eitaa logo
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
508 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
148 فایل
🔺کانال شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهـــــــواز 🔹ارتباط با مدیر کانال @SeyedAmirhosseinHosseini #تصاویر_شهدا #زندگینامه_شهدا #خــــاطــرات_شهــدا #وصیت_نامه_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ببینید | مجلس روضه و عزاداری رزمندگان اسلام را در حضور امام امت 🌗 شب شهادت بی بی دو عالم؛ خاتون دوسرا؛ حضرت زهرا(س) تسلیت باد. 🏴 در ایام شهادت جده بزرگوارش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | تازه عمليات غرور آفرين آغاز شده بود كه با بيت امام تماس گرفتيم و اعلام كرديم وقت ملاقاتی را برای فرزندان بسيجی امام كه برای اسلام و امت اسلامی با اين فتح عظيم افتخار بزرگی را آفريده اند اختصاص دهند. بلافاصله موافقت شد. قطاری آماده شد و رزمندگان را با همان سر و وضع و لباس و كلاه و پيشانی بندهايی كه داشتند از منطقه عملياتی به رسانديم. قبل از ملاقات برادر فرمانده كل سپاه با اظهار تشكر از عنايت امام؛ اين پيروزی بزرگ را به ايشان از قول تمامی رزمندگان اسلام تبريك گفته؛ بعد؛ امام شروع به صحبت كردند. ابتدای صحبت ايشان به دليل گريه شوق و اشتياق بچه ها؛ مرتب قطع می شد. جو ملكوتی و عرفانی خاصی فضای حسينيه جماران را فرا گرفته بود. امام هم ساكت مانده بودند و به شور و حال فرزندان رزمنده خود می نگريستند. بعد از چند دقيقه صحبتشان را ادامه داده و فرمودند: ما افتخار می كنيم كه از هوائی استنشاق می كنيم كه شما از آن هوا استنشاق می كنيد ... بچه ها به محض شنيدن اين جملات كه علامت تواضع آن بزرگمرد به رزمندگان اسلام بود گريه های بلندی سر دادند. واقعيت اين بود كه امام و رزمندگان همديگر را خوب می شناختند و به هم عشق می ورزيدند ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷روزی که امام خندید. 🎥 ببینید | فیلم شور ؛ پیرِ دلاور جبهه ها؛ گردان عمار قبل از آزادی شهر ♦️پسر حاجی بخشی تعریف می‌کرد: توی یکی از دیدارها که رزمنده ها خدمت امام رفته بودند؛ من هم همراه پدرم بودم. توی مملو از جمعیت بود. امام وارد حسینیه شد و همه ایستاده شعار می‌دادند و امام هم دستش رو برای رزمنده ها تکون می‌داد. امام روی صندلی نشست و قبل از اینکه صحبت هاش رو شروع کنه؛ حاجی بخشی از جا بلند شد و شروع کرد شعار دادن. ◇ ماشاالله ...حزب الله ◇ بسیجی ها ...حزب الله ◇ سپاهیا ...حزب الله ◇ ارتشی ها ...حزب الله و همه حسینیه به وجد اومد و امام عزیز هم از اون بالا به جمعیت نگاه میکرد. ◇ حاجی گفت: کجا میرید ... همه گفتند: حاجی گفت: با کی میرید ... همه گفتند: حاجی گفت: مارم ببریدهمه یکصدا گفتند ... جا نداریم ... اینجا بود که امام بزرگوار شروع کردن خندیدن و حاجی بخشی هم رو به امام در حالیکه دست به محاسن سفیدش می کشید؛ گفت: آقاجان: ببین این جوون ها منِ پیرمرد رو اذیت می کنند. 🌴 در این روزهای باقی مانده اربعین یاد همه‌ی راهیان کربلا ... یاد مرحوم حاجی بخشی گرامی باد. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra