eitaa logo
شهدای نیروی انسانی
293 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
5 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadanirooensani ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 تیم رفت که یه معبر باز کنه تا نیرو های گردان بتونن یه تک شبانه به دشمن بزنن... از سیم خاردار که گذشتن و وارد میدان مین شدن پای یکی از بچه ها رفت روی مین ... مین منطقه رو روشن می‌کرد و باعث می‌شد همه عملیات لو بره، از طرفی بیش از هزار درجه سانتیگراد حرارت داره و کلاه آهنی رو حتی می‌کنه... حتی نمیشه بهش نزدیک شد تا بقیه رفتن فکری کنن دیدن این غیرتی که سوختن رو از مادر یاد گرفته خودش فورا دست به کار شد... کلاهش رو انداخت روی مین و خوابید روش شکمش آب شد، بدنش می‌جوشید... هم آب شد اشک گوشه ی ما و گوشه ی لب او... معبر زده شد و با موفقیت انجام شد... شادی روح و کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷 احمد مختاری، مجتبی سعیدی و علی سراج از عشایر مهدیشهر استان سمنان راهی جبهه می‌شوند. در بحبوحه جنگ، هر سه رفیق شفاعت‌نامه‌ای می‌نویسند و هر سه آن را امضا می‌کنند : اینجانبان علی سراج، مجتبی سعیدی و احمد مختاری پیمان می‌بندیم بر اینکه هرکدام از ما سه تن به درجه رفیع شهادت نائل آمد، دو نفر دیگر را در روز قیامت شفاعت نموده و در محضر خداوند از خدا بخواهد که از گناهان دو تن دیگر بگذرد و در نزد خداوند از دو تن دیگر شفاعت نماید. مجتبی سعیدی ۲۵ فروردین ۶۵، علی سراج ۲۶ دی ماه ۶۵ شهید شدند و احمد مختاری در عملیات مرصاد و در واپسین روز‌های جنگ خودش را به دو رفیق شهیدش می‌رساند. 🌷🌷 رفاقت تا بهشت رهبر انقلاب: آن سه نوجوانى که از مهدى‏شهر با هم پیمان مى ‏بندند که هر کدام شهید شدند، آن دو نفر دیگر را در روز قیامت پیش خداوند شفاعت کنند؛ سه تا نوجوان و هر سه شهید مى‏ شوند؛ نام اینها را شماها مى ‏دانید؛ داستان اینها را شماها مى ‏دانید. اینها جزو ماجراهاى فراموش نشدنىِ تاریخ است. اینها چیزهایى نیست که از خاطره یک ملت برود. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🌹🥀💐🥀🌹🌴 سرزمین من بودند که زودتر از شان به مردانگے رسیدند. وبے مثال ترین را براے سرزمین واعتقاداتشان آفریدند. کہ همیچگاه بہ دنبال قدردانے و قدرشناسے از خود نبودند. وخالص ترین ایرانیان بودند کہ دشمن این مرز و بوم را بہ خاک نشاندند.. یاد و نامتان گرامے ، بزرگ مردان کوچک سرزمینم شادی روح و کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 تا می‌توانید و اعمال و احوال خودتان باشید و خود را در محضر حس کنید که اگر شما او را ، او شما را . کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 نخبه علمی بود به قدری باهوش بود که در۱۳سالگی به راحتی انگلیسی حرف می‌زد در جبهه آموزش زبان می‌داد والفجر ۸ شیمیایی شد و در ۱۷ سالگی به رسید کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🕊💐🌷💐🕊🌹 مزار شهید والامقام: شهرستان ملارد- صفادشت امامزاده بی بی سکینه س 🌹🕊💐🌷💐🕊🌹 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 وقتی که احساس کرد سن شناسنامه‌ای او کم است و اجازه حضور در جبهه را به او نمی‌دهند اما عقلش بسیار بیشتر از سن تقویمی اوست و غیرت و جوانمردی‌اش بی‌تفاوت بودن را برنمی‌تابد، شناسنامه‌اش را دست‌کاری کرد و با هر ترفندی بود خود را به جبهه‌های حق علیه باطل رساند و در مقابل مزدوران تجزیه‌طلب کومله و دموکرات در شهرستان سقز سینه سپر کرد و خود را فدای اسلام و قرآن و ناموس مردم نمود تا ناپاکان به حقوق مردم و استقلال کشور متعرض نشوند و نظام مقدس جمهوری اسلامی برای حمایت از مردم مظلوم جهان پابرجا بماند. . کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷 احمد مختاری، مجتبی سعیدی و علی سراج از عشایر مهدیشهر استان سمنان راهی جبهه می‌شوند. در بحبوحه جنگ، هر سه رفیق شفاعت‌نامه‌ای می‌نویسند و هر سه آن را امضا می‌کنند، اینجانبان علی سراج، مجتبی سعیدی و احمد مختاری پیمان می‌بندیم بر اینکه هرکدام از ما سه تن به درجه رفیع شهادت نائل آمد، دو نفر دیگر را در روز قیامت شفاعت نموده و در محضر خداوند از خدا بخواهد که از گناهان دو تن دیگر بگذرد و در نزد خداوند از دو تن دیگر شفاعت نماید. مجتبی سعیدی ۲۵ فروردین ۶۵، علی سراج ۲۶ دی ماه ۶۵ شهید شدند و احمد مختاری در عملیات مرصاد و در واپسین روز‌های جنگ خودش را به دو رفیق شهیدش می‌رساند. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 : همت و یک دل خدا توی سینه اشتیاق کربلا ... شوق پروازی بزرگ در هجوم زخم‌های بی‌صدا ... قصه‌ی عباس و آب در «طلاییه» غروب آفتاب ... چشم‌ها غرق سکوت در درون سینه، اما انقلاب ... آسمان غرق خون در شلمچه گریه‌گریه تا جنون ... در سکوت یک نگاه نغمه‌ی انا الیه راجعون ... در فنا نابود شدن در میان تشنگان ساقی شدن ... در ره دهلاویه غرق اشک چشم، مشتاقی شدن ... حرمت یک استخوان یادگار از قامت یک نوجوان ... آنکه با خون شریفش رسم کرد بر زمین، جغرافیای آسمان ... شادی ارواح طیبه شهدای دانش‌آموز صلوات کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷 رضا بچه‌ای دو روزه بود که من او را در رویا دیدم، وقتی این بچه در بغلم شیر می خورد یک تصویر روی دیوار باز شد و در این تصویر دیدم که رضا در همین سنی که شده قرار دارد و به رسیده است بدون اینکه جنگی در میان باشد و آن زمان موضوع جنگ و انقلاب در مملکت مطرح نبود. هرقدر که رضا رشد می کرد، فکر فرزندم در ذهنم بیشتر خطور می کرد تا اینکه جرقه‌های پیروزی انقلاب زده شد و رضا هشت سال داشت، اما در این سن فعالیت زیادی می کرد. راوی: کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani