eitaa logo
شهدای نیروی انسانی
293 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
5 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadanirooensani ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🇮🇷❤️🇮🇷🌹 ✍️ راوی: پدر شهید عزیز رسول خلیلی من در زمان جنگ مدام در منطقه بودم و پس از که جنگ تمام شد آن موقع مرسوم نبود و ما هر سال با گردان خودمان می‌رفتیم بازدید جبهه . یک مقری داریم بنام در فکه، اولین سالی که را منطقه بردم، سال اول راهنمایی بود. به رسول قبرهایی را نشان دادم و گفتم که شب ها می‌آمدند در این قبرها راز و نیاز می‌کردند و نماز شب می‌خواندند و برای هر کس که شهید می‌شد ما یک قبر سمبلیک درست می‌کردیم، خلاصه رسول را توجیه کردم. من و مادرش برای به طرف خرابه های رفتیم و رسول هم با بچه های هم سنش مشغول گشت و گزار در اطراف مقر الوارثین شد.... نماز که تمام شد اکثر بچه های هم سن و سالش اطراف حسینیه بودند و از رسول خبری نبود ... من و مادرش نگران شدیم و با هم دور تا دور رو وارسی کردیم. تا اینکه منظره ای من رو در جا میخکوب کرد... دیدم نوجوانی به حال سجده داخل یکی از قبرها چفیه روی سر کشیده و مشغول مناجاته... ... به حال سجده افتاده و چفیه به سر کشیده ... من و مادرش حالش رو به هم نزدیم فقط من در اون حال یک عکس از رسول گرفتم ... کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🌹🌹 🌹 من و توی مقر تخریب لشگر10 در موقعیت یه دوربین پیدا کرده بودم حسن گفت: داش جعفر بیا یه عکس دو نفره با هم بگیریم رفت و لباس فرم سپاه رو پوشید که توی عکس خوشگل باشه..توی اون گرما دنبال یه جای سبز می گشتیم که رسیدیم به این درخت کندور که نزدیک دستشویی های مقر بود.. کنار هم ایستادیم و این تصویر به ثبت رسید... یاد حسن بخیر یاد همه ی نوحه خون های شهید بخیر. با یه صلوات یادشون رو گرامی بداریم. (جعفر طهماسبی) کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹 راوی: من مدام در زمان جنگ در منطقه بودم و پس از جنگ تمام شد آن موقع مرسوم نبود و ما هرسال با گردان خودمان می‌رفتیم بازدید جبهه . یک مقری داریم بنام در فکه، اولین سالی که را منطقه بردم، سال اول راهنمایی بود. به رسول قبرهایی را نشان دادم و گفتم که شب ها می‌آمدند در این قبرها راز و نیاز می‌کردند و نماز شب می‌خواندند و برای هر شهیدی هم که شهید می‌شد ما یک قبر سمبلیک درست می‌کردیم، خلاصه رسول را توجیه کردم. من و مادرش برای به طرف خرابه های رفتیم و رسول هم با بچه های هم سنش مشغول گشت و گزار در اطراف مقر الوارثین شد.... نماز که تموم شد اکثر بچه های هم سن وسالش اطراف حسینیه بودند و از رسول خبری نبود ... من و مادرش نگران شدیم و با هم دور تا دور رو وارسی کردیم تا اینکه منظره ای من رو در جا میخکوب کرد... دیدم نوجوانی به حال سجده داخل یکی از قبرها چفیه روی سر کشیده ومشغول مناجاته... ... به حال سجده افتاده و چفیه به سر کشیده ... من و مادرش حالش رو به هم نزدیم فقط من در اون حال یک عکس از رسول گرفتم ... 🌹 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🌹 ✅ به بهانه 2 اردیبهشت سالروز «تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی » من و توی مقر تخریب لشگر10 در موقعیت یه دوربین مفت پیدا کرده بودم حسن گفت: داش جعفر بیا یه عکس دو نفره با هم بگیریم رفت و رو پوشید که توی عکس خوشگل باشه. توی اون گرما دنبال یه جای سبز می‌گشتیم که رسیدیم به این درخت کندور که نزدیک دستشویی‌های مقر بود. کنار هم ایستادیم و این تصویر به ثبت رسید... یاد حسن بخیر یاد همه‌ی نوحه‌خوان‌های شهید بخیر. با یه صلوات یادشون رو گرامی بداریم. (جعفر طهماسبی) کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani