eitaa logo
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
501 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
125 فایل
🔺کانال شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهـــــــواز 🔹ارتباط با مدیر کانال @SeyedAmirhosseinHosseini #تصاویر_شهدا #زندگینامه_شهدا #خــــاطــرات_شهــدا #وصیت_نامه_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | گزارش ؛ خبرنگار صدا و سیمای مرکز آبادان از رأی دادن تعدادی از رزمنده ها در انتخابات دومین دوره ریاست جمهوری - جبهه جنوب 🗳 ۲ مردادمــاه سال ۱۳۶۰ ♦️این انتخابات در پی در خرداد ماه انجام گرفت که در نتیجه: به عنوان دومین رئیس جمهور ایران برگزیده شد. هر چند منافقین خلق؛ مهلت نداده و او را به اتفاق (نخست وزیر) در هشتم شهریور به شهادت رساندند. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🗓 ۲۶ خرداد _ زادروز وزیر نفت دولت بلند پایه‌ترین مسئولی که در جنگ تحمیلی به اسارت درآمد. ‼️وزیری که تاریخ شهادت ندارد!! ⚪️🔵⚪️🔵⚪️🔵⚪️🔵⚪️🔵⚪️🔵 محمد جواد تندگویان در ۲۴ خرداد ۱۳۲۹ در آبادان بدنیا آمد. ایشان سیاست‌مدار و مدیر ارشد اجرایی ایرانی بود؛ که به‌عنوان دومین وزیر نفت تاریخ ایران شناخته می‌شود. 🔺وی در کابینهٔ شهید محمدعلی رجایی به وزارت نفت رسید. در آبان ۱۳۵۹ در حالی‌ که یک ماه از وزارتش می‌گذشت؛ برای بازدید از پالایشگاه آبادان عازم جنوب شد؛ ولی در جاده ماهشهر _ آبادان؛ توسط نیروهای ارتش عراق اسیر شد و پس از سال‌ها در اسارت و شکنجه؛ بشهادت رسید. شهید تندگویان دانش‌ آموخته مهندسی نفت از دانشکده نفت آبادان و کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی از مرکز مطالعات مدیریت ایران بود. از سوابق مدیریتی وی می‌توان به مدیرعاملی شرکت پارس توشیبا و سرپرستی شرکت مناطق نفت‌خیز(بزرگترین تولید کننده نفت ایران) اشاره کرد. ▪️دوران اسارت و شهادت: 🔺در تاریخ ۹ آبان ۱۳۵۹ در حالی‌ که حدوداً یک ماه از دوره وزارتش می‌گذشت؛ برای بازدید از پالایشگاه آبادان؛ عازم جنوب بود؛ که در جادهٔ ماهشهر به آبادان به همراه معاون و دیگر همراهانش؛ به اسارت نیروهای ارتش عراق درآمد و به زندان‌های اسیران ایرانی منتقل شد. به نقل از برخی اسیران؛ وی تا مدت‌ها پس از شکست حصر آبادان(مهر ۱۳۶۰) و آزادسازی خرمشهر(خرداد ۱۳۶۱) نیز زنده بود؛ اما از چگونگی وضعیت اسارت و نحوه شهادت او در اردوگاه‌های اسرا؛ اطلاعات دقیقی در دست نیست. 🔺 در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۹ خود می‌نویسد: تلفنی گفت عراقی‌ها توسط صلیب سرخ اطلاع داده‌اند که آقای تندگویان در سال ۱۳۶۸ فوت کرده است. تلویزیون عراق پس از به اسارت درآمدن شهیدتندگویان؛ در برنامه‌های خود اعلام می‌کرد: اکنون ایرانی‌ها نه وزیر نفت دارند و نه نفت. دولت ایران تا یک سال به امید بازگشت شهید تندگویان؛ از معرفی وزیر نفت جدید به مجلس؛ خودداری کرد. در آن دوران کالردون برتی وزیر نفت ونزوئلا برای رفتن به عراق و دیدار همتای ایرانی خود در زندان؛ اعلام آمادگی کرد؛ که دولت عراق نپذیرفت. 🔺سرانجام پس از پایان گرفتن جنگ و تبادل اسرا و کشته‌شدگان میان دو طرف؛ پیکر محمد جواد تندگویان که در اثر شکنجه در عراق بشهادت رسیده بود؛ به ایران بازگردانده و در تاریخ ۲۵ آذر ۱۳۷۰ به خاک سپرده شد. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید| خاطره رهبر انقلاب از _ وزیر انقلابی کابینه جوان و با تیپ دانشجویی ⏳۲۶ خرداد _ زادروز محمدجواد تندگويان وزیر نفت دولت شهید رجایی 🔺او از مبارزین قبل از انقلاب بود یکی از شکنجه‌هایی که ساواک در مورد او اجرا می کرد؛ سوراخ شدن کف پاهایش با مته بوده است که اتفاقا بعدها از آن به عنوان علامت شناسایی جسد در عراق استفاده شد. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🔴 عیادت از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیمارستان؛ بعد از حادثه تروریستی ششم تیر کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 ۲ مرداد ۱۳۶۰ 🗳 انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری؛ بعد از عزل بنی صدر(که طی آن با رأی مردم به عنوان دومین رئیس جمهور ج.ا.ا برگزیده شد) 👆🎥 ببینید | گزارش ؛ خبرنگار صدا و سیمای مرکز آبادان از رأی دادن تعدادی از رزمنده ها در جبهه جنوب کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🗓 انتخاب به عنوان نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران ۲۰ مرداد ۱۳۵۹ 🔹پس از انتخاب به ریاست جمهوری؛ به دلیل آن که مجلس شورای اسلامی؛ نامزدهای معرفی شده از طرف او برای احراز پست نخست وزیری را واجد صلاحیت های اسلامی و انقلابی نمی دانست کار اختلاف مجلس با بنی صدر؛ بالا گرفت. در نهایت قرار بر این شد که از میان هیئت پنج نفره ای از نمایندگان مجلس؛ فردی به عنوان نخست وزیر معرفی گردد. از این رو پس از بررسی های طولانی و پس از حذف دو نفر از آنان به دلیل حزبی بودن؛ نظر هیئت سه نفره به اتفاق آرا بر این قرار گرفت که شهید رجایی شایستگی تصدی مسئولیت خطیر نخست وزیری را دارد. 🔹در جریان رأی اعتماد مجلس که ۱۵۳ رأی موافق اخذ شد؛ شهید رجایی با سه جمله خود را اینگونه معرفی کرد: من مقلد امام؛ فرزند مجلس و برادر رییس جمهورم. بنی صدر ابتدا در برابر این انتخاب بنای مخالفت گذاشت ولی وقتی احساس کرد در مقابل مجلس کاری از پیش نخواهد بُرد به ناچار با این پیشنهاد موافقت نمود. اما در هر فرصت ممکن از تضعیف شخصیت شهید رجایی در افکار عمومی با به کارگیری تعابیر و القاب زشت و ناپسند خودداری نمی کرد. 🔹در برابر این جسارت ها و توهین های بنی صدر به عنوان رییس جمهور؛ شهید رجایی با توجه به حساسیت جوّ موجود؛ تمامی این تلخی ها و اهانت ها را در کمال صبر و بردباری و متانت تحمل و در مواقع لزوم با ارایه استدلال های محکم و منطقی به ایرادات مکرر بنی صدر پاسخ می داد. 🔹سرانجام کارشکنی های بنی صدر و اختلاف آفرینی او کار را به جایی رسانید که بنا به توصیه حضرت امام؛ مجلس شورای اسلامی مسأله عدم کفایت سیاسی او را با توجه به اخباری که دالّ بر مسلّح کردن منافقین توسط او بود؛ به بحث گذاشت و با رأی مثبت به آن؛ بنی صدر از ریاست جمهوری عزل گردید. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🟢 ؛ رمز جنگ 2⃣ قسمت دوم قبل از این‌ که خدمت حضرت امام برسیم ابتدا آقا محسن را دیدیم. آقا محسن این بحث را داشت که حالا که هماهنگ شده و شما می‌خواهید خدمت حضرت امام بروید به ایشان صریح و روشن بگویید "واقعیت چیست! و چه اتفاقی افتاده!" چون حضرت امام هنوز نمی‌پذیرد که کمک نمی‌کند. خلاصه من هم با دو عصایی که دستم بود با دوستان به جماران رفتم. با هم هماهنگ کرده بودیم که مثلاً شهید جهان‌آرا چه بگوید! و آقای رشیدی و آقای جوادی چه بگویند! قرار بود هرکدام از ما ۵ دقیقه حرف بزنیم و وضعیت آبادان و شرایط واقعی منطقه را به حضرت امام(ره) گزارش بدهیم. من هم با عصا رفتم اما وقتی وارد اتاق ملاقات شدم حضرت امام فرمودند: "یک صندلی برای ایشان بیاورید." ولی من زمین نشستم. بعد هم جلسه شروع شد و ما شرایط را خدمت امام توضیح دادیم. فکر می‌کنم بیشتر از نیم ساعت طول نکشید. حضرت امام هیچ‌ چیزی نگفت؛ فقط فرمودند: "شما برید و فردا دوباره بیایید." هیچ‌ چیز دیگری نفرمودند. دوستان بلند شدند و یکی‌یکی حضرت امام را بوسیدند و من هم رفتم و دست حضرت امام را بوسیدم و جلسه تمام شد. وقتی از اتاق ملاقات با امام بیرون آمدیم چند لحظه بعد آمد و پرسید "شما به حضرت امام چه گفتید که حضرت امام دستور دادند؛ جلسه شورای عالی دفاع باید فردا تشکیل شود؟" آن شب هم همه بچه‌هایی که از آبادان آمده بودند به منزل ما آمدند و فردا صبح دوباره به جماران رفتیم. ما در دفتر امام نشسته بودیم که گفتند: "دیروزی‌ها بیایند داخل." دوباره رفتیم خدمت امام و مجدداً حرف‌های دیروز را در همان نیم ساعت توضیح دادیم. وقتی هم که ما وارد شدیم حضرت امام نشسته بودند؛ بنی‌صدر هم کنار حضرت امام روی کاناپه نشسته بود؛ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هم تشریف داشتند؛ ؛ ؛ و هم بودند؛ یعنی اعضای شورای عالی دفاع همه بودند. جلسه ساکت بود تا ما وارد شدیم و نشستیم و دوباره حرف‌های دیروزمان را زدیم. تا حرف‌های ما تمام شد؛ حضرت امام جلوی ما از اعضای شورای عالی دفاع توضیحی نخواستند؛ وقتی صحبت‌های ما تمام شد؛ امام دوباره فرمودند "شما بروید." ما از جلسه خارج شدیم و در دفتر ایشان منتظر نشستیم. مدتی طول کشید که گفتند "جلسه تمام شد." جلسه که تمام شد ما به دنبال این بودیم که بپرسیم "بالاخره چه‌ کار کنیم؟ آیا به آبادان برویم؟" اما تا به درب کوچک بیت حضرت امام(ره) رسیدیم؛ دیدیم بنی‌صدر و بقیه رفته‌اند و فقط آقای هاشمی در چهارچوب درب داشت بیرون می‌آمد. به آقای هاشمی گفتیم "چه شد؟" آقای هاشمی گفت "خوب شد که شما آمدید و مطالب را گفتید. حالا شما بروید." گفتیم "کجا برویم؟ بالاخره حضرت امام یک پیامی بدهد که ما به مردم چه بگوییم؟ به ما بفرمایند که مردم تخلیه کنند یا نکنند. ما الآن به مردم چه بگوییم؟ بگوییم نظر حضرت امام چه هست؟" گفت: "نه؛ این‌ که نمی‌شود. حضرت امام که این‌طور پیام نمی‌دهد. کار شما خوب بوده و اثر کرده و آقایان قول داده‌اند که اجازه ندهند حصر آبادان کامل شود و کمک کنند که این اتفاق رخ ندهد." اما ما دست برنداشتیم و مصمم بودیم پیام مردم آبادان و خرمشهر به گوش مسئولان برسانیم. شهید جهان‌آرا خیلی اصرار کرد که ما نمی‌توانیم همین‌طور برویم و شما باید یک جوابی به ما بدهید؛ آقای هاشمی گفت: "پس امشب به محل شورای عالی دفاع بیایید تا آنجا یک جوابی به شما بدهیم. " این را که گفت ما تقریباً قانع شدیم و منتظر شدیم تا عصر که به مقر شورای عالی دفاع که آن زمان در سید خندان بود؛ رفتیم. وقتی به آن‌جا رفتیم؛ ابتدا راهمان نمی‌دادند و می‌گفتند "شما برای چه آمدید؟" تا این‌ که باز اصرار کردیم تا به دژبانی تلفن کردند و گفتند "آبادانی ها بیایند داخل." در اتاق انتظار نشستیم؛ گفتند: " رئیس شهربانی وقت؛ پیش آقای بنی‌صدر است و قرار بود که بلافاصله جلسه‌ی شورای عالی دفاع بعد از آن؛ جلسه دو نفره آن‌ها تشکیل شود." به ما گفتند: "وقتی جلسه تشکیل شد شما هم بیایید توی جلسه." ما که رفتیم تا مستقر شدیم دیدیم اعضای شورای عالی دفاع یعنی مقام معظم رهبری؛ آقای هاشمی و فلاحی و مرحوم ظهیرنژاد و اگر اشتباه نکنم که فرمانده هوانیروز بود و آمدند. فردای آن روز کیهان یک عکسی از شورای عالی دفاع چاپ کرد که ما هم نشسته بودیم و آن عکس هنوز هم هست. در آن جلسه که مستقر شدیم؛ آقای بنی‌صدر که یک لباس نظامی هم پوشیده بود با یک تکبّری گفت: "شما امروز در خدمت حضرت امام ۱۶ مورد دروغ گفتید." ما تعجب کردیم و همه از کوره در رفتند. گفتیم "ما دروغ گفتیم؟" گفت "بله." با این برخورد آقای بنی‌صدر دعوا را شروع شد. ادامه👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | برش‌های دیده نشده از سخنرانی‌ها و صحبت‌های . رئیس جمهوری که فقط ۲۸ روز توانست رئیس جمهور باشد اما توانست خود را به عنوان یک الگو بشناساند. ⏳۸ شهریور سالروز انفجار دفتر نخست وزیری به دست منافقان کوردل و شهادت مظلومانه کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra