eitaa logo
شهدای شهرستان مبارکه
332 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
594 ویدیو
12 فایل
این کانال جهت ترویج فرهنگ ایثار شهادت ومعرفی ششصد شهید شهرستان مبارکه ایجاد شده است شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
به منظور تجلیل و تکريم از خانواده معظم شهدا صورت گرفت در اولین روز از هفته قوه قضاییه و با حضور دادستان و رياست دادگستری شهرستان همراه با رياست بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه ديدار از خانواده معظم شهدای ضیایی در آستانه چهلمین روز درگذشت حاج محمد ضیایی پدر شهدای والامقام ضیایی و شهید والامقام سید عبداله موسوی انجام و از مقام شامخ شهید و شهادت تجليل بعمل آمد. 🔸 پنجشنبه یکم تير ماه ۱۴۰۲ @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه 🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حیدر امیر المومنین است 🔹پیشاپیش عید غدیر خم عید ولايت مولا علی ابن ابیطالب امير المؤمنین علی(ع) مبارک باد. @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
انا لله و انا الیه راجعون خانواده محترم شهید اسلانی سلام علیکم همسران والامقامی که در راه رضای معبود از بهترین سرمایه های خویش گذشتند و همسران عزیز خود را در راه خدمت به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی نثار نمودند،اسوه های ایثار و نمونه های برتر استقامت و فداکاری اند. حاجیه خانم جباری همسر شهید والامقام علیرضا اسلانی پس از سالها صبر و بردباری ،ندای حق را لبیک گفت وبه سوی معبود خویش شتافت. ضمن عرض تسلیت و همدردی با شما خانواده محترم،از پروردگار متعال علو درجات برای آن عزیز سفر کرده و شکیبایی و صبر جمیل برای بازماندگان مسألت داریم.انشالله روح بلند آن مرحومه در بالاترین مراتب بارگاه قدسی با حضرت فاطمه زهرا سلام الله محشور و همجوار گردد. بنیاد شهید و امور ایثارگران مبارکه
﷽ 🔵آخوندها در این مملکت چه کرده اند⁉️ آخوندها در دنیا چه کرده اند⁉️ 👌شیخ الرئیس ابوعلی سینا آخوندی که جزء پنج نابغه طراز اول دنیاست. کتاب شفا (در حکمت و فلسفه) او را در زمره بهترین فلاسفه دنیا قرار داده. کتاب قانون در طب که تا قرن ۱۷ و به مدت هزار سال کتاب مرجع پزشکی در اروپا بود و اورا مشهورترین طبیب دنیا کرده است‌. 👌حکیم عمر خیام نیشابوری آخوندی که ریاضیات مدرن و علم کامپیوتر مدیون محاسبات دقیق ریاضی اوست. خیام تقویم شمسی را در ۱۰۰۰ سال قبل چنان دقیق ابداع کرد که در هر ۱۰۰ سال فقط ۸ دقیقه اختلاف پیدا می کند. نابغه ریاضیات و نجوم که در صدر منجمان دنیا قرار دارد و رباعیات او هم او را شاعری برجسته و صاحب سبک کرده است. 👌حکیم زکریای رازی آخوندی که با کشف الکل خدمتی بی نظیر به طب و شیمی کرد و پس از ۱۰۰۰ سال هنوز الکل یکی از مهمترین مواد طبی و صنعتی در تمام جهان است. 👌حکیم جرجانی آخوندی که جزء نوابغ علم طب بحساب می آید و از پایه گذاران آناتومی بدن محسوب می شود. 👌حکیم ابوالقاسم فردوسی آخوندی که اولین نابغه حماسه سرایی در دنیا محسوب می شود و روی زمین کسی نیست که اورا نشناسد.او زبان پارسی را ارج و قرب بیشتری بخشید و دوباره احیا کرد. 👌حکیم ابونصر فارابی آخوندی که نابغه ریاضیات و شیمی و چشم پزشکی بوده و خدمات او تحولات شدیدی در علوم بویژه چشم پزشکی ایجاد کرد. 👌حکیم عطار نیشابوری آخوندی که فلسفه و منطق را با شعر اعتلا بخشید و جزء نوادر دنیا در ادبیات عرفانی ست. 👌خواجه نصیرالدین طوسی آخوندی که هم منجم(ساخت رصدخانه مراغه از افتخارات اوست) و ریاضیدان و فیلسوف بود و هم از رجال سیاسی مهم شیعه و پایه گذار گسترش تشیع در ایران در دوره سلطان محمد خدابنده از نوادگان مغول بود. 👌مولوی بلخی (مولانا) آخوندی که حکمت را با مثنوی های زیبای خود قابل لمس کرد و از این حیث او شخصیت بی نظیر دنیاست. 👌حکیم ابو ریحان بیرونی منجم و ریاضیدان مشهور که جزء شخصیتهای بزرگ این حوزه در ایران و جهان است. 👌سعدی و حافظ هردو از شیوخ و آخوندهای طراز اول زمان خود بوده و پس از هفتصد سال هنوز بر تارک ادبیات عرفانی و پند وحکمت دنیا می درخشند. 👌میرزای شیرازی آخوندی که فتوای حرام بودن توتون و تنباکو را صادر و کمر استعمار بلا منازع انگلستان در ایران را شکست. فتوای او برای اولین بار استعمار انگلیس را به عقب نشینی واداشت. 👌شیخ فضل الله نوریی و سید جمال الدین اسد آبادی و سید حسن مدرس و میرزا کوچک جنگلی سه تحصیل کرده حوزه که در مقابل سلطنت بی چون و چرا و استبدادی قاجار و رضا خان ایستادند و پایه گذاران و الگوهای خیزش مردمی بر علیه ظلم و استبداد بودند. 👌علامه امینی که با مسافرتهای طولانی به هند و لبنان و مصر و تحقیق و نوشتن کتاب بزرگ الغدیر با روایات غیر قابل انکار از منابع اهل سنت حقانیت شیعه را اثبات کرد و موجبات سر افرازی تشیع و شیعیان را فراهم کرد. 👌علامه طباطبائی که با تفسیر المیزان وزن بیشتری به فقه شیعه بخشید و از بزرگان فلسفه در عصر حاضر بود. بسیاری از بزرگان از جمله شهید مطهری از شاگردان او هستند. 👌شهید مطهری بزرگترین نویسنده و محقق و تبیین گر علوم اسلامی در قرن حاضر که به علوم اسلامی شکلی آکادمیک وشفاف بخشید. 👌امام خمینی ره شخصیتی عرفانی وضد ظلم و مخالف سلطه اجانب که با کمک مردم و ایمان به فضل پروردگار توانست طومار ۲۵۰۰ سال سلطنت استبدادی شاهان زور گو را در هم بپیچد و صحنه سیاسی ایران و منطقه و کل دنیا را عوض کند و تاثیر گذارترین شخصیت سیاسی مذهبی قرن بیستم لقب بگیرد. نظام مقدس جمهوری اسلامی حاصل تلاش‌های مبارزاتی اوست که با سکانداری ولایت فقیه ۴۴ سال است در مقابل تمام ابر قدرتها زورگوی جهان ایستاده و به امید تمام ملتهای ستمدیده عالم تبدیل شده است. 👌علامه حسن زاده آملی که به عرفان عملی و نظری جان دوباره ای بخشید و راههای عرفانی را برای سالکان و مشتاقان هموار کرد. او از نوابغ ریاضیات و طب اسلامی نیز هست. خوارزمی، ملاصدرا، شیخ بهایی و ..... هستند و دست پرورده حوزه های و مکتب خانه های دینی هستند. 🔻اینها تنها نمونه هایی هستند از هزاران شخصیت برتر تحصیل کرده در حوزه های علمیه که سهم بزرگی در تحولات علمی در اعصار مختلف داشته اند. 📌در تاریخ پس از اسلام هرچه شخصیت و دانشمند تاثیر گذار داریم همه آخوند و تحصیل کرده حوزه هستند... 📌راستی هیچ فکر کرده اید که دشمنان چرا روحانیت را دشمن اصلی خود می بینند و چرا سعی در مخدوش کردن مقام عظمای روحانیت در اذهان مردم دارند. کمی فکر کنید جواب واضح است...
قسمت سی ویکم روایت زندگی مهندس شهید حاج رضا نصوحی کم پیدا میشد کسی که مداحی بلد باشد و بتواند خوب قرآن و دعا بخواند. دعای کمیل و توسّل را خیلی زیبا و با نوای سوزناک میخواند و بین دعا هم نکات اخلاقی میگفت، گریز میزد و نوحه‌سرایی میکرد. با دعا خواندنش حال معنوی خوبی پیدا میکردیم. بغضمان را میترکاندیم و تا میتوانستیم گریه می‌کردیم. بعد از مدّتی دیگر همة دعا را خودش نمیخواند. دعا را شروع میکرد و خواندن ادامه دعا را به دیگران واگذار میکرد. حتّی از بچّه های کم‌سن‌وسال هم میخواست که دعا را بخوانند. همه را تشویق به خواندن دعا میکرد. شوروشوق در دیگران به وجود می‌آورد تا ترس را کنار بگذارند و داوطلب دعا خواندن شوند. خانمها از این که دیگران دعا را درست نمیخواندند و صدای خوبی نداشتند، ناراحت میشدند. از من خواستند تا به ایشان بگویم که دعا را خودش بخواند. من هم مثل دیگر خانم‌ها از این مسئله ناراحت بودم. به رضا گفتم: «مردم به امید لذّت‌بردن از دعا به مسجد میاند. چرا خودت همه دعا را نمیخونی؟ چرا به اونا میگی بخونند؟ مگه نمیبینی اشتباه میخونند؟» گفت: «دفعة اوّل بلد نیستند، کمکم یاد می‌گیرند. وقتی من نبودم، باید یکی باشه که دعا بخوند.» نجات دامها رضا به کوچک‌ترین مسائل که شاید به فکر کمتر کسی میرسید توجه داشت. اوایل جنگ با حمله عراق به روستاهای مرزی ایران، مردم جنگ‌زده و آواره شدند. دام ها و احشام روستائیان در مناطق جنگی، رها و سرگردان بودند. رضا از این که دامهای بی‌زبان زیر آتش دشمن کشته میشدند، ناراحت بود. هر موقع وقت میکرد با پوشیدن لباس عربی به مناطق جنگی میرفت و دام‌های اهلی و گاوهای سرگردان و ترکش‌خورده را جمع آوری میکرد. یک نفر عکسی از او در حال رسیدگی به این حیوانات گرفته بود. وقتی عکس را دیدم، به او گفتم: «تو جون خودت را برای این گاوها به خطر میندازی؟ دیگه این کار را نکن.» گفت: «پس کی به داد این زبان ‌بسته‌ها برسد؟» ازدواج «ساعت 10 صبح روز جمعه 27 اسفند 1361 بود که من به عقد رضا در آمدم. هر دو درحالی‌که یک‌دست لباس معمولی پوشیده بودیم، به‌اتّفاق خانواده به محضر رفتیم و خطبه عقدمان بدون هیچ تشریفاتی جاری شد. همین که از محضر برگشتیم، رضا گفت: «من باید بروم نمازجمعه.» من را هم با خودش برد. نمازجمعه تمام شد. همه رفتند. من تنها در مسجد منتظرش بودم. صدایش را میشنیدم که با چند نفر حرف میزد. بعد از یک ساعت آمد. قبل از این که من چیزی بگویم، خندید و گفت: «ببخشید، من باید این چند نفر را می‌دیدم. کارهای مهمّی بود که باید به آنها میگفتم.» با همان لبخند و مهربانیاش دلم را به دست آورد. قرار گذاشتیم که روز بعد با هم بیرون برویم. برایم خیلی مهم بود که اوّلین‌بار من را کجا میبرد. صبح زود آمد دنبالم، سوارم کرد و به‌طرف اصفهان رفت. یک‌ساعتی در راه بودیم. ماشین را پارک کرد. پیاده شدیم. نگاه کردم، دیدم گلستان شهدای اصفهان هستیم. دوری در گلستان شهدا زدیم و فاتحه خواندیم. بعد من را سر قبر شهید دادخواه برد. از شهید دادخواه برایم گفت. از زندگی‌اش، از کارهایش، از خدماتش، از خاطراتی که با او داشت. بعد گفت: «به نظرت خانوادهاش چه‌طور نبودنش را تحمّل میکنند. تو بودی چه‌کار میکردی؟» رضا درحقیقت از همان روز اوّل تلاش میکرد، من را برای روزهایی که در پیش داشتیم، آماده کند. او آینده و سرنوشت خودش را مثل روز روشن می‌دید؛ امّا من خبر از آنچه در ذهنش میگذشت نداشتم. چند روز بعد از مراسم عقدمان، رفت خوزستان و تا مدتی نیامد. 20 خرداد 1362 مراسم ازدواجمان برگزار شد. مراسمی بسیار ساده و به‌دور از تشریفات آن هم در زمانی که برای جشن عروسی سنگ تمام میگذاشتند. رضا سعی کرد با این کارش این درس را به دیگران بدهد که میشود زندگی را آسان شروع کرد و در قید رسوم دست‌وپاگیر نبود. در مراسم جشن ازدواجمان، جمعیت زیادی شرکت کرده بودند به‌گونه‌ای که فشرده و تنگ هم تا دم در حیاط نشسته بودند. در مراسم علاوه بر خواندن نماز جماعت و دعای کمیل، رضا و حاج‌آقا حسینی امام‌جمعه وقت مبارکه، سخنرانی کردند و غیر از دادن درس‌های اخلاقی، نیرو برای جبهه جذب کردند. شام هم برنج و خورشت سبزی بود. آن شب وقتی مراسم تمام شد و همه رفتند، رضا وضو گرفت و مشغول نماز شد. نمیدانم غیر از نماز شبش، چه نمازهایی خواند. فقط می‌دانم که حدود دو ساعت مشغول نماز و دعا بود. چند روز بعد من را با خودش به اهواز برد. حدود یک ماه آنجا زندگی کردیم. یک خانه کرایه کرده بودند. ما بودیم و خانواده حاج اسماعیل بهرامی و چند نفر دیگر از اعضای ستاد بازسازی. یک روز به دفتر ستاد رفتم. با آن مسئولیتی که داشت در دفترش یک میز و صندلی فلزی ساده گذاشته بود و کارهایش را انجام میداد. ادامه دارد... @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 شهید و امور ایثارگران شهرستان
به منظور تجلیل و تکريم از خانواده معظم شهدا صورت گرفت دیدار از خانواده معظم شهدای والامقام عباس حیدریان، اصغر حاج هاشمی،کاظم نقی زاده و محمد علی آبادی در شهر طالخونچه 🔸 در این دیدار ها که با محوريت بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه طرح سپاس و با حضور امام جمعه محترم ، شهردار و اعضای شورای اسلامی ، مسئول حوزه بسيج امام سجاد(ع) شهر طالخونچه، نماینده عقیدتی سیاسی،مسئول امورایثارگران فرماندهی نیروی انتظامی شهرستان ،فرماندهی کلانتری شهر طالخونچه و نماینده بنياد شهيد انجام گرفت از مقام شامخ شهید و شهادت تجليل بعمل آمد. 🔹 یک شنبه چهارم تیر ماه ۱۴۰۲ @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه 🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
🍂 تبریزی که اهواز شد!! یکی از برادران بسیجی که به تازگی با هم دوست شده بودیم، یک روز مرا کنار کشید و گفت: اگر کاری نداری بیا با هم برویم تا مخابرات. پرسیدم: تو که خیلی وقت نیست اعزام شدی. گفت: درست است، اما حقیقت اش این است که خانواده ام موافقت نمی‌کردند بیایم، من هم برای اینکه از دستشان خلاص بشوم گفتم جبهه نمی‌روم، می‌روم برای کار. ....پرسیدم: حالا می‌خواهی چه کنی؟ گفت: می‌رویم مخابرات شماره می‌دهم شما صحبت کن، بگو که دوستم هستی و ما در تبریز هستیم و با هم کار می‌کنیم، من نتوانسته ام بیایم، بعداً خودم تماس می‌گیرم. آقا رفتیم مخابرات، شماره را دادیم تلفنچی گرفت: الو، منزل فلانی، با اهواز صحبت کنید! گوشی را دادم دست خودش گفتم: مثل اینکه دیگر کار خودت است😂😂 🔸 کتاب "فرهنگ جبهه" جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
در ادامه‌ دیدارهای هفته‌ای امام جمعه محترم شهرستان مبارکه با خانواده معظم شهدا صورت گرفت دیدار از خانواده شهيد والامقام سید احمد سجاد دوست(ره)در مبارکه در این دیدار که با محوريت بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان و با حضور مسؤل و تعدادی از اعضای ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه همراه با ذکر توسلی در شب شهادت مسلم ابن عقیل سفیر امام حسین (ع)انجام گرفت از مقام شامخ شهید و شهادت تجليل بعمل آمد. 🔹سه‌شنبه ۶ تیرماه ۱۴۰۲ @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
به منظور تجلیل و تکريم از خانواده معظم ایثارگران صورت گرفت 🔸 ديدار از خانواده جانبازان گرامی، علیرضا صالحی، ابراهيم مالکی، علیرضا فروغی، و رحیم حسن پور 🔹 در این دیدار ها که با محوريت بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه طرح سپاس و با حضور رئیس بنیاد شهید ، انجام گرفت از مقام شامخ ایثارگران تجليل بعمل آمد. سه‌شنبه ۶ تیرماه ۱۴۰۲ @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه 🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
پیام تشکر خانواده شهدای والامقام ضیایی از مردم مومن ،متدین و شهید پرور شهرستان و عموم مردم ولايت مدار در تشييع تدفین و سومین، هفتمين و چهلمین روز درگذشت ابو الشهدا حاج محمد ضیایی 👆👆 @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه 🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
دعای پر فیض عرفه سخنران:حجت‌الاسلام و المسلمین خاتمی 🔹 مداح:حاج عبداله وکیلی 🔹 مکان‌:مجتمع فرهنگی الزهرا (س)مبارکه واقع در خیابان بسیج جنوبی 🔹 زمان:چهارشنبه ۷ تیر ماه ۱۴۰۲ ،ساعت ۱۶ @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
جوان هایمان را با ظاهرشان قضاوت نکنیم... 🔹این جوان با موهای فرفری و شلوار جین و آستین کوتاه،یه جوان با تیپ روز اون موقعها( ظاهرا هیپی) کسی نیست جز ، پدر موشکی ایران،کسی که آرزو و آرمانش جنگ و حذف اسرائیل بود. «شهید تهرانی مقدم» جوانهایمان را باظاهرشان قضاوت نکنیم،و ارتباط بگیریم،حرف و مسلک ما چون با فطرت آدم همراهه، وقتی با صداقت ما و اخلاص ما ، همراه و عجین بشه، و به گوش جوانها و نوجوانان هامون برسه ، قابل درک و پذیرشه.اون وقت میشه از این نسل اعجوبه دهه ۸۰ و ۹۰ نابغه ها بیرون بیاد. ان شاءلله.... @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
قسمت سی و دوم راویت زندگی مهندس شهید حاج رضا نصوحی به قلم اقدس نصوحی شب جمعه ای بود. آمد و گفت: «آماده شو که بریم دعای کمیل.» همه خانواده‌ها آماده شدیم و رفتیم. دقیقاً نمیدانم کجا بود؛ امّا جمعیّت زیادی آمده بودند. از هم جدا شدیم. ما رفتیم قسمت زنانه و آنها هم رفتند قسمت مردانه. آهنگران دعای کمیل را شروع کرد. دعا را زیبا و با احساس میخواند و همه اشک میریختند و زمزمه میکردند. یک نفر دیگر خواندن دعا را ادامه داد. صدا برایم آشنا بود. خوب توجه کردم، دیدم بله صدای رضاست. دعا را ادامه داد، با چه سوزی، با چه حالی، میخواند و گریز میزد. از جبهه و جنگ میگفت. از شهدا میگفت. از وظیفه مردم میگفت. از مردم کوفه میگفت که چهطور امام حسین (ع) را تنها گذاشتند. همه حال و هوای معنوی خاصی پیدا کرده بودند. دعا که تمام شد با حاج اسماعیل بهرامی آمدند. حاج اسماعیل آدم شوخی بود. (شهيد حاج اسماعیل بهرامی در گلستان شهدای کرکوند آرمیده‌اند )در راه برگشت به خانه، با خنده گفت: «نمیشه شما هرجا میریم، این دفتر نوحه و کتاب دعا را در نیاری و شروع به خوندن نکنی؟ چرا این‌قدر چشمهای ما را اذیت میکنی؟ آهنگران کم بود شما هم اضافه شدی. من آخرش یک بلایی سر این دفترت میارم.» تا وقتی‌که به خانه رسیدیم، گفت و خندید و حالمان را عوض کرد.رضا بدون اینکه چیزی بگوید، با محبت نگاهش میکرد و لبخند میزد. سه ماه بعد از ازدواج، به‌عنوان نیروی کمکی یک کاروان به حج تمتّع رفت. وقتی از مکّه برگشت گفت: «از خدا دو چیز خواستم. یک بچّۀ سالم و صالح و یک تقاضای شخصی برای خودم.» به ما چیزی نگفت ولی بعد از دوستان همسفرش شنیدیم که برای خودش از خدا شهادت طلب کرده است. بعد از برگشت از مکّه سفرنامه‌های نوشت که به‌یادگارمانده و درس‌های سیاسی و اجتماعی و عرفانی فراوانی میتوان از آن گرفت. از او خواستند: «ریاست آموزش‌وپرورش مبارکه را قبول کند» همان زمان، من تازه باردار شده بودم. به او گفتم قبول کن و مدتی اینجا بمان تا فرزندمان به دنیا بیاید. هم یک مدت کار شما سبک میشود و تجدید قوا میکنی؛ هم من دلواپسی ندارم. گفت: «نه، افراد خوبی اینجا هستند که این مسئولیت را قبول کنند؛ امّا من جای دیگه می‌تونم مفید باشم، من باید برم.» نه پیشنهاد پست و مقام از فرمانداری و استانداری تا وزارت توانست ایشان را پایبند کند و نه زن و بچّه. رضا جای دیگری سیر میکرد و گم‌شده‌اش ماورای این عالم بود.» نماز و زیارت عاشورا «رضا از این که سرگرم شدن به بعضی از برنامه‌ها باعث قضا شدن واجبات میشد شدیداً رنج میبرد و نسبت به انجام به‌موقع فرائض دینی بسیار حسّاس بود. در آن زمان در روز عاشورا طبق سنت، مراسم تعزیه‌خوانی از روی نُسَخ غیرمعتبر اجرا میشد. به‌طوری‌که نعوذ بالله امام حسین (ع) و یاران شجاع و با وفایش به‌عنوان افرادی ضعیف، ناتوان، درمانده و نیازمند ترحّم معرّفی میشدند. سال 1362 بود. رضا به تعزیه‌گردانان و مسئولین مراسم گفت: «امسال روز عاشورا به‌جای آن تعزیه غیرمعتبر که هرسال خوانده میشود، یک تعزیه از روی نُسَخ واقعی و مورد تأیید علما خوانده شود. زیارت عاشورا خوانده شود و به تَأَسّی از امام حسین (ع) و یاران با وفایش که ظهر عاشورا در میدان جنگ، نماز را اوّل وقت به جماعت اقامه نمودند؛ ما هم ظهر عاشورا، با شنیدن صدای اذان، نماز جماعت بخوانیم. چندنفری سخت با این سنت‌شکنی مخالفت کردند و اجازه این کار را ندادند. آن‌قدر ایشان را به‌خاطر چنین پیشنهادی اذیت کردند و آزار دادند که کارش به دکتر و دارو کشید. خیلی وقتها به خودم میگویم ای‌کاش جوانان عزیز ما می دانستند، برنامه‌هایی مثل خواندن نماز جماعت، نماز ظهر عاشورا، دعاها و زیارت‌هایی مثل زیارت عاشورا که امروزه به‌راحتی اجرا میشود؛ زمانی برای اجرایی‌شدن و جاانداختن بین مردم، چه افراد پاکی رنج کشیدهاند و خون‌دل‌ خورده‌اند. بعدازظهر عاشورا، رضا از خانه بیرون رفت. چند ساعت بعد، زنگ خانه به صدا در آمد. در را باز کردم. شخصی که پشت در بود، گفت: «حاجی را دیدیم رفت روی کوه. ما از پایین نگاهش میکردیم و زیر نظرش داشتیم. حدود 2 ساعته که بالای کوه خشکش زده و هیچ حرکتی نداره. نمیدونم چه اتّفاقی براش افتاده؟» نفهمیدم با چه سرعتی، سوار موتور شدم و خودم را به کوه رساندم. نزدیکش شدم. مشغول نمازخواندن بود. خودم را نشان ندادم و خلوتش را به هم نزدم. نماز جعفر طیّار میخواند. با چه سوز و گدازی. بعد از نماز دست‌هایش را بلند کرد و برای همه دعا کرد. برای زنده و مرده، کوچک و بزرگ، زن و مرد، امام و مسئولین کشور، محرومین و نیازمندان، کشورهای اسلامی و کسانی که شاید به ذهن هیچ‌کس خطور نمیکرد. ادامه دارد @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 ستاد امر به معروف و نهی از منکر مبارکه
✨🌷 است ، ای یاران گل افشانی کنید .. گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید ... 🌷 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🦋✨🦋჻ᭂ࿐✦
... ♦️با سلام چند خبر خوش بهتون بدم حالتون خوب بشه 🔹️ بن زائد امیر امارات با پوتین دیدار کرد و تمایل خودش رو به سمت ائتلاف دریایی باحضور ایران نشون داد 🔹️خروج امارات از ائتلاف دریایی باعث ضعف آمریکا در منطقه شده و از طرف دیگه ائتلاف دریایی با ایران و عربستان و عراق و امارات خیلی به ضرر آمریکا تمام خواهد شد 🔹️منتظر ریزش شدید بازارهای مالی آمریکا باشید سونامی سقوط شرکتها و بانکهای بزرگ آمریکایی در راهه 🔹️از طرفی هم مصر درخواست داده تا عضو بریکس بشه 🔹️میدونید که بریکس بالاخره کمر دلار رو خواهد شکست 🔹️از طرفی فرانسه هم درخواست پیوستن به بریکس رو کرده 🔹️رئیس جمهور چین هم در ١٨ تا ٢٣ ژوئن از فرانسه و آلمان دیدن میکنه و خب معلومه که علت این دیدار ها حذف دلار از معاملات بین المللی فی ما بین کشورهاست 🔹️الان ایران داره در کشورهای کوبا و نیکاراگوئه و ونزوئلا پالایشگاه فراسرزمینی ایجاد میکنه 🔹️عجیب ترین کاریه که میشه انجام داد زیر گوش آمریکا پالایشگاه بزنی و نفت رو استخراج کنی و به خودش با مبلغ گزافی بفروشی ⭕️پالایشگاهها در این سه کشور عبارتند از : 🔹️ ۱- پالایشگاه سینفوئگس کوبا 🔹️ ۲- پالایشگاه رویای آرمانی بولیوار نیکاراگوئه 🔹️ ۳- پالایشگاه کاردون ونزوئلا این طرح ها قراره میلیاردها دلار ارز وارد کشور کنه! 🔹️و در خبر عجیب تر اینکه وزیر امور خارجه عربستان به ایران سفر کرده و تقاضای عاجل برای دیدار رئیسی با ملک سلمان رو خدمت رئیس جمهور کشورمون ارائه داده 🔹️رویگردانی عربستان از آمریکا به شدت در قیمت نفت در آینده نزدیک تاثیر خواهد گذاشت ، چون عربستان اعلام کرده که تولید خودش رو کاهش خواهد داد و به آمریکا هم نفت نخواهد فروخت 🔹️و اما چند تا خبر خوش کوتاه هم بدم حال دلتون خوب بشه 🔹️اولا برای اولین بار تونستیم در مرکز رشد دانشگاه شهید بهشتی قرنیه مصنوعی چشم بسازیم که خیلی از کشورهای دیگه توان تولیدش رو ندارند و این میتونه ارز آوری بسیاری برای کشور داشته باشه 🔹️خبر دوم ما تونستیم پودر بندآورنده خون رو به کمک انرژی هسته ای تولید کنیم که در علم پزشکی کارایی بسیار بالایی داره مخصوصا در جراحات شدید و همچنین بیماران دیابتی 🔹️گفتم انرژی هسته ای ، یاد درخواست جدید آمریکای ها از ایران افتادم آمریکا پیام فرستاده که : غنی سازی ۶٠درصدی رو میپذیره و همه مواد غنی شده نیز تو ایران بمونه در عوض اونها میلیاردها دلار دارایی ایران رو آزاد میکنند ولی ایران هنوز نپذیرفته 😉 آینده روشن است ان شاءالله
# دهان باب الله است، صادرات و وارداتش را کنترل کنید. سعی کنید چانه تان را عقل بچرخاند. 🌱 ✍ علامه حسن زاده آملی (ره) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
🔹 تلاوت نور بياد شهدای انقلاب، شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای گمنام، شهدای مدافع حرم، شهدای امنیت، و شهدای دومین هفته تیر ماه شهرستان مبارکه شهیدان: مجید رحیمی لنج غلام علی رحمانی کرکوند کاظم ملکپور قهنویه مسیح قاسمی وینیچه علی دانش دهنو فضل اله خالو زاده مبارکه آزاده شهید حاج اسماعیل بختو نام 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🔹 قاری قرآن جناب آقای حاج حسين پیراکه 🔹 سوره‌ مبارکه شوری از صفحه ۴۹۰ 🔹 زمان جمعه ۹ تیر ماه ۱۴۰۲سی دقیقه قبل شروع خطبه های عبادی سياسی نماز جمعه 🔹 مکان‌ مصلای نماز جمعه مسجد جامع مبارکه @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
🌙🔴🌍از ژاندارمیِ شاه برای آمریکا تا بازیگری جمهوری اسلامی در عرصه های بین المللی 🔹از زمانی که ایران را ژاندارم آمریکا در منطقه میخواندند تا امروز که به واسطه جمهوری اسلامی به یک بازیگر قدرتمند بین المللی بدل شده، فقط ۴۴ سال میگذرد! اگر میخواهید بدانید کجا بوده ایم و اکنون به کجا رسیده ایم، من حتی به دستاوردهای متعدد علمی - تحقیقاتی هم اشاره نمیکنم؛ ولی شما را ارجاع میدهم به مصاحبه محمدرضا پهلوی با تلویزیون آمریکا؛ آنجا که خبرنگار به شاه گفت آیا از پرونده روانشناختی سی آی ای درباره خودتان اطلاع دارید؟ آیا میخواهید بدانید سی آی ای درباره شما چه نظری دارد؟ وقتی پاسخ مثبت شاه را گرفت پاکتی را باز کرد، از درون آن کاغذی بیرون آورد و به شاه گفت که این گزارش شما را مثل فردی ترسیم کرده که خطرناک و باهوش است ولی توهم قدرت دارد؛ و احتمال میرود یک روزی بدون اعتنا به منافع آمریکا به دنبال اهداف خودش برود! 🔹به یکباره چشمان شاه گرد میشود و میپرسد "پس چطور توانستم آدمِ شما باشم؛ مامور شما باشم؟ چطور توانستم منافع شما را تامین کنم"؟ ببینید این شاه مملکت بزرگی چون ایران بوده است! از اینکه ذلیلانه در برابر دوربین اعتراف کند سرباز آمریکا در غرب آسیا بوده نیز ابایی نداشته است! 🔹ولی حالا و تنها پس از ۴۴ سال، ایران از یک ژاندارم منطقه ای آمریکا به یک قدرت بین المللی تبدیل شده و در ردیف ابرقدرتهایی چون روسیه و چین به حساب می آید. قدرتی که قربانی تلاطم های سیاسی نمیشود و خود نقش تعیین کننده ای در آینده دنیا دارد. به این معنا که استراتژیستها وقتی از نظم نوین جهانی حرف میزنند، یک طرفش بدون استثنا ایران است؛ حال آنکه به نسبت امکاناتِ در اختیار، نه در حد چین است، نه آمریکا و نه روسیه و نه حتی قدرتهای اروپایی! 🔹اینکه دیگر در هیچ کجای دنیا، هیچ مفسر و تحلیلگری از نقش انگلیس در تعیین سرنوشت دنیا چیزی نمیگوید، و یا آلمان و فرانسه را عددی به حساب نمی آورند، اما نام ایران در کنار آمریکا، روسیه و چین در همه تریبونها شنیده میشود به نوع بازیگری رهبران جمهوری اسلامی بر میگردد که با کمترین امکانات بهترین بازی را انجام میدهند! جمهوری اسلامی به رهبری آیت الله خامنه ای ایران را از دل یک آتش بزرگ بیرون کشیده است. 🔹ایران هر رهبر دیگری اگر میداشت اکنون در میان آتشی که آمریکا در سرتاسر منطقه برپا کرد سوخته بود. امروز ولی با درایت همین رهبری معظم، آمریکا در منطقه ما کمرنگ تر از هر زمان دیگری است؛ متحدان عربش به ایران نزدیک شده اند، چینِ ابرقدرت دوست نزدیک ماست، و روسیه ی سوپر پاوِر به ما آشکارا تکیه کرده است! چه کسی فکرش را میکرد کشوری که تا ۴۴ سال پیش خود را نوکر آمریکا آن هم فقط در یک بخش از جهان میدانست، حالا خود به ابرقدرتی بدل شده باشد که حتی بدون سلاح اتمی، بدون حق وتو، و در اوج تحریم، در سطح اول دنیا بعنوان رقیب آمریکا شناخته شود؟! قدرت سازی یعنی این!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 آمنه ، شیر زن ایرانی در دفاع مقدس 🔹️ ﺁﻣﻨﻪ ﻭﻫﺎﺏ ﺯﺍﺩﻩ یکی از ﺷﯿﺮزنان ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﻨﮓ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺍﻣﺪﺍﺩﮔﺮ، تکﺗﯿﺮﺍﻧﺪﺍﺯ، ﺁﺭﭘﯽﭼﯽ ﺯﻥ ﻭ ﻫﻤﺮﺯﻡ ﺷﻬﯿﺪ ﻫﻤﺖ، ﭼﻤﺮﺍﻥ ﻭ ﺻﯿﺎﺩ ﺷﯿﺮﺍﺯﯼ ﺑﻮﺩ . ◇ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎﯼ ﻋﺮﺑﯽ ﻭ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻣﺴﻠﻂ ﻭ ﺩﻭﺭه هاﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺭﺍ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺘﻬﺎﯼ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﺮﺯﯼ ﺑﻪ ﺧﺼﻮﺹ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺑﻪ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻭ ﺷﻬﺮﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻋﺮﺍﻕ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﻣﯽ ﺷﺪ. شهدای شهرستان مبارکه
❇️ این تصویرِ یک سلول است 🔹بدن هر انسان ۳۷تریلیون سلول دارد 🔹حدود ۸۰هزار کیلومتر مویرگ در رگهاست 🔹روزانه ۱۰میلیارد سلولِ انسان می‌میرند 🔹فشار قلب می‌تواند خون را تا ۱۰ متر بپاشد 🔹قلب انسان روزانه ۱۰۰هزار بار 🔹و در طول سال ۳۵ میلیون بار می‌تپد ⭕چه می‌توان گفت در مقابل این پیچیدگی و عظمت به «جز الله اکبر» 🔰"به ترجمه آیه قرآن هم دقت کنید" @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
قسمت سی و سوم روایت زندگی مهندس شهید حاج رضا نصوحی «در عملیات فتح‌المبین وقتی سایت رادار آزاد شد؛ خبرنگاری را دیدم که برای مصاحبه دنبال مهندس نصوحی میدوید. هر کار کرد، مهندس حاضر به مصاحبه نشد. ایشان خبرنگار را رد کرد و گفت: «الآن وقت این کار نیست. وقت برای مصاحبه و فیلم گرفتن در آینده زیاد است. الآن در فرصتی که صرف چند دقیقه مصاحبه میکنیم، میتوانیم یک متر پیشروی کنیم و خاک کشورمان را آزاد کنیم. *** عملیات تمام شد و ما خسته‌وکوفته در حال برگشت به اهواز بودیم. شب بود. مهندس نصوحی رانندگی میکرد. ما خوابمان برد. یک‌مرتبه از گرما بیدار شدیم. روز شده بود. ماشین پارک بود و از حاجی خبری نبود. نگران شدیم و دنبالش گشتیم. بعد از مدّتی از فاصله دور او را دیدیم. گالن به دست میآمد. بنزین تمام شده بود. پیاده رفته بود و بنزین تهیّه کرده بود. ناراحت شدیم. گفتیم: «چرا ما را بیدار نکردی؟ چرا به ما نگفتی، بریم بنزین بگیریم؟» گفت: «آخه شما خسته بودید. دلم نیومد بیدارتون کنم. من که بیدار بودم چرا مزاحم خواب شما بشم.» اینقدر رئوف و مهربان و بی‌ریا بود. فرمانده و مسئول و بزرگ ما بود؛ امّا با ما این‌گونه رفتار می‌کرد.» شب‌زنده‌داری در جبهه «تعدادی نیرو بودیم که برای شرکت در عملیات آموزش می‌دیدیم. نمیدانم حاجی چطوری از حضور ما باخبر شده بود. یک صندوق سیب و یک صندوق پرتقال با پول خودش خریده بود و به دیدن ما آمد. با میوه‌ها از ما پذیرایی کرد. شب پیش ما ماند. آن شب حاجی با حضورش و با حرف‌هایش خیلی به ما روحیه داد. من یک پتو به حاجی دادم. کنار من دراز کشید. آن‌قدر از تمرینات سخت روزانه خسته شده بودیم که هرکدام یک گوشه‌ای از حال رفتیم. یک‌مرتبه من از خواب بیدار شدم. دیدم حاجی نیست. رفتم و در تاریکی شب دنبالش گشتم. خیلی دورتر از محل استراحتمان صدای زمزمه ای شنیدم. به دنبال صدا رفتم. به یک گودال رسیدم. حاجی داخل گودال، در جایی که از تاریکی هیچ چیز دیده نمیشد، مشغول نماز شب و رازونیاز بود. جسم حاجی در گودال بود؛ امّا روحش در جای دیگری سیر میکرد.» معرکۀ فکّه «هنوز 2 سال از شروع جنگ تحمیلی نگذشته بود که کوچۀ کوچک ما داغدار سوّمین شهید خود شد. حجّت الله هم دِین خود را به وطن ادا کرد. بچّه های محلّ همه دور قبر حجّت‌اله جمع شده بودیم و برای رفتن به جبهه نقشه میکشیدیم. به بچّه ها گفتم: «امشب منزل شهید حجّت اله صادقی دعای کمیل است. برویم در مراسم شرکت کنیم و یکبار دیگر با رضا مؤمنِ حرف بزنیم؛ شاید راضی شود و ما را به جبهه ببرد.» شب برای شرکت در مراسم از خانه خارج شدم. منزل شهید صادقی، چند اتاق و یک حیاط بزرگ داشت؛ امّا جمعیت آنقدر زیاد بود که تعداد زیادی از مردم در کوچه ایستاده بودند. رضا مؤمنِ برای مردم حرف زد و از وظایف سنگین مردم در آن شرایط سخت گفت. حرفهایی از روی خلوص و پاکی که به دل مردم مینشست و میپذیرفتند. بعد خواندن دعای کمیل را شروع کرد. او با سوزوگداز میخواند و همه از پیر و جوان، زن و مرد ضجّه میزدند و گریه میکردند. جمعیت داخل کوچه هم سرشان را به دیوار گلی منزل شهید گذاشته بودند، اشک میریختند و دعا را زمزمه میکردند. حاجی با خواندن هر فراز از دعا، گوشه‌ای از فداکاریهای جوانان ایران و جنایات رژیم بعثی عراق با همکاری جنایتکاران جهانی بر علیه این حکومت و کشور امام زمان (عج) را بیان میکرد؛ به گونه‌ای که باعث تجسم صحنه‌های ایثار و گذشت یاران آقا امام حسین (ع) در کربلا میشد. با این که من و دوستانم بچّه بودیم و سیزده، چهارده سال بیشتر نداشتیم؛ اشک میریختیم و مینالیدیم. بعد از دعای کمیل، جمعیّت زیادی دور حاجی حلقه زدند تا او را از نزدیک زیارت کنند. او با تک تک آنها دست داد، پیشانی جوانان و دست پیران را بوسید. بالاخره جمعیّت رفتند و من و دوستانم به او نزدیک شدیم. باز هم اصرار کردیم که ما را به جبهه بفرستد. ما را دلداری داد و گفت: «هنوز برای شما زود است که به جنگ بروید، شما همینجا درمدرسه و کتابخانه و بسیج فعّالیت کنید، خدا به شما همان پاداش جنگیدن را میدهد.» بعد از شهادت حجت‌اله دیگر توان ماندن در آن کوچه را نداشتیم. آن‌قدر پیگیر شدیم تا این که با سه نفر از دوستان هم محلّه ای به‌عنوان امدادگر به منطقه اعزام شدیم، در عملیات محرّم شرکت کردیم و من از قسمت کتف و سر مجروح شدم و برگشتم. به‌محض این که کمی حالم خوب شد با تعداد بیشتری از دوستان هم محلّه ای به‌عنوان رزمنده به دوکوهه اعزام شدیم. مشغول گذراندن دورهای سخت رزمی بودیم. یک شب حاج‌آقا نصوحی به دیدن ما آمد. شب را پیش ما ماند و با صحبتهایش حسابی روحیه گرفتیم. مدّتی گذشت. بی‌تاب دیدنش بودیم. یک روز تعدادی از بچّه ها مرخّصی گرفتیم و برای دیدن او خودمان را به ستاد بازسازی در اهواز رساندیم. شب را پیش او ماندیم. ادامه دارد...
قسمت سی چهارم روایت زندگی مهندس شهید حاج رضا نصوحی به قلم اقدس نصوحی با تخم‌مرغ و سیب‌زمینی آب‌پز از جسم ما و با صحبت‌های دلنشینش از روحمان پذیرایی کرد. نمیدانم چه در وجود او بود که به انسان آرامش خاصی میداد. وقتی در کنار او قرار می‌گرفتیم، احساس قدرت، توانمندی، شخصیت، بزرگی و مفیدبودن می‌کردیم. با این که کارش خیلی زیاد بود و یک‌لحظه آرام و قرار نداشت؛ امّا نهایت توجّه را آن شب به ما داشت. روشنایی صبح که سر زد، ما را با احترام بدرقه و راهی منطقۀ عملیات کرد. چند روز قبل از عملیات او را با سروصورت خاکی در منطقه دیدیم. تک تک ما را در آغوش کشید، بوسید و سفارش کرد که مواظب خودتان باشید. به گونه‌ای رفتار میکرد که گوئی خودش هیچ نقشی در عملیات ندارد. عملیات در منطقۀ فکّه شروع شد. ازیک‌طرف زمین‌های رملی و شن‌های روان و از طرفی موانع بی‌شماری که عراق در منطقه ایجاد کرده بود، حرکت را بی‌نهایت سخت کرده بود. در حقیقت عملیات لو رفته بود و ما نمی‌دانستیم. بیشتر نیروهای ما به محاصرۀ دشمن درآمدند و راه فرار نداشتند. بسیاری از نیروها در کانالها گرفتار شدند و دشمن با پرکردن کانال آنها را زنده‌به‌گور کرد و با تانک از روی بدن آنها رفت. فرمان عقب‌نشینی صادر شد. هر کس به فکر این بود که خود را از آن معرکۀ وحشتناک نجات دهد. ما حدود 20 نفر بودیم که توانستیم فرار کنیم. خسته‌وکوفته بودیم و از تشنگی لَه‌لَه میزدیم. اجساد شهدا روی زمین افتاده بود. مجروحین که توان حرکت نداشتند با دیدن ما التماس میکردند و قسم میدادند که ما را با خودتان ببرید؛ امّا از کسی کاری برنمی‌آمد. در واقع خود ما هم در منطقه گم شده بودیم و نمی‌دانستیم به کدام طرف برویم. کم‌کم هوا روشن شد. به هر طرف که نگاه می‌کردیم، بیابان بود و شن‌های روانی که میرفتند تا مجروحین را زنده‌به‌گور کنند و شهدا را در دل خود پنهان نمایند. ناامید شده بودیم و به صحنۀ دفن شدن خودمان در زیر آن رمل های روان فکر میکردیم که به طور معجزه‌آسا حسین خرازی را دیدیم. او ما را به سمت یک تانک خودی راهنمایی کرد. به تانک رسیدیم و به‌زور خودمان را روی آن جا دادیم. تانک حرکت کرد. یک ماشین سیمرغ آبی‌رنگ که در فاصلۀ بسیار دورتر از ما، در منطقه حرکت میکرد، توجّه همه را جلب کرد. رانندۀ سیمرغ چند متری می‌رفت، ماشین را نگه میداشت، پیاده می‌شد و یک شهید را با چه زحمتی می‌کشید و پشت سیمرغ میگذاشت. بچّه ها گفتند: «این دیگر کیست که دست از جان شسته و اینطور خطر میکند؟ در این بیابان مخوف و زیر آتش این جانیان از خدا بی‌خبر که هر کس به فکر نجات جان خود است، این آقا به فکر جمع‌کردن شهداست.» ماشین سیمرغ را شناختم. لرزه به بدنم افتاد و دعا کردم که ایشان آن کسی که فکر می‌کنم، نباشد؛ امّا چه کسی غیر از او منطقه را خوب می شناخت، شرایط حسّاس را درک می‌کرد، توکّلش به خدا بود و به فکر این که مادری چشم‌به‌راه نماند. بله، او مهندس نصوحی بود. ایشان قبل از عملیات راه را برای حملۀ رزمندگان آماده میکرد، در عملیات شرکت میکرد، بعد از عملیات منطقه را پاکسازی میکرد و بعد هم مشغول ساختن خرابی‌ها و آباد کردن ویرانی ها می‌شد. در آن لحظه هم تشخیص داده بود که با برگرداندن شهدا دل مادری را شاد کند. چشمانم پر از اشک شد و به نکته‌سنجی مردم در نامگذاری او به رضا مؤمنِ پی بردم.» به‌شرط نماز جماعت ادامه دارد ... شهدای شهرستان مبارکه
ای آفتاب عالمیان هادیا (ع) سلام ای نور چشم هاشمیان هادیا (ع) سلام ای چارمین علی (ع) خدا یا علی (ع) مدد ای مقتدای فاطمیان هادیا (ع) سلام ولادت دهمین پیشوای پرهیزکاران بر شما مبارکباد بنیاد شهید و امور ایثارگران مبارکه
🌱زندگی به سبک شهدا ( خاطرات ) شهید محمود رضا بیضایی یکی از هم سنگر هایش می گفت ؛ من بستن کمربند ایمنی را در سوریه از محمود رضا یاد گرفتم . یک بار به او گفتم اینجا دیگر چرا کمربند می بندی؟! اینجا که پلیس نیست ! گفت : می دانی چقدر زحمت کشیده ام که با تصادف نمیرم؟ شرط شهید شدن ، شهید بودن است شهید مدافع حرم🕊🌹
فرازی از وصیتنامه شهید ،علی اصغر بهرامی فرزند مرحوم حاج عبدالرزاق (دیزیچه) 🔸تاریخ شهادت:۱۵ تیر ماه ۱۳۶۱ منطقه عملیاتی ام الرصاص 🔹آرزو دارم روزی فرا رسد که پرچم اسلام در جهان افراشته شود و کاخهای ظلم و ستم بر چیده گردد و همه در صلح و آرامش زندگی شرافت مندانه داشته باشند 🔹از پدر و مادر ،همسر، خواهران ، برادران و آشنایانم حلالیت می طلبم. 🔸 شادی ارواح مطهر شهدا خاصه شهید والامقام علی اصغر بهرامی، برادر شهیدش علی بهرامی و پدر و مادر شهدا صلوات بر محمد و آل محمد. @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه