📚#حکایت
در زمان حضرت عیسی (ع) زنی بود که شیطان نمی توانست به
هیچ عنوان فریبش دهد. روزی این زن در حال پختن نان بود که وقت
نماز شد. دست از کار کشید و مشغول نماز شد.۱
در این هنگام شیطان کودک این زن را وسوسه کرد که به سمت آتش
برود.رفت و به درون تنور افتاد. بعد شیطان وسوسه کنان به طرف زن
رفت که بچه ات بدرون تنور افتاد نمازت را بشکن.
زیرا میدانست این از آن نمازهایی است که فایده دارد.( نمازهایی که
فایده ندارد شیطان آب وضوی آن را هم می آورد)
اما این زن توجهی به وسوسه شیطان نکرد. حال معنوی زن طوری شد
که نماز را نشکست.
شوهر آمد دید که صدای بچه از درون تنور می آید. و زن در حال خواندن
نمازاست. بچه سالم است و نمی سوزد. دست به درون تنور برد و
بچه را درآورد.
مرد این ماجرا را نزد حضرت عیسی تعریف کرد. حضرت عیسی به
خانه آنها آمد و از زن پرسید تو چه کردی که به این مقام رسیدی؟
زن پاسخ داد:
۱- همیشه کار آخرت را بر دنیا ترجیح می دادم.
۲- از وقتی خود را شناختم بی وضو نبودم
۳- همیشه نماز خود را در اول وقت می خواندم
۴- اگر کسی بر من ستم می کرد یا دشنامم می داد او را به خدا وا
می گذاشتم و کینه او را به دل نمی گرفتم.
۵- در کارهایم به قضای الهی راضیم
6- سائل را از در خانه ام مأيوس نمی كنم .
7- نماز شب را ترك نمی نمايم
حضرت عیسی فرمود اگر این زن ، مرد می بود پیامبر می شد چون
کارهایی می کند که فقط پیامبران می کنند.
و بر چنین کسی شیطان سلطه ندارد.
📙عرفان اسلامي ، ص300؛ شيطان در كمينگاه ، ص 233
🍃
🌺🍃 @shohadaiy1399 ✨
پیامبر اکرم فرمودند در روز اول شعبان خداوند متعال امر
میفرمایند تا درهای بهشت باز شود و به درخت طوبی
دستور میدهد شاخههایش را به مردم دنیا نزدیک کند.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
در روایات آمده درخت طوبی درختی است در بهشت که
ریشه آن در خانه پیامبر (ص) است و هرچیز که اهل
بهشت میل داشته باشند شاخههای درخت خود را به
ایشان نزدیک مینمایند تا میل کنند.
#التماسدعا🤲♥️
•
.
اگہیہچـٰالہڪوچیكپـرازآبباشـے،یہسنگ ریزهمۍتونہداغونتڪنہ ..!
امـٰااگهدریاباشۍ؛💙🌊
هیچینمےتونهتڪۅنتبدٰه˘˘🌸!
هیچــے . .
#انگیزشی 💚
هرڪسروزجمعہصدبار
برمنصلواتبفرستد
خداوندشصتحاجتاورا
روامۍڪند
سۍحاجتآنبراۍدنیا
وسۍحاجتبراۍآخرتاست💛📿
-پیامبراڪرم'ص'
#حدیث_گرافی ✨
✨﷽✨
خدانسبت به بنده هاش ازمادرمهربانتره♥️
در زمان حضرت موسے(ع) پسر مغروری بود ڪه دختر ثروتمندی گرفته بود. عروس مخالف مادرشوهر خود بود.⚡️
پسر بہ اصرار عروس، مجبور شد مادر پیر خود را بر ڪول گرفته بالای ڪوهے ببرد، تا مادر را گرگ بخورد.🤭💔
مادر پیر خود را بالای ڪوه رساند، چشم در چشم مادر ڪرد و اشڪ چشم مادر را دید و سریع برگشت.😞👈
بہ موسے(ع) ندا آمد برو در فلان ڪوه مهر مادر را نگاه ڪن.😭❤️
مادر با چشمانی اشڪبار و دستانے لرزان، دست بہ دعا برداشت. و میگفت:
خدایا! ای خالق هستے! من عمر خود را ڪردهام و برای مرگ حاضرم، فرزندم جوان است و تازهداماد، تو را بہ بزرگیات قسم میدهم، پسرم را در مسیر برگشت بہ خانهاش، از شر گرگ در امان دار. ڪه او تنهاست.😭♥️
ندا آمد: ای موسے(ع)! مهر مادر را میبینے؟ با اینڪه جفا دیده ولی وفا میڪند.🙃💞
بدان من نسبت بہ بندگانم از این پیرزن نسبت بہ فرزندش مهربانترم.....✨🕊
🌹{@shohadaiy1399}🌹