فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رویای بر باد رفته یک کودک
🔹گریههای کودک فلسطینی برای شهادت برخی اعضای خانواده و ویران شدن منزلشان
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
هدایت شده از «عقلانیت»
«عقلانیت»
✅ سبک زندگی شهدا
🌹🇮🇷🌹 حسین آقا بچه یافتآباد تهران بود. بعد از سربازی، یه وانت خرید و تو بازار مبل یافتآباد کار میکرد. عضو بسیج و کانون قرآن مسجد بود.
در پاسخ به سوال خواهرش که پرسیده بود؛ من قرآن میخونم، اما عامل به قرآن نیستم، آیا درسته ادامه بدم؟ گفته بود: «یه پات قطع شده که عامل به قرآن نیستی، آیا میخواهی با نخوندن قرآن، پای دیگرت رو هم قطع کنی؟»
مادر حسین آقا میگه: حسین هر وقت میخواست بره مدرسه، من آیة الکرسی میخوندم و بش فوت میکردم. حسین همیشه میگفت؛ من این آیة الکرسی مادرم رو کنار خودم حس میکنم. هنگام لغزشها، یا وقتی کسی قصد اذیت من رو داره، آیة الکرسی مادرم به دادم میرسه. برای رفتن به سوریه، یکماه تو مسجد جمکران بیتوته کرده بود. به خواهرش گفته بود؛ «من به همراه دوازده نفر دیگه شهید میشم. تیر به قلبم میخوره، اما جنازهام برمیگرده» دقیقا همین اتفاق افتاد.
قبل از اعزام به سوریه بصورت بسیجی، وانتش رو فروخت و پولش رو بین فقرا تقسیم کرد. در پاسخ به کسانیکه بهش گفته بودن؛ ضرر میکنی، برگردی میخواهی چکار کنی؟ گفته بود: «برگشتی در کار نیست. شما که میمونید ضرر میکنید»
🌹 خاطراتی از شهید مدافع حرم، شهید حسین امیدواری
تولد؛ اردیبهشت ١٣۶۵
شهادت؛ خان طومان سوریه
محل دفن: قطعه ۵٠ بهشت زهرا (س)
💐 نثار امام، شهدا و اموات مؤمنین، فاتحه و صلوات
⛅️#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم
🗓 ۴ آبان ۱۴۰۲ مصادف با سالروز:
🦋 ولادت شهید #اکبر_ملکشاهی
🌟شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
شهید_راه_ڪربلا
حمیدرضا متولد سال ۱۳۶۶ بسیجی دلاوری از حسین آباد (توابع اسلامشهر) از دوران نوجوانی به عضویت گردان ۲۰۷ امام علـی (ع) درآمد .
با شروع جنگ درسوریه و عراق خود را موظف دانست که برای دفاع از حرم آل الله عازم شود. وی سه دوره به مدت ۴۵ روز به سـوریه رفت ، حدود ۲ ماه مانـده به محـرم خبرهـایی آمد ڪہ داعش ڪربلا را تهدید ڪرده و گفته ڪہ راه را بر زائریـن امام حسیـن (ع) خواهیم بست و حرمـی باقی نمیگذاریم. او این بار تصمیم گرفت که برای باز ڪردن راه زوار و دفـاع ازحـرم به عـراق برود
حمیدرضا سرانجـام در ۴ آبان ۱۳۹۳ درعملیات آزادسـازی شهر #جرف_الصخر بر اثر انفجـار تله انفجـاری در۳۵ ڪیلومتری ڪربلا به فـیض شهـادت رسید، پیکر ارباً اربای او سه روز زیر آفتاب مانـد. شدت انفجار به حدی بود که بدنش را در ڪربلا دفن ڪردند و فقط سـر و دست چـپ او را برای دختـر سه سالهاش برگرداندند تا سنگ مزارش مرهـمی باشد برای دلتنگیهـای هلنـا و حمیدرضایی که هیچگاه پدر خود را ندید.حالا حمیدرضا دو مـزار دارد، یکی در کربلا و دومی در قطعهی ۲۶ بهشت زهرا (س) تهران.
#بسیجی_مدافـع_حـــرم
شهید #حمیدرضا_زمانی
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
📋 #اطلاع_نگاشت
🕊شهید مدافع حرم "#محسن_جمالی
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
#اطلاع_نگاشت
🕊امروز چهارم آبان ماه سالروز شهادت
🌷شهید مدافع حرم "#محمدرضا_عسکری_فرد
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🇮🇷🕊🇮🇷🌹
*🍀 السلام علیک یا اباصالح المهدی عج🍀*
🌹 #یاد_شهیدان_جاودانه_باد🌹*
فَاقْرَءُوا مَا تَيسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ
(مزمل/ ۲۰)
#برنامه_تلاوت_قرآن_کریم
📖 امروز صفحه ۶۲ قرآن کریم
عزیزانی که برنامه جزء خوانی دارند،
📖 امروز جزء ۱۱ قرآن کریم
#هدیه_به_ارواح_طیبه_و_ملکوتی
🌹 #شهدای_مظلوم_کربلا
🌹 #شهدای_راه_حق
#انبیاء_الهی_و_ائمه_معصومین_ع
#امام_خمینی_ره
#پدران_و_مادران
#مومنین_و_مومنات
ان شاءالله در دنیا با قرآن مانوس و در آخرت با قرآن محشور شوید.
🌺🍃🌸🍃🌺
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#اخلاص_شهدا
#خاطره_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#حاج_احمد_کاظمی
ما بچه که بوديم، بابا يادمان داده بود که در مدرسه هر کس پرسيد پدرتان چه کاره است، بگوييد کارمند دولت. کسي واقعاًنميدانست پدر ما سپاهي هست؛ فرمانده هست. الحمدالله در خانه هم يک طوري برخورد ميکرد که حالا ما فکر نکنيم خبري هست! خودش عميقاً به اين قائل بود که اينها همهاش يک لحظه است؛ امروز هست و فردا نيست. اصلاً پست و مقام و درجه و جايگاهي که داشت حقيقتاً برايش بيارزش بود. يادم هست هفتههاي آخر منتهي به شهادت ايشان بود. کمي مريض احوال و سرماخورده بودند. رفتند وسط هال و يک کاغذ A4 گذاشتند زيرپايشان. من و سعيد و مادرم را هم صدا کردند. گفتند پست و مقام براي من، مثل اين کاغذ ميماند، نه وجودش، من را بالا برده و نه بعداً اگر از زير پايم کشيده شود، زمين ميخورم. کشيدنش و وجودش برايم هيچ فرقي ندارد. شما هم طوري زندگي کنيدکه مقام برايتان اينطوري باشد.
راوی :
محمدمهدی کاظمی
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani