eitaa logo
شهدای شهرستان مبارکه
337 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
657 ویدیو
15 فایل
#این کانال جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ومعرفی شهدای شهرستان مبارکه ایجاد شده است ⚘️ شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
یک عالم اهل سنت: یک میلیارد و نیم مسلمان سنی منتظر خون خواهی شیعه از یک رهبر سنی است. شهدای شهرستان مبارکه
عکس قابل تأمل و تفکر محمد علی رجایی رحمت الله علیه درحال نماز کنار قاتل خودش مسعود کشمیری نفاق و منافقین را بسیار باید جدی بگیریم @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانش‌آموزی که خادم مدرسه را غافلگیر کرد! 🔰 برشی از سخنرانی به مناسبت ۱۵مرداد، سالروز شهادت شهید @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
🔹به منظور تجلیل و تکريم از خانواده معظم شهدا صورت گرفت دیدار با خانواده شهدای والامقام شهيدان:حسن حسن زاده و ناصر علیجانی در زیبا شهر در این دیدار ها که با حضور رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه انجام گرفت از مقام شامخ شهدا تجليل بعمل آمد توضیح اینکه شهيد حسن زاده در تاریخ ۱۷خرداد ۱۳۴۷ در آدرگان متولد و در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۶۷در منطقه عملیاتی فاو، و شهید علیجانی متولد ۱ فروردین ۱۳۴۸ در خولنجان و در تاریخ ۶، اسفند ۱۳۶۵ ،در عملیات کربلای پنج به فیض عظمای شهادت نائل آمدند @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹دعای اول ماه برای رفع گرفتاریها با‌صدای بلند در منزل پخش کنید،بسیار زیبا و پر محتوا شهدای شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹دعوت به بهشت 62 ؛ شیوه دوستی 2 👌 این دوره به درخواست مکرر والدین و معلمان دلسوز ضبط شده است. لطفا آن را در فضای مجازی پخش کنید. شهدای شهرستان مبارکه
# هر وقت از سوریه می‌اومد هیچ چیزی با خودش نمی‌آورد می گفت: من از بازار شام هیچ چیزی نمی خرم ، بازاری که در آن حضرت زینب (س) را چرخانده باشن خرید ندارد. مدافع حرم روح الله قربانی شهدای شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ اخراج یک فرمانده‌ به دستور رئیس‌جمهور!!! 🔹 از فرماندهی چند تیپ و لشگر تا سرباز ساده شهدای شهرستان مبارکه
خاطرات اسارت خود نوشت جانباز و آزاده سرافراز محمد علی نوریان قسمت /۳۱ موضوع : تونل مرگ یا وحشت😢 اردوگاه تکریت ۱۱ مفقودین😔 وقتی که ما سَرمون پائین بود و درد امانمون رو بریده بود یه نفر جلوی من ایستاده بود و من پشت سرش نشسته بودم که ناخداگاه از بَس که سَرم پائین بود یه مقدار رفته بود لای پای نفر جلو ولی خودم متوجه نشده بودم😂 یه موقع حس کردم انگار یه شیر آبی باز شده و من دارم خیس میشم .. پیش خودم فکر کردم که انگاری اینجا شیر آب نبود ؟؟ پس من از کجا دارم خیس میشم؟؟😂 یه وقت به خودم اومدم دیدم نفر جلوی من در حال ایستاده داره از عدنان جلاد کتک میخوره!! حالا چرا؟؟ بخاطر قد بلند و رشیدش... حال این اسیر چه کسی بود؟؟ سرباز ارتش تیپ تکاور هوابُرد شیراز .. از برادران اهل تسنن بود بچه بندرترکمن اگه اشتباه نکنم...حالا از بس که کتک میخورد و گریه میکرد از شدت درد ادرار میکرد و ادرارش می ریخت به من🥴 و من فکر میکردم از شیر آب به من میپاشه🥴 عدنان نامرد هم همین جور که با کابل میزد توی شانه هاش به فارسی بهش میگفت بِشاش یالا بِشاش😂 حالا اسرای دیگه هم از تونل مرگ عبور میکردند و پشت سر من بصورت منظم ۵ نفر ۵ نفر می‌نشستند تا جمع ما شد ۲۰ ردیف ۵ نفری به ۱۰۰نفر بعد دستور دادند که برید داخل آسایشگاه ما باید میرفتیم آسایشگاه ۵ _ آسایشگاه ۵ و۶ درب های ورودیشون رو در روی همدیگه بود اما یه دریچه آهنی بود اول راهرو که باید دولا می‌شدی تا بتونی وارد راهرو بشی... آقای که شما باشید حالا یه نگهبان هم داخل راهرو ایستاده بود 🥷 نامرد ناکس وقتی ما این همه کتک رو خورده بودیم و حالا می‌خواستیم بریم داخل همین که دولا می‌شدیم وارد راهرو می‌شدیم محکم با سیلی میزد توی صورت ما😢 این ضربه آخری بود که از تونل مرگ نصیب ما می‌شد...باز رفتیم داخل آسایشگاه ۵ به صورت ردیف ۵ نفری نشستیم سرهامون پائین ..سید کریم اومد آمار گرفت بعدگفت سرها بالا..سرهامون رو گرفتیم بالا گفت این کتک امروز سرخط حساب شما باشه براهمیشه اگه تخلف کردید به این روز دوباره گرفتار میشید 😳 بعد گفت چه کسی درجه دار ارتش ایرانه یا افسر هست؟؟ یه نفر با ترس ولَرز بلند شد ..بهش گفت: شیسمک یعنی اسمت چیه؟؟ گفت ناصر !! گفت درجه ات چیه؟؟ گفت گروهبان ۱ ارتش ...بهش گفت از این به بعد تو مسئول آسایشگاه هستی ادامه دارد... @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین خلبان بسیجی، دختر۱۷ساله. قابل توجه خانمهای مذهبی که به بهانه دست و پاگیربودن، چادر را کنار گذاشته اند. @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یحیی سنوار مرد شماره یک حماس از امیرالمومنین علیه السلام میگوید: 🔹️من این جمله از امام علی را خوب به خاطرم سپرده ام که گفت: دو روز در زندگی انسان هست، روزی که در آن مرگ سرنوشت تو نیست، و روزی که مرگ سرنوشت تو ست. 🔹️من از روز اول نمیترسم چون مرگ سرنوشتم نیست پس کسی نمی تواند به من آسیبی برساند. 🔹️از روز دوم هم نمیترسم چون اگر تقدیرم باشد نمی توانم از آن جلوگیری کنم. ✅ اولین واکنش صهیونیست ها به انتخاب یحیی سنوار به عنوان جانشین شهید هنیه ✅ آوی یسخاروف تحلیلگر اسرائیلی: حماس خطرناک ترین فرد را برای رهبری اش انتخاب کرد. شهدای شهرستان مبارکه
🔹در ادامه دیدارهای هفته‌ای امام جمعه محترم شهرستان مبارکه با خانواده معظم شهدا صورت گرفت دیدار از خانواده معظم شهدای والامقام شهيدان، آیت اله و ابوالقاسم بیگی و ایرج شرافت در دارگان در این دیدار ها که با حضور رئیس و تعدادی از اعضای ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه ،رياست بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان،همراه با اقامه نماز مغرب و عشا و مرثیه سرایی مداح اهل بیت در آستانه شهادت سه ساله امام حسین(ع)انجام گرفت از مقام شامخ شهید و شهادت تجليل بعمل آمد 🔹 شهیدان بیگی فرزندان مرحوم حاج محمد علی، ایت اله متولد ۱۰ فروردین ۱۳۴۲،شهادت ۲۲ آذر ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی کردستان و ابوالقاسم متولد ۶، اردیبهشت ۱۳۴۵ دارگان و در تاریخ ۴ دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای چهار به فيض عظمای شهادت نائل و تا کنون پیکر مطهرش پیدا نشده،همچنین شهید والامقام،ایرج شرافت فرزند مرحوم حاج محمود متولد ۴ فروردین ۱۳۴۷،و در تاریخ ۲۰ تیر ۱۳۶۴ به فيض عظمای شهادت نائل آمدند چهارشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
خاطرات اسارت خود نوشت جانباز و آزاده سرافراز محمد علی نوریان قسمت /۳۲ موضوع : زندگی در شرایط سخت اردوگاه مفقودین تکریت ۱۱😔 وقتی مسئول آسایشگاه گروهبان ناصر مشخص شد.. همان روز به هر نفر ۲ پتوی نو و تمیز سبز رنک و خط دارسفید ..و یک زیر انداز و یک بشقاب از جنس وَرشاب (نوعی فلز) گل دار قرمز🌹.. یک عدد قاشق 🥄جنس آلمینیوم یک عدد لیوان 🥛دسته دار جنس آلمینیوم ..و یک کوله جهت وسایل شخصی دادندحالا همان عصر روز اول داخل آسایشگاه یه سِری قوانین داخل آسایشگاه رو سید کریم عراقی مسئول بند به اُسرا تذکر دادند که توسط مسئول آسایشگاه ۴ شخصی بود به نام عبدالامیر عرب زبان بود اهل خوزستان ترجمه میکرد..یکی اینکه ساعت خواب مشخص کردند فکر کنم حدودای ۹ بود ...یکی اینکه حق ندارید در حالت ایستاده بروید دستشویی ..یا بروید آب بخورید ..باید به حالت چهاردست وپا حرکت کنید که بدنتون از داخل پنجره پیدا نباشه ...آخه ارتفاع پنجره تا زمین حدود ۱/۲۰متر بود ..یکی دیگه حق هیچ گونه حرف زدن رو ندارید ..یکی دیگه حق خواندن نماز حتی نماز صبح رو ندارید در حالت ایستاده بخونید .. البته بِماند که ما اون اوایل مُهر نداشتیم برای نماز خواندن بعد از یکی دو سال برای هر نفر یک مُهر کربلا آوردند😢 حالا همون شب ۳ عدد تَشت پلاستیکی به هر آسایشگاه دادند برای ظرف و لباس شُستن و همچنین ۲ سطل🪣 ۳۰ لیتری پلاستیکی دادند یکی جهت دستشویی یعنی ادار البته یه سطل ۳ لیتری هم دادند جهت مدفوع 🥴 فقط کسانی که اسهال داشتند میتونستند از سطل ۳ لیتری استفاده کنند..هرچند مدفوع کردن ممنوع بود.. یک سطل ۳۰ لیتری هم برای چایی که باید از آشپزخونه اردوگاه هرصبح باهاش چای میگرفتیم.... و حدود ۵ عدد ظرف غذا که قصعه نام داشت ظرفهای مستطیل شکل و توکود و دسته دار بود🌹حالا همون روز برای کل آسایشگاه که ۱۰۰ نفر بودیم ۱۰ تیغ ریش تراشی دادند با ۳ عدد پایه های تیغ 🪒و سید کریم گفت امشب باید همگی با این ۱۰ تیغ هم موهای سر و ریش و موهای زائد خودتون رو بزنید 😔 فردا صبح تَفتیش میکنم اگه کسی نزده بود الواد وادیکم یعنی پدر پدرتون رو در میارم به سرنوشت امروز (تونل مرگ) گرفتار میشید😢 حالا ما همگی موهامون بلند و کثیف بود... و ماهم که بسیجی بودیم نابَلد که بتونیم با تیغ ریش بزنیم😔 تیغ ها دست سربازهای ارتش بود اول خودشون استفاده می‌کردند.. خُب تیغ تیز بود نوبت ما که می‌شد تیغ کهنه و کُند شده بود😔 یادم میاد سر تَشت که نشسته بودم فقط گریه میکردم و اشگ می‌ریختم از درد تیغ که کُند بود دقیقاً تیغ مثل آره روی چوب بود خاراش خاراش صدا میکرد و سَر من خون آلود بود 😢 تمام سَرمو طرف بریده بود ..حالا همون تَشت هم پُر از خون بود ادامه دارد... @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
۱۸ مردادماه، روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم گرامی باد. شورای عالی انقلاب فرهنگی روز ۱۸ مرداد، سالروز شهادت شهید محسن حججی را به نام روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم نام‌گذاری کرد. تا به پاس این روز از فداکاری و رشادت‎های مدافعان حرم در دفاع از حرم آل اللّه و حمایت از مردم جنگ زده کشور‌های عراق و سوریه قدردانی کنند. فرازی از وصیت نامه شهید حججی: از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه ای نائب بر حق امام‌ زمان است. 💐 کانال شهدای شهرستان مبارکه
🥇 تا اسم مدال میآد همه ما به فکر مدال طلا می‌افتیم همیشه مدال‌ها از جنس طلا نیست! بعضی وقت‌ ها از جنسِ خون جگر است و داغِ دل ... 📷 تصویر آقای حسنعلی ضرغام پور پدر ۵ شهید که عکس فرزندانش را مثل مدال به سینه چسبانده... شهدای شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ روایت بازجوی صهیونیست از پیش‌بینی سنوار در زندان! یحیی سنوار رهبر حماس در غزه، ۲۳ سال در زندان‌های رژیم صهیونیستی در حبس بود اما در نهایت با اینکه به ۵ بار حبس ابد محکوم شده بود، در سال ۲۰۱۱ طی توافق مبادله اسرا بین حماس و رژیم صهیونیستی آزاد شد. فیلم را ببینید.
🔹 تلاوت نور به روح مطهر سرور و سالار شهيدان حضرت امام حسين(ع) ویاران باوفایش، میهمان عزيز ایران شهید اسماعیل هنیه، شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای گمنام، شهدای مدافع حرم، شهدای امنیت، شهدای مظلوم غزه فلسطین، و شهدای دومين و سومین هفته مرداد ماه دفاع مقدس شهرستان مبارکه شهیدان: حمید اکبری زاده عباس حیدریان محسن ناطقی نبی اله صادقی ابراهیم ریزی علی احمد پور علی رضا مختاری اسد اله دلیل یوسف احمد پور احمد رضا نظری رمضان فروغی حمید اکبری زاده عباس حیدریان محسن ناطقی حسن نجاتی حسین مهدوی ابراهیم صالحی علی نقی رحیمی ولی اله نیکبخت بخشعلی اسماعيلی علی گل محمدی رحمت‌اله ثریا 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🔹 قاری قرآن جناب آقای حاج اصغر سلطانی 🔹 صفحه‌ ۱۲۰، سوره مبارکه مائده ادامه آیه ۷۱ 🔹 زمان جمعه ۱۹ ،مرداد ۱۴۰۳،سی دقیقه قبل شروع خطبه های عبادی سياسی نماز جمعه 🔹 مکان‌ مصلای نماز جمعه مسجد جامع مبارکه @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
خاطرات اسارت خود نوشت جانباز و آزاده سرافراز محمد علی نوریان قسمت/ ۳۳ موضوع : زندگی در شرایط سخت اردوگاه مفقودین تکریت ۱۱😔 آقا به هر بدبختی و خاک برسری بود شب اول موهای سر و صورت و زائد رو زدیم ..اما چه زدنی🥴 تمام سرو صورتمان بر اثر کُند بودن تیغ ها زخم و زیلی و خون آلود بود..همان شبانه تیغ ها رو کامل تحویل گرفتند که مبادا اُسرا خودزنی کنند..😳 صبح که شد اومدیم بیرون حالا یک جفت دمپایی هم به هر نفرمان دادند چون ما پای برهَنه وارد اردوگاه شده بودیم ..وقتی اومدیم بیرون باز آمار گرفتند و گفتند کل لباسهاتون رو در بیارید و عریان برید حمام 😔 حالا هوا سرد آب حمام هم سرد بدن ما هم بر اثر ضربات کابل زخم و خون آلود همین که رفتیم زیر آب سرد درد و سوزش زخمها از روز اول در تونل مرگ بیشتر بود 😔 سریع یه آب کف صابون به خودمون زدیم و اومدیم بیرون ..حالا اینجای کار دیگه اون لباسهای کهنه رو اجازه ندادند بپوشیم به هر نفر یک دست لباس راحتی هم شکل مثل لباس زندانی ها بهمان دادند.. به اضافه یک زیر پیراهن سفید رنگ و یک شورت سفید و یک جفت جوراب مشگی ..خیلی خوشحال بودیم که بهر جهت از اون جهنم زندان الرشید نجات پیدا کرده بودیم..حالا ما دو ساعت صبح و دوساعت عصر وقت داشتیم که بیائیم بیرون یا حمام و دستشویی بریم یا لباس بشوریم و قدم بزنیم🥴 حالا اینجا ما ۳۰۰ نفر اومدیم اردوگاه که در آسایشگاه های ۵و۶و۷ تقسیم شدیم که به اضافه آسایشگاه ۴ می‌شدیم بَند ۲ بند ۱ هم آسایشگاه های ۱و۲و۳ بودند🙃 حالا باز اینجا یه سِری مقررات داخل اردوگاه رو باز به ما گوشزد کردند ..از جمله اینکه بیش از دو نفر حق نداریم با همدیگه قدم بزنیم 🥴یا حق نداریم موقع قدم زدن بخندیم 🥴 یا حق نداریم موقع قدم زدن به آسمان نگاه کنیم🥴 هَمش گیر الکی😔 یا اینکه موقع قدم زدن اگه افسر اومد داخل اردوگاه مسئول یکی از آسایشگاها باید فرمان خبردار میداد (اردوگاه بجای خود خبر دار!!) ما هر کجا که بودیم باید رو به افسر می ایستادیم و محکم خبر دار پا میکوبیدیم زمین و بدون حرکت می ایستادیم و سرمون پائین🥴 بعضی مواقع هم باید می‌نشستیم و سر پائین باشیم🌹 ادامه دارد... @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
‍ ‍ حتما بخوانید مستر(میجر ﺟﯿﮑﺎﮎ) ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﺟﯿﮑﺎﮎ, ﺟﺎﺳﻮﺱ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﻭﯾﻠﯿﺎﻡ ﺩﺍﺭﺳﯽ، ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ . ﻭﯼ ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﮐﺮ ﻭ ﻻﻝ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺍﯾﻞ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﺩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮﯼ ﺁﻥ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﻔﺖﺧﯿﺰ ﻣﺴﺠﺪﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﺳﮑﻨﯽ ﻣﯽﮔﺰﯾﻨﺪ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺎ ﻓﻨﻮﻥ ﺷﻌﺒﺪﻩﺑﺎﺯﯼ ﻭ ﺣﺮﺑﻪﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ، ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺤﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻌﻄﻮﻑ ﻣﯽﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺷﯿﻌﻪ، ﺟﺎ ﻣﯽﺯﻧﺪ. ﺟﯿﮑﺎﮎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮﯼ ﻓﻘﻪ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﺟﻪ ﺍﺟﺘﻬﺎﺩ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﺟﺪ، ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﭘﯿﺶﻧﻤﺎﺯ ﺣﻀﻮﺭ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ!  ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺳﻮﺱ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ، ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﻣﻦ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺩﺭﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﻧﻬﺎﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﮕﻮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺩﻩ ﺳﯿﺎﻩ ﻭ ﻧﺠﺲ (ﻧﻔﺖ ) ﺩﻭﺭﯼ ﮐﻨﻨﺪ . ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻭ ﻋﺒﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﺍﺛﺮ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺭﮐﯽ ﺑﺮ ﺣﻘﺎﻧﯿﺖ ﻣﻦ. ﺍﻭ ﺩﺭﮐﺘﺎﺑﺶ ﺗﺸﺮﯾﺢ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﮑﻪ ﺍﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻞ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺩﺍﻍ ﺟﻨﻮﺏ ﻣﺎﻧﺪﻡ ﺗﺎ ﺧﻮﺏ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺍﻥ ﮐﺎﻏﺬ ﺗﯿﺮﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺛﺮ ﺩﺳﺖ ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﻧﻘﺶ ﺑﺒﻨﺪﺩ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ، ﺩﺭ مناظره ای ﺑﺎ ﯾﮏ روحانی ﺷﯿﻌﻪ، ﻣﺪﻋﯽ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺭﯾﺶ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﯾﺶ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺍﺯ ﻧﺦ ﻧﺴﻮﺯ، ﺣﻘﺎﻧﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ! ﺟﯿﮑﺎﮎ ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺩﻫﻪ ۱۳۲۰ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ، ﻓﺮﻗﻪﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪٔ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ،ﺑﻮﯾﺮﺍﺣﻤﺪ ﻭ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻃﻠﻮییاﻥ ﯾﺎ ﺳﺮﻭﺷﯿﺎﻥ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﻣﯽﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮﻗﯿﺖ ﻗﺮﯾﺐﺍﻟﻮﻗﻮﻉ ﻇﻬﻮﺭ امام زمان(عج) ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ. از دیگر حکایات جیکاک عصای معروف است که با آن معجزه می کرد و وقتی آنرا به بدن کسی می زد به آن شوک عجیبی منتقل می شد! جیکاک مدعی بود عصای او بهترین وسیله برای تشخیص حلال زاده بودن افراد است و با همین شگرد بسیاری از کسانی را که به دلیل مختلف می خواست از وجهه اجتماعی و قدرت بیندازد ، تخریب می کرد ! بعد ها فاش شد که در عصای معجزه آسای مستر جیکاک جز یک پیل خشک الکتریکی و یک مدار ضعیف انتقال برق هیچ چیز وجود نداشته و جریان ضعیف برق باعث انتقال شوک الکتریکی به افراد نگون بختی می شده که مستر جیکاک هنگام تماس عصا با آنها ، دکمه وصل جریان را فشار می داده است! در مجلسی او حاضران را دروغگو معرفی می کرد و هنگامی که قرار بر اثبات شد، کبریتی روشن کرد و گفت: هر کس راست بگوید این کبریت ریشش را نمی سوزاند. اول کبریت را به ریش خود گرفت که نسوخت سپس ریش تمام افراد ساده لوح حاضر را سوزاند . به آنها قبولاند که دروغ گفته اند و البته بعد ها مشخص شد که ریش او مصنوعی و نسوز بود!! اقدام بعدی جیکاک پوشیدن لباس روحانیت و عمامه گزاری وی بود! جیکاک مجلس وعظ و منبر برپا میکرد و آخرش هم روضه امام حسین(ع) میخواند و وسط روضه موقعی که همه داغ می شدند ناگهان عمامه خود را به درون آتشی که وسط مجلس بود پرتاب میکرد! از بند قبل علاقه جیکاک به پارچه نسوز را بیاد دارید . عمامه نمیسوخت و جیکاک آنرا به عنوان معجزه خود بیان میکرد و ادعای سید بودن میکرد! در ضمن او هیچکس را هم به سیدی قبول نداشت چون عمامه آنها در آتش میسوخت! از اینجا بود که او به “سید جیکاک” معروف شد! به هنگام ملی شدن صنعت نفت، جیکاک یا به قولی سید جیکاک با گشت و گذار میان عشایر بختیاری این شعار را به گویش بختیاری برای آنها طرح نمود تو که مهر علی توی دلته/ نفت ملی سی چنته یعنی تو که مهر علی را در دل داری برای چه به دنبال ملی شدن نفت هستی! بعضی از عشایر بختیاری زندگی خود را رها کرده و با تشکیل دسته جات متعدد و درست کردن پرچم و علم های گوناگون علی علی گویان به امامزاده ها رفته و طلب عفو می کردند! و این چنین بود نفوذ استعمار بریتانیا روباه پیر در ایران که برای منافع خود از هیچ کاری دریغ نمی کند! ﻣﻨﺎﺑﻊ:ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﯾﻞ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ؛ ﺍﺛﺮ ﺭﺍﻑ ﮔﺎﺭﺛﻮﯾﺖ، ﺗﺮﺟﻤﻪ : ﻣﻬﺮﺍﺏ ﺍﻣﯿﺮﯼ ﺍﺳﻨﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ (۱۳۲۰ – ۱۳۲۵ﻩ. ﺵ ) شهدای شهرستان مبارکه
خاطرات اسارت خود نوشت جانباز و آزاده سرافراز محمد علی نوریان قسمت/ ۳۴ موضوع : زندگی در شرایط سخت اردوگاه مفقودین تکریت ۱۱😔 یکی از ضوابط اردوگاه این بود که ما باید نظام جَمع رو یاد می‌گرفتیم🥴 چرا و برای چی؟؟؟ برای وقتی که افسر عراقی میومد و جهت احترام به او ..اگه افسر سمت چپ بود باید سمت چپ برمی‌گشتیم حالا سمت راست و پشت سر هم به همین منوال بود🥴 حالا نظام جَمع چی بود؟؟ ازجلو نظام(دست راست رو درصف آمار می‌کشیدیم و سرشانه نفر جلو قرار می‌دادیم ) خبر دار!! دستمون رو می انداختیم ..به چپ .چپ یعنی هماهنگ و منظم همگی به سمت چپ برمی‌گشتیم 🥴 به راست . راست همزمان و منظم به سمت راست برمی‌گشتیم 🙃 عقب گرد..همزمان و منظم به سمت عقب برمی‌گشتیم 😳 حالا این نظام جَمع برای ارتشی ها مثل آب خوردن بود به این راحتی... چون در مدت سربازیشون هر روز توی پادگان‌ها انجام می‌دادند و جزء قوانین ارتش بود ..اما برای ما بسیجیان خیلی سخت بود و ما زیاد آشنایی نداشتیم 😏 حالا چون با سربازان ارتش همزمان انجام می‌دادیم و ما بَلد نبودیم عراقیها فحش می‌دادند و می‌گفتند مگه شما نظامی نیستید؟؟ چرا درست انجام نمیدید؟؟ همگی کتک می‌خوردیم چون فکر می‌کردند قوانین بسیج و ارتش یکی هست 🥴 بدبختی وقتی شروع شد که گفتند باید به صورت عربی و قوانین ارتش عراق انجام بدید..حالا ما فارسی و ایرانیشو نمی‌توانستیم.. انتظار عربیشو داشتند😂 مثلا به چپ چپ (الی لیسار دور) به راست راست (الی الیمین دور) یا مثلا عقب گرد (الی وراء دور) یه پدری از ما در آوردند و کتک می‌خوردیم که عربی یاد بگيريم.. نَشد که نَشد😂 عراقیها گفتند باشه همون فارسی و ایرانی رو انجام بدید البته از قوانینی که اگه رعایت نمیکردی شکنجه سخت و زندان انفرادی داشت خواندن دعای دسته جمعی و نماز جماعت و برنامه های فرهنگی بود ...حالا متاسفانه بعضی مواقع بعضی اُسرا یا رعایت نمی‌کردند.. یا جاسوس‌ها آنها رو لو می‌دادند و به دردسر های سختی دچار می‌شدند 😢 البته نا گفته نماند هرچند که اسارت سخت و طاقت فرسا بود اما واقعا ما خودمون رو باشرایط وِفق داده بودیم و منظم بودیم 🥴 چه موقع خواب یا بیداری.. یا موقع دستشویی رفتن یا حمام کردن‌.. یا قدم زدن و لباس شستن ..یا صبحانه و ناهار وشام گرفتن یا نان گرفتن.. هر کدام مسئول خاص خودشو داشت همچنین شهردار آسایشگاه کسی که مسئول نظافت آسایشگاه می‌شد یا مسئول شستن ظرف های غذا که در آینده مفصل توضیح خواهم داد🌹 ادامه دارد... @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
تا بنر نصب شود خیلیها گریه کردند رییس پاساژ گریه کرده ، نگهبان گریه کرده ، صاحب طلا فروشی گریه کرده ، بنر با اشک نصب شده ،راننده تاکسی ها که رد میشدند گریه کردند و … تا رسید به کسی که گوشی را درآورد و عکس گرفت چقدر گریه کرده اند همه 😭😭😭😭😭😭 شهدای شهرستان مبارکه
خاطرات اسارت خود نوشت جانباز و آزاده سرافراز محمد علی نوریان قسمت _۳۵ موضوع :زندگی در شرایط سخت اردوگاه مفقودین تکریت ۱۱😔 حالا اینجا که ما توی اردوگاه بودیم خُب وضع مان نسبتاً بعضی جهنم (زندان الرشید بود) اینجا زندگی کردن ما طبق قوانین و ضوابطی بود که عراقیها وضع کرده بودند ..این قوانین یه سِریشون مال داخل آسایشگاه بود مثلا: ما ۱۰۰ نفر ۱۰ گروه ۱۰ نفری بودیم که به نوبت... روزانه هر روز یک گروه مسئول نظافت آسایشگاه از قبیل : شستن ظروف غذا و گرفتن غذا سه وعده و گرفتن چایی از آشپزخونه و منظم کردن آنکارا پتوها که به صورت سه لا بود هرپتو و تخلیه کردن سطل های دستشویی داخل توالت و شُستن آنها و تِی کشیدن کف آسایشگاه با پارچه خیس و نَم دار 🥴 حالا بیرون آسایشگاه یعنی زمانی که در حد ۲ ساعت وقت داشتیم تقریباُ برنامه از این قرار بود: یکی صبح و یکی بعدازظهر: صبح ساعت ۸ درب آسایشگاه باز می‌شد و میومدیم بیرون و مقابل آسایشگاه می‌نشستیم صف آمار ..مجروحین صف های جلو و بقیه به صورت ردیف های ۵ نفری پُشت سرهم ..آمار رو که می‌گرفتند به نوبت آسایشگاه ...بصورت منظم جلوی دستشوی دوباره به صورت آمار می‌نشستیم و می‌رفتیم دستشویی ... ۸ عدد دستشوی مال بند ۲ که ۴۰۰ نفر بودیم یعنی ۴ آسایشگاه ... مدت وقت ۲ ساعت یعنی وقت برای هر اسیر حدود ۲ الی ۳ دقیقه جهت دستشویی این هم اگه نگهبان گیر سه پیچ نمی‌داد یا اذیت نمیکرد 🥴 حالا بعد توالت نوبت آسایشگاهی بود که باید میرفت حمام تقریباً هر آسایشگاه در هفته یک مرتبه نوبت حمام داشت این هم در حد یه کف صابون ۳ دقیقه ای... البته صابون هاشون از نوع دست ساز بود که ما قدیما قبل انقلاب میگفتیم صابون سِده ای (خمینی شهری)🥴 بعد که از حمام میومدیم نوبت لباس شستن بود ..یعنی ۳ تشت پلاستیکی مال ۱۰۰ نفر حالا به چه صورت؟؟؟: : ۳ تشت آب میکردیم ۱ تشت آب کف تایدبود که ۱۰ شورت یا زیر پوش رو همزمان داخل یک تَشت با کف تاید شُسته می‌شد که معمولا آب سیاه و کثیف و لَجَنی بود که همین آب کثیف رو بعد میپاشیدیم کف حیاط اردوگاه روی خاکها که بعدش خُشگ میشد همراه گردو غبار میرفت توی ریه های ما🥴 بعد اون ۱۰ شورت در تَشت بعدی یه کم آب کف اش گرفته می‌شد بعد در تَشت سوم یه مقدار آب کف بیشتر گرفته می‌شد..این یعنی می‌شد ۱۰ عدد شورت یا زیر پوش شُسته🥴 که مصیبت عُضما از همین جا یواش یواش شروع شد که در آینده خواهم گفت😔 ادامه دارد... @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا رحمتش کند. مراقبه از تک تک کلماتش جاری است. این مرد تزکیه و تهذیب نفس را خیلی جدی گرفته بود که قبولش کرد. او انگار در هر لحظه شهادت را با رفتار و گفتارش از خدا التماس می‌کرد. مرد عمل بود؛ نه ادعا... رحمت الله علیه... 🔹 در دلها ماندنی شدی شهید خدمت شهدای شهرستان مبارکه
خاطرات اسارت خود نوشت جانباز و آزاده سرافراز محمد علی نوریان قسمت /۳۶ موضوع: زندگی در شرایط سخت اردوگاه مفقودین تکریت ۱۱🌹 این قوانین و ضوابط بیرون متعلق به بند ۱ که آسایشگاه های ۱ و۲ و۳ هم می‌شد و همچنین بند ۳ شامل آسایشگاه های ۸ و ۹و ۱۰ و همچنین بند ۴ آسایشگاه های ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ و ۱۷ که مجموعاً می‌شدیم اردوگاه تکریت ۱۱🌹 لازم به ذکر هست که اغلب اسرای تکریت ۱۱ متعلق به عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ و ۸ و تک عراق در جزایر مجنون و عملیات‌های ایزایی ارتش و سپاه در سال‌های ۶۶ و ۶۷ بودند بعضی هم شخصی بودند یا به عراقیها فروخته شده بودند که در آینده توضیح خواهم داد 🌹 حالا اون مصیبت عُضما که در خاطرات قبل توضیح دادم این بود که : ما احساس کردیم یواش یواش بدن هامون شروع به خارش کرد😔 اولش ما فکر می‌کردیم یه چیز طبیعی هست و شاید مال کثیفی بدن هامون باشه ..اما متاسفانه این خارش ها همه گیر شد و خیلی شدید یادم میاد از بَس شدت خارش ها زیاد بود من میرفتم زیر پتو و خودمو می‌مالید به زمین کف آسایشگاه 😢😔 یا بعضاً میرفتم کنار سطل دستشویی پُشت پرده و خودمون رو میمالیدیم به دیوار سیمانی که زِبر بود😢 اما افاغه نمیکرد و شدیدتر می‌شد خارش ها...یواش یواش متوجه شدیم که گال گرفته ایم نوعی بیماری پوستی واگیر دار که عراقی‌ها بهش می‌گفتند جَرب😔 متاسفانه تا زمانی هم که ما اینطوری لباسهامون رو میشستیم یا از تیغ های ریش تراشی مشترک استفاده میکردیم به این بلا گرفتار بودیم😔 اسرا به عراقیها گزارش این بیماری رو دادند.. دکتر اومد معاینه کرد و متوجه شد که یک بیماری خطرناک و جدی هست 😢 و ممکنه به خود عراقیها هم سرایت کنه ..دستور داد از این به بعد جهت نظافت به هر نفر یک تیغ ریش تراشی کامل دادند و پایه های تیغ ها🪒 رو هم اضافه کردند و باز دستور داد کسانی‌‌‌ که به این بیماری گرفتار شدند هفته ای چند مرتبه حمام آب گرم بروند 🥴 اما متاسفانه باز مشگل حل نشد هرچند هم که بیشتر شد.. باز به این نتیجه رسیدند که کل کسانی که به این بیماری گرفتار شدند رو در یک آسایشگاه جمع کنند شاید بتونند کنترل کنند که آسایشگاه ۵ رو تخلیه کردند و بین اون ۱۳ آسایشگاه تقسیم کردند.. و آسایشگاه ۵ شد جَرب خانه یا همون کسانی که گال داشتند ..اینجوری یه کم بیشتر رسیدگی میکردند باز فایده ای نداشت و مریضی کل اردوگاه رو گرفت 😔 یادمه یه روزی یه دکتری جدید اومد و یه حرف نا مربوط زد که مصیبت دو برابر شد برای کسانی که گال گرفته بودند ادامه دارد... @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید نقی زاده _ شهرستان مبارکه طالخونچه 🌹شهادت _مرداد ۱۳۶۷ منطقه عملیاتی شلمچه اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن و روزتان_شهدایی @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهیدان احمدپور_رسول زینلی _ شهرستان مبارکه 🌹شهادت _مرداد ۱۳۶۷ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن و روزتان_شهدایی @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
💢 فرمانده ای که از ترور حضرت روح الله (رض) جلوگیری کرد 🔹این پاسدار عزیز👆 کسی بود که با هوشیاری و دقت در انجام وظیفه، نگذاشت در سال ۱۳۶۰، «منافق کشمیری» کیف سامسونت حاوی مواد منفجره جاسازی شده را به جلسه‌ای در محضر امام منتقل و منفجر و جمع حاضر را بشهادت برساند. 🔸بطوریکه من از ایشان شنیدم. مرحوم حاج احمد آقا تماس و اصرار داشت، (البته از توطئه و فکر پلید این منافق خبر نداشت) که بگذارید بیاید بالا داخل جلسه، چون ایشان یکی از همراهان آقای رجایی هستند و کیف شان حامل اسناد است که من گفتم تا کیف ایشان را بازرسی نکنم نمی‌گذارم به جلسه ببرد، (البته من به این ملحد گفتم شما خودتان می‌توانید جلسه بروید، ولی باید کیف تان را بازرسی کنم که گفت من بدون کیف نمیروم و آخر الامر نگذاشتم وارد جلسه شود و برگشت) لذا مرحوم حاج احمد آقا اختیار را به من داد و گفت هر طور وظایف شماست و صلاح می‌دانید عمل کنید. 🔸وی بعد از به شهادت رساندن رئیس جمهور و نخست وزیر، در مصاحبه‌ای با یکی از شبکه‌های رسانه ایی آمریکایی اعلام کرد که من می‌خواستم جلسه ایی که با حضور امام (ره) تشکیل شد را منفجر کنم که با مقاومت و پافشاری یکی از پاسداران، موفق نشدم. 🔹لازم به ذکر است؛ سرهنگ حاج اسماعیل بابایی از فرماندهان حفاظت بیت امام (ره) بود که اول شهریور سال 1400 به دیار باقی شتافت. روحش شاد و با امام شهدا محشور و یادش گرامی 🌹 شهدای شهرستان مبارکه
خاطرات اسارت خود نوشت جانباز و آزاده سرافراز محمد علی نوریان قسمت/ ۳۷ موضوع : زندگی در شرایط سخت اردوگاه مفقودین تکریت ۱۱🌹 وقتی اون دکتر اومد داخل اردوگاه یادمه روی پله آسایشگاه ۴ ایستاده بود و اون حرفهای مُزخرف رو زد و شد اول بدبختی روی بدبختی های ما اون نفهم بی‌شعور گفت شما اهل قوم لوط هستید که به این بیماری گال (جَرب) دچار شدید 😔😢 نگهبانان عراقی هم بعضی هاشون احمق و خوش باور بودند.. از اون روز به بعد هرکس گال می‌گرفت اول یه کتک مفصل میخورد بعدش می‌رفت قرنطینه پیش گالی ها 😔 یادمه کسی که خیییلی بد میزد علی کابلی نامَرد جلاد بود ..علی کابلی اسرا رو به سَبک قصاب ها که گوسفند رو می‌خواند ذبح کنند می خوابانید به حالت دَمر و پاهاشو می‌گذاشت روی گردن اسرا و دِ بزن خیلی دیوانه وار میزد 😢 تازه این اول گرفتاری بود بعدش کلاً عراقی‌ها به این نتیجه رسیدند که کسانی که گال (جرب) دارند رو از دیگر اسرا جدا کنند حتی حمام و توالت شون رو .. گالی ها رو آوردند بین بند۲ و ۳ مقابل آشپزخونه کنار بهداری یه اطاقی بود بدون هیچ امکاناتی جا دادند😔 حالا اینجا درمان به چه صورت بود؟؟ روم سیاه 😔 واقعا شرمم میشه بگم😢 اما واقعیات تلخ اسارت رو باید گفت😔 نمی‌دانم این نظر و طرح چه کسی بود ..البته من خودم یک دوره در این درمان قرار گرفتم🥴 به اجبار باید تمام لباسهامون رو در می‌آوردیم حتی شورت _ و یه دارو دست ساز بود که باید میمالیدیم به بدنمان 🥴 حالا این دارو چی بود؟؟؟ روغن وازلین رو توی حلب های ۲۰ لیتری ریخته بودند و سر اجاق گرم کرده بودند بعدش گوگرد(نوعی ماده شیمیایی ) که ما در نجف آباد ازش بعنوان سَم درخت انگور استفاده میکنیم😔 رو بهش اضافه کرده بودند .. بعدش به ما می‌گفتند این به اصطلاح روغن ها رو بمالید به بدن های همدیگه (که این خودش نوعی شکنجه روحی بود) بعد می‌گفتند منظم در ردیف های ۵ نفری بایستید توی آفتاب😢 توی اون هوای گرم عراق مقابل نورخورشید از صبح ساعت ۸ الی ساعت ۶ عصر یادمه ناهارمون رو هم توی اون آفتاب داغ میخوردیم باور کنید از شدت گرما و تابش نور خورشید مغز ما پُوک می‌شد 😢😔 ادامه: دارد... @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
🇮🇷 در آستانه فرارسیدن سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن و کنگره ملی شهدای غریب در اسارت اصفهان مسابقه کتاب‌خوانی «بامداد روز شانزدهم» برگزار می‌گردد. 🎁 همراه با جوایز نقدی به برگزیدگان ⭐️شرکت برای عموم آزاد است. ✅ جهت کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در مسابقه از طریق لینک ذیل اقدام فرمایید: https://isfahan.navideshahed.com/fa/news/573354 شهدای شهرستان مبارکه
🔹 گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتنِ خون شهید از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد (ع) و رنج چندین ساله‌ی زینب کبری (س) از این قبیل است. رنج بُردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم‌السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. "امام خامنه‌ای ۷۶/۲/۱۷ @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه