eitaa logo
راه و رسم شهدایی
1هزار دنبال‌کننده
735 عکس
264 ویدیو
38 فایل
✍️ان شاءالله بتوانیم با الگو گرفتن از سیره شهدا، راه و رسم زندگی خود را شهدایی کنیم 📌ترویج فرهنگ شهدایی در سطح بین المللی ⛔️لطفا مطالب را بدون لینک کانال انتشار ندهید⛔️ 📱ارتباط با مدیر کانال: @Shohadaei2 📲 تبلیغ و تبادل: @tabadolshohadaei
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃سیره بهروز مهرایی امیرکلایی🍃🌹 🌷🌸در وصف سجایای و شخصیتی می توان گفت رفتار و برخوردش با والدین بسیار خوب و خوش بود. حتی با همسایه ها و اقوام رفتار خوشی داشت و دیگران را به خوبی و خوش رفتاری نصیحت می کرد. فردی آرام، فعال، اجتماعی و معاشرتی بود و در رسیدگی به کارهای خانه دست والدین را می گرفت و بخاطر همین خصلت ها بود که نزد فامیل ارزش و احترام خاصی گرفت. علاقه عجیبی نسبت به حضرت امام داشت. 🌼💐تقید و پایبندی اش نسبت به انجام واجبات دینی، خصوصا ، ، شرکت در مراسم های مذهبی مثل دعای و به قدری بود که همیشه و در اکثر اوقات خود راهی مسجد می شد. زحمات، رنج های خانواده اش را با دل مهربانی که داشت به جان می خرید و همیشه سنگ صبور آنها بود. 🌼 🌺🍃 🌸🍃🌸 🌹کانال راه و رسم شهدایی🌹 https://eitaa.com/shohadaei1
🔰خاطرات شهدا 🌷☘🍃 رحمان حاجی نتاج🍃☘🌷 ❤️🌺مادر : ایشان خیلی دوست داشت به برود و را مکانی و می دانست و دوست داشت همه روزه در باشد و اگر روزی مرخصی می آمد و به من می گفت که 4 یا 5 روز مرخصی دارم ولی دلش طاقت نمی آورد و دو روزه می رفت به . 💐🌹دوست : را از کودکی می شناختم. بسیار مهربان و بچه ی آرام و کم حرفی بود و در عین حال پرتحرک و بیشتر عمل می کرد و از ویژگی اخلاقی وی خواندن اول وقت بود و همیشه می گفت حکم غذا خوردن را دارد همان طور که بدن انسان برای تحرک به غذا نیاز دارد روح انسان هم به غذا نیاز دارد و یکی از مهم ترین آن ها می باشد . خیلی به قشر جوان و نوجوان جامعه اهمیت می داد و آن ها را جمع می کرد و به بهانه ورزش و بهانه های دیگر آن ها را هدایت فکری می کرد و همچنین در انجام امور خانه به پدر و مادر کمک می کرد و بسیار زحمت می کشید . بسیار با محبت بود و همه از او راضی بودند و او را دوست داشتند . 🌼 🌸🍃 🌺🍃🌺 🌹کانال راه و رسم شهدایی🌹 https://eitaa.com/shohadaei1
🔰طنزهای جبهه 😉چند لحظه و بعد ✍در منطقه المهدی در همان روزهای اول جنگ، جوان به گروه ما ملحق شدند. آنها از یک با هم به آماده بودند.چند روزی گذشت.دیدم اینها اهل نیستند!☹️ تا اینکه یک روز با آنها صحبت کردم.بندگان خدا آدم های خیلی ساده ای بودند...🙂 آنها نه سواد داشتند نه بلد بودند.فقط به خاطر علاقه به امام آمده بودند ...☺️ از طرفی خودشان هم دوست داشتند که را یاد بگیرند.😍 من هم بعد از یاد دادن ،یکی از بچه ها را صدا زدم وگفتم:😊 این آقا پیش شما،هر کاری کرد شما هم انجام بدید.😉 من هم کنار شما می ایستم و بلند بلند ذکرهای را تکرار می کنم🗣 تا یاد بگیرید. در رکعت اول وسط خواندن حمد،امام جماعت شروع کرد سرش را خاراندن،یکدفعه دیدم آن پنج نفر شروع کردند به خاراندن سر!!😆 خیلی خنده ام گرفته بود اما خودم را کنترل می کردم.🤭 اما در سجده وقتی امام بلند شد مُهر به پیشانیش چسبیده بود و افتاد.🥺 پیش به سمت چپ خم شد که مهرش را بردارد. یکدفعه دیدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز کردند.🤩 اینجا بود که دیگر نتوانستم تحمل کنم و زدم زیر !😂😂 🔹خاطره ای از زبان  ❣ ـ•------✾-🌹🕊🌺🕊🌹-✾------•ـ کانال راه و رسم شهدایی|عضو شوید👇 https://eitaa.com/shohadaei1