✨حسین وار و زینب وار قاطعانه امام را یاری کنید و راه شهیدان را ادامه دهید.
شهید عزاداری نمی خواهد ، شهید پیرو می خواهد.
از وصیتنامه شهید والامقام:
🌷#شهید_علیرضا_اصغری
🔸ولادت:۱۳۴۳/۹/۱۶-بشرویه
🔹شهادت:۱۳۶۱/۷/۲۸-مریوان
🇮🇷مزار: گلزار شهدای بشرویه
📿شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🆔 @shohadaboshroyeh
✨پدر و مادر عزیزم ، ما هر لحظه امام زمان را مى بینیم و هر قدمى که بر مى داریم ، با یارى امام زمان برمى داریم . اگر بیایى و ببینى (میبینی) که چطور فرزندان امام زمان با یزیدان مبارزه مى کنند و سربازانى همچون حبیب ابن مظاهر و همچون على اکبر و ... در سنگرها جان مى دهند و با هر قطره اى از خونشان مى گویند :
✊( لبیک یا خمینى )
از وصیتنامه شهید والامقام:
🌷#حسن_چمن_آرا
🔸ولادت:۱۳۴۴/۱۰/۵-ارسک
🔹شهادت:۱۳۶۱/۷/۲۶-سومار
🇮🇷مزار: گلزار شهدای ارسک
📿شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🆔 @shohadaboshroyeh
✨اعتماد به نفس و شجاعتش از سن و سالش فراتر بود.۱۰ الی۱۱ سالی بیشتر نداشت ، پدر در حال آبیاری زمینهای کشاورزی دور افتاده از روستا بود. دوست داشت فرزندش را امتحان کند،شب سرد و تاریکی بود،رو به حسین کرد و گفت: «پسرم من هیچ وسیله ی روشنایی با خود نیاوردهام میروی از خانه فانوس را بیاوری؟»
حسین بدون معطلی میگوید: «بله پدر جان»وی تنها راه افتاد و ساعتی بعد با فانوس روشن به سمت پدر برگشت. آن شب پدر در نور کم رنگ فانوس، برق شجاعت را در چشمان حسین دید.
🔎سیره شهید والامقام
🌹#شهید_حسین_منفرد
📚منبع:ستارگان کویر،ص۱۰۸
🗣راوی:مادر شهید
🔹ولادت:۱۳۴۷/۷/۱۹-ارسک
🔸شهادت:۱۳۶۳/۷/۲۹-کامیاران
🇮🇷مزار: گلزار شهدای ارسک
📿شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🆔 @shohadaboshroyeh
♦️سال ۶۳ تعدادی از بچههای بشرویه در پادگان ۹۲ زرهی اهواز دور هم جمع شده بودیم .شب بود و محمد بعد از پایان کارش به ما ملحق شد. محمد در گردان تخریب بود، کم حرف شده بودو به خاطر کارش کمتر فرصت میکرد تا در جمع بچهها حاضر شود. آن شب همه دور هم غذا خوردیم. از جا برخاستم و پارک پلاستیکی قرمز رنگ را از لب طاقچه برداشتم و یک لیوان آب درون آن ریختم و ایستاده مشغول خوردن آب بودم. محمد با مهربانی به من نگاه کرد و گفت شب ایستاده آب نخور. لیوان آب را به سه مرتبه بخور و ذکر بگو .
رفتار و لحن صحبت کردنش برایم تازگی داشت او به شدت مستحبات و مکروهات را رعایت میکرد و با یک تمأنینه و مهربانی خاصی با من صحبت میکرد. اگرچه ما از دوران کودکی همسایه و دوست صمیمی بودیم ولی لحن صحبت کردن آن شب چیز دیگری بود.بعد از شام بعضی از بچهها از شرایط یگان و گرمی هوا یا سختیها گلایه میکردند محمد دوباره بچهها را نصیحت کرد و گفت:
✨« در سختیها صبر کنید. سختیها باعث پختگی انسان میشود. انسان در سختیها رشد میکند. از سختیها نهراسید صبر کنید... صبر»
دوباره به فکر فرو رفتم با خود گفتم محمد عارف شده او به چه فکر میکند و ما در چه اندیشهایم.
سیره شهید والامقام
🌷#شهید_محمد_ناصری
🗣راوی محمد سلمانی صفا پیشه
📚منبع: سه پهلوان غواص
📿شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🆔 @shohadaboshroyeh