ایتا - 『‌شُھداۍِدهه‌هشتـٰادۍ』

داداش‌حسین‌زندگیم‌
بعد‌‌تو‌عذاب‌شده...💔

461 مشاهده18:36

تمام‌گلہا‌تو‌اوردم‌فقط
یکی‌موند‌تو‌خرابہ‌...😭💔

453 مشاهده18:36

هر‌کاری‌کردم‌کہ‌بمونه‌نشد...

438 مشاهده18:37

خواستم‌سرت‌
رو‌نبینہ‌امام‌نشد...💔

435 مشاهده18:37

داداش‌تو‌اون‌مجلس‌هر‌چی
جلوی‌چشماشو‌گرفتم‌...

417 مشاهده18:37

هی‌روی‌پنجہ‌ی‌پا‌بلند
شد‌...😔

407 مشاهده18:37

میگفت‌عمہ‌بخدا‌سر‌خوده‌بابای‌منه...💔🥀

351 مشاهده18:37

حسین‌جان‌تو‌اون‌مجلس‌
با‌چشمای‌کم‌سوش‌‌تو‌رو‌شناخت...😞💔

319 مشاهده18:38

اما‌نزاشتم‌درست‌تو‌رو‌ببینہ‌...

297 مشاهده18:38

اما‌تو‌خرابہ‌سرتو‌به‌سینه‌
چسباند...💔😭

280 مشاهده18:38

داداش‌‌یکم‌از‌درد‌جگر‌سوخته‌ام
بگم..؟!

1 مشاهده18:38

ادامه‌محفل‌با‌این‌بی‌کلام💔

1 مشاهده18:39

مطالب بعدی