eitaa logo
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
530 دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
218 فایل
🔺کانال شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهـــــــواز 🔹ارتباط با مدیر کانال @SeyedAmirhosseinHosseini #تصاویر_شهدا #زندگینامه_شهدا #خــــاطــرات_شهــدا #وصیت_نامه_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 خاطره ای از فرمانده لشگر ۹۲ زرهی اهـــواز 🔺در ادامه پاتک‌های سنگین عراقی‌ها در در در سال ۱۳۶۰؛ آتش سنگینی بر روی رزمندگان اسلام اجرا می‌شد و تلفات و مجروحین زیادی دادیم. خوف آن می‌رفت که عقب‌نشینی اجباری به سمت شهر بستان داشته باشیم. ؛ ؛ ؛ ؛ سرهنگ (فرمانده لشگر ۹۲ زرهی) و ... در قبل از و چند کیلومتری سوسنگرد جمع بودند. فرماندهان فوق برای پیروزی در این عملیات قرائت می‌کنند. 🔺من و جمعی از نیروها در خط مقدم بودیم. به یکباره آتش عراقی‌ها و پاتک آن ها قطع شد. دلیل آن؛ این بود که به پیشنهاد روحانی دعای توسلی در قرارگاه کربلا برگزار شد و این توسل کار خودش را کرد. 🔺در تنگه چذابه در جلسه دعا؛ سرهنگ نیاکی فرمانده لشگر ۹۲ زرهی ارتش؛ از شدت تأثر از ذکر مصیبت حضرت زهرا(س) غش کرد. بعد از عملیات؛ فرمانده‌هان خدمت امام(ره) رسیدند. شهید صیاد شیرازی خاطره سرهنگ نیاکی را خدمت امام راحل مطرح کرد و گفت که وی در حین ذکر مصیبت بی‌بیِ دو عالم از هوش رفت. 🌷امام(ره) فرمودند: این رجعت و بازگشت به اصل خویش است‌. ✍ راوی: نبی رودکی کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
📆 ۲۳ آبان‌ ماه ۱۳۵۹ 🔺در چنین روزی ارتش بعثی صدام در دشت خوزستان به هجوم برد و آن را بطور کامل به محاصره خود درآورد. ماشین جنگی عراق که تا نزدیکی های پادگان حمیدیه پیش رفت؛ هدفش تصرف منطقه استراتژیک بود. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🟧 نبرد نابرابر در 🔺دهلاویه؛ روستای کوچکی در استان خوزستان و در منطقه دشت آزادگان است. این روستا در شهرستان سوسنگرد(۱۲ کیلومتری غرب سوسنگرد و ۱۵ کیلومتری جنوب شرق بستان) و در کنار جاده اصلی سوسنگرد _ بستان قرار دارد. تا قبل از سال های دفاع مقدس؛ دهلاویه روستای گمنامی بود؛ اما امروز؛ مقتل یکی از به یادماندنی ترین اسطوره های دفاع مقدس؛ است که مسافران و زائران زیادی را به سوی خود می کشاند. دهلاویه همچنین شاهد حضور بزرگمردان دیگری همچون علی تجلایی؛ ایرج رستمی؛ جواد داغری و ده ها شهید رزمنده دیگر بود که با شهادت شان از اسلام عزیر و از این مرز و بوم دفاع کردند. در ابتدای جنگ تحمیلی؛ علی تجلایی با ۵۰ رزمنده تبریزی به دهلاویه رفت تا از جبهه سوسنگرد دفاع کند. او در یکی از یادداشت هایش درباره مقاومت در دهلاویه نوشته است: در هجوم دشمن به محور دهلاویه؛ ده ها تانک و نفربر و بیش از ۴۰۰۰ نیروی پیاده شرکت داشتند. با من تماس گرفتند که عقب نشینی کنم؛ در جواب گفتم تا آخرین نفر خواهم ایستاد. دشمن در چند روز اول جنگ؛ نتوانست از سمت جاده بستان _ سوسنگرد پیشروی کند و ناچار به پیشروی از سمت شمال منطقه (تپه های الله اکبر) ش. در آن چند روز؛ روستاهای دو سمت جاده بستان _ سوسنگرد؛ از حمله دشمن در امان ماندند. اما با تصرف بستان؛ دشمن حمله خود را از امتداد این جاده سازماندهی کرد و پیش آمد. با کشیده شدن آتش جنگ به سمت پل سابله؛ دهلاویه خالی از سکنه شد و اهالی روستا به شهرها و روستاهای دورتر رفتند. 🔺گزارش ها حاکی بود که در دهلاویه؛ نیروهای عراقی خانه های مردم را به غارت برده اند. صبح روز ۲۳ آبان بود که قوای دشمن؛ با کمک ۴۰ دستگاه تانک؛ پیش آمدند. نیروهای خودی در دهلاویه تا ساعت ۱۸ مقاومت کردند. وقتی تاریکی شب فرا رسید؛ توان مدافعان و مهمات آن ها کاهش یافته بود و بسیاری هم شهید شده بودند. مدافعان برای کمک به سوسنگرد؛ از دهلاویه عقب نشینی کردند و با به جا گذاشتن ده ها شهید؛ به سوسنگرد رفتند و دهلاویه به دست دشمن افتاد. 🔺عملیات آزادسازی دهلاویه در سال بعد؛ از بامداد ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ آغاز شد و در همان ساعات اولیه روستای مخروبه دهلاویه آزاد شد و نیروهای خودی تا یک کیلومتری غرب روستا پیش رفتند. دشمن دوبار دست به ضد حمله زد و نیروهای خودی مجبور به عقب نشینی شدند. متن گزارش شهید ایرج رستمی(فرمانده عملیات) در روز ۲۷ خرداد چنین بود: ✍ دهلاویه مظلوم است. امروز ۲۷ خرداد؛ در حدود ۳۰۰ متری شرق دهلاویه مستقر شدیم. دیروز ساعت ۴/۳۰ بامداد حمله کردیم. دشمن را تا یک کیلومتر عقب راندیم. حرکت خودروها در یک کیلومتری غرب دهلاویه به سمت آنجا را دیدیم. برادران خمپاره انداز بسیجی؛ مواضع دشمن را در این روستا زیر آتش گرفتند و تعدادی از سنگرهای دشمن منهدم شد. ۲۹ خرداد ۶۰؛ دشمن با پشتیبانی آتش توپخانه به دهلاویه حمله آورد. نیروهای رستمی؛ خسته بودند و تعدادشان نسبت به دشمن کم بود. دامنه حمله هر لحظه بیشتر می شد؛ دستور عقب نشینی بسمت شرق روستا صادر شد. رزمندگان که هر متر از زمین را با زحمت پس گرفته بودند؛ عقب نشینی برایشان تلخ بود. طبق دستور؛ به شرق رفتند؛ اما هیچ جان پناهی نبود؛ توپخانه خودی به کمک شان آمد؛ لابه لای سنگرها و دیوار خرابه ه؛ کار به جنگ تن به تن کشید. دود غلیظ؛ منطقه را برداشته بود. ساعت ۲/۳۰ بامداد سی ام خرداد ۱۳۶۰ بود و فقط ۴۰ گلوله مانده بود. رستمی؛ آر.پی.جی برداشت و یک تانک را نشانه گرفت و بعد جستی زد و به خاکریز جلویی رفت تا از حال بقیه افرادش مطلع شود.دید همه شهید شدند. گلوله خمپاره نزدیک او به زمین خورد. ترکش به سرش اصابت کرد. با دستمال؛ سر او را بستند تا جلوی خونریزی را بگیرند؛ اما فایده نداشت. او پر کشید و به آرزویش رسید و به درجه رفیع شهادت نایل گردید. "شهید چمران" پس از اطلاع از این موضوع سریع خود را به منطقه رساند. او با دیدن یار نزدیک و همرزم خود؛ گفت: خدا رستمی را دوست داشت و برد؛ اگر ما را هم دوست داشته باشد می برد ... که این دوری زیاد طول نکشید و شهید چمران در همان محل شهادت شهید ایرج رستمی با اصابت گلوله خمپاره ۶۰ به شدت مجروح شد که در حین انتقال به بیمارستان به شهادت رسید و به هم سنگر خود پیوست. 🕊 پ.ن: ✍️ با آغاز هجوم سراسری ارتش عراق به خاک میهنمان و در آن شرایط حساس و بحرانی؛ این دکتر چمران و سروان ایرج رستمی بودند که ستاد جنگ های نامنظم را ایجاد کردند. آنان با همکاری نیروهای سپاه؛ اقدام به طرح ریزی چندین عملیات در منطقه خوزستان کردند که منجر به وارد آمدن ضربات سختی به دشمن بعثی شد و در نتیجه از پیشروی بیشتر دشمن به عمق خاک ایران جلوگیری به عمل آمد. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🗓 ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ _ (دهلاویه) 🔺به منظور آزاد سازی روستای (۱۳ کیلومتری شمال غربی سوسنگرد)؛ عملیاتی در ساعت ۴/۳۰ بامداد ۱۳۶۰/۰۳/۲۶ با تلاش یک گردان از نیروهای سپاه پاسداران و ستاد جنگ های نامنظم از دو محور آغاز شد. پیشروی نیروها با موفقیت همراه بود و در همان ساعات اولیه علاوه بر آزادسازی روستای دهلاویه؛ تا یک کیلومتری غرب آن پیش رفتند. 🔺قوای دشمن که بر اثر قدرت تهاجم خودی به ناچار عقب نشینی کرده بودند؛ در ساعت ۹ صبح پاتک کردند که با مقاومت نیروهای خودی خنثی شد. در ساعت ۱۶/۳۰ بار دیگر دشمن با آرایش ۲۲ تانک و یک گردان پیاده و با پشتیبانی آتش توپخانه؛ فشار خود را متمرکز کرد و توانست رزمندگان ایران را از منطقه آزاد شده تا ۳۰۰ متری شرق دهلاویه عقب بزند. 🔺در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۶۰؛ نیروهای ستاد جنگ های نامنظم در یک تلاش دوباره؛ به روستای دهلاویه شبیخون زدند که علاوه بر وارد کردن تلفاتی به نیروهای عراقی؛ ۶ تانک را منهدم و ۲ انبار مهمات را به آتش کشیدند. در این عملیات؛ "ایرج رستمی" فرمانده جبهه دهلاویه و مسئول عملیات جنگ های نامنظم و سه تن از رزمندگان شهید و ۱۶ تن مجروح شدند. 🔺روز بعد؛ که به منظور بازدید و معرفی فرمانده جدید به جبهه دهلاویه رفته بود؛ بر اثر ترکش خمپاره به شهادت رسید. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
♦️خاطره ای از 🔹در ادامه پاتک‌های سنگین عراقی‌ها در در در سال ۱۳۶۰؛ آتش سنگینی بر روی رزمندگان اسلام اجرا می‌شد و تلفات و مجروحین زیادی دادیم. خوف آن می‌رفت که عقب‌نشینی اجباری به سمت داشته باشیم. 🔹؛ ؛ ؛ ؛ (فرمانده لشگر ۹۲ زرهی اهواز) و ... در قبل از و چند کیلومتری جمع بودند. فرماندهان فوق برای پیروزی در این عملیات؛ قرائت می‌کنند. 🔹من و جمعی از نیروها در خط مقدم بودیم. به یکباره آتش عراقی‌ها و پاتک آن ها قطع شد. دلیل آن این بود که به پیشنهاد روحانی دعای توسلی در قرارگاه کربلا برگزار شد و این توسل کار خودش را کرد. 🔹در در جلسه دعا؛ سرهنگ نیاکی فرمانده لشگر ۹۲ زرهی ارتش از شدت تأثر از ذکر مصیبت حضرت زهرا(س) غش کرد. بعد از عملیات؛ فرماندهان؛ خدمت امام(ره) رسیدند. شهید صیاد شیرازی خاطره سرهنگ نیاکی را خدمت امام راحل مطرح کرد و گفت که وی در حین ذکر مصیبت بی‌بیِ دو عالم از هوش رفت. 🌷امام(ره) فرمودند: این رجعت و بازگشت به اصل خویش است‌. راوی: نبی رودکی کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🗓 ۲۳ آبان‌ ماه ۱۳۵۹ ♦️در چنین روزی؛ ارتش بعثی صدام در دشت خوزستان به هجوم برد و آن را بطور کامل به محاصره خود درآورد. ماشین جنگی عراق که تا نزدیکی های پادگان حمیدیه پیش رفت؛ هدفش تصرف منطقه استراتژیک بود. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
🗓 ۲۳ آبان‌ ماه ۱۳۵۹ ♦️در چنین روزی؛ ارتش بعثی صدام در دشت خوزستان به #دهلاویه هجوم برد و آن را بطور
🔺نبرد نابرابر در ؛ روستای کوچکی است در استان خوزستان و در منطقه دشت آزادگان. این روستا در شهرستان سوسنگرد(۱۲ کیلومتری غرب سوسنگرد و ۱۵ کیلومتری جنوب شرق ) و در کنار جاده اصلی سوسنگرد _ بستان قرار دارد. تا قبل از سال های ؛ دهلاویه روستای گمنامی بود؛ اما امروز؛ مقتل یکی از به یادماندنی ترین اسطوره های دفاع مقدس؛ است که مسافران و زائران زیادی را به سوی خود می کشاند. دهلاویه همچنین شاهد حضور بزرگمردان دیگری همچون ؛ ؛ و ده ها رزمنده دیگر بود که با شهادتشان از اسلام عزیر و از این مرز و بوم دفاع کردند. در ابتدای جنگ تحمیلی؛ علی تجلایی با ۵۰ رزمنده تبریزی به دهلاویه رفت تا از جبهه سوسنگرد دفاع کند. او در یکی از یادداشت هایش درباره مقاومت در دهلاویه نوشته است: در هجوم دشمن به محور دهلاویه؛ ده ها تانک و نفربر و بیش از ۴۰۰۰ نیروی پیاده شرکت داشتند. با من تماس گرفتند که عقب نشینی کنم؛ در جواب گفتم تا آخرین نفر خواهم ایستاد. دشمن در چند روز اول جنگ؛ نتوانست از سمت جاده بستان _ سوسنگرد پیشروی کند و ناچار به پیشروی از سمت شمال منطقه(تپه های الله اکبر) شد. در آن چند روز؛ روستاهای دو سمت جاده بستان _ سوسنگرد؛ از حمله دشمن در اَمان ماندند؛ اما با تصرف بستان؛ دشمن حمله خود را از امتداد این جاده سازماندهی کرد و پیش آمد. با کشیده شدن آتش جنگ به سمت پل سابله؛ دهلاویه خالی از سکنه شد و اهالی روستا به شهرها و روستاهای دورتر رفتند. گزارش ها حاکی بود که در دهلاویه؛ نیروهای عراقی؛ خانه های مردم را به غارت برده اند. صبح روز ۲۳ آبان بود که قوای دشمن؛ با کمک ۴۰ دستگاه تانک؛ پیش آمدند. نیروهای خودی در دهلاویه تا ساعت ۱۸ مقاومت کردند. وقتی تاریکی شب فرا رسید؛ توان مدافعان و مهمات آن ها کاهش یافته بود و بسیاری هم شهید شده بودند. مدافعان برای کمک به سوسنگرد؛ از دهلاویه عقب نشینی کردند و با به جا گذاشتن ده ها شهید؛ به سوسنگرد رفتند و دهلاویه به دست دشمن افتاد. عملیات آزادسازی دهلاویه در سال بعد؛ از بامداد ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ آغاز شد و در همان ساعات اولیه روستای مخروبه دهلاویه آزاد شد و نیروهای خودی تا یک کیلومتری غرب روستا پیش رفتند. دشمن دوبار دست به ضد حمله زد و نیروهای خودی مجبور به عقب نشینی شدند. متن گزارش (فرمانده عملیات) در روز ۲۷ خرداد چنین بود: ✍دهلاویه مظلوم است. امروز ۲۷ خرداد؛ در حدود ۳۰۰ متری شرق دهلاویه مستقر شدیم. دیروز ساعت ۴/۳۰ بامداد؛ حمله کردیم. دشمن را تا یک کیلومتر عقب راندیم. حرکت خودروها در یک کیلومتری غرب دهلاویه به سمت آنجا را دیدیم. برادران خمپاره انداز بسیجی؛ مواضع دشمن را در این روستا زیر آتش گرفتند و تعدادی از سنگرهای دشمن منهدم شد. ۲۹ خرداد ۱۳۶۰؛ دشمن با پشتیبانی آتش توپخانه به دهلاویه حمله آورد. نیروهای رستمی؛ خسته بودند و تعدادشان نسبت به دشمن کم بود. دامنه حمله هر لحظه بیشتر می شد؛ دستور عقب نشینی بسمت شرق روستا صادر شد. رزمندگان که هر متر از زمین را با زحمت پس گرفته بودند؛ عقب نشینی برایشان تلخ بود. طبق دستور؛ به شرق رفتند؛ اما هیچ جان پناهی نبود؛ توپخانه خودی به کمک شان آمد؛ لابه لای سنگرها و دیوار خرابه ها؛ کار به جنگ تن به تن کشید. دود غلیظ؛ منطقه را برداشته بود. ساعت ۲/۳۰ بامداد سی ام خرداد ۱۳۶۰ بود و فقط ۴۰ گلوله مانده بود. رستمی؛ آر.پی.جی برداشت و یک تانک را نشانه گرفت و بعد جستی زد و به خاکریز جلویی رفت تا از حال بقیه افرادش مطلع شود.دید همه شهید شدند. گلوله خمپاره نزدیک او به زمین خورد. ترکش به سرش اصابت کرد. با دستمال؛ سر او را بستند تا جلوی خونریزی را بگیرند؛ اما فایده نداشت. او پر کشید و به آرزویش رسید و به درجه رفیع شهادت نایل گردید. پس از اطلاع از این موضوع سریع خود را به منطقه رساند. او با دیدن یار نزدیک و همرزم خود؛ : رستمی گفت: خدا رستمی را دوست داشت و برد؛ اگر ما را هم دوست داشته باشد می برد ... که این دوری زیاد طول نکشید و "شهید چمران" در همان محل شهادت "شهید ایرج رستمی" با اصابت گلوله خمپاره ۶۰ به شدت مجروح شد که در حین انتقال به بیمارستان به شهادت رسید و به هم سنگر خود پیوست. 🕊🕊 ▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹 ✍پ.ن: با آغاز هجوم سراسری ارتش عراق به خاک میهنمان و در آن شرایط حساس و بحرانی؛ این دکتر چمران و سروان ایرج رستمی بودند که ستاد جنگ های نامنظم را ایجاد کردند. آنان با همکاری نیروهای سپاه؛ اقدام به طرح ریزی چندین عملیات در منطقه خوزستان کردند که منجر به وارد آمدن ضربات سختی به دشمن بعثی شد و در نتیجه از پیشروی بیشتر دشمن به عمق خاک ایران جلوگیری به عمل آمد. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇