قست۶۸
خاطرات رزمنده جانباز قدرت اله مؤمنی
🔹 به قلم اقدس نصوحی
چند آمبولانس آمدند، ما را سوار کردند و به یک بیمارستان صحرائی که قرارگاه احداث کرده بود، منتقل کردند. به امید پیداکردن یک تخت خالی برای استراحت، گشتی در بیمارستان صحرائی زدم. همة تختها پر از مجروح بود. جای خالی حتی برای نشستن هم نبود. روی یکی از تختها، یک مجروح عراقی خوابیده بود. شکمش بر اثر ترکش خمپاره پاره شده بود و رودههایش بیرون ریخته بود. یک نفر عراقی با دست مجروح و سرم به دست کنار تخت او ایستاده بود. از شدّت خستگی و عصبانیت، مجروح عراقی روی تخت را کمی با عصایم اذیت کردم. با صدای بلند و به زبان عربی شروع به دادوفریاد کرد. یکی از مسئولین بیمارستان آمد و با تندی به من گفت: «برادر، چکار میکنی؟ مگه مسلمان نیستی؟ درسته که دشمنه، ولی مجروح و اسیره.» ما را از بیمارستان بیرون کرد، به باند فرود بالگرد اشاره کرد و گفت: «اینجا منتظر بمانید تا هلیکوپتر بیاید.»
مدّتی گذشت. یک بالگرد ارتشی روی زمین نشست. من و تعدادی از مجروحین را سوار کرد. بعد از ساعتی پرواز، در شهر کرمانشاه پیاده شدیم. تویوتایی ما را سوار کرد و به مسجدی در شهر کرمانشاه برد. خادم مسجد چند تا پتو به ما داد. شب را در مسجد خوابیدیم. صبح شد. خیلی گرسنه بودیم. به خادم مسجد گفتیم: «از صبحانه خبری نیست؟» گفت: «اینجا مسجده. برای غذا باید بروید بنیاد شهید یا سپاه.» هفت هشت نفری بودیم، گرسنه و خسته، با لباس پاره و خونین، بهطرف بنیاد شهید حرکت کردیم. در راه چشمم به یک تابلو تزریقات و پانسمان افتاد. به دوستانم گفتم: «برویم اینجا، لااقل پانسمان زخمهایمان را عوض کنیم.» مطب خصوصی بود. با چه زحمتی از پلّهها بالا رفتیم. به خانم منشی گفتم: «اگر امکان دارد، پانسمان زخمهای ما را عوض کنید.» منشی پیش دکتر رفت، پس از چند دقیقه آمد و گفت: «دکتر میگه، پانسمان شما ربطی به ما نداره، برید جای دیگه.» از این حرف خیلی ناراحت شدم و بدجور به هم ریختم. تلفن و هرچه روی میز منشی بود را با عصا روی زمین ریختم. دکتر از اتاقش بیرون آمد و گفت: «چه خبره؟» گفتم: «مرد ناحسابی، ما از اصفهان آمدیم اینجا تا دست بعثیهای عراقی به ناموس شما نرسد، شما یک پانسمان ناچیز را از ما دریغ میکنید؟ الآن به سپاه اطّلاع میدهم تا در اینجا را ببندند.» دکتر وقتی عصبانیت مرا دید، با ترس و اضطراب و با کمک منشی پانسمان زخمهایمان را عوض کرد. از او معذرتخواهی کردم و از مطب بیرون آمدیم. سوار یک ماشین شدیم و خودمان را به بنیاد شهید کرمانشاه رساندیم. ساختمان بنیاد شهید پر از مجروح بود. هیچ امکاناتی نداشتند. شلواری که پوشیده بودم، خونی و پاره بود. به یکی از کارمندان بنیاد گفتم: «لااقل یک شلوار به من بده تا بپوشم.» یک شلوار آورد و به من داد. شلوار را پوشیدم. آنقدر گشاد و بزرگ بود که تا زیر گردنم در آن جا میشد. پوشیدن این شلوار بیشتر باعث آبروریزی بود. همان شلوار خودم را پوشیدم. از بنیاد بیرون رفتیم. از داخل شهر یک تلفن به خانه زدم. به مادرم گفتم: «انشاءالله فردا میرسم. یک شلوار کردی برایم آماده کن.» از مجروحیتم چیزی نگفتم. رفتیم و با چه مشقّتی بلیط اتوبوس گرفتیم. با سر و وضع خونآلود و لباسهای پاره به اصفهان آمدیم. داخل اتوبوس و در خیابانهای شهر، همه به ما نگاه میکردند؛ ولی کسی حال ما را نمیپرسید. از اصفهان به مبارکه رفتیم. دوستانم در طول مسیر، هرکدام در محلّی پیاده شدند. من با عصای زیر بغل در میدان شهرداری مبارکه از مینیبوس پیاده شدم. منزل حاج سیّد عوض هاشمی نزدیک میدان بود. در حال بیرون آوردن ماشین از پارکینگ منزلش بود. مرا دید و شناخت. به طرفم آمد، بغلم کرد و به داخل مغازهاش برد. پس از کمی نفس تازه کردن و بهتر شدن حالم، مرا سوار ماشین کرد و تا روستای نهچیر برد. پیادهام کرد و خودش زنگ خانۀمان را زد. مادرم در را باز کرد. همین که مرا با آن وضعیت دید، شوک زده شد. در خانه را محکم بست و شروع به گریه کرد. آقای هاشمی گفت: «پس چرا در را بستی؟» مادرم گفت: «اگه پدرش با این وضعیت ببیندش، چی جوابش بگم؟» گفتم: «ننه، مگه تو به من تیر زدی که جواب بدهی؟» آقای هاشمی زد زیر خنده. مادرم در را باز کرد. وارد خانه شدم. همین که پایم به اتاق رسید از فشار خستگی و کوفتگی روی زمین افتادم و دیگر چیزی نفهمیدم. یک خواب سیر رفتم و بعد از چند ساعت بیدار شدم. پدرم بعد از ظهر به خانه آمد. هر موقع وارد خانه میشد، به احترام او بلند میشدم و میایستادیم.
ادامه دارد...
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
قسمت ۶۹
آخرین قسمت
خاطرات رزمنده جانباز قدرت اله مؤمنی
🔹 به قلم اقدس نصوحی
استخدام بانک تجارت شدم. مراسم سادۀ ازدواجمان برگزار شد و چند سال بعد خداوند یک دختر و یک پسر به نام زینب و علی به من داد. چند سال در خانه پدری زندگی کردیم. روزها در بانک کار میکردم و عصرها در یک چاپخانه. همسرم هم با قالیبافی کمکحالم بود. بعد از چند سال به کمک هم زمینی در نصیرآباد مبارکه خریدیم و سقفی برای زندگی بنا کردیم.
***
گرچه خود را کوچکتر از تمامی شهدا، جانبازان، رزمندگان و ایثارگران این مرز و بوم میدانم؛ امّا جسارت کرده و خاطرات سالهای جنگ و نبرد را صادقانه و بدون هیچ دخل و تصرفی در اختیار مسئولین حفظ آثار دفاع مقدس قرار دادم تا در اختیار کسانی که قلبشان به عشق دین و وطن میتپد، قرار گیرد و زمانی که لشکر شیاطین جهانی دست در دست هم، هر جنایتی را مرتکب میشوند تا با سیاه نمایی، تغییر واقعیات و دستکاری حقایق؛ ارزشها و اعتقادات نسل جوان ما را کمرنگ نمایند، با خواندن این حقایق بفهمند که روزی جوانان و نوجوانان ایران، بدون داشتن تجربه، ضمن داشتن شور و نشاط و بیقراری و کنجکاوی و شیطنتی که لازمۀ سن و سالشان بود، چگونه حماسه آفریدند و فرماندهان چگونه از این شیطنت و بیقراری و شور زاید الوصف نوجوانان برای حفظ وطن، دین و ایمان استفاده نمودند؛ نه اجازه دادند خدشهای بر اعتقادات دینی وارد شود و نه خراشی بر جسم وطن باقی بماند. والسلام
پایان
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه
#بنياد شهيد و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
# دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روز_معلم
#دوازدهم_ارديبهشت
🌺 علم آموزی و صبر و ایمان را از پیامبران به ارث بردهای و به حقیقت وارث زیباییها بر گسترهٔ گیتی هستی. قدوم سبز تو سبزینهٔ کوچه باغهای زندگی و صفا بخش خاطر پر دغدغهٔ ماست. طپش قلب تو آهنگ خوش هستی و جوشش نشاط در غزل شیوای زندگی است. تو روشنایی بخش تاریکی جان هستی و ظلمت اندیشه را نورمیبخشی.
🌸 «و مایستوی الاعمی والبصیر؛ و لا الظلمات ولا النور» و هرگز کافر تاریک جان کور اندیش با مومن اندیشمند خوش بینش یکسان نیست و هیچ ظلمت با نور یکسان نخواهد بود.
💠 چگونه سپاس گویم مهربانی و لطف تو را که سرشار از عشق و یقین است. چگونه سپاس گویم تأثیر علم آموزی تو را که چراغ روشن هدایت را بر کلبهٔ محقر وجودم فروزان ساخته است. آری در مقابل این همه عظمت و شکوه تو مرا نه توان سپاس است ونه کلام وصف. تنها پروانهٔ جانم بر گرد شمع وجودت، عاشقانه چنین میسراید:
👈 معلم کیمیای جسم و جان است.
👈معلم وارث پیغمبران است.
#روزتان_مبارک.
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
📸 گزارش تصویری از آئین غبار روبی قبور مطهر شهدا در گلستان شهدای مبارکه
در این مراسم با شکوه که در سالروز شهادت آیتالله مطهری، روز معلم و با حضور ،جمعی از معلمان،خانواده معظم شهدا و مسؤلین شهرستان مبارکه انجام گرفت از مقام شامخ شهدا تجليل بعمل آمد
چهارشنبه شنبه ۱۲ ،اردیبهشت ۱۴۰۲
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
همزمان با ۱۲ اردیبهشت سالروز شهادت آیتالله مطهری و روز معلم صورت گرفت
تجليل از معلمان دبستان دخترانه تربيت و مدرسه متوسطه اسوه شاهد در صفائیه
در این مراسم که با حضور ریاست و معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران و سرگروه اداره آموزش وپرورش شهرستان مبارکه انجام گرفت به اهدا گُل از دبیران تجليل بعمل آمد
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
به منظور تجلیل و تکريم از خانواده معظم شهدا صورت گرفت
دیدار با خانواده شهيد والامقام سردار قاسم طاهری
در این دیدار که در سالروز شهادت سردار شهید قاسم طاهری و با حضور امام جمعه، معاونت فرماندار، فرمانده ناحیه مقاومت بسیج، رييس بنیاد شهید و ریاست اداره آموزش و پرورش شهرستان مبارکه انجام گرفت از مقام شامخ شهید و شهادت تجليل بعمل آمد
#چهارشنبه ۱۲،اردیبهشت ۱۴۰۳
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
به منظور تجلیل و تکريم از خانواده معظم شهدا صورت گرفت
ديدار ریاست بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان با خانواده شهدای والامقام یزدان
در این دیدار که به مناسبت بزرگداشت روز معلم انجام گرفت از مقام شامخ شهدای یزدان ،معلم و دانش آموز این خانواده تجليل بعمل آمد
چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
🔹 تلاوت نور به روح مطهر شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای گمنام، شهدای مدافع حرم، شهدای امنیت، شهدای مظلوم غزه فلسطین، و شهدای دومین هفته اردیبهشت ۱۴۰۳دفاع مقدس شهرستان مبارکه
شهیدان:
اکبر بخشیان
اکبر شفیعی
پرویز کریمی
مرتضی فخری
مصطفی کرمی
علیرضا شفاهی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔹 قاری قرآن جناب آقای حاج اصغر سلطانی
🔹 صفحه ۵۶، سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶
🔹 زمان جمعه ۱۴ ،اردیبهشت ۱۴۰۳،سی دقیقه قبل شروع خطبه های عبادی سياسی نماز جمعه
🔹 مکان مصلای نماز جمعه مسجد جامع مبارکه
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
#دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
فرازی از وصیتنامه شهید
✍ ما در این جنگ پیروز هستیم چرا که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمانده ما هستند و شکستی وجود ندارد چه کشته شویم و چه دشمنان اسلام را بکشیم.
شهید والامقام منوچهر یزدانی فرزند یزدان بخش
ولادت: ۱۳۴۶/۱/۱۰ روستای احمد آباد از بخش گرکن جنوبی شهرستان مبارکه
شهادت: ۱۳، اردیبهشت ۱۳۶۱ منطقه عملیاتی ام الرصاص
#شادی روحش صلوات
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
# دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
✍پیام امام خمینی رحمه الله علیه
به مناسبت شهادت شهید مطهری رحمه الله علیه
🖋بسمالله الرحمن الرحیم
انا للَّه و انا إلیه راجعون
🖋اینجانب به اسلام و اولیای عظیمالشأن آن و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران ضایعه اسفانگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالیمقام مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی مطهری- قدس سره- را تسلیت و تبریک عرض میکنم.
🖋تسلیت در شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کجوریها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد، تسلیت در شهادت مردی که در اسلامشناسی و فنون مختلفه اسلام و قرآن کریم کمنظیر بود.
🖋من فرزند بسیار عزیزی را از دست دادم و در سوگ او نشستم که از شخصیتهایی بود که حاصل عمرم محسوب میشد. در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالِم جاودان ثُلمهای وارد شد که هیچچیز جایگزین آن نیست.
🖋 و تبریک در داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و میکنند.
🖋من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات میبخشند و به ظلمتها نور میافشانند، به اسلام بزرگ، مربی انسانها و به امت اسلامی تبریک میگویم.
🖋من گرچه فرزند عزیزی را که پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد.
🖋 مطهری که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کمنظیر بود، رفت و به ملأ اعلی پیوست، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفیاش نمیرود.
🖋 تروریستها نمیتوانند شخصیت انسانی مردان اسلام را ترور کنند. آنان بدانند که به خواست خدای توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصممتر میشوند.
🖋ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشههای گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پای نمینشیند.
🖋اسلام عزیز با فداکاری و فدایی دادن عزیزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحی تاکنون بر شهادت توأم با شهامت بوده. قتال در راه خدا و راه مستضعفین در رأس برنامههای اسلام است. مَا لَکُم لا تُقاتِلونَ فِی سَبیلِ الله وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرّجالِ وَ النّساءِ وَ الولدانِ.
🖋اینان که شکست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیرانسانی میخواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در اسلام را بترسانند، بدگمان کردهاند.
🖋 از هر موی شهیدی از ما و از هر قطره خونی که به زمین میریزد، انسانهای مصمم و مبارزی به وجود میآید. شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور کنید و الّا ترور فرد هر چه بزرگ باشد، برای اعاده چپاولگری سودی ندارد.
🖋 ملتی که با اعتماد به خدای بزرگ و برای احیای اسلام به پاخواسته با این تلاشهای مذبوحانه عقبگرد نمیکند.
🖋 ما برای فداکاری حاضر و برای شهادت در راه خدا مهیا هستیم.
🖋اینجانب روز پنجشنبه سیزده اردیبهشت 58 را برای بزرگداشت شخصیتی فداکار و مجاهد در راه اسلام و ملت، عزای عمومی اعلام میکنم و خودم در مدرسه فیضیه روز پنجشنبه و جمعه به سوگ مینشینم.
🖋 از خداوند متعال برای آن فرزند عزیز اسلام رحمت و غفران و برای اسلام عزیز عظمت و عزت مسألت مینمایم.
سلام بر شهدای راه حق و آزادی.
روحالله الموسوی الخمینی
11 اردیبهشت 1358 ؛ 4 جمادیالثانی 1399
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
# دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥به ما میگن از آقای خامنهای بت نسازید
هرچهقدر هم خوب باشه انقدر که شما میگید نیست...
این چند دقیقه رو با دقت ببینید
خودتان قضاوت کنید...!
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
# دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
پرسیدند برای رستاخیز چه آوردی؟
پاسخ بایزیدبسطامی را ببینیم•••
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
# دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه