eitaa logo
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
505 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
148 فایل
🔺کانال شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهـــــــواز 🔹ارتباط با مدیر کانال @SeyedAmirhosseinHosseini #تصاویر_شهدا #زندگینامه_شهدا #خــــاطــرات_شهــدا #وصیت_نامه_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 حتمـــاً ببینید | تصاویری بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از منطقه عملیاتی خرمشهر و حال و هوای رزمندگان اسلام در عملیات غرور آفرین بیت‌ المقدس کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🌓 شامگاه جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱ _ جلسه ؛ فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسول الله(ص) با گردان‌های تحت امر 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🔵 اهمیت فوق العاده 🔴 روزهای حساس ✍️ با اتمام سه مرحله‌ از عملیات سنگین بیت المقدس؛ دیگر نه توانی برای ادامه‌ عملیات باقی ماند و نه نیروی کارآمدی برای بازسازی گردان‌ها وجود داشت؛ به گونه‌ای که فرماندهان در تصمیم‌گیری نهایی با مشکل و تردید مواجه شدند. ؛ جانشین تیپ ۲۷ در این خصوص می‌گوید:👇 … برادران عزیز؛ بسیجیان با ایمان! به خدمت شما عرض کنم که در آن وضعیت بحرانی؛ بعد از آن همه درگیری؛ دیگر مغزها خسته شده بود! یعنی برای مرحله‌ی نهایی عملیات الی بیت المقدس هیچ کدام از فرماندهان نمی‌دانستند چه تصمیمی بگیرند. با آن شرایطی که پیش آمده بود؛ تردید داشتند که آیا داخل خونین ‌شهر بشوند یا نشوند؟ از طرف دیگر؛ چون تلفات داده بودیم؛ کیفیت نیروهایمان به شدّت افت کرده و همین امر باعث شده بود که همه‌ی ما دو دل شویم که آیا به داخل خونین شهر برویم یا نرویم؟ اگر برویم؛ آیا ضربه نخواهیم خورد؟ دیگر هیچ کس قدرت تصمیم‌گیری نداشت. تا این که قرار شد برادران عزیزمان و به محضر شرفیاب بشوند. این دو برادر خدمت امام رسیدند و به ایشان عرض کردند که ورود به خرّمشهر دارای چنین سختی‌هاست. ما هر چه پیش‌بینی می‌کنیم؛ می‌بینیم نیروی ما برای اجرای مرحله‌ی نهایی عملیات کافی نیست. استحکامات دشمن فوق‌العاده زیاد است و ما نمی‌توانیم به او حمله کنیم؛ ولی باز در عین حال قادر به تصمیم‌گیری نهایی هم نیستیم. شما نظر بدهید که ما چه باید بکنیم؟ حمله بکنیم یا نکنیم؟ 🔺تمام این صحبت‌ها را که مطرح کردند؛ امام در جواب آن‌ها فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد. در این لحظه برادران ما رضایی و صیاد شیرازی دیگر ننشستند و سریع حرکت کردند به سمت جنوب؛ کلّ فرماندهان لشگرها و تیپ‌ها را احضار کردند و به آن‌ها گفتند ما مسایل و مشکلات‌مان را با امام مطرح کردیم و ایشان در جواب ما فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد! این موضوع در روحیه‌ی برادرها خیلی تأثیر گذاشت؛ طوری که آن‌جا برادرها همه به گریه افتادند و می‌گفتند: لابد توکّل‌مان ضعیف است دیگر؛ لابد توکّل نداریم که امام چنین صحبتی فرموده! این شد که همه عزم‌شان را جزم کردند تا با توکّل به خدا؛ خودشان را برای اجرای مرحله‌ی پایانی عملیات آماده کنند. 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 بعد از ابلاغ پیام امام؛ احمد متوسلیان نیز با پای گچ گرفته و عصا به دست؛ وارد منطقه می‌شود و به کمک همت و ؛ با سرعت هر چه تمام‌تر سازمان رزم تیپ ۲۷ را تمام می‌کنند. او در جلسه توجیهی قبل عملیات؛ در ۲۴ اردیبهشت؛ اهمیت حیاتی آزادسازی را یادآور شده و دستورات لازم را به معاونین و مسئولین تیپ می دهد. صحبت های حاج احمد متوسلیان در شامگاه جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱؛ در جلسه فرماندهان گردان‌های تیپ ۲۷ 👇 🔺… برادرها؛ باید به خدمت شما عرض کنم که لازم است سریعاً کارها را شروع کنیم و آماده‌ عملیات بشویم؛ عملیات برای آزادسازی خرمشهر. باید بدانید که عملیات به هیچ وجه لغو شدنی نیست. ولو این که حتّی یک نفر هم زنده نماند؛ لغو عملیات نخواهیم داشت؛ مرگ با آزادی خرّمشهر. من دیشب هم خدمت تعدادی از برادرها عرض کردم: خرمشهر الان دیگر به عنوان یک نماد مطرح شده و ما در حال حاضر به شدّت در یک تنگنای سیاسی هستیم و حیات سیاسی این مملکت بستگی دارد به آزاد شدن خرّمشهر. همین‌طور حیات سیاسی رژیم عراق هم بستگی به حفظ خرّمشهر دارد. گردان‌هایی که من الان اسامی آن را ذکر می‌کنم باید بازسازی شوند و نیروهای خودشان را از برادر _مسؤول پرسنلی تیپ_ تحویل بگیرند ... پس از خاتمه‌ی جلسه؛ همه‌ رده‌های ستادی و فرماندهی تیپ ۲۷ متفقاً دست به کار شده تا کار آماده‌سازی تیپ را انجام دهند. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
آن ها ... بارِ سفر بستند و رفتند ... و ما امّا دل ‌بسته شدیم به مسافرخانه دنیا ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
نسیمی از میان چشمان من و لبخند شما گذشت باران گرفت ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
📚 در جبهه؛ نمایشگاه دایر بود! زمانیکه در شهر خبری از نمایشگاه نبود ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🦋 اهالی بهشت را باید با بدرقه کرد ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
‏سلام بر آنانکه شبانگاهان می‌جنگند و صُبح دَم با کفن باز می‌گردند ... صبحِ عملیات خیبر طلائیه؛ سه راهی شهادت جمع آوری ابدان مطهر شهداء عکسی کمتر دیده شده ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 1️⃣ قسمت اول 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺 در ۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ جهت آزادی سازی خرّمشهر آغاز شد و نیروهای عمل کننده تیپ ۲۷ محمد رسول الله(ص) در قالب دو محور عملیاتی با نام‌های و ؛ کار خود را آغاز کردند. پس از انتقال کلیه‌ی گردان‌ها از کرانه شرقی به کرانه غربی رود ؛ ابتدا پیشروی پنج گردان تحت امر محور عملیاتی سلمان به سمت جاده‌ی آسفالت اهواز _ خرّمشهر آغاز می‌شود. این نیروها می‌بایست مسیر ۱۸ کیلومتری دشت طاهری را طی کرده و خود را به جاده‌ی آسفالت اهواز _ خرّمشهر برسانند. 🔺احمد متوسّلیان با حضور در سنگر فرماندهی قرارگاه عملیاتی نصر ۲؛ هدایت نیروهای سپاهی؛ بسیجی و ارتشی (تیپ ۲؛ لشگر ۲۱ حمزه) تابع این قرارگاه را بر عهده می‌گیرد. او لحظه به لحظه با تماس‌های مکرر بی‌سیمی و هم‌چنین اعزام پیک‌های خبررسان از آخرین وضعیت نیروها کسب اطلاع می‌کند. وی هم‌چنین در لحظات مقتضی؛ خود در صحنه‌ی نبرد حضور پیدا می‌کند تا از نزدیک شاهد تحوّلات حین عملیات باشد. پس از تصرّف برق‌ آسای جاده‌ی اهواز _ خرّمشهر توسط گردان‌های محور سلمان؛ گردان‌های محور محرّم نیز؛ به سمت این جاده به حرکت درآمدند. 🔺شرایط پیش آمده که ناشی از پاتک‌های سنگین واحدهای زرهی دشمن و عدم الحاق یگان‌های مجاور با تیپ ۲۷ بوده؛ باعث می‌شود تا ادامه‌ی نبرد برای نیروهای این تیپ سخت‌تر شود. در چنین شرایطی احمد متوسلیان با هدایت نیروها سعی در کنترل اوضاع دارد؛ امّا فشار دشمن زیاد است و امکان مقابله با آن‌ها کم. 🔺در ساعت‌های اوّلیه‌ی صبح روز جمعه دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ با شهادت و ؛ فرمانده و جانشین محور عملیاتی محرّم؛ اوّلین ضربه‌ی کاری به احمد متوسلیان وارد می شود. ... اردیبهشت ۱۳۶۱ - سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 2️⃣ قسمت دوم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺در ساعت‌های اوّلیه‌ی صبح روز جمعه دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ با شهادت محسن وزوایی و حسین تقوی‌منش؛ فرمانده و جانشین محور عملیاتی محرّم، اوّلین ضربه‌ی کاری به احمد متوسّلیان وارد می‌شود. آنچه در زیر می‌آید متن بی‌سیم‌های این عملیات است: 📞 اپراتور محور محرّم: احمد جان؛ احمد جان؛ جنازه‌های برادرهای ما؛ از صبح تا حالا مانده روی زمین؛ از صبح تا حالا مانده روی زمین. این برای[روحیه‌‌ی] بچّه‌ها زیاد خوب نیست که این‌ها همین‌جور روی زمین بمانند. 🔺متوسلیان: ببین برادر من؛ شما خودرو و این چیزها که پیش‌تان هست، از آن‌ها[برای تخلیه‌‌ی شهدا] استفاده کنید دیگر! الان[خط پدافندی محور سلمان] شلوغ است و من نمی‌توانم محور شما را هم کنترل کنم. 🔺لحظاتی بعد ؛ سرپرست محور محرّم با احمد متوسّلیان تماس گرفته و نحوه‌ی آرایش گردان‌های این محور را به اطلاع او می‌رساند. 🔹خالقی: احمد؛ احمد؛ خالقی. 🔺متوسلیان: خالقی؛ احمد. 🔹خالقی: احمد جان؛ حاج آقا؛ ببینید؛ ما گردان سلمان فارسی به فرماندهی حسین قجه‌ای را در رأس منتهی الیه محور چپ قرار داده‌ایم بعد از او هم گردان حبیب بن مظاهر به فرماندهی علی رضا موحد و دو؛ سه تا گردان دیگر را هم همین‌ طور بعد از آن قرار دادیم. متوجّه شدی؟ 🔺متوسلیان: بله؛ خوب است. آرایش کامل بگیرید. آرایش کامل بگیرید. 🔹خالقی: چشم؛ ان‌شاء‌الله حالت پدافندی خودمان را حفظ می‌کنیم. دیگر بار متوسّلیان از خط مقدّم محور سلمان در جاده‌ی آسفالت با قرارگاه فرعی نصر ۲ تماس می‌گیرد. متوسّلیان: هاشم؛ هاشم؛ احمد! همّت: بگوشم احمد؛ بفرما! متوسلیان: هاشم؛ تو را خدا این مهمّات چه شد؟ تو را خدا! همت: به خدا از رود کارون رد شد؛ آن طرف. این‌ها بچّه‌های تدارکات دو تا تویوتا پُر؛ مهمّات بار زدند و آمدند؛ الان آن طرف آب هستند. متوسلیان: کِی آمده؟! کِی آمده؟! بابا چرا به دست ما نرسیده آخر؟ همت : الان من؛ مجتبی صالحی‌پور را با ماشین خالی؛ پشت سر آن دو تا تویوتای حامل مهمّات می‌فرستم تا آن‌ها را بیاورد و به دست شما برساند. ... اردیبهشت ۱۳۶۱ - سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 3️⃣ قسمت سوم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺در پی این هماهنگی؛ همّت مجدداً با مسئولین ستاد پشتیبانی و واحد تدارکات تیپ تماس می‌گیرد. امّا این بار لحن صحبت‌های او به مراتب شدیدتر از قبل است.(در این مکالمه صدای واحد تدارکات را نداریم.) همّت: الو؛ خاکسار! … چی؟! خاکسار آن جا نیست؟ … نگاه کن! حاج آقا نیکو منظر مسؤول واحد تدارکات تیپ ۲۷ هستند یا نه؟!… ببین؛ بگو یا خود حاج آقا؛ و یا برادر جان محمّد علی مرادی مسئولیت این را به عهده بگیرند. این جوری نمی‌شود. این قدر پشت بی‌سیم بر سر ما داد زدند و فحش دادند که حد ندارد. نیروهای جلو دیشب تا حالا بُریده‌اند. خوب؛ سی کیلومتر پیاده‌روی کرده‌اند. یک نفر باید باشد که تدارکات را بین آن‌ها تقسیم کند. پشت بی‌سیم فقط داد می‌زنند و می‌گویند مهمّات! … تانک‌های دشمن مرتب دارند هجوم می‌آورند. دقیقاً توجّه بفرمایید؛ وانت تویوتا دیگر فایده ندارد. یک ماشین بزرگ دیگر را چند صندوق مهمّات آر. پی. جی و کلاش بار بزنید. پشت سر آن هم یک ماشین آب و یک ماشین را هم مقداری کمپوت و کنسرو بار بزنید. یک ماشین را هم عرض شود خدمت شما؛ گالن بنزین بار بزنید. الان؛ سریع! چون حاج احمد توی جاده داداش به هوا بلند شده. فقط سریع‌تر! الآن که من به شما ابلاغ می‌کنم؛ دیگر تا ۲۰ دقیقه نکشد و ماشین حرکت کرده باشد. الان ساعت نزدیک ۷ غروب است. من باز هم چند دقیقه دیگر زنگ می‌زنم ببینم ماشین‌ها حرکت کرده‌اند، یا نه؟! 🔺به رغم تمامی نارسایی‌ها و مشکلات موجود؛ رزمندگان تیپ ۲۷ طی شش شبانه‌ روز جنگ نابرابر؛ توانستند سرانجام اهداف مرحله‌ی اوّل عملیات الی بیت المقدس را تثبیت نموده و خود را برای آغاز مرحله‌ی دوّم نبرد آماده نمایند. در این مرحله بیشترین نگرانی متوسّلیان از جانب گردان سلمان فارسی به فرماندهی حسین قجه‌ای در منتهی الیه سمت چپ محور محرّم؛ واقع در ایستگاه گرمدشت بود که در محاصره دشمن به مدّت پنج شبانه روز جنگیدند و مقاومت کردند و عاقبت با شهادت اکثر نیروهای این گردان از جمله حسین قجه‌ای؛ فرمانده و محمّد رضا موحّد دانش؛ معاون گردان؛ آن منطقه را تثبیت کردند. ... اردیبهشت ۱۳۶۱ - سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 4️⃣ قسمت چهارم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 به دلیل ضرباتی که در مرحله‌ی اوّل عملیات؛ بر پیکره‌ی نیروی انسانی؛ به خصوص کادرهای فرماندهی گردان تیپ ۲۷ وارد شد؛ احمد متوسلیان برای بازسازی مجدّد گردان‌ها با مشکلات عدیده‌ای مواجه بود که مهم‌ترین آن‌ها؛ شهادت محسن وزوایی؛ فرمانده و حسین؛ تقوی‌منش؛ جانشین محور محرّم بود. به همین منظور؛ این بار متوسّلیان گردان‌های عملیاتی تیپ را فقط در قالب یک محور عملیاتی؛ سازمان‌دهی نمود و مسئولیت فرماندهی آن را هم؛ به یار دیرینه‌اش واگذار کرد. این گردان‌ها؛ مأموریت داشتند تا از ایستگاه گرمدشت با گرای ۲۶۰ درجه رو به سمت غرب پیشروی نموده و پس از طی سیزده کیلومتر؛ خودشان را به دژ مرزی کوت‌ سواری برسانند. با اتمام مرحله‌ی دوّم و متعاقب آن انجام ناموفق مرحله‌ی سوّم عملیات الی بیت المقدس _در بیستم اردیبهشت ۱۳۶۱_ دیگر همه چیز به نبرد پایانی موکول می‌شود. این در حالی است که دیگر نه توانی برای ادامه‌ی عملیات باقی مانده و نه نیروی کارآمدی برای بازسازی گردان‌ها؛ به گونه‌ای که فرماندهان در تصمیم‌ گیری نهایی با مشکل و تردید مواجه می‌شوند. محمدابراهیم؛ همت؛ جانشین فرماندهی تیپ ۲۷ محمّد رسول الله(ص) در این خصوص می‌گوید: … برادران عزیز؛ بسیجیان با ایمان! به خدمت شما عرض کنم که در آن وضعیت بحرانی؛ بعد از آن همه درگیری؛ دیگر مغزها خسته شده بود! یعنی برای مرحله‌ی نهایی عملیات الی بیت المقدس هیچ کدام از فرماندهان نمی‌دانستند چه تصمیمی بگیرند. با آن شرایطی که پیش آمده بود؛ تردید داشتند که آیا داخل خونین ‌شهر بشوند یا نشوند؟ از طرف دیگر؛ چون تلفات داده بودیم؛ کیفیت نیروهایمان به شدّت افت کرده و همین امر باعث شده بود که همه‌ی ما دودل شویم که آیا به داخل خونین شهر برویم یا نرویم؟ اگر برویم؛ آیا ضربه نخواهیم خورد؟ دیگر هیچ کس قدرت تصمیم‌گیری نداشت. تا این که قرار شد برادران عزیزمان محسن رضایی و صیّاد شیرازی به محضر حضرت امام شرفیاب بشوند. این دو برادر خدمت امام رسیدند و به ایشان عرض کردند که ورود به خرّمشهر داری چنین سختی‌هاست. ما هرچه پیش‌بینی می‌کنیم؛ می‌بینیم نیروی ما برای اجرای مرحله‌ی نهایی عملیات کافی نیست. استحکامات دشمن فوق‌العاده زیاد است و ما نمی‌توانیم به او حمله کنیم؛ ولی باز در عین حال قادر به تصمیم‌گیری نهایی هم نیستیم. شما نظر بدهید که ما چه باید بکنیم؟ حمله بکنیم یا نکنیم؟ تمام این صحبت‌ها را که مطرح کردند؛ در جواب آن‌ها فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد. ... اردیبهشت ۱۳۶۱ - سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
قَد أتَّصلَوا کَثیراً بالله حَتی اجابهم خدا را زیاد صدا زدند تا اینکه جواب‌شان را داد ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـــ و بَـعْد از سیم خاردار دشْمَنــــْ 🥀 سلام‌ بـــَر‌ شُهَـدآ ... ✋💔 🌷 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۰۱ 📍محل شهادت: شلمچه _ عملیات کربلای ۵ 🔹سن شهادت: ۱۸ ســـال یه سلام از راه دور به حضرت عشق ...❤️ به نیابت از شهید علیرضا خورشیدی اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْـنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْـنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
💠 #خاطرات_ماندگار 4️⃣ قسمت چهارم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 به دلیل ضرباتی که در مرحله‌ی اوّل عملیات؛ بر
💠 5️⃣ قسمت پنجم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺تمام این صحبت‌ها را که مطرح کردند؛ امام در جواب آن‌ها فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد. در این لحظه برادران ما رضایی و صیاد شیرازی دیگر ننشستند و سریع حرکت کردند به سمت جنوب؛ کلّ فرماندهان لشگرها و تیپ‌ها را احضار کردند و به آن‌ها گفتند ما مسایل و مشکلات‌مان را با امام مطرح کردیم و ایشان در جواب ما فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد! این موضوع در روحیه‌ی برادرها خیلی تأثیر گذاشت؛ طوری که آن‌جا برادرها همه به گریه افتادند و می‌گفتند: لابد توکّل‌مان ضعیف است دیگر؛ لابد توکّل نداریم که امام چنین صحبتی فرموده! این شد که همه عزم‌شان را جزم کردند تا با توکّل به خدا؛ خودشان را برای اجرای مرحله‌ی پایانی عملیات آماده کنند. بعد از ابلاغ پیام امام؛ احمد متوسلیان نیز با پای گچ گرفته و عصا به دست؛ وارد منطقه می‌شود و به کمک همت و شهبازی؛ با سرعت هر چه تمام‌تر سازمان رزم تیپ ۲۷ را تمام می‌کنند و متوسلیان در جلسه توجیهی قبل عملیات؛ در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱؛ در شامگاه جمعه؛ فرماندهان گردان‌های تیپ ۲۷ را چنین مورد خطاب قرار می‌دهد: … برادرها؛ باید به خدمت شما عرض کنم که لازم است سریعاً کارها را شروع کنیم و آماده‌ی عملیات بشویم؛ عملیات برای آزادسازی خرمشهر. باید بدانید که عملیات به هیچ وجه لغو شدنی نیست. ولو این که حتّی یک نفر هم زنده نماند؛ لغو عملیات نخواهیم داشت؛ مرگ با آزادی خرّمشهر. ... اردیبهشت ۱۳۶۱ - سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
💠 #خاطرات_ماندگار 5️⃣ قسمت پنجم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺تمام این صحبت‌ها را که مطرح کردند؛ امام در ج
💠 6️⃣ قسمت ششم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺من دیشب هم خدمت تعدادی از برادرها عرض کردم: خرّمشهر الان دیگر به عنوان یک نماد؛ مطرح شده و ما در حال حاضر به شدّت در یک تنگنای سیاسی هستیم و حیات سیاسی این مملکت بستگی دارد به آزاد شدن خرّمشهر. همین‌طور؛ حیات سیاسی رژیم عراق هم بستگی به حفظ خرّمشهر دارد. گردان‌هایی که من الان اسامی آن را ذکر می‌کنم باید بازسازی شوند و نیروهای خودشان را از برادر دستواره _مسئول پرسنلی تیپ_ تحویل بگیرند. اوّل؛ گردان میثم؛ دوّم؛ گردان مقداد؛ سوّم؛ گردان بلال؛ چهارم؛ گردان حبیب بن مظاهر است. پنجم؛ گردان انصار؛ ششم؛ گردان حمزه و هفتمین گردان ابوذر و گردان هشتم هم گردان مالک اشتر است. نیروهایی که در گردان مسلم بن عقیل باقی مانده‌اند؛ با نیروهای گردان عمّار ادغام می‌شوند و مسئول گروهان‌های مسلم؛ مسئول گروهان‌های گردان عمّار محسوب خواهند شد. این یک تدبیر است. در ضمن؛ نیروهای باقیمانده‌ی بقیه‌ی گردان‌های ضربه خورده هم در داخل این گردان‌ها ادغام می‌شوند؛ مثل نیرهای گردان امیر المؤمنین (ع)؛ گردان تبوک؛ گردان علی بن ابی طالب (ع) و گردان کمیل. برادر دستواره؛ شما مؤظف هستید فعلاً ترتیب ادغام این نیروها را با گردان‌های هشت گانه‌ای که گفتیم بدهید تا بعد کم و کسری گردان‌ها را با نیروهای اعزامی برطرف کنیم. پس از خاتمه‌ی جلسه؛ همه‌ی رده‌های ستادی و فرماندهی تیپ ۲۷ متفقاً دست به کار می‌شوند تا کار آماده‌سازی تیپ را انجام دهند. ... اردیبهشت ۱۳۶۱ - سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 7️⃣ قسمت هفتم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺علی صیّاد شیرازی؛ در خصوص چگونگی طرح‌ریزی مرحله‌ی چهارم می‌گوید: … برای پیدا کردن طرح؛ من و آقای رضایی؛ فرمانده سپاه تنها شدیم. دو تایی حالت عجیبی پیدا کرده بودیم؛ از بس فشار روحی و روانی بر ما وارد شده بود. ی گان‌هایی که در اختیار داشتیم؛ همه از رمق افتاده بودند. در این جا خداوند یک امداد عظیم نصیب ما دو نفر کرد. برای من؛ این امداد؛ از عظیم‌ترین امدادهایی است که در سراسر مدّتی که در جبهه بودم؛ از آن بالاتر را احساس نمی‌کردم. در این امداد؛ به یک طرح رسیدیم. وقتی که با هم در میان گذاشتیم؛ بین ما یک ذره بحث هم در نگرفت که نقطه نظر مختلفی داشته باشیم. اصلاً دو مسؤولی بودیم که یک فکر و یک طرح واحد داشتیم. این نشان می‌داد این یاری خداوند نصیب‌مان شده است؛ البته به سعی و برکت اخلاق رزمندگان اسلام؛ چون ما پشت سر آن‌ها بودیم و جلویشان نبودیم. چشم‌‌هایمان از خوشحالی درخشید؛ مثل این‌ که کار تمام شده بود. حالت جالبی است که فرماندهی مطمئن باشد طرحی که می‌خواهد به اجرا دربیاورد؛ در این طرح اطمینان به پیروزی هست؛ یعنی ما پیروزی را در آن جرقه‌‌ی ذهنی که به وجود آمد، دیدیم. مشکل کار این بود که این طرح را چطور به فرماندهان یگان‌های تحت امر قرارگاه مرکزی کربلا ابلاغ کنیم. با آنان؛ بحث‌های دیگر کرده بودم و نمی‌شد یک دفعه این طرح را مطرح کنیم در ذهن‌مان بود که می‌گویند: پس مشورت‌های‌مان چطور شد؟! مخصوصاً بچّه‌های سپاه؛ اهل بحث و مشورت و این چیزها بودند و فکر می‌کردیم اگر یک موقع چیزی را فی البداهه بگوییم؛ ممکن است برایشان سنگین باشد. بنده مسئولیت ابلاغش را به عهده گرفتم. آقای محسن رضایی هم قبول کرد و گفت: اشکالی ندارد؛ از طرف من هم شما به سپاه و ارتش بگویید. از قرارگاه‌مان که در خضریه؛ در شرق کارون بود؛ آمدیم به طرف غرب کارون. خودمان را رساندیم به قرارگاه عملیاتی نصر که نزدیکی‌های خرّمشهر بود؛ قرارگاه موقتی بود. به فرماندهان ابلاغ کردیم که سریع بیایند و جمع شوند. ... اردیبهشت ۱۳۶۱ _ سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 8️⃣ قسمت هشتم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺خودمان را رساندیم به قرارگاه عملیاتی نصر که نزدیکی‌های خرّمشهر بود؛ قرارگاه موقتی بود. به فرماندهان ابلاغ کردیم که سریع بیایند و جمع شوند. آمدند و جمع شدند. این جلسه؛ از تاریخی‌ترین جلسات است. از نظر نظامی؛ چون آشنا بودم؛ می‌دانستم که برای ارتشی‌ها مشکل نیست؛ منتها بچّه‌های سپاه؛ چون نظامی‌های انقلابی جدید بودند؛ می‌بایست ملاحظه می‌شدند. برای این‌که آن‌ها هم کنترل شوند؛ مقدمه را طوری گفتم که احساس کنند فرصتی برای بحث نیست و به عبارت دیگر دستور ابلاغ می‌شود و باید فقط برای اجرا بروند؛ چون وقت کم بود اگر می‌خواست فاصله بین عملیات بیفتد؛ این طرح خراب می‌شد. گفتم: من مأموریت دارم(این‌طور گفتم که خودم را هم به هر عنوان مأمور قلمداد کنم) که دستور فرماندهی قرارگاه کربلا را به شما ابلاغ کنم. خواهش می‌کنم خوب گوش کنید و اگر سئوال داشتید؛ بپرسید تا روشن‌تر توضیح بدهم. مأموریت را بگیرید و بروید برای اجرا. مأموریت چه بود؟ آن مسأله فرعی است. حالت جلسه مهم بود. محکم مأموریت را ابلاغ کردم. در یک لحظه؛ همه به هم نگاه کردند و آن حالتی که پیش‌بینی می‌کردیم؛ پیش آمد. اوّلین کسی که صحبت کرد برادر عزیزمان احمد متوسّلیان؛ فرمانده تیپ ۲۷ حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله) بود. ایشان در این چیزها خیلی جسور بود. گفت: چه جوری شد؟! نفهمیدم؛ این طرح از کجا آمد؟ منظورش این بود که اصلاً بحثی نشده؛ یک دفعه شما تصمیم گرفته‌اید و طرح را ابلاغ کرده‌اید. من گفتم: همین‌طور که عرض کردم؛ این دستور است و جای بحث ندارد. تا آمدیم از ایشان فارغ شویم؛ برادر صحبت کرد. احتمالاً هم صحبت کرد. من یک خرده تندتر شدم و گفتم: مثل این‌که متوجّه نیستید؛ ما دستور را ابلاغ کردیم؛ نه بحث را. از آن تَهِ جلسه؛ دیدم آقای با دست؛ دارد علامت می‌دهد و توصیه به آرامش می‌کند. خودش هم لبخندی بر لب داشت و به اصطلاح می‌گفت مسأله‌ای نیست. هم متوجّه بود که این‌طور باید گفت و هم متوجّه بود که واکنش آن برادران طبیعی است و باید تحمّلش کرد. من در اثر برخورد آرامش‌بخش برادر رحیم صفوی؛ یک خرده تحمّل خودم را بیشتر کردم. داشتم ناامید می‌شدم و فکر می‌کردم این جلسه به کجا می‌انجامد. به خودم گفتم: در نهایت به تندی دستور را ابلاغ می‌کنم. بلأخره باید اجرا شود. میدان جنگ است و باید یک مقدار روح و روان هم آماده باشد. ... اردیبهشت ۱۳۶۱ _ سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 9️⃣ قسمت نهم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺خداوند متعال می‌فرماید: فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا(سوره‌ی انشراح _ آیه‌ی ۴). او ما را کشاند تا نقطه‌ی اوج سختی و یک دفعه آسانی را نازل کرد؛ بدون این‌که خودمان نقش زیادی داشته باشیم؛ جریان جلسه یک دفعه برگشت. برادر احمد متوسلیان گفت: من خیلی عذر می‌خواهم که این مطلب را بیان کردم؛ ما تابع دستور هستیم و الان می‌رویم به دنبال اجرا. هیچ نگران نباشید. برادر خرازی هم همین‌ طور. همه‌شان با هم هماهنگ کردند و شروع کردند به تقویت فرماندهی برای اجرای دستور. این‌طوری که شد؛ گفتم: بسیار خوب. این‌ قدر هم وقت دارید. سریع بروید برای عملیات آماده شوید و اعلام آمادگی کنید. بلافاصله پس از پایان این جلسه؛ احمد متوسّلیان به رغم وضعیت نامساعد جسمانی؛ اقدام به تشکیل جلسه با فرماندهان تیپ۲۷ نمود تا برای زدن به خاکریز روی سیل‌ بند سیزده کیلومتری در غرب جاده‌ی اهواز _ خرّمشهر و عبور گردان‌ها به سمت جنوب؛ مناسب‌ترین شیوه‌ی تک را انتخاب نماید. این نشست صبح روز چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ در محل قرارگاه تاکتیکی این تیپ _سایت انرژی اتمی دارخوین_ برگزار شد که ذیلاً بخش‌هایی از مذاکرات آن را می‌آوریم: شهبازی: ما فاصله را دو کیلومتر(نه ۱۳ کیلومتر) هم اگر حساب کنیم؛ باز هم دشمن نیروهایش را می‌اندازد و می‌آید طرف ما. متوسّلیان: این جا نخلستان است. اصلاً امکان عبور تانک از آن وجود ندارد. شهبازی: ولی من رفتم و آن جا را دیدم. هر چند یک مقداری نخل آن جا بود؛ ولی تعدادشان زیاد نبود و منطقه برای مانور زرهی مناسب است. متوسّلیان: حالا با همه‌ی این اوصاف؛ اگر دشمن بخواهد پشت خاکریز؛ تانک نگه دارد؛ ما می‌آییم و از پشت به نیروهای او ضربه می‌زنیم؛ چنان‌که مجبور باشد تا سه کیلومتر از بغل ما را خالی کند؛ یعنی از نخلستان هم عقب‌نشینی نماید. ... اردیبهشت ۱۳۶۱ _ سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 🔟 قسمت دهم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺شهبازی: به نظر من؛ باید خیلی ساده‌اندیش باشیم که خیال کنیم عراق در این‌جا _حاشیه‌ی نهر عرایض_ فقط دوازده دستگاه تانک و نفربر گذاشته. نخیر؛ نه تنها این‌طور نیست؛ بلکه تمام نیروهایش را هم مثل میخ این‌جا کاشته. ما روز که برای شناسایی تا هفتصد متری کنار جاده می‌رویم؛ می‌بینیم تمام لوله‌های تانک‌ها از پشت سنگرهای تانک پیداست. به همین دلیل؛ ما برای این‌ جا _نهر عرایض_ باید چهار گردان خودمان را مستقیم حرکت بدهیم و بیاوریم جلوی مواضع دشمن و در پشت این سیل‌ بند؛ همان‌جا پدافند کنیم. متوسّلیان: یعنی در همان جای دشمن پدافند کنیم؟ شهبازی: بله. متوسّلیان: آمدیم و دشمن این‌جا را خواست حفظ بکند و بیاید روی جاده. آن وقت شما چه کار می‌خواهید بکنید؟ تازه در آن صورت؛ چنان خط خودش را محکم می‌کند که حد ندارد و هیچ بعید هم نیست که بیاید روی جاده مستقر شود. ما نمی‌خواهیم که دشمن فرار کند. هدف اصلی ما؛ انهدام نیروهای عراق است. ما دنبال آن هستیم که کجا باید به دشمن بزنیم که بتوانیم نیروهای او را منهدم کنیم. شهبازی: کجا بزنیم بفرما؛ شما بیا این خاکریز روی سیل‌بند عرایض را بگیر؛ من به شما قول می‌دهم چهل تا تانک این‌جا گذاشته‌اند؛ به طوری که پنجاه متر به پنجاه متر؛ لوله‌هایش از پشت خاکریز کاملاً پیداست. متوسّلیان: درست است. درست است؛ منتها ما بنا داریم علاوه بر آن که این دو تا خاکریز را بزنیم؛ کلّ نیروی زرهی دشمن در پشت این سیل‌بند را هم از بین ببریم. ما با عراق؛ جنگ متکی به ابزار و وسیله نمی‌توانیم داشته باشیم. جنگ تانک با تانک نمی‌توانیم بکنیم؛ چون حامیان عراق تا دل‌تان بخواهد؛ به او تسلیحات می‌دهند؛ ولی با شیوه‌ی جنگی "نفر در برابر ابزار" روزگارش را سیاه می‌کنیم. ... اردیبهشت ۱۳۶۱ _ سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
از تو حرف می‌زنم چنان نوبرانه می‌شوم؛ که بهار هم دهانش آب می‌افتد ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
در نهانخانه دلم یادت را تا ابد جاودانه خواهم کرد و هرگز لبخند تو را در انتهای جاده زمین و ابتدای راه آسمان از یاد نخواهم بُرد ... 🌷 کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 حتمـــاً ببینید | برشی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از مستند روایت فتح با گفتاری زیبا و شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم 🎙شهید آوینی: ‌‌‌‌‌‌‌‌اگر شیطان بخواهد ما را از ابهامی كه چون مهی غلیظ راه فردای ما را در خود پوشانده است بترساند؛ ما خود را به پناه قرآن می‌سپاریم و می‌گذریم ... یكی از بچه‌های مشهد كه دستش را حنا گذاشته؛ مشغول پاك كردن لپه است. حنا را برای استحباب می‌گذارند؛ اگر چه در این سرمای عجیبِ كوهستانی؛ حنا دست‌ها و پاها را از ترك خوردن نیز محفوظ می‌دارد. انجام وظیفه از هر كاری دشوارتر است. برای تحصیل رضای خدا یك روز باید راه رفت؛ روز دیگر باید جنگید و چه بسا كه روز سوم باید آشپزی كرد ... دیدن فرماندهانی كه نانوایی می‌كنند شاید نامأنوس و غریب باشد؛ اما بسیار زیباست؛ چرا كه انجام وظیفه از هر كاری دشوارتر است. تنها یكی از آن عزیزان كه فرزند یك نانوا بود تجربه‌ی نانوایی داشت؛ بقیه را ضرورت انجام وظیفه به این كار كشانده بود. برای تحصیل رضای خدا یك روز باید راه رفت؛ روز دیگر باید جنگید و چه بسا كه روز سوم باید نانوایی كرد. برای من هیچ تردیدی وجود ندارد كه این نانوایی در محضر خدا بهای جنگیدن دارد ... 🌸 یاد باد یاد مردان مرد ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 1️⃣1️⃣ قسمت یازدهم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺شهبازی: حالا آمدیم و یک تیپ از نفرات مصری را که به عراق فرستاده‌اند؛ در این جا وارد عمل کردند؛ آن وقت چه باید کرد؟ متوسّلیان: خیلی خوب؛ این تیپ مصری وقتی که دید دویست _ سیصد تا از نفراتش اسیر شدند؛ می‌بیند نخیر؛ این جا سنبه پر زور است و این حریف؛ از آن‌ها نیست که شوخی سرش بشود؛ جا می زند و منطقه را خالی می‌کند. اگر ما بتوانیم به این تیپ مصری یک ضربه‌ی نفری بزنیم؛ قال قضیه کنده است و دیگر پایش را از گلیم خودش درازتر نمی‌کند. شهبازی: واقعیت امر این است که ما نمی‌توانیم با وضع فعلی گردان‌هایمان؛ با دشمن به صورت سرتاسری [روش تکِ جبهه‌ای] در این خط درگیر بشویم. ما باید اوّل یک گوشه‌ی خاکریز را سوراخ کنیم [روش تکِ رخنه‌ای] و بعد تمامش را بگیریم. یک چیز دیگر که در این‌جا به نفع ما تمام می‌شود؛ این است که اگر ده متر از سنگرهای دشمن بر روی این خاکریز سقوط کند؛ در واقع تمام خط دشمن سقوط خواهد کرد. متوسّلیان: اگر هم در این‌جا موفق نشویم؛ آن وقت؛ خیلی عذر می‌خواه؛ ببخشید این حرف را می‌زنم؛ پدر صاحب بچّه در می‌آید؛ یعنی ما این جا درب و داغان می‌شویم. نتیجه این مباحث فشرده؛ این بود که نظریه متوسّلیان مورد تصویب مجموعه فرماندهی قرار گرفت و مقرر شد تا در زمینه تصرف سیل‌بند رود عرایض از شیوه تک رخنه‌ای (پیشنهاد شهبازی) استفاده گردد. فرماندهان تیپ ۲۷ برای اجرایی کردن مصوبات خود؛ باید دو اقدام اساسی انجام می‌دادند: ۱-‌ شناسائی ضربتی منطقه ۲-‌ تقویت روحیه رزمندگان ... اردیبهشت ۱۳۶۱ _ سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 2️⃣1️⃣ قسمت دوازدهم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺مرحله سوم باید آغاز می‌شد. اصلاً مرحله اول و دوم برای این بود که در مرحله سوم نیروها به سمت خرمشهر بروند و این شهر را آزاد کنند اما قریب بیست روز عملیات و جنگیدن نیروها را خسته کرده بود. در این شرایط به سخنان کسی نیاز بود که بتواند معنویت و حماسه را به دل های رزمندگان تزریق کند. بنابراین حاج احمد متوسلیان علی رغم وضعیت بد جسمانی خودش را به جمع رزمنده‌ها رساند و در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ سخنانی اینچنین را بر زبان راند: … برادران! تا به حال چندین بار از قرارگاه به تیپ ما دستور داده اند که بکشید عقب؛ ولی ما این کار را نکردیم. چون می دیدیم که روحیه شما خیلی بالا است و با آنکه هر لحظه امکان دارد ارتش عراق شما را مورد حمله گازانبری قرار بدهد؛ با این حال شما خوب مقاومت می کنید. دشمن با این همه پاتکی که کرده؛ حتی نتوانسته یک قدم جلو بیاید. درشرایطی که ما قصد داریم تا چند روز دیگر خرمشهر را آزاد کنیم؛ شنیده ام بعضی ها حرف از مرخصی و تسویه زده اند! بابا! ناموس شما را برده اند!(منظور خرمشهر بود) همه چیز شما را برده اند! شما می خواهید بروید تهران چه کار کنید؟ همه حیثیت ما اینجا در خطر است. شما بگذارید ما برویم با آب شط العرب وضو بگیریم و نماز فتح را در خرمشهر بخوانیم؛ بعد که برگشتیم؛ خودم به همه تسویه می دهم. الان وضع ما عین زمان (ع) در روز است. بگذارید حقیقت ماجرا را به شما بگویم. ما الان دیگر نیروی تازه نفس نداریم. کل قوای ما در این زمان؛ فقط همین شماها هستید و دشمن هم اطلاع ندارد. بسیجی ها! شما که می گویید اگر ما در روز عاشورا بودیم به امام حسین(ع) و سپاه او کمک می کردیم. بدانید امروز روز عاشورا است … می دانم بیش از بیست روز است دارید یک‌ نفس و بی‌امان در منطقه می جنگید و خسته‌اید و شاید در خودتان توان لازم برای ادامه رزم را سراغ ندارید؛ ولی از شما خواهش می کنم تا جان در بدن دارید؛ بمانید تا شاید به لطف خدا در این مرحله بتوانیم خرمشهر را آزاد کنیم … در این هنگام؛ حاج احمد در حالی که اشک از چشم هاش جاری شده بود؛ دست‌هایش را رو به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا راضی نشو که احمد متوسلیان زنده باشد و ببیند ناموس ما؛ خرمشهر ما؛ در دست دشمن باقی مانده. خدایا! اگر بنا بر این است که خرمشهر در دست دشمن باشد؛ مرگ احمد متوسلیان را برسان … ... اردیبهشت ۱۳۶۱ _ سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 3️⃣1️⃣ قسمت سیزدهم 🍃 الی بیت المقدس 🍃 🔺مرحله‌ی پایانی عملیات الی بیت المقدس در شامگاه شنبه اوّل خرداد ۱۳۶۱ آغاز شد. در فاز نخست درگیری؛ رزمندگان گردان‌های خط شکن تیپ ۲۷؛ با هدایت میدانی محمود شهبازی و محمد ابراهیم همت؛ ضمن عبور از میدان مین و رخنه‌ی موفق به خاکریز روی سیل‌ بند عرایض؛ به سرعت با تیپ ۲۲ زرهی دشمن در پشت سیل‌بند درگیر جنگی شدید شدند. در ساعات آغازین همین مرحله از عملیات بود که محمود شهبازی در خط به شهادت رسید و احمد متوسّلیان برای هدایت گردان‌ها؛ شخصاً به خط مقدّم آمد. او و همّت از این لحظه به بعد؛ فرماندهی گردان‌های سازمان یافته در دو محور عملیاتی سلمان و محرم تیپ ۲۷ را؛ عهده‌دار شدند و پس از رخنه در خطوط پدافندی دشمن در منطقه‌ی شلمچه و بستن راه فرار نیروهای محاصره شده‌ی ارتش عراق درخرّمشهر؛ مقدمات آزادسازی این شهر را فراهم کردند. احمد متوسلیان پس از آخرین توصیه‌ها به فرماندهان گردان‌های انصار؛ میثم؛ حمزه؛ مقداد و ابوذر؛ فرمان شروع حمله را صادر کرد و بدین سان؛ یورش نابرابر و بازدارنده‌ی پنج گردان پیاده‌ی تیپ ۲۷ به صفوف پولادین دویست و هشتاد دستگاه تانک مدرن تیپ مستقل ۱۰ زرهی در جبهه‌ی شلمچه آغاز شد. ... اردیبهشت ۱۳۶۱ _ سالگرد عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra