eitaa logo
🌷شهدا دست ما را بگیرید🌷
303 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
5.9هزار ویدیو
108 فایل
شبیه شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
هنوز زنده در خون مومنان است ای خیره سر حیا کن! تاوانتان گران است صد بار اگر بمیریم , ما ملت حسینیم از ، لشگر پر از جوان است 💠 دیگر سبزوار را فقط به ملاهادی سبزواری و نسل های حماسه آفرین گذشته اش نمی‌شناسند ... سبزوار دوباره غیرتمندانه در دفاع از عفت ، حیا و ناموس شهید داد... 🌷شهادت جوان ، شهید تبریک و تسلیت "شهـــــــــــ🌹ـــــــــیدان زنده‌اند" @Astane_shahidane_sabzevar
🌱 علوی و زهرایی 🦋 توصیه‌ای که به خواهران و برادرانم دارم داشتن غیرت علوی و رعایت حجاب زهرایی و نگه‌داشتن احترام پدر و مادرم در تمامی شرایط می‌باشد. 🌹فرازی از وصیت‌نامه 🌹شهید مدافع حرم 💚اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🏻💚
🔴 یکی از ریشه های بی غیرتی یا کم شدن حساسیت ها این است 🔻اگر امروز می بینیم که برخی از مذهبی ها نسبت به وضعیت پیش آمده در مورد حجاب، واکنشی نشان نمی دهند و یا از کنار آن رد می شوند، یکی از دلایل اصلی آن، این است که ما سال ها ای را به خانه های مردم بردیم که به صورت شبانه روزی همین صحنه های کف خیابان - حتی به مراتب بدتر از آن – را برای مردم کرد. 🔻وقتی مردم در معرض تصاویر و فیلم های بی حجابی، بدحجابی و خودنمایی قرار بگیرند، به مرور زمان، ها و ها کم می شود. 🔻از طرف دیگر، برخی از مذهبی ها هم به صورت سراسیمه و بدون توجه به شرایط و مقدمات حضور در زمین ناپاک دشمن – از جمله داشتن تقوا و مقید بودن به خطوط قرمز شرعی – به نام نجات دادن مردم، دل به اینستاگرام، تلگرام و فضای کثیف و مستهجن زدند و شد آنچه که اکنون می بینیم. ☫به کانال جهاد تبیین بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/863436966Cf69e52cb78
🌱 علوی و زهرایی 🦋 توصیه‌ای که به خواهران و برادرانم دارم داشتن غیرت علوی و رعایت حجاب زهرایی و نگه‌داشتن احترام پدر و مادرم در تمامی شرایط می‌باشد. 🌹فرازی از وصیت‌نامه 🌹شهید مدافع حرم سعید مسلمی 🌷
2.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰قانونی که شهید الداغی را هم محکوم می کند 🔸ماده ۶۴ : اگر کسی امر و نهی را با پرخاش و دعوا همراه کند به جزای نقدی درجه شش محکوم می شود. 🔺به این تصاویر نگاه کنید آیا نهی آن افراد شرور با پرخاش و خشونت و دعوا همراه نیست؟! 🔺ظاهراً طبق لایحه جدید امثال الداغی ها محاکمه و مجازات می شوند و این برخورد قطعا ریشه را در کشور می‌سوزاند و به بی حیایی و بی عفتی دامن می زند. 🔸کانال رسمی تحصن مردمی: 💠 https://eitaa.com/joinchat/1751056830Cb65afeb0e0
✍دیروز رفتیم دیدار یک خانواده شهید و شرحه شرحه برگشتیم. 😔 دیدار خانواده شهیدی که هنوز سال شهیدشون نرسیده بود. به ما گفتن شهید امنیت هست و ما تصورمون این بود که از نیروهای انتظامی، سپاه، بسیج و یا اطلاعات بودن که شهید شدن. ولی وقتی رسیدیم و روایت خانواده را شنیدیم، کلا هنگ کردیم. شهید که از قضا آدم مذهبی هم بوده، یکی از روزهای اغتشاشات سال 1401  از مغازه ای که با برادر خانمش شریک بوده، به خونه برمی گرده، همسرش هم زنگ می زنه بهش که پیروزی شلوغه و مواظب باش. اون هم می گه باشه و زودتر می آد تا برسه پیش بچه ها تا تنها نباشن، چون همسرش توی بیمارستان کار می کرده و شیفت بوده. توی راه می بینه اغتشاش گرها ریختن سر چند تا خانم با حجاب و دارن کتکشون می زنند و چادر و روسری از سرشون می کشند. می ره کمکشون تا از زیر دست اون ها نجاتشون بده. ولی اغتشاش گرها می ریزند سرش و با چوب و قمه و هر چی که می تونند، می زننش. انقدر می زنند که خون و جونی در بدنش نمی مونه، به یک جوب پناه می بره و یک وری اون تو می مونه، باز هم انقدر می زنند که طرفی که سمت بیرون بوده، کامل آش و لاش می شه. وقتی اغتشاش گرها فکر می کنند این بنده خدا مرده، می رن. این شهید که کمی هنوز جون داشته از توی جوب بلند می شه تا بره، همین طور که مشغول رفتن بوده، دوباره یکی می آد و یک چاقو به سمت قلبش می زنه. و بعد هم بقیه می رسند و با چوب و سنگ و هر چی که می رسه بهش می زنند. تا نیروهای بسیج می رسند و دورش را می گیرند تا بیشتر از این کتک نخوره. آمبولانس خبر می کنند، ولی اغتشاش گرها آمبولانس را هم به آتیش می کشند. بعد از یک ساعت و خورده که کلی خون از این بنده خدا رفته بوده، یک پیکان وانت را پیدا می کنند و یواشکی می گذارنش اون تو و می رسونند بیمارستان. در بدو ورود به بیمارستان، به اتاق عمل می برنش، و چهار عمل روش انجام می دن و .... همسر شهید می گفت وقتی بالاخره پیداش کردم و رسیدم بیمارستان، پرستار می گفت خانم این تا صبح تمام می کنه، امید نداشته باش. با یه حالت بدی و این هنوز توی ذهنش بود. شهید ما دوازده روز بین مرگ و زندگی در تقلا بوده و اجازه آب خوردن هم نداشته. همسرش می گفت، می گفته فقط بهم آب بدید، هر کاری بگید می کنم. ولی در نهایت نمی تونند بهش آب بدن و تشنه لب شهید می شه. خانواده شهید می گفتن بنرهای تسلیت را نصب کردیم، تا مراسم ختم بگیریم. ولی همه بنرها را کشیدن پایین و پاره کردن. از نیروی انتظامی خواستیم امنیت مراسم ختم را تامین کنند ولی گفتن نیرو نداریم. در نتیجه از ترس مراسم را در شهرستان خودمون گرفتیم. می گفتن امسال هم که برامون بنر زدن، اومدیم دیدیم بنر را کندن. دل خونی داشتن از شایعات، از دروغ ها، از بی مهری ها. یک خانواده ساده که حالا بدون پدر زندگی را توی یک منزل پنجاه متری که نمی دونم اجاره ای بود یا نه، می گذروندن. دختری که توی اوج نوجوانی بی پدر شده بود و حتی تحمل جلسه دیدار ما را نداشت و نیومده بود. همسری که با هر صحبتی اشک توی چشماش جمع می شد و یاد همسر مهربونش می افتاد. دختر کوچیک شیرین زبونی که توی همون جلسه دل همه ما را برد و هر از چندگاهی می گفت، می تونم منم حرف بزنم و عکس پدرش را بغل می کرد تا ازش عکس بگیریم. آقا بگذارید روضه آخر را بخونم. همسر شهید می گفت، دختر بزرگم می گه مامان یک سری توی دفاع مقدس رفتند و با دشمنان جنگیدند و شهید شدن. یک سری رفتن و مدافع حرم شدن و با داعش جنگیدن و داعش کشتشون. ولی پدر من توی همین شهر کشته شد. همشهری هاش کشتنش. توی چند متری خونمون شهید شد. مردم همین شهر، همین مردمی که صبح تا شب کنار ما راه می رن، کشتنش. دسته جمعی. با بدترین حالت. تا تونستند بهش چاقو زدن، تا تونستن سنگ زدن، حتی با پا لگد زدن، بعد هم که دارن خانواده شون را آزار می دن. براتون آشنا نیست؟ ! ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
✍دیروز رفتیم دیدار یک خانواده شهید و شرحه شرحه برگشتیم. 😔 دیدار خانواده شهیدی که هنوز سال شهیدشون نرسیده بود. به ما گفتن شهید امنیت هست و ما تصورمون این بود که از نیروهای انتظامی، سپاه، بسیج و یا اطلاعات بودن که شهید شدن. ولی وقتی رسیدیم و روایت خانواده را شنیدیم، کلا هنگ کردیم. شهید که از قضا آدم مذهبی هم بوده، یکی از روزهای اغتشاشات سال 1401  از مغازه ای که با برادر خانمش شریک بوده، به خونه برمی گرده، همسرش هم زنگ می زنه بهش که پیروزی شلوغه و مواظب باش. اون هم می گه باشه و زودتر می آد تا برسه پیش بچه ها تا تنها نباشن، چون همسرش توی بیمارستان کار می کرده و شیفت بوده. توی راه می بینه اغتشاش گرها ریختن سر چند تا خانم با حجاب و دارن کتکشون می زنند و چادر و روسری از سرشون می کشند. می ره کمکشون تا از زیر دست اون ها نجاتشون بده. ولی اغتشاش گرها می ریزند سرش و با چوب و قمه و هر چی که می تونند، می زننش. انقدر می زنند که خون و جونی در بدنش نمی مونه، به یک جوب پناه می بره و یک وری اون تو می مونه، باز هم انقدر می زنند که طرفی که سمت بیرون بوده، کامل آش و لاش می شه. وقتی اغتشاش گرها فکر می کنند این بنده خدا مرده، می رن. این شهید که کمی هنوز جون داشته از توی جوب بلند می شه تا بره، همین طور که مشغول رفتن بوده، دوباره یکی می آد و یک چاقو به سمت قلبش می زنه. و بعد هم بقیه می رسند و با چوب و سنگ و هر چی که می رسه بهش می زنند. تا نیروهای بسیج می رسند و دورش را می گیرند تا بیشتر از این کتک نخوره. آمبولانس خبر می کنند، ولی اغتشاش گرها آمبولانس را هم به آتیش می کشند. بعد از یک ساعت و خورده که کلی خون از این بنده خدا رفته بوده، یک پیکان وانت را پیدا می کنند و یواشکی می گذارنش اون تو و می رسونند بیمارستان. در بدو ورود به بیمارستان، به اتاق عمل می برنش، و چهار عمل روش انجام می دن و .... همسر شهید می گفت وقتی بالاخره پیداش کردم و رسیدم بیمارستان، پرستار می گفت خانم این تا صبح تمام می کنه، امید نداشته باش. با یه حالت بدی و این هنوز توی ذهنش بود. شهید ما دوازده روز بین مرگ و زندگی در تقلا بوده و اجازه آب خوردن هم نداشته. همسرش می گفت، می گفته فقط بهم آب بدید، هر کاری بگید می کنم. ولی در نهایت نمی تونند بهش آب بدن و تشنه لب شهید می شه. خانواده شهید می گفتن بنرهای تسلیت را نصب کردیم، تا مراسم ختم بگیریم. ولی همه بنرها را کشیدن پایین و پاره کردن. از نیروی انتظامی خواستیم امنیت مراسم ختم را تامین کنند ولی گفتن نیرو نداریم. در نتیجه از ترس مراسم را در شهرستان خودمون گرفتیم. می گفتن امسال هم که برامون بنر زدن، اومدیم دیدیم بنر را کندن. دل خونی داشتن از شایعات، از دروغ ها، از بی مهری ها. یک خانواده ساده که حالا بدون پدر زندگی را توی یک منزل پنجاه متری که نمی دونم اجاره ای بود یا نه، می گذروندن. دختری که توی اوج نوجوانی بی پدر شده بود و حتی تحمل جلسه دیدار ما را نداشت و نیومده بود. همسری که با هر صحبتی اشک توی چشماش جمع می شد و یاد همسر مهربونش می افتاد. دختر کوچیک شیرین زبونی که توی همون جلسه دل همه ما را برد و هر از چندگاهی می گفت، می تونم منم حرف بزنم و عکس پدرش را بغل می کرد تا ازش عکس بگیریم. آقا بگذارید روضه آخر را بخونم. همسر شهید می گفت، دختر بزرگم می گه مامان یک سری توی دفاع مقدس رفتند و با دشمنان جنگیدند و شهید شدن. یک سری رفتن و مدافع حرم شدن و با داعش جنگیدن و داعش کشتشون. ولی پدر من توی همین شهر کشته شد. همشهری هاش کشتنش. توی چند متری خونمون شهید شد. مردم همین شهر، همین مردمی که صبح تا شب کنار ما راه می رن، کشتنش. دسته جمعی. با بدترین حالت. تا تونستند بهش چاقو زدن، تا تونستن سنگ زدن، حتی با پا لگد زدن، بعد هم که دارن خانواده شون را آزار می دن. براتون آشنا نیست؟ ! 🌷 هدیه به روح مطهر امام و شهدا صلوات دعوت به گروه "شهدا دست ما را بگیرید"👇👇 https://eitaa.com/shohadadastmarabgirand
25.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 فوق العاده مهم ❌ جلوی چشم‌تان امام‌تان را تهدید به ترور می کنند و عین خیالتان نیست! ◀️ حاشا به غیرت ما ... 🔻عضو کانال تحلیلی خبری امید صادق شوید: @omid_sadeq
❌ارتش تروریستی اسرائیل یک مرد فلسطینی را از بیمارستان کمال عدوان بیرون آورد و جلوی ورودی بیمارستان اعدام کرد و سپس جسد او را آتش زد! ‌‌‌ ✍ چقدر تلخ است که دیدن این جنایت ها و این ویرانه ها برایمان عادی شده است. ننگ بر خواص ساکت که هر چه می کشیم از این ظاهرالصلاح های بی تفاوت است. 🔻عضو کانال تحلیلی خبری امید صادق شوید: @omid_sadeq
📪 پیام جدید سلام در مورد خانمهای بلاگر به ظاهر محجبه، که تو پیج و کانالهاشون تصاویر از شهدا میذارن یا خودشون رو از خانواده مدافعان حرم معرفی میکنن، همیشه این سوال برام پیش میاد که چطور غیرت همسرانشون اجازه میده این خانمها حریم خونه و زندگی و فرزندانشون رو مقابل چشمان نامحرم قرار بدن! گفتید کودکان کار مجازی، میخوام بگم خانواده های اینطور مردانی که شان و شخصیتی برای زن و بچه قائل نیستند و ازین راه کاسبی میکنند، همشون کارگرهای مرد خونه هستند! خانمهای بلاگر فقط ادعای خوشبختی دارن، ولی در نهایت خودشون هم میدونن که ارزشی پیش شوهرانشون ندارن! مخصوصا بانوی چند فرزندی که از تغییر ظواهرش پیداست اصلا شرایط جسمی و روحی خوبی نداره، که اگر روابط سالمی در خونه داشت با عشوه و عباپوشی سراغ دل مردهای دیگه نمیرفت. ممنون ➖➖ ✍ سلام زنی که شأن و جایگاه خودشو بدونه به این کارها رو نمیاره ، و مردی که داشته باشه از نمایش زن و زندگیش کاسبی نمیکنه 👌 📍 کانال پیامهای مخاطبین ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/3288925166C69f37a3b36 📍 کانال کمی نقد ↙️ 🆔 @Kaminagd
مادرم زمانے ڪہ‌خبر را شنیدے گریہ نڪن، زمان تشیع و تدفینم گریہ نڪن، فقط زمانے ڪُن ڪہ، ما را مےڪنند و ما، را. 🥀 ❤️ 🌷 هدیه به روح مطهر امام و شهدا صلوات 💠 دعوت به کانال "شهدا دست ما را بگیرید"👇👇 @shohadadastmarabgirand
3.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◀️ ده ها بار ببینید و ده ها بار منتشر کنید تا ده ها میلیون ایرانی تفکر کنند✅ 🔺ده ها بار این ویدیو را دیدم و ده ها بار اشک ریختم و ده ها بار از پروردگار عالم طلب عفو کردم بابت کوتاهی که در ۲۰ ماه گذشته در حق این مردم مظلوم کردیم. 🔹سپاس خدای عزوجل را که بیدارمان نمود و سپاس خدای عزوجل را که ملت ایران توفیق شاد کردن قلوب مظلومین و مستضعفین را کسب نمود. ⭕️الآن نیز کوتاهی در ادامه این مسیر به بهانه جلوگیری از خسارت به ملت خودمان، عواقب دنیوی و اخروی سنگینی خواهد داشت. ✍ 🔻عضو کانال تحلیلی خبری امید صادق شوید: @omid_sadeq