✨ امام و مقتدایی که ما می شناسیم!
⭕️ روزی که امام به خاطر همدردی با مردم سرما خورد!
🔹زمستان سال ۶۲ بود زنگ زدم دفتر امام، پرسیدم چرا ملاقات های امام قطع شده؟
گفتند امام که شنیدند، غرب کشور نفت کمیاب شده، دستور دادند بخاری های جماران را خاموش کنند و به شدت سرما خورده اند....
✍ مهر و قهر، ص ۱۰۷
#مکتب_امام
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
❌ شما جایز نیستید با این تلفن تماس بگیرید!
▪️خبر دادند حاج آقا مصطفی، پسر بزرگش شهید شده. خانواده خواستند، با تلفن منزل تماس بگیرند تهران. امام گفت: تلفن بیت از بیت المال است. شما کار شخصی دارید، جایز نیست با این تلفن تماس بگیرید!
✍ آیینه حسن، ص۴۳
#مکتب_امام
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
☑️ آثار ناراحتی تا پایان درس در چهره امام بود...
🔹امام در مسجد “سلماسی” قم کلاس درس داشت. کف مسجد زیلوهای نخی نازکی پهن بود، نشستن رویش سخت بود و زمستان ها سرما اذیت می کرد.
شاگردها گفتند: خوب نیست استاد هم مثل ما روی این زیلوها بنشینند، یکی عبای پشمیش را تا زد پهن کرد جایی که امام می نشست.
امام آمد، عبا را که دید، با ناراحتی کنارش زد و مثل همه نشست روی زیلوها.
آثار ناراحتی تا پایان درس در چهره امام بود...
✍️ آیینه حسن، ص ۱۰۱
#مکتب_امام
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
سبک زندگی امام خوبی ها ، خمینی کبیر ره
❌اگر می خواهید بمانم تزیینات نکنید...
▪️زندگی امام از هر جهت بسیار ساده بود. نه تنها ایشان در زندگی شخصی خود مراقبت بر ساده زیستی داشتند که نسبت به آنچه به ایشان مرتبط می شد نیز مراقبت می نمودند؛
از باب نمونه حسینیه جماران با اینکه به شخص ایشان زیاد ارتباط نداشت و مکانی بود به نام امام حسین(ع) ولی امام نگذاشتند از نظر تجمّل و زیبایی تغییری در آن ایجاد شود.
حتی وقتی آقای جمارانی خواست آنجا را سفیدکاری کند امام فرمودند: «اگر می خواهید من اینجا بمانم تزیینات نکنید».
موقعی که امام متوجه شدند که می خواهند حسینیه را کاشی کاری کنند عصبانی شدند و فرمودند: «من از اینجا می روم».
✍برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه ۱۴۶.
#مکتب_امام
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani