تخریبچی شهید علیرضا عباسیان در دومین روز از مرداد ماه سال 67 در #جاده_اهواز_خرمشهر شربت شهادت نوشید و به لقاء حق رسید و در گلزار شهدای #بهشت_زهراء_سلام_الله_علیها قطعه 40 ردیف58 شماره 8 میهمان خاک شد.
🌹🇮🇷❤️🇮🇷🌹
#شهید_علیرضا_عباسیان
شهادت : #جاده_اهواز_خرمشهر
تاریخ شهادت : ۶۷/۵/۲
راوی: #حسین_گودرزی
زمستان سال ۶۶ (اسفند ماه) بود .
برف مقر #شهید_ضیایی را سفیدپوش کرده بود. نیمه های شب از سوله ای که عراقیها دردل کوه درست کرده بودن و بعدا شده بود سنگر محل استراحت ما خارج شدم .
در آن تاریکی و سرما صدایی مرا بسمت خود کشید . به سمت صدا که از گوشه ای دنج از مقر به گوش می رسید رفتم. شهید علیرضا عباسیان را دیدم که در حال کندن قبری برای راز و نیاز خود بود .
در همان حال گفتم: “علی دعا یادت نره”. #شهید_عباسیان که تازه متوجه من شده بود منو صدا کرد و باچشمانی اشکبار گفت #من_خودم_خیلی_به_دعا_نیاز_دارم.
علیرضا خودشو غرق گناه می دونست اما همه می دونن شهدا همشون خودشونو گنهکار می دونستن ولی مزد اعمالشون را با شهادت گرفتن.
اواخر اردیبهشت سال ۶۷ بود #شهید_علیرضا_عباسیان آماده رفتن به مرخصی بود ولی خیلی پکر و غمگین بنظر می رسید. معمولا بچه ها وقتی برای مرخصی می رفتند شاد و شنگول بودند
ازش پرسیدم علیرضا چرا پکری؟
با غصه بمن گفت: شاید برم مرخصی دیگه برنگردم .
پرسیدم چرا برنگردی؟
گفت چون مادرم ناراحتی قلبی داره می ترسم برگردم حالش بد بشه .
بهش گفتم: علیرضا این شیطونه که میگه بخاطر بیماری مادرت برنگرد و توصیه کردم حیفه این فضای معنوی را از دست بدیم و گفتم برو مرخصی تا مادرت با دیدنت کمی بهتر بشه ولی برگرد.
دو هفته بعد علیرضا برگشت و دیگر به مرخصی نرفت تا ملائکه او را به معراج بردند .
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
#روحش_شاد_یادش_گرامی_باد.
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌷شور و شوق شهادت
#سی_هفت_سال_گذشت
#عملیات_کربلای_8
#18_فروردین_66
#رزمندگان_تخریبچی_لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام
وقت اعزام به گردان ها برای عملیات
#جاده_اهواز_خرمشهر
#مقر_شهید_پور_رازقی
تخریبچی شهید علیرضا عباسیان در دومین روز از مرداد ماه سال 67 در #جاده_اهواز_خرمشهر شربت شهادت نوشید و به لقاء حق رسید و در گلزار شهدای #بهشت_زهراء_سلام_الله_علیها قطعه 40 ردیف58 شماره 8 میهمان خاک شد.
🌹🇮🇷❤️🇮🇷🌹
#شهید_علیرضا_عباسیان
شهادت : #جاده_اهواز_خرمشهر
تاریخ شهادت : ۶۷/۵/۲
راوی: #حسین_گودرزی
زمستان سال ۶۶ (اسفند ماه) بود .
برف مقر #شهید_ضیایی را سفیدپوش کرده بود. نیمه های شب از سولهای که عراقیها دردل کوه درست کرده بودن و بعدا شده بود سنگر محل استراحت ما خارج شدم .
در آن تاریکی و سرما صدایی مرا بسمت خود کشید. به سمت صدا که از گوشهای دنج از مقر به گوش می رسید رفتم. شهید علیرضا عباسیان را دیدم که در حال کندن قبری برای راز و نیاز خود بود .
در همان حال گفتم: “علی دعا یادت نره”. #شهید_عباسیان که تازه متوجه من شده بود منو صدا کرد و با چشمانی اشکبار گفت: #من_خودم_خیلی_به_دعا_نیاز_دارم.
علیرضا خودشو غرق گناه می دونست اما همه می دونن شهدا همشون خودشونو گنهکار می دونستن ولی مزد اعمالشون را با شهادت گرفتن.
اواخر اردیبهشت سال ۶۷ بود #شهید_علیرضا_عباسیان آماده رفتن به مرخصی بود ولی خیلی پکر و غمگین بنظر می رسید. معمولا بچهها وقتی برای مرخصی می رفتند شاد و شنگول بودند
ازش پرسیدم علیرضا چرا پکری؟
با غصه بمن گفت: شاید برم مرخصی دیگه برنگردم .
پرسیدم چرا برنگردی؟
گفت چون مادرم ناراحتی قلبی داره می ترسم برگردم حالش بد بشه.
بهش گفتم: علیرضا این شیطونه که میگه بخاطر بیماری مادرت برنگرد و توصیه کردم حیفه این فضای معنوی را از دست بدیم و گفتم برو مرخصی تا مادرت با دیدنت کمی بهتر بشه ولی برگرد.
دو هفته بعد علیرضا برگشت و دیگر به مرخصی نرفت تا ملائکه او را به معراج بردند .
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
#روحش_شاد_یادش_گرامی_باد.
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani