🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
اولین برخورد با آن بزرگوار، در فاو بنده در گردان مهندسی رزمی بودم که ایشان سرزده وارد سنگر ما شد که ما در سنگر حدود چهارده نفر بودیم نماز ظهر و عصر پشت سر ایشان اقامه کردیم و سفره ناهار را بنده انداختم قبل از غذا خوردن یکی یکی خود را معرفی کردیم که بنده سید یونس کاظمی بودم نمی دانم کاظمی بودن یا سید بودن نظر ایشان را جلب کرد.
گفتند شما سید هستین؛ غذا را خوردیم و بعد از غذا دعای سفره خواندیم چون من آنروز شهردار سنگر بودم طبق معمول ظرف ها را جمع کرده و رفتم که بشورم مشغول شستن بودم حاجی خدا بیامرز سر رسیدن و بنده را از شستن ظرف ها منع کردند و فرمودند من راضی نیستم سید اولاد پیغمبر ظرف غذای بنده رابشورد و با اجبار بنده را کنار کشیدن و خودشان مشغول شستن ظروف شدن و بچه های سنگر جمع شدن و نگذاشتن حاجی ظروف را بشورد و فرمودند ما در سنگرهای دیگر سادات رو از شهردار شدن منع کردیم.
راوی: سیدیونس کاظمی
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🕊🌹🌴🌹🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_احمد_کاظمی
ما تا این روزی که احمد شهید شد، نمیدانستیم که احمد اینقدر مجروح شده، والله یک بار احمد نگفت که ترکش به سرم خورده، به صورتم خورده، یک بار نیامد بگوید که مجروح شدم. من که نزدیکترین فرد به احمد بودم، نمیدانستم احمد اینقدر زخمی شده، هیچ وقت نگفت، خدا شاهد است که هیچ وقت بر زبان جاری نکرد.
*احمد خیلی خصلتها داشت، همیشه از بریدگی از دنیا میگفت واقعاً انسان عجیبی بود یعنی هر چه آدم از او فاصله میگیرد، احساس میکند که احمد یک قلهای بود، واقعاً یک قلهای بود، متفاوت بود، خیلی فضیلت داشت، برای همین میگویم احمد واقعاً خلاصهای از شخصیت امام خمینی(ره) بود در ابعاد مختلفی.*
راوی ؛
#سردار_سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#اخلاص_شهدا
#خاطره_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#حاج_احمد_کاظمی
ما بچه که بوديم، بابا يادمان داده بود که در مدرسه هر کس پرسيد پدرتان چه کاره است، بگوييد کارمند دولت. کسي واقعاً نميدانست پدر ما سپاهي هست؛ فرمانده هست. الحمدالله در خانه هم يک طوري برخورد ميکرد که حالا ما فکر نکنيم خبري هست! خودش عميقاً به اين قائل بود که اينها همهاش يک لحظه است؛ امروز هست و فردا نيست. اصلاً پست و مقام و درجه و جايگاهي که داشت حقيقتاً برايش بيارزش بود. يادم هست هفتههاي آخر منتهي به شهادت ايشان بود. کمي مريض احوال و سرماخورده بودند. رفتند وسط هال و يک کاغذ A4 گذاشتند زير پايشان. من و سعيد و مادرم را هم صدا کردند. گفتند پست و مقام براي من، مثل اين کاغذ ميماند، نه وجودش، من را بالا برده و نه بعداً اگر از زير پايم کشيده شود، زمين ميخورم. کشيدنش و وجودش برايم هيچ فرقي ندارد. شما هم طوري زندگي کنيد که مقام برايتان اينطوري باشد.
راوی: فرزند شهید، محمدمهدی کاظمی
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#در_محضر_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_احمد_کاظمی
دوستان، هرچه براي اين ملت تلاش كنيم كم است. ما براي اين ملت زنده، پيشتاز و خداجوي نبايد كم بگذاريم. اگر آماده باشيم، اگر با نشاط باشيم، اگر آماده حركت باشيم، هيچ گونه تهديدي متوجه ملت ايران نميشود. سرزمين اسلام امن است.
اگر يكي از اين شهدا الآن بيايد به اين دنيا و شروع كند براي ما صحبت كردن، چه ميگويد؟ ميگويد در راه خدا ثابت قدم باشيد. ايمانتان را حفظ كنيد.
در تقويت ايمانتان تلاش كنيد. قدر جمهوري اسلامي را بدانيد. خودتان را شايسته فداكاري در راه جمهوري اسلامي بدانيد. در راه ولايت فقيه ثابت قدم، استوار، دلپاك، همه چيز خودتان را آماده كنيد براي دفاع از اسلام؛ راستگو باشيد.
اينها را به ما خواهند گفت.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_احمد_کاظمی
حاج احمد همیشه یک دفترچه همراه داشت نکاتی که به ذهنش میرسید، مینوشت. حتی اگر پای تلویزیون نشسته بود و نکته مهمی را میشنید که ما فکر میکردیم به سپاه ربطی ندارد با دقت تمام گوش میکرد و با جزئیاتش مینوشت!
وقتی سئوال میکردیم این موضوع چه ربطی به سپاه دارد میگفت: «این یک طرحی است که اگر ما در سپاه روی آن کار کنیم، خوب است» نوشتهها معمولاً دو الی سه سطر بود. خوبی دفترچه این بود که اگر ابهامی در مسئلهای داشت یا نکتهای به ذهنش نمیرسید، سراغ دفترچه میرفت و آن را پیدا میکرد. حتی اگر در حین صحبتهای فردی مطلبی توجهاش را جلب میکرد، وقتی آن فرد میرفت سریع مطلب را یادداشت میکرد.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌷🕊🌹🌴🌹🕊🌷
#خاطرات_شهداء
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
در عملیات رمضان، بچهها پشت خاکریز زمینگیر شده بودند.
پنجاه، شصت نفر در انتهای سمت راست خاکریز از شدت آتش دشمن، نمیتوانستند سرشان را بالا بیاورند.
با ماشین رفتم جلو تا آخر خاکریز، یک نفر که بغل دستم بود گفت «دیگه تکون نخور، اگه ماشین رو تکون بدی، سوراخ سوراخش میکنن».
روبهرو را نگاه کردم، چند تانک عراقی داشتند به خاکریزمان نزدیک میشدند.
فاصلهشان هر لحظه کمتر میشد، اولین تانک به سی، چهل متریمان رسیده بود، نفسم بند آمده بود، احساس میکردم چند دقیقه دیگر اسیرمان میکنند.
بدنم سُست شده بود، با رنگ پریده، منتظر رسیدن عراقیها بودم،
با نا امیدی سرم را به طرف انتهای خاکریز چرخاندم.
یک مرتبه دیدم یک نفر، سوار بر یک موتور تریل قرمز رنگ، با سرعت زیاد، گرد و خاک کنان به طرفمان میآيد!،
#حاج_احمد بود.
از موتور پایین پرید و آرپیجی را از دست آرپیجیزن گرفت و رفت آنطرف خاکریز، روبهروی تانکها نشست زمین و نشانه گرفت، چند ثانیه بعد گلوله آرپیجی روی برجک اولین تانک در حال حرکت نشست.
تانک در دم آتش گرفت و دودش پیچید توی آسمان منطقه.
بعد #حاج_احمد با فریادهای بلند به نیروها گفت که شروع کنند.
بچهها شروع کردند.
#حاج_احمد سوار موتور شد و رفت تا بقیه جاها را سامان بدهد.
راوی: #عباس_رمضانی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
اگر می خواهید #تاثیر گذار باشید، اگر می خواهید به #عمر و #خدمت و جایگاهتون #ظلم نکرده باشید، ما راهی به جز اینکه یک #شهید زنده در این عصر باشیم نداریم.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀
#پیامکی_از_بهشت 💐
خداوندا! فقط مي خواهم #شهيد شوم، #شهيد در راه تو.
خدايا! مرا بپذير و در جمع #شهدا قرار بده.
خداوندا! روزي #شهادت مي خواهم كه از همه چيز خبري هست الا #شهادت، ولي خداوندا تو صاحب همه چيز و همه كس هستي و قادر توانايي، اي خداوند كريم و رحيم و بخشنده، تو كرمي كن، لطفي بفرما، مرا #شهيد راه خودت قرار ده.
با تمام وجود درك كردم عشق واقعي تويي و عشق #شهادت بهترين راه براي دست يافتن به اين عشق.
نمي دانم چه بايد كرد، فقط مي دانم زندگي در اين دنيا بسيار سخت مي باشد. واقعاً جايي براي خودم نمي يابم.
هر موقع آماده مي شوم چند كلمه اي بنويسم، آنقدر حرف دارم كه نمي دانم كدام را بنويسم.
از درد دنيا، از دوري #شهدا، از سختي زندگي دنيايي، از درد دست خالي بودن براي فرداي آن دنيا.
هزاران هزار حرف ديگر كه در يك كلام، اگر نبود اميد به حضرت حق، واقعاً چه بايد مي كرديم.
اگر سخت است، خدا را داريم.
اگر در سپاه هستيم، خدا را داريم.
اگر درد دوري از #شهداي عزيز را داريم، خدا را داريم.
اي خداي #شهدا، اي خداي #حسين_ع، اي خداي #فاطمه_زهرا_س، بندگي خود را عطا بفرما و در راه خودت #شهيدم كن.
#يا_رب_العالمين
🌹 #سردار_شهید
🌴 #حاج_احمد_کاظمی
#سلام_به_دوستان_شهداء🌹
#روزتان_شهدایی🌹
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🕊🌸🕊🌸🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
احمد یک قله بود.
ما تا این روزی که احمد شهید شد، نمی دانستیم که احمد این قدر مجروح شده، والله یک بار احمد نگفت که ترکش به سرم خورده، به صورتم خورده، یک بار نیامد بگوید که مجروح شدم. من که نزدیک ترین فرد به احمد بودم، نمی دانستم احمد این قدر زخمی شده، هیچ وقت نگفت، خدا شاهد است هیچ وقت بر زبان جاری نکرد. احمد خیلی خصلتها داشت، همیشه از بریدگی از دنیا می گفت واقعا انسان عجیبی بود یعنی هر چه آدم از او فاصله می گیرد، احساس می کند که احمد یک قله ای بود، واقعا یک قله ای بود، متفاوت بود، خیلی فضیلت داشت، برای همین می گویم احمد واقعا خلاصه ای از شخصیت امام خمینی (ره) بود در ابعاد مختلفی.
راوی :
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_قاسم_سلیمانی
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
15.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 #ایثار_باورنکردنی
آنچه بر رزمندگان اسلام در عملیات عاشورایی #خیبر گذشت!؟
📽 روایت شنیدنی و بعض آلود سردار شهید #حاج_احمد_کاظمی فرمانده لشگر هشت نجف اشرف از #عملیات_خیبر در #جزیره_مجنون
بیان سختی ها و رشادت های رزمندگان اسلام در این عملیات.
✌️عملیات غرورآفرین خیبر در سوم اسفند ماه ۱۳۶۲ با رمز مبارک یا رسولالله (ص) در منطقه شرق رودخانه دجله و داخل هورالهویزه آغاز گرديد که به انهدام گسترده نیروهای سپاه سوم عراق و تصرف جزایر مجنون شمالی و جنوبی عراق منجر گردید.
#دفاع_مقدس
#عملیات_خیبر
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#در_محضر_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_احمد_کاظمی
اگر سخت است، خدا را داريم
اگر در سپاه هستيم، خدا را داريم
اگر درد دوري از شهداي عزيز را داريم، خدا را داريم.
اي خداي شهدا
اي خداي حسين (ع)
اي خداي فاطمه زهرا (س)
بندگي خود را عطا بفرما و در راه خودت شهيدم كن
اي خدا!
يا ربالعالمين
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
اولین برخورد با آن بزرگوار، در فاو بنده در گردان مهندسی رزمی بودم که ایشان سرزده وارد سنگر ما شد که ما در سنگر حدود چهارده نفر بودیم نماز ظهر و عصر پشت سر ایشان اقامه کردیم و سفره ناهار را بنده انداختم قبل از غذا خوردن یکی یکی خود را معرفی کردیم که بنده سید یونس کاظمی بودم نمی دانم کاظمی بودن یا سید بودن نظر ایشان را جلب کرد.
گفتند شما سید هستین؛ غذا را خوردیم و بعد از غذا دعای سفره خواندیم چون من آنروز شهردار سنگر بودم طبق معمول ظرف ها را جمع کرده و رفتم که بشورم مشغول شستن بودم حاجی خدا بیامرز سر رسیدن و بنده را از شستن ظرف ها منع کردند و فرمودند من راضی نیستم سید اولاد پیغمبر ظرف غذای بنده رابشورد و با اجبار بنده را کنار کشیدن و خودشان مشغول شستن ظروف شدن و بچه های سنگر جمع شدن و نگذاشتن حاجی ظروف را بشورد و فرمودند ما در سنگرهای دیگر سادات رو از شهردار شدن منع کردیم.
راوی: سیدیونس کاظمی
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani