🌹🍃سیره #شهید بهروز مهرایی امیرکلایی🍃🌹
🌷🌸در وصف سجایای #اخلاقی و شخصیتی #شهید می توان گفت رفتار و برخوردش با والدین بسیار خوب و خوش بود. حتی با همسایه ها و اقوام رفتار خوشی داشت و دیگران را به خوبی و خوش رفتاری نصیحت می کرد. فردی آرام، فعال، اجتماعی و معاشرتی بود و در رسیدگی به کارهای خانه دست والدین را می گرفت و بخاطر همین خصلت ها بود که نزد فامیل ارزش و احترام خاصی گرفت. علاقه عجیبی نسبت به حضرت امام داشت.
🌼💐تقید و پایبندی اش نسبت به انجام واجبات دینی، خصوصا #نماز، #روزه، شرکت در مراسم های مذهبی مثل دعای #کمیل و #توسل به قدری بود که همیشه و در اکثر اوقات خود راهی مسجد می شد. زحمات، رنج های خانواده اش را با دل مهربانی که داشت به جان می خرید و همیشه سنگ صبور آنها بود.
🌼
🌺🍃
🌸🍃🌸
🌹کانال راه و رسم شهدایی🌹
https://eitaa.com/shohadaei1
🔰خاطرات شهدا
🌷☘🍃#شهید رحمان حاجی نتاج🍃☘🌷
❤️🌺مادر #شهید: ایشان خیلی دوست داشت به #جبهه برود و #جبهه را مکانی #مقدس و #پاک می دانست و دوست داشت همه روزه در #جبهه باشد و اگر روزی مرخصی می آمد و به من می گفت که 4 یا 5 روز مرخصی دارم ولی دلش طاقت نمی آورد و دو روزه می رفت به #جبهه.
💐🌹دوست #شهید: #شهید را از کودکی می شناختم. بسیار مهربان و بچه ی آرام و کم حرفی بود و در عین حال پرتحرک و بیشتر عمل می کرد و از ویژگی اخلاقی وی خواندن #نماز اول وقت بود و همیشه می گفت #نماز حکم غذا خوردن را دارد همان طور که بدن انسان برای تحرک به غذا نیاز دارد روح انسان هم به غذا نیاز دارد و #نماز یکی از مهم ترین آن ها می باشد . #شهید خیلی به قشر جوان و نوجوان جامعه اهمیت می داد و آن ها را جمع می کرد و به بهانه ورزش و بهانه های دیگر آن ها را هدایت فکری می کرد و همچنین #شهید در انجام امور خانه به پدر و مادر کمک می کرد و بسیار زحمت می کشید . #شهید بسیار با محبت بود و همه از او راضی بودند و او را دوست داشتند .
🌼
🌸🍃
🌺🍃🌺
🌹کانال راه و رسم شهدایی🌹
https://eitaa.com/shohadaei1
🔰طنزهای جبهه
😉چند لحظه#بخند و بعد #برو
✍در منطقه المهدی در همان روزهای اول جنگ،#پنج جوان به گروه ما ملحق شدند.
آنها از یک #روستا با هم به #جبهه آماده بودند.چند روزی گذشت.دیدم اینها اهل #نماز نیستند!☹️
تا اینکه یک روز با آنها صحبت کردم.بندگان خدا آدم های خیلی ساده ای بودند...🙂
آنها نه سواد داشتند نه #نماز بلد بودند.فقط به خاطر علاقه به امام آمده بودند #جبهه...☺️
از طرفی خودشان هم دوست داشتند که #نماز را یاد بگیرند.😍
من هم بعد از یاد دادن #وضو،یکی از بچه ها را صدا زدم وگفتم:😊
این آقا پیش #نماز شما،هر کاری کرد شما هم انجام بدید.😉
من هم کنار شما می ایستم و بلند بلند ذکرهای #نماز را تکرار می کنم🗣 تا یاد بگیرید.
در رکعت اول وسط خواندن حمد،امام جماعت شروع کرد سرش را خاراندن،یکدفعه دیدم آن پنج نفر شروع کردند به خاراندن سر!!😆
خیلی خنده ام گرفته بود اما خودم را کنترل می کردم.🤭
اما در سجده وقتی امام #جماعت بلند شد مُهر به پیشانیش چسبیده بود و افتاد.🥺
پیش #نماز به سمت چپ خم شد که مهرش را بردارد.
یکدفعه دیدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز کردند.🤩
اینجا بود که دیگر نتوانستم تحمل کنم و زدم زیر #خنده!😂😂
🔹خاطره ای از زبان
❣#شهید_ابراهیم_هادی❣
ـ•------✾-🌹🕊🌺🕊🌹-✾------•ـ
کانال راه و رسم شهدایی|عضو شوید👇
https://eitaa.com/shohadaei1