eitaa logo
شهدای شهرستان مبارکه
339 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
637 ویدیو
13 فایل
این کانال جهت ترویج فرهنگ ایثار شهادت ومعرفی ششصد شهید شهرستان مبارکه ایجاد شده است شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️شهید نابغه سید علی اقبالی دوگاهه جوان‌ترین استاد خلبان در نیروی هوایی ارتش بود.وی بیش از ۳ هزار ساعت پرواز عملیاتی داشت اهل رودبار استان گيلان بود. وي در ۲۵ سالگي استاد خلبان جنگنده f-5 و در ۲۷ سالگي با درجه سرگردي جزو افسران ارشد نيروي هوايي ارتش ايران شد. 🔸️از فعالیت های زمان جنگ شهید اقبالی دوگاهه این بود که تلمبه‌خانه‌ها و نیروگاه‌های برق عراق را از کار انداخته بودند و طرح‌های عملیاتی وی موجب شده بود تا صادرات نفت عراق به صفر برسد. به همین منظور صدام جنایتکار به خون این شهید تشنه بود. 🔹️وی در ۱ آبان ۱۳۵۹ در یک مأموریت برون‌مرزی به عنوان سرگروه با هدف بمباران یکی از سایت‌های رادار شهر موصل اعزام شد. 🔸️در راه بازگشت هواپیمای وی مورد اصابت موشک قرار گرفت. در حالي كه زنده به اسارت مزدوران عراقي درآمده بود، به دليل ضربات مهلكي كه نيروي هوايي ارتش ايران در نخستين ماه جنگ بر پيكر ماشين جنگي عراق وارد نموده بود به دستور صدام و براي ايجاد رعب و وحشت به فجيع‌ترين و بيرحمانه ترين وضع به شهادت رسيد. بدستور صدام ملعون، دو ماشين جيپ از دو طرف با طناب هايي كه به بدن اين خلبان پر افتخار بسته بودند بدنش را دو نيم كردند. به طوري كه نيمي از پيكر مطهرش در نينوا و نيمي در موصل عراق مدفون شد. اين جنايت به حدي وحشيانه بود كه رژيم بعثي در تلاشي بيشرمانه براي سرپوش گذاشتن بر اين جنايت هولناك، تا سالها از اعلام سرنوشت آن شهيد مظلوم خودداري مي كرد و طي ۲۲ سال هيچگونه اطلاعي از سرنوشت وي موجود نبود؛ 🔸 شهدا زنده اند و قطعا ظهور خواهی همراه با نام ویاد شهدا برکت ویژه ای خواهی داشت شادی روحش صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹حرمت گوشت خوک در انجیل: ابتدا به حرفای کشیش مسیحی می‌خندند ولی پس از توضیحات او، به فکر فرو می‌روند! ✍️ببینید جهاد تبیین چقدر موثر است! ✏️ببینید چقدر انسان آماده پذیرش حق است! اگر ما در جهاد تبیین شرکت کنیم ♦️در رابطه با مسأله «عفاف و حجاب» نیز داستان از همین قرار است. 🔹اگر اهمیت و فواید عفاف‌گرایی به‌خوبی تبیین گردد و زیان‌های گوناگون بی‌عفتی و انحرافات اخلاقی به‌درستی شرح داده شود دیگر دلیلی منطقی برای عدم پذیرش نمی‌ماند! شهدای شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🍃 😍لحظه بینا شدن بانوی شیرازی بعد از ۴۲ سال در یک عمل جراحی پیچیده و ۶ ساعته..
قسمت بیست و پنجم روایت زندگی مهندس شهید حاج رضا نصوحی «مهندس نصوحی نماینده وزیر کشاورزی در هیئت‌های واگذاری زمین بود. تشکیل 200 گروه مُشاع در شهرستان مبارکه، لنجان، فلاورجان و توزیع هزاران هکتار زمین بین کشاورزان، قسمتی از فعّالیتهای ایشان است؛ به‌گونه‌ای که هنوز هم وقتی کشاورزان مدارکی را به جهاد کشاورزی میآورند امضای مهندس نصوحی را زیر اسناد آنها می‌بینیم. نبوغ ایشان، فعّالیت و تلاششان، این که هیچ موقع بی‌برنامه نبودند و میدانستند که در هر لحظه‌ای باید چه کاری را انجام دهند، باعث شد که به‌عنوان نماینده ستاد جهاد سازندگی استان اصفهان در کمیته برنامه‌ریزی مراکز خدمات کشاورزی به تهران برود و جهت تهیّه آئین‌نامه اجرایی مراکز خدمات روستایی تلاش و هم فکری نماید. تهیّه برنامه مراکز خدمات روستایی و کشاورزی، اعزام به کشور یوگسلاوی و تحقیق و تفحص در مسائل کشاورزی و اقتصادی، ارائه گزارش به‌صورت موبه‌مو به جهاد سازندگی مرکز برای به‌کارگیری اصول و روشهای علمی در امور کشاورزی و اقتصادی باعث شد که مسئولین کشور بفهمند که رضا عجب شخصیتی است، عجب نابغه ایست، عجب ابتکاراتی دارد. سعی کردند ایشان را تهران نگه دارند. ایشان هرکجا و در هر پستی که بود، برای انجام خدمت سنگ تمام میگذاشت؛ امّا نمیتوانست نسبت به مهم‌ترین مسئله روز کشور که همان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود بی‌تفاوت باشد؛ بنابراین جهاد سازندگی مرکز کشور را رها کرد و به خوزستان رفت. مسئول کمک‌رسانی به عملیات فتح‌الفتوح (آزادی بستان)، مسئول روابط‌عمومی و تدارکات مهندسی عملیات طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس و رمضان بود. مدّتی مسئول روابط‌عمومی ستاد پشتیبانی مناطق جنگی خوزستان بود. عضو شورای بازسازی شد و مدّتی به‌عنوان مسئول ستاد بازسازی و نوسازی مناطق جنگ‌زده استان خوزستان خدمت کرد. در تمام نقاط این استان جنگ‌زده، خصوصاً در مناطق سوسنگرد، بستان، خرمشهر، آبادان، شوش، فکه، جفیر، دارخوئین و... خدمات قابل‌توجهی ارائه داد. طرحهایی را جهت زه‌کشی و احیای زمینهای کشاورزی در خوزستان ارائه و اجرا نمود. 1700 کیلومتر کانال آبی 1 و 2 و 3 را ایجاد کرد. 220 کیلومتر لای‌روبی، 700 کیلومتر بازسازی کانال، 8 کیلومتر لای‌روبی رود کرخه تنها قسمتی از فعالیت‌های عمرانی ایشان است. یکی از فرماندهان مهندسی جنگ جهاد سازندگی در جایی می‌گفت: «سال 1361 جلسه داشتیم که برویم بودجه بگیرم و برای روستائیان خوزستان مدرسه بسازیم، حمّام بسازیم و خانه‌هایشان را بازسازی کنیم. مهندس نصوحی در آن جلسه فریاد میزد و میگفت: «ما که مؤسسة خیریه نیستیم که پول دولت را صرف ساخت خانه و مدرسه و حمّام کنیم. کشاورزی که زمینش شوره‌زار است و کشت ندارد، حتماً آن را رها میکند و به شهر مهاجرت میکند. باید آبشان را شیرین کنیم تا در روستا بمانند و کشاورزی کنند.» ایشان طرحی را مطرح میکنند جهت زهکشی زمین‌های شوره‌زار خوزستان.» نهایتاً با اجرای طرح شهید بهشتی 5000 هکتار از زمین‌های شوره‌زار را زهکشی میکنند. آب شیرین میشود. زمین‌ها آباد و احیا میشود. کشاورزی رواج پیدا میکند. همان طرح مهندس نصوحی از سال 1372 اجرایی می‌شود و ادامه پیدا میکند، به‌گونه‌ای که اکنون جمعیّت 10 برابر شده آنجا از محلّ همان طرح، کشاورزی میکنند و زندگی خود را میگذرانند. هنوز هم کاهوی زمستانه کشور از همان زمین‌های احیا شده توسط مهندس نصوحی تأمین می‌شود. تفکر ایشان این بود که ما بایستی شغل ایجاد کنیم. مردم وقتی کار داشتند، درآمد داشتند، خودشان خانه میسازند و نیازهایشان را برطرف میکنند. این تفکر است که اگر بر جامعه ما حاکم شود مسائل اقتصادی حل میشود. در عملیات فتح‌المبین در دشت عباس ایشان را میدیدم. شبانه‌روز برای عملیات تلاش میکرد. از خدا هم غافل نمیشد. نصف شب مشغول رازونیاز، عبادت و نماز شب میشد. برای همه دعا میکرد. روزها را به کار و تلاش و شب‌ها را به عبادت میگذراند. خانه‌اش مملو از مراجعات مردمی بود. مهندس نصوحی میگفت: «به داد محرومین و افراد بی‌بضاعت برسید، من برای این نظام، انقلاب، مردم و شهدا خیلی نگرانم. این مردم را نباید از دست بدهیم. باید خدمتگزارشان باشیم». نگران افراد فرصت‌طلب و نفوذی بود که چهره عوض میکنند و ضربه می‌زنند. روحیة شهادت‌طلبی ایشان را هیچ‌وقت فراموش نمیکنم. در تمام دعاها برای خودشان شهادت را میخواستند. وقتی عملیاتی تمام می‌شد و برمیگشت؛ عبوس و ناراحت بود، میگفت: «من با چشمانم میبینم که چطور بچّه های مردم کشته میشوند، زخمی و مجروح می‌شوند؛ امّا یک ترکش هم به من نمیخوره. من لیاقت نداشتم، من توفیق شهادت نداشتم.» من از کسانی که مکّه و مدینه همراه ایشان بودند، شنیدم که هر کجایی میرفت برای همه دعا میکرد و برای خودش تقاضای شهادت داشت.» ادامه دارد @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۲۵ روحانی در یک خانواده ۷۵ نفره زرندی حاج اکبر ایزدی ۹۴ ساله اهل یزدان آباد شهرستان زرند کرمان است. او ۱۱ فرزند دارد که هشت فرزند او پسر و سه فرزند دختر هستند. در این خانواده ۷۵ نفره ۲۵ نفر روحانی هستند و با علاقه مسیر زندگی پدر را انتخاب کرده‌اند.
از مردم برای دیدن ، مالیات میگیرن ولی برای ایرانیها مجانی پخش میکنن. بنظرتون چرا؟!‌‏ پارسال بخاطر مادرم تلویزیون خریدم. پول بی‌بی‌سی هم دادم. منتها مادرم فقط سریال ایرانی می‌دید. امسال دیدم من که وقت ندارم یا و تماشا می‌کنم. پول بی‌بی‌سی رو ندادم. هی نامه اومد که پول بده. امروز نامه اومده که مامور میاد بازدید! بازدید از چی؟ اپ موبایل؟ با راپل؟ 🇮🇷 تحلیل سیاسی و جنگ نرم http://eitaa.com/joinchat/1560084480C6ad9c44032
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رزمندگان اسلام ( نماهنگ ) اصفهان در دفاع مقدس @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه 🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
قسمت بیست و ششم روایت زندگی مهندس شهید حاج رضا نصوحی «ویژگی مهندس نصوحی روحیۀ جهادگری و تَدَیُّن و تَقَیُّد به اصول اخلاقی و موازین و احکام اسلامی بود. اولویت کار ایشان هم مباحث اخلاقی و جهادی بود. توسعة روستایی برای ایشان خیلی اهمیت داشت و در کنار آن در جهت تقویت اعتقادات دینی نیروهای تحت امر خودشان خیلی تلاش میکردند. از آنها میخواستند که در انجام امور کاملاً مسائل اخلاقی و احکام اسلامی را رعایت کنند. من در اصل هر چه دارم از مهندس نصوحی دارم. ایشان الگوی اخلاقی من بود. در تمامی کارها سعی کردهام اخلاقیات و منویات ایشان را بکار بندم.» * «حاج رضا یک معلّم اخلاق به‌تمام‌معنا بود. یکی از خصوصیات ایشان شخصیت دادن به افراد و نیروهای تحت فرماندهی خود بود. ایشان تربیت کننده نیروها بودند. افرادی که فکر میکردند هیچ‌چیز نمیدانند و هیچ کاری بلد نیستند، وقتی برخورد مهندس نصوحی را میدیدند خودشان را باور میکردند و دست به کارهای بزرگ و فوق‌العاده مهم میزدند. مسئله‌ای که برای ما خیلی دردآور و غم‌انگیز است، مظلومیت مهندس نصوحی است. ایشان باتوجّه‌به خدماتی که در این کشور انجام دادند و مسئولیتهایی که داشتند، واقعاً ناشناخته مانده‌اند. آن‌قدر متواضع بودند که اگر کسی بر ایشان وارد میشد، نمیتوانست مهندس نصوحی مسئول و فرمانده را از دیگران تشخیص بدهد. افرادی بودند که اعتقادی به انقلاب نداشتند؛ امّا ایشان آنها را جذب میکرد و در سازندگی و جنگ بکار میگرفت. وقتی افراد تندرو به ایشان اعتراض می‌کردند، جواب میداد: «کشور به اینها نیاز دارد. اینها بچّه ها و سرمایه‌های این کشورند. اگر حرفی میزنند از روی دلسوزی یا بی‌اطلاعی است نه غرض‌ورزی.» حاجی در ارائه طرحها و برنامه‌ها برای آباد کردن کشور، یک تئوریسین بی‌نظیر بود. بارها از ایشان شنیدم که میگفت: «تنها از طریق کشاورزی استان خوزستان میتوان بحث تولید گندم کشور را حل کرد و به خودکفایی رسید.» مثل مهندس نصوحی کم پیدا میشود، کم.» * «مهندس نصوحی دشت خوزستان را چون جلگه‌ای سرسبز قلمداد میکرد. تشبیه میکرد که معادن زیر زمینش طلای سیاه یا نفت است و ذخایر روی زمینش طلای سبز است. این طلای سبز زودتر، بهتر و منطقی‌تر ما را به نتیجه میرساند. اگر در کنترل آب‌وخاک دشت خوزستان سرمایه‌گذاری بهینه کنیم؛ ما دشت بسیار وسیعی را میتوانیم سرسبز کنیم و باعث توسعه امور کشاورزی و اقتصاد کشور شویم و در تولید بعضی محصولات به استقلال برسیم. من از نزدیک شاهد بودم که در آن شرایط سخت جنگی، مردم با چه شور و شوقی روی زمینهای زهکشی شده، کشاورزی میکردند و به زندگی دوباره در آن مناطق امیدوار شده بودند.» دستگیری از محرومان رضا وارد خانه شد. اذان مغرب را گفته بودند. چیزی نگفت؛ امّا از لبهای خشکیدهاش معلوم بود که باز هم روزه است. سفره را پهن کردیم. مادرم مقداری نان خشک آب‌زده، سیب‌زمینی آب پز و یک پیاز جوانه زده داخل سفره گذاشت؛ دستی به سر رضا کشید، سرش را بوسید و گفت: «دردت به جونم بخوره، خسته نمیشی از این‌همه روزه گرفتن وقت‌وبی‌وقت؟» شام را که خوردیم، به من گفت: «پاشو، آماده شو باید بریم جایی.» سوار ماشین شدیم و رفتیم. به یک روستا رسیدیم. داخل کوچه‌پس‌کوچه‌ها درِ یک خانه نگه داشت. دستة آهنی در چوبی را کوبید. یک پسر بچّه در را باز کرد. از ماشین مقداری برنج، گوشت، روغن و میوه بیرون گذاشت. آنها را برداشتیم و وارد حیاط خانه شدیم. همه‌جا تاریک بود. راه‌رفتن روی زمین خاکی و ناهموار حیاط سخت بود. کلوخها از زیر پایم در می‌رفتند و نزدیک بود، زمین بخورم. ته حیاط یک اتاق کوچک کاهگلی با یک چراغ نفتی گردسوز روشن شده بود. پیرزنی یک طرف کُرسی روی یک تشک خوابیده بود و قسمتی از لحاف کرسی را روی خودش کشیده بود. برای این که پنبه های داخل لحاف و تشک از جاهای پاره شده بیرون نریزد، هر کجایش یک وصله خورده بود و هر قسمتش به رنگی و شکلی درآمده بود. دو تا دختر کنارش بودند. پسر جوانش بر اثر یک حادثه از دنیا رفته بود. عروسش ازدواج کرده بود. سه تا بچّة یتیم پسر با پیرزن زندگی میکردند. معلوم بود که آنها رضا را خیلی وقت است، میشناسند. آن روز وقتی رضا از اهواز برگشته بود، باخبر شده بود که پیرزن پایش شکسته است. چون میخواست برود داخل خانه و از پیرزن عیادت کند، من را با خودش برد که تنها نباشد. حدود دو ساعتی آنها درد و دل کردند و رضا گوش داد. انگار پیرزن با پسرش و بچّه ها با برادر بزرگ خود حرف میزدند. موقع بلندشدن، گوشه تشک پیرزن را بالا زد و یک پاکت زیر آن گذاشت. وقتی از خانه بیرون آمدیم، گفت: «به کسی نگو کجا رفتیم.» از این کارها به‌صورت مخفیانه، زیاد انجام میداد و نمیگذاشت کسی بفهمد. ادامه دارد کانال شهدا
📣 اطلاعیه 📣اطلاعیه با سلام وعرض ادب احتراما با توجه به اینکه قرار است از خردادماه دریافتی خانواده شهدا وجانبازان از طریق بانک دی پرداخت گردد خواهشمند است کارت بانک دی خود را بررسی تا درصورت انتقال حقوق برای دریافت خود دچار مشکل نشوند 🔹 بنیاد شهیدوامور ایثارگران شهرستان مبارکه
مردم ژاپن یک ضرب المثل بسیار جالب دارند که اساس توسعه کشورشون قرار گرفته ... بخاطر میخی نعلی افتاد بخاطر نعلی ، اسبی افتاد بخاطر اسبی ، سواری افتاد بخاطر سواری ، جنگی شكست خورد بخاطر شكستی ، مملكتی نابود شد و همه اینها بخاطر كسی بود كه میخ را خوب نكوبیده بود یادمان باشد هر كار ما، حتی كوچك، اثری بزرگ دارد كه شاید در همان لحظه ما نبینیم
🌹سی و پنجمین دوره مسابقات قرآن کریم ویژه خانواده‌های شاهد و ایثارگر استان اصفهان در بین گروه های جامعه هدف برگزار می شود رشته های مسابقه قرآن: حفظ کل قرآن، حفظ 20 جزء، قرائت تحقیق گروه های شرکت کننده: 1- فرزندان 18 سال و بالاتر شاهد و ایثارگر 2- همسران (شاهد، جانبازان و آزادگان) 3- ایثارگران ( جانبازان و آزادگان) مهلت ثبت نام پایان تیرماه 🔰جهت اطلاعات بیشتر و ثبت نام به نوید شاهد اصفهان مراجعه کنید: https://isfahan.navideshahed.com/fa/news/555745
🔺این روزها که زبان دولت‌مردان سابق به نطق باز شده و خود را به تجاهل می‌زنند که چگونه کشور را نابود کردند، این تصویر ( بازدید ۲۰ آبان ۱۳۹۸ و حضور ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ آقای رئیسی در ماشین‌سازی تبریز) نمادی است از عملیات موفق آواربرداری از ویرانه‌هایی که روحانی در تمام کشور برجای گذاشت! 💬 کمال لطفی ➕ ماشین سازی تبریز از صنایع مادر آذربایجان شرقی سال۹۷ با فسادی عجیب با اسم خصوصی سازی به یک واردکننده گوشت باشش کلاس سواد به اسم قربانعلی فرخزاد با قیمت سال۹۴ واگذار شد و تا مرز تعطیلی پیش رفت! اما رییسی در قوه قضائیه کارخانه رو پس گرفت و در دولت تولیدش را به دو و نیم برابر رسوند! 💬 خانم فردوس 🇮🇷احباب الحسین علیه السلام
♦️ بهش پیشنهاد عضویت در هیئت علمی ناسا، با بهترین امکانات و ملزومات رفاهی رو دادن؛ کِی؟ وقتی فیروز نادری کودک بود. اما تمام دنیا و متعلقاتش رو رها کرد و در کنار مردمش در سخت‌ترین روزهای این کشور موند و عاقبت بخیر شد. بله، ما به افتخار می‌کنیم و اونو اسطوره می‌دونیم. کانال شهدای شهرستان مبارکه
27.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️استاد تقوی 🔹️آخـرین یـار کــشی شیطان... بــازی اصــلی داره شروع میشه . ظــهور نزدیکه مـلت انقلابی. آماده باشید. آمران به معروف و ناهیان از منکر جا نماند... @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه ایتا 👆
🌹سی و پنجمین دوره مسابقات قرآن کریم ویژه خانواده‌های شاهد و ایثارگر استان اصفهان برگزار می گردد. 🔸رشته های مسابقه قرآن: حفظ کل قرآن، حفظ 20 جزء، قرائت تحقیق 🔹گروه های شرکت کننده: 1- فرزندان 18 سال و بالاتر شاهد و ایثارگر 2- همسران (شاهد، جانبازان و آزادگان) 3- ایثارگران ( جانبازان و آزادگان) 🗓مهلت ثبت نام: پایان تیرماه 🔰جهت اطلاعات بیشتر و ثبت نام به سایت نوید شاهد اصفهان مراجعه کنید: https://isfahan.navideshahed.com/fa/news/555745 🔷 معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اصفهان
با عرض سلام خدمت تمامی بزرگواران باتوجه به انتقال حقوق از بانک ملی به بانک دی لطفا جهت فعال سازی کارت بانک دی کدملی صاحب حساب را به شماره پیامک زیر ارسال نمایید.با تشکر بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرازی از وصیتنامه شهید ✍ مادرم: راضی به رضایت خداوند باش و افتخار کن که توانسته ای در دوران زندگی ات فرزندی تقدیم راه خدا کنی و شکر گذار باش. روحانی شهید قاسمعلی حسامی اسماعیل ترخانی 🔸 ولادت: ۳۰ مهر ماه ۱۳۳۶ شهرستان مبارکه محله اسماعیل ترخان 🔸 شهادت: ۲۲ خرداد ماه ۱۳۶۱ منطقه عملیاتی جنوب کشور آبادان 🔸 شادی ارواح مطهر شهدا و امام شهدا صلوات بر محمد و آل محمد @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
🔸به منظور تجلیل و تکريم از خانواده معظم شهدا صورت گرفت 🔸 ديدار از خانواده شهيد والامقام خسرو کرمی فرزند مرحوم علیداد در قهنویه 🔸 در این دیدار که با محوريت بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان طرح سپاس و با حضور نماینده محترم عقیدتی سیاسی ،مسئول امورایثارگران فرماندهی نیروی انتظامی و رياست بنياد شهید شهرستان مبارکه انجام گرفت از مقام شامخ شهید و شهادت تجليل بعمل آمد. 🔸 چهار شنبه ۲۴ خرداد ماه ۱۴۰۲ @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه 🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
قسمت بیست و هفتم روایت زندگی مهندس شهید حاج رضا نصوحی بیت ‌المال «حاجی انسان خارق‌العاده‌ای بود. چیزهایی که ما در باره‌اش میگوییم فقط برداشت خودمان است. در ظرف وجود ما همینقدر جا می‌گیرد؛ امّا هیچ‌کس توان این که شخصیت واقعی او را بتواند ترسیم کند، ندارد. وقتی در ستاد بازسازی خوزستان کار میکردیم، شبها برای استراحت و خوابیدن به خوابگاه میرفتیم. خوابگاه حدود چند کیلومتر با ستاد فاصله داشت. همه ما سوار ماشین میشدیم و میرفتیم. حاجی هیچ‌وقت با ما نمی‌آمد. در ستاد می‌ماند و تا جایی که میتوانست کار میکرد. همیشه آخر شب به خوابگاه میرسید. میگفتیم: «ما از گرسنگی هلاک شدیم. منتظرت بودیم که با هم شام بخوریم. چرا این‌قدر دیر میای؟» بعضی وقت‌ها میگفت: «خیلی تو خیابون منتظر ماشین شدم، ماشین نبود.» بعضی وقت‌ها میگفت: «پیاده اومدم دیر شد.» میگفتیم: «مگه داخل ستاد ماشین نداری؟ چرا این‌قدر به خودت عذاب میدی؟» میگفت: «اون ماشین مال بیت‌الماله. برگشت از ستاد به خوابگاه کار شخصیه. من حق ندارم از بیت‌المال برا کارهای شخصی استفاده کنم.» میگفتیم: «شما شبانه‌روز برای مردم و کشور زحمت میکشی، این یک‌تکّه راه را با ماشین اومدن چه ضرری برای کسی داره؟ مردم هم رضایت دارن، چون می‌دونند تو چطور داری کار میکنی.» میگفت: «اینها توجیهِ برای گول زدن خودمان. من وظیفه‌ام کار کردنه. خدمت‌کردن به مردم هرگز جواز استفاده از بیت‌المال را صادر نمیکنه.» به نظر من اگر فقط چند صد نفر مثل او در کشور وجود داشتند، کشور در تمامی زمینه‌ها گلستان میشد. من نوزده‌ساله بودم که با حاجی آشنا شدم. دو سال با او کار کردم؛ امّا انسانی را در شجاعت، شهامت، درایت، ایمان، اخلاص، جوانمردی، صداقت، یکرنگی و بی ریایی مثل او ندیدم.» * «با مهندس نصوحی در جهاد سازندگی لنجان کار میکردیم. یک روز متوجه شدم درِ جیب‌های پیراهن و شلوارش را دوخته است. چیزی نگفتم. چندهفته‌ای او را زیر نظر داشتم. هر چه فکر کردم، علت کارش را نفهمیدم. یک روز سر صحبت را باز کردم و گفتم: «یه سؤال دارم، چرا در جیب‌هایت را دوختی؟» بعد از دیدن اصرار و پافشاری من، گفت: «برای این که یادم بماند، حساب جیب من باید از حساب بیت‌المال جدا باشد. یادم بماند که به فکر کیسه دوختن برای امانت مردم که در دست من قرار گرفته نباشم. یادم بماند که برای خدمت آمده‌ام، نه بار بستن. یادم بماند که در پیشگاه خدا هستم و چیزی را نمیتوانم از او پنهان کنم. هرکجا پای پول وسط باشد، شیطان آنجا حاضر است و آدمیزاد را با وسوسه هایش به دام می‌اندازد. خدا عاقبت به خیرمان کند.» طرز بیانش به‌گونه‌ای بود که انگار عذاب تجاوز به بیت‌المال را به‌صورت مجسّم، جلوی چشمش میدید. من یک‌لحظه به یاد داستان حضرت علی (ع) افتادم، زمانی که برادرش عقیل از او درخواست سهم بیشتری از بیت‌المال نمود.» * «زمان جنگ مدتی بنزین سهمیه‌ای و کوپنی بود. هر ماشینی در ماه 30 لیتر بنزین سهمیه داشت. اگر این سهمیه تمام می‌شد تا ماه بعد بنزین نداشت. به رضا به‌خاطر مسئولیتش علاوه بر کوپن شخصی، کوپنهای دولتی هم میدادند که با کوپنهای شخصی فرق داشت؛ ‌اندازه‌اش بزرگ‌تر بود، رنگش هم فرق میکرد. من یک ژیان قراضه داشتم. سهمیه بنزین من تمام شده بود. میدانستم که رضا کوپن دولتی دارد. التماسش کردم که یکی از آن کوپنها را به من بدهد. قبول نکرد. با ناراحتی گفتم: «من فقط یه تِکّه کاغذ از تو خواستم. پول بنزین را هم که باید خودم بدم. تازه اونم برا کارهای خونه وقتی تو نیستی استفاده میکنم. مگه چی میشه یکی از این کوپنها را به من بدی؟» جوابم گفت: «من فرقی بین تو و دیگران نمیبینم. این کوپنها برای کار شخصی نیست.» رضا بی‌نهایت روی بیت‌المال حسّاس بود *** «در مأموریت به کشور یوگسلاوی به هر نفر برای انجام هزینه‌های شخصی هزار دلار داده بودند. رضا در این مأموریت، نهایت صرفه‌جویی را کرده بود. در مدت 40 روز، حدود سیصد دلار خرج کرده بود. وقتی به ایران برگشت، هفتصد دلار برایش باقی مانده بود. میخواست برود دلارها را پس بدهد. گفتم: «رضا، این پول حقّ تو بوده. برای خرج شخصی به تو دادند. اگر صرفه‌جویی نمیکردی، کم هم می آوردی. چرا میخواهی پس بدهی؟» رضا با ناراحتی در جوابم گفت: «تو این کشور جنگه، مردم نیازمندند، آواره اند، دولت که مال پدرش را به من نداده. این پول مال مردمه. در اختیار من قرار گرفته. من به‌اندازه نیازم استفاده کردم، بقیّه اش را هم باید برگردونم.» رفت و هفتصد دلار را پس داد.» @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 کانون وابستگان و بسيج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه
تصاویری ازمراسم رونمایی مستند بسیجی شهید:محسن مهدوی🌹👆 چهارشنبه مورخ:۳/۱۷ مسجدچهارده معصوم (علیه السلام) ستادرونمایی ازمستندشهدای محله لنج🌴 @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
🔶دعا مستجاب نمى‌شود 🔰عَنْ أَميرِالمُؤْمِنين عليه السلام: 🔺لا تَتْرُكُوا الأمْرَ بِالْمَعرُوفِ وَ النَّهىَ عَنِ الْمُنكَرِ فَيُـوَلّى عَلَـيْكُمْ أَشْـرارُكُـمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا يُستَجابُ لَكُمْ. ✅ على عليه السلام فرمودند: امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد زيرا در اين صورت افراد نادرست برشما مسلط مى گردند آنگاه دعا مى كنيد و دعايتان مستجاب نمى شود. 📚[نهج البلاغه، نامه 47] @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه ایتا 👆
(حرف حساب ) ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺍﮔﻪ ﺑِﺸﮑﻨﻪ، ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼَﺴﺒﯽ نِمیشه ﺩُﺭﺳﺘﺶ ﮐﺮﺩ، مثلِ.. "دل آدما" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺍﮔﻪ ﺑِﺮﯾﺰﻩ،ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﻧِﻤﯿﺸﻪ جَمعش ﮐﺮﺩ، ﻣﺜﻞِ... "آبرو" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺍﮔﻪ ﺑُﺨﻮﺭﯼ،ﺑﺎ ﻫﯿﭻ چیزی ﻧِﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑِﺮﯾﺰﯾﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ، مثلِ... "مال بچه یتیم" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺍﻭﻧﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻗَﺪﺭﺷﻮ ﻧِﻤﯿﺪﻭﻧﯽ، مثلِ...."پدر و مادر" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧِﻤﯿﺸﻪ ﺗَﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍد، ﻣﺜﻞِ... "گذشته" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ پوﻟﯽ ﻧِﻤﯿﺸﻪ ﺧَﺮﯾﺪ، ﻣﺜﻞِ..."ﻣُﺤﺒﺖ" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧَﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺩَﺳﺖ ﺩﺍﺩ، ﻣﺜﻞِ..."دوستِ ﻭﺍﻗِﻌﯽ" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧِﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺗَﺤﻤﻞ ﮐﻨﻢ، ﻣﺜﻞِ..."ﺁﺩﻣﺎﯼِ ﭼﺎپلوﺱ ﻭ ﺩﺭﻭﻏﮕو" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﻫَﺰﯾﻨﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ، اﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ، ﻣﺜﻞِ..."ﺧَﻨﺪﯾﺪن" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮔِﺮﻭﻧﻪ، ﻣﺜﻞِ...."تاوان" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ تَلخه، ﻣﺜﻞِ...."ﺣَﻘﯿﻘﺖ" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺳَﺨﺘﻪ، مثلِ...."ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺯِﺷﺘﻪ، ﻣﺜﻞ..ِ.."ﺧﯿﺎﻧﺖ" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﺍَﺭﺯﺷﻪ، ﻣﺜﻞِ...."ﻋِﺸﻖ" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﺜﻞِ...."ﺍِﺷﺘﺒاه" یه کسی هَمیشه هَوامون رو داره، 🔹🔆🌸مثلِ...."خداااا"🌸🔆 @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه 🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
🔹 تلاوت نور بياد شهدای انقلاب، شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای گمنام، شهدای مدافع حرم، شهدای امنیت، و شهدای چهارمین هفته خرداد ماه شهرستان مبارکه شهیدان: بهرام خدارحمی قهنویه رضا ناصری پور خولنجان علی اکبر احمد پور مبارکه بهرام طاهری مبارکه خلیل احمد پور مبارکه علیرضا رحیمی لنج مسعود خدارحمی قهنویه ولی اله آقا جانی مبارکه ابوالقاسم رضایی قهنویه رسول ابراهیمی هراتمه 🔹 قاری قرآن جناب آقای ابوالفضل باقری 🔹 سوره‌ مبارکه شوری از صفحه ۲۸۴ 🔹 زمان جمعه ۲۶ خرداد ۱۴۰۲سی دقیقه قبل شروع خطبه های عبادی سياسی نماز جمعه 🔹 مکان‌ مصلای نماز جمعه مسجد جامع مبارکه @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه