شركت كنم، مرا نصیحت می‌كنند و مشكلات زندگی و فرزندانم را به من گوشزد می‌كنند و سعی می‌كنند تجربه‌ام و مسئولیتم را برایم بزرگ جلوه بدهند و القا كنند كه برای سپاه و انقلاب و جنگ لازم‌تر هستم؛ ولی، همه باید بدانند كه حرف من چیز دیگری و هدفم، هدف والایی است؛ زیرا توفیق شركت در مدرسه عشق و بسیج، با ارزش و نتیجه‌بخش خواهد بود، زیرا ارزش‌هایی كه از شركت در جنگ، به دور از مسئولیت‌های دنیوی برای یك فرد رزمنده ساده نصیب می‌شود، خارج از بحث و فكر و عقل بشر خاكی است و بدانید كه جبهه برای مردان خدا خیلی زیباست، زیرا هر چه در آن بینی، نور خداست و صحبت شهادت و ایثار، حرف، حرف شهادت و آنچه بینی چهره مردان مصمم و جوانان معصوم كه با تمام وجودشان برای انجام تكلیف الهی در رفتن به خط مقدم سعی می‌كنند بر یكدیگر پیشی گیرند. حال، قضاوت كنید كه انسان چگونه می‌تواند مصاحبت و برادری چنین انسان‌هایی را نادیده بگیرد؟ 🔹️و اما نهایت سخنم، طلب رحمت از خداوند متعال برای شما، خانواده‌ام، همسرم و پدر و مادرم است و درخواست حلالی این بنده گناهكار از تمام رزمندگان، به خصوص برادران لشكر عاشورا و سپاه منطقه پنج و قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) می‌خواهم كه مرا حلال كنند، زیرا دیگر برایم قلباً الهام شده كه این بار – اگر خداوند رحمان و رحیم بخواهد- به فیض شهادت نائل خواهم آمد. لذا دیگر منتظر من نباشید چون من به دیدار معشوق خود و دیدار سرور آزادگان اباعبدالله(ع) و شهدای كربلا حسینی ایران شتافته‌ام. والسلام علیكم و رحمه‌الله و بركاته علی تجلایی ... 🌴
🕊🌷شهید والامقام علی تجلایی اگـه میخواهی محبوب‌خداشوی گمنام‌باش؛ ڪارڪن‌برای‌خدا، نه ‌برای‌معروفیت❗️ التماس دعا یاد همه شهیدان گرامی وراهشان پررهرو ... 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷۱۹ تیر ۱۳۶۷ - شهادت کمیل (پرویز) ایمانی، فرمانده گردان تخریب لشکر ۲۵ کربلا - شلمچه متولد: ۱۳۴۵ سوادکوه - متأهل، دارای دو فرزند دختر ▫️سال 62 به عنوان تك‌تيرانداز و آرپي‌‌جي‌زن راهی جبهه شد و در مهرماه در كامياران، مورد اصابت گلوله قرار گرفت. در آذرماه به عنوان مربی تخريب لشكر معرفی شد. از عمليات بدر، جانشين گردان تخريب بود و پس از شهادت محمدرحيم بردبار مسئولیت تخريب لشكر به او سپرده شد تا اینکه در در تابستان 67 در روزهای پایانی جنگ و پیش ازبرچیده شدن سفره جهاد و شهادت، آسمانی شد...🕊 ... 🌴
🌷 💠 ۱۹ تیر ۱۴۰۲ مصادف است با، 🌴 {نکته ای از وصیت این شهید}🌴 ((زن باحجاب هر کجا که برود امنیت دارد،مردان بیمار به زنان محجبه نگاه نمی کنند زیرا چیزی برای نمایش دادن ندارند)). 🌷سالروز شهادت شهید مدافع حرم 🌷«عبدالکریم اصل غوابش»🌷 🌘🕊شبتون شهدایی🕊🌘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷قطرات خونی که از شهدِ جان شهدا بر خاک چکیده مسئولیت ما وارثانِ امانت را در عالم ثبت کرده است ... 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
سلام‌بـــَر‌شُهَـدآ... 💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید عبدالکریم‌ اصل‌ غوابش اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀فرمانده دسته بود. یکبار خیلی از بچه‌ها کار کشید. شب براش جشن پتو گرفتن. حسابی کتکش زدن. سعید هم نامردی نکرد، به تلافی اون جشن پتو، نیم ساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت. همہ بیدار شدن نماز خوندن!!! 🌷بعد از اذان فرمانده گروهان دید همه بچه‌ها خوابن. بیدارشون کرد و گفت: اذان گفتن چرا خوابید؟ 🍂گفتن: ما نماز خوندیم! گفت: الان اذان گفتن، چطور نماز خوندین؟ گفتند: سعید شاهدی اذان گفت! سعید هم گفت: من برای نماز شب اذان گفتم نه نماز صبح 🕊🌹 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
عکسی که قرار بود گرفته نشود!!! 🌸 تیرماه سال ۱۳۶۵ برای گرفتن عکس ازعملیات کربلای یک که منجر به آزادسازی مهران شد، عازم ارتفاعات قلاویزان شدیم. 🌻 در آن منطقه صدایی نظرم را جلب کرد. برگشتم، رزمنده‌ای با خنده گفت: برادر، یک عکس هم از ما بگیر. 🌱 گفتم: شرمنده، تعداد کمی فیلم برایم مانده، دنبال سوژه‌ام. 🌾 گفت: حتماً باید شهید یا زخمی بشیم تا سوژه پیدا کنی؟ 🌿 با شرمندگی صورتش را بوسیدم و گفتم: نه برادر، این چه حرفیست؛ من در خدمتم. 🌼 نشست، چفیه‌اش را به سر بست و با زدن عطر «تی رز» به خودش، صدای خنده بچه‌ها بلند شد. 🌱 عکس را که گرفتم کلّی تشکر کرد. 🌷 هنوز چند قدم از او جدا نشده بودم که خمپاره‌ای کنارمان به زمین خورد. با عجله برگشتم که او را ببینم، دیدم شهید شده!! (راوی: عکاس جنگ) 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱