فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 این تیزر غیر عادیست
😨 آیندهی ایرانِ بدون هنجارها، چه شکلیه؟
#توصیه_ می شود حتما تا آخر ببینید
🏴 شهادت حضرت ثامِنُ الحُجَجۡ، غَریبَ الغُرَبٰا، مُعینَ الضُّعَفٰا، عَلیِّابۡنِ مُوسَیالرِّضا(؏) بر تمامی شیعیان و محبانش تسلیت باد 🌷
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
کانال بسیج پیشکسوتان جهاد وشهادت شهرستان مبارکه
قسمت سوم از کتاب ملک صبر روایت زندگی پدر و مادر شهدای ضیایی به قلم اقدس نصوحی
فرزند سوّمشان هم فروردینماه سال 1347 به دنیا میآید. اسمش را محمّدرضا میگذارند. محمّدرضا هم شیرینی خاصّ خودش را دارد. با چه شور و عشقی او را بزرگ میکنند
خداوند نعمت را بر آنها تمام میکند. عبدالله، مجید و روحالله هم هرکدام با فاصلة سنی کمتر از دو سال به دنیا میآیند. با داشتن شش فرزند، جایشان در آن اتاق تنگ و زندگی سخت است. محمّد قسمتی از خانة پدر را میخرد و در آن چند اتاق برای زندگی بنا میکند.
مرغ خوشالحان دین
محمّد قبل از این که به سنّ تکلیف برسد، اهل مسجد و نماز است. از وقتی به سنّ تکلیف میرسد، اجازه نمیدهد که یک نماز از او قضا شود. از همان جوانی خودش را به نماز اوّل وقت، نماز شب، روزه گرفتن در ماه رجب، شعبان و رمضان، عادت میدهد. تنها 14 سال دارد که هیئت 14 معصوم قهنویه را تشکیل میدهد. خادم مسجد 14 معصوم میشود. در وسط مسجد حوض آبی بنا میکند. قبل از هر مراسمی دلو آب را بیش از چهل پنجاه بار، به چاه میاندازد و آب بالا میکشد. باید حوض را پر از آب کند. مهمّ نیست با هر بار بالا کشیدن دلو آب، چقدر خسته میشود و یکی یکی چوبهای زمخت چرخه چاه را گرفتن و چرخاندن، چقدر کف دستهایش را تاول تاول میکند و بازوهایش درد میگیرد؛ مهمّ این است که اهل مسجد و هیئتها سیراب شوند.
هر روز سه نوبت برای اذان، خود را به مسجد میرساند. از روی نردبان چوبی که از بس کارکرده، لق میزند خودش را تا روی پشتبام مسجد میکشاند و با صدای بلند اذان میگوید. گاهی در سرمای شدید زمستان صورتش یخ میزند و گاهی آفتاب سوزان ظهر تابستان صورتش را میسوزاند. مهمّ نیست چه فصلی باشد و هوا چهطور باشد؛ مهمّ این است که مردم را آگاه کند و زمان نماز را خبر دهد تا مردم سرگرمی به دنیا را رها کنند و لحظهای با معبود راز و نیاز نمایند، روحشان را جلا و زندگیشان را نظم دهند. صدایش آنقدر بلند و رساست که به گوش مردم دیگر محلّات هم میرسد. برای او مسجد و غیر مسجد فرق نمیکند؛ وسط شهر، در روستا، در بیابان، سواره یا پیاده، هرکجا باشد، اذان میگوید. *
محمّد جوان که باید کارهایش را درست و دقیق انجام دهد، یک قبلهنما به دست میآورد. بهوسیلة آن جهت اصلی قبلة مسجد را مشخص میکند. متوجّه میشود، آن سمتی که مردم نماز میخوانند با جهت اصلی قبله، انحراف زیادی دارد؛ امّا مگر میشود به مردمی که یکعمر از روی عادت کاری را انجام دادهاند، این موضوع را گفت. مسلماً مردم در برابر حرف یک جوان کم سنّ و سال مقاومت میکنند؛ حتّی پدر محمّد هم حاضر نیست حرف او را بپذیرد. محمّد همه چیز را به جان میخرد و وظیفه خود را انجام میدهد. محرابی به سمت اصلی قبله برای مسجد طراحی میکند. تنها کسی که حرف او را میپذیرد، مرد پخته، دانا و آگاه محلّه، مشهدی علیرضای ضیائی است. مرور زمان مقاومت مردم را کم میکند و مساجد دیگر هم از آن محراب الگو میگیرند. محمّد با کمک مردم مسجد را گسترش میدهد و حسینیه 14 معصوم را هم توسعه میدهد .
با آموختن سواد در دوره سربازی و تکمیل آن در دوره نهضت سوادآموزی، خواندن قرآن را میآموزد و تلاوت قرآن قسمتی از برنامة اصلی روزانهاش میشود. نقش قرآن در تربیت فرزندان را آنقدر مهمّ میداند که هر روز قبل از رفتن فرزندانش به مدرسه، باید یک ساعت با آنها تلاوت قرآن کار کند.
جوّ جامعه به گونه ایست که برای کمرنگ کردن، هرگونه نماد دینی تلاش میشود. کسی داشتن محاسن بلند را نمیپسندد؛ خصوصاً جوانان از محاسن بلند فراری هستند و باید هر روز صورت خود را چند تیغه نمایند؛ امّا محمّد بر خلاف دیگر جوانان، همیشه محاسن خود را بلند نگه میدارد تا جایی که از همان جوانی به «حاجی ریش» معروف میشود. البته کمسنّ و سالتر از آن است که حجّ رفته باشد؛ امّا چون در ماه ذیالحجّه به دنیا آمده، حاجی خطابش میکنند.
🔹سخاوت و مهماننوازی
محمّد اگرچه وضع مالی خوبی ندارد؛ امّا اهل سخاوت و گذشت است و به مهماننوازی شهره. یک روز دو نفر کاسب دورهگرد از شهر شیراز برای فروختن چای به محلّه آنها میآیند. شب میشود. آن دو نفر دنبال خانهای برای کرایه میگردند تا شب را در آن استراحت کنند. بعد از پرسوجو به آنها میگویند: «در این دِه، خانۀ خالی برای کرایه پیدا نمیشود. فقط یک نفر به اسم حاجی ریش، سرش برای این کارها درد میکند. الآن در مسجد است و نماز میخواند، به او بگویید.» وقتی محمّد از مسجد بیرون میآید، آن دو نفر را میبیند که جلو میآیند و از او تقاضای جایی برای خوابیدن میکنند. محمّد آن دو نفر را به خانه میبرد.چون یک اتاق بیشتر ندارند، خانمش را به خانه پدرش میفرستد و اتاق را در اختیار آنها میگذارد، شام شب را هم به آنها میدهد، خودش هم به خانه پدر خانمش میرود.
ادامه دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فیلم | معجزه امام رضا علیه السلام در ماجرای فرار پرستار ايرانی از زندانِ داعش
🔹قصهای دلهره آور از اسارت و شهادت همرزم تا جسارتِ فرار با توسل به امام هشتم شیعیان
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
# دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
💠 در برنامه هفتم توسعه نسبت به همسران و فرزندان شهدا و جانبازان توجه خاصی از سوی دولت و مجلس شده است که بر مبنای مصوبه کمیسیون تلفیق، این عزیزان حکم جانباز پنجاه درصد را خواهند داشت.
🔹رئیس فراکسیون فرهنگ ایثار و شهادت مجلس از مصوبات ایثارگری جدید در برنامه هفتم توسعه کشور در کمیسیون تلفیق خبر داد.
🔸برخورداری از معافیت های مالیاتی رزمندگان، لحاظ شدن مزایای جانبازان 50٪ برای همسران و فرزندان شهدا، بهروزرسانی و تنقیح قوانین ایثارگری و برخورداری شهدا و جانبازان مدافع حرم از قوانین ایثارگری بنیاد شهید را از مهمترین ویژگی برنامه هفتم توسعه اعلام کردو اظهار داشت: در مورد بخش ایثارگران در برنامه هفتم توسعه کشور، کمیسیون تلفیق مصوب کرد که بر اساس آنچه که در بند "ج" ماده 31 آمدهاست " کلیه مواد برنامه ششم توسعه از ماده 86 تا91 کلا تنفیذ میگردد.
🔸 نوروزی ادامه داد: در این خصوص من پیشنهادی دادم که "این مواد" کلا به قانون دائمی ملحق شود و اینگونه نباشد که 5سال دیگر دوباره نیازمند تنفیذ باشد.
🔸عضو مجمع نمایندگان استان تهران در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: حرف ما در کمیسیون تلفیق مجلس این بود که این مواد با یک اصلاحیه به قوانین دائمی ملحق شود همچنان که در بند "ز" ماده 88 قانون برنامه ششم آمده است: کسانی که از یک ماه به بالا در جبهه حضور داشتند از 10 تا صد درصد از پرداخت مالیات حقوق معاف شوند. البته این اصلاحیه قبلا در برنامه ششم توسعه نیز وجود داشت.
🔸نماینده ایثارگر مجلس یازدهم در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص مصوبه جدید در برنامه هفتم خاطرنشان کرد: آنچه که در برنامه هفتم اضافه شده این است که "کسانی که مدافع حرم بوده و جانباز و یا شهید شدهاند و مدافعان حرم نامیده می شوند همانند جانبازان و شهدای دوران دفاع مقدس تحت پوشش قوانین بنیاد شهید قرار بگیرند.
🔸حجتالاسلام والمسلمین نوروزی ادامه داد: یک پیشنهاد دیگری که در این میان مطرح شده این است که بنیاد شهید و امور ایثارگران با کمک نمایندگان ایثارگر مجلس قوانین ایثارگری را تنقیح و به روزرسانی کند.
🔸نایب رئیس کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی یکی دیگر از پیشنهادات ایثارگری در برنامه هفتم توسعه را مربوط به ساکنین مناطق جنگی دوران دفاع مقدس عنوان کرد و افزود: براساس این پیشنهاد، کسانی که در حال حاضر در مناطق جنگی زندگی می کنند و مشغول به کار هستند از 30درصد فوقالعاده حق منطقه جنگی برخوردار خواهند بود. البته ما با این موضوع مخالف هستیم؛ چرا که به نظر ما اگر یک غیربومی پس از 34سال در منطقه جنگی سکونت و مشغول بهکار شود، از این مزیت برخوردار خواهد بود که به نظر میرسد نوعی تبعیض و اجحاف است.
🔸عضو فراکسیون ایثارگران مجلس یازدهم یادآور شد: در بحث اجرایی کردن ماده 38 و 39 نسبت به آزادگان ارتشی - که شامل 15000نفر هستند - باید در برنامه هفتم توسعه مورد توجه قرار بگیرد.
🔸نوروزی توجه به همسران شهدا در برنامه هفتم توسعه را یکی دیگر از ویژگیهای مثبت آن دانست و متذکر شد: خوشبختانه در برنامه هفتم توسعه نسبت به همسران و فرزندان شهدا توجه خاصی از سوی دولت و مجلس شده است که بر مبنای مصوبه کمیسیون تلفیق، این عزیزان حکم جانباز پنجاه درصد را خواهند داشت.
🔸 در خصوص تسری قوانین جانبازان درصد بالا به درصدهای پایین در تلاش هستیم که پیشنهاداتی در صحن علنی ارائه کنیم.
🔸این نماینده ایثارگر مجلس شورای اسلامی در پایان جمعبندی خود از مصوبات ایثارگری کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه اظهار داشت: مصوبه کمیسیون در مورد شهدای مدافع حرم بدینگونه است که شهیدان مدافع حرم حکم، شهدای دوران دفاع مقدس را دارند و قوانین ایثارگری بنیاد شهید و امور ایثارگران شامل آنها نیز خواهد بود.
🔸 وی همچنین لحاظ شدن معافیتهای مالیاتی برای مدت حضور ایثارگران در دوران دفاع مقدس را از دیگر مصوبه های مهم ایثارگری در برنامه هفتم توسعه عنوان کرد و گفت: بر اساس حضور این عزیزان در جبهه ها، امتیازات لحاظ خواهد شد. همچنین نسبت به همسران و فرزندان شهدای دوران دفاع مقدس امتیازاتی در نظر گرفته شده است که در برنامه ششم هم وجود نداشت.
🔸نوروزی در ادامه از ارائه پیشنهادات نمایندگان ایثارگر مجلس برای فعالتر شدن کمیسیون ماده 16 خبر داد و گفت: کمیسیون ماده 16 نسبت به گذشته باید فعالتر شود و در سال آینده اختیارات وسیعی به آن داده خواهد شد.
🔸نماینده مردم رباط کریم و بهارستان در مجلس شورای اسلامی در پایان در خصوص تبدیل وضعیت فرزندان ایثارگر و نظارت مجلس تأکید کرد: مجلس شورای اسلامی در اجرای بعد نظارتی خود، از سازمانها، نهادها و دستگاههای شامل قانون، با اعطای لوح تقدیر به خاطر حسن انجام وظیفه تشکر و قدردانی خواهد کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همون موقع به حرفای امام گوش میداد لااقل الان یه فایدهای داشت :)))
#تکنیک
وضو درمانی💫
راهی برای رفع انرژی های منفی❗️
با وضو گرفتن شما #انرژی_منفی رو از بدنتون دفع میکنین✔️
💧آب از پاک ترین و مقدس ترین منابع روی کره زمین هست که با اون دفع انرژی منفی و جذب #انرژی_مثبت رو به درون خودتون منتقل میکنید🦋
✋کف دستان شما چاکراست و موقع شستن دست انرژی منفی رو تخلیه میکنین 👌
نوبت به شستن صورت میرسه
بالای پیشانی شما یه چاکرای دیگه هست که با ریختن آب از بالای صورت به سمت پایین انرژی منفی رو تخلیه میکنین✨
نوبت به شستن دستها 🤲میرسه
آقایون روی آرنج چاکرا دارن و خانومها پشت آرنج که شما با شستن اون به صورت وارونه یعنی ریختن آب از بالای آرنج به سمت پایین دفع انرژی منفی میکنید🥰
⭕برای همینه که موقع وضو آقایون از آرنج و خانوما از پشت اون آب رو میریزن
توی مراحل وضو با هفت چاکرای بدن سر و کار داریم و با آب که منبع پاکی و قداست هست💧
انرژی های منفی بدن رو به خارج دفع میکنیم و در مرحله آخر وضو انرژی های مثبت رو به بدن وارد میکنیم 💆🤩
وضو گرفتن علاوه بر اینکه از راه های دفع انرژی منفی و جذب انژی مثبته باعث آرامش هم میشه !
مثلا هر وقت سر درد دارین، عصبی هستین یا احساس میکنین روحتون سنگین شده وضو بگیرین🤲
که اینکار به شما آرامش میده
#طنز_جبهه
🍉 هندوانه ای که نصیب ما نشد!!
زیر باران خمپاره های دشمن بودیم که خودرو تدارکات با بار هندوانه های قرمز و شیرین از راه رسید. خوردن هندوانه در آن شرایط سخت جنگی آنقدر ارزش داشت که بخاطرش جان را به خطر بیاندازم. لذا بدون تامل به سمت ماشین رفته و با نگاهی متخصصانه یکی را انتخاب کرده و راهی سنگر شدم.
چنان محکم در آغوش کشیده بودمش که گویی معشوقه ای بود از راه رسیده.
چند قدمی برنداشته بودم که سوت خمپاره ای تمام افکار شیرینم را در هم ریخت. بر سر دو راهی خوابیدن و ایستادن مانده بودم. باز حد وسط را انتخاب کرده و تنها نشستم. با هر زحمتی بود همچون فاتحان بزرگ، به سنگر رسیدم و آن را در کناری قرار دادم تا خنک شود و در وقت مناسب از خجالتش بیرون بیایم.
شب را با خیال صبحانه ای تمام عیار به خواب رفتم ولی چشمم را از آن بر نمی داشتم.
صبح که شد سفره ای انداختیم و پنیر و نان را از جعبه های معروف درآوردیم.
حالا نوبت هندوانه ای رسیده بود که تا پای جان حفظش کرده بودم.
از یکی خواستم تا هندوانه را بیاورد و کنار سفره بگذارند. او هم همین کار را کرد ولی از چیزی که می دیدم متعجب شده بودم.
او هندوانه را سبکبار، فقط با دو انگشت گرفته و تحویلم داد. ناباورانه چشمم به سوارخ تعبیه شده در گوشه ای از هندوانه افتاد که موش های سنگر در آن ایجاد کرده و جز پوستی نگذاشته بودند.
چه می شد کرد هندوانه قسمت موشها بود و بنده هم مامور پذیرایی از آنها.
راوی: علی اصغر مولوی
دوران جنگ تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍 سوالهای اساسی رئیس جمهور در نشست با مدیران ارشد رسانههای آمریکایی
🔹طبق آمار و گزارشات رسمی در سال گذشته میلادی بیش از هزار نفر از مردم توسط پلیس آمریکا به قتل رسیدند، چرا رسانههای غربی اینموضوع را پیگیری نکردند؟
🔹خانمی که چند روز پیش در یک فروشگاه در ایالت متحده مشکوک به سرقت بود توسط سه پلیس به قتل رسید، چرا رسانه های غربی موضوع اتهام این فرد را پیگیری نکردند؟
🔹چرا تعرض به رنگین پوستها دغدغه رسانههای غربی نیست؟
🔹دختران محجبه در فرانسه به علت داشتن حجاب از تحصیل باز ماندهاند چرا به این موضوع پرداخته نمیشود؟
🔹چرا از کشورهایی که صاحب قدرت هستهای هستند سوالی نمیشود که به چه علت قدرت هستهای دارید؟
🔹در بیست سال حضور آمریکا در افغانستان بیش از ۱۸۰ هزار نفر کشته شدند و بیش از ۳۵ هزار کودک معلول شد، چرا حضور ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان دغدغه رسانههای غربی نیست. میلیاردها دلار از پول مردم آمریکا در این زمینه هزینه شد.
🔹موضوع هستهای، حقوق بشر، زن، حجاب، بهانه است.
#همایش _ایثارگران و بسیجیان هشت سال دفاع مقدس شهرستان مبارکه
#مکان_ مبارکه، نصیر آباد، بلوار فتحالمبین سالن خلیج فارس
#زمان_روز پنجشنبه سی ام شهريور ۱۴۰۲ ساعت ۷ صبح
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
# دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
#_آن چیزى که ما باید به آن افتخار بکنیم این است که رسم شهادت و سنّت الهىِ کشته شدن فیسبیلالله، با نظام اسلامى زنده شد. ۱۳۶۸/۰۵/۲۵
مقام معظم رهبری مدظله العالی
✅یادواره شهدای طلبه و روحانی
هشت سال دفاع مقدس شهرستان مبارکه
سخنران : حجتالاسلام والمسلمین طالب پور
رئیس محترم مجمع بسیجیان استان اصفهان
مجری:حجت الاسلام والمسلمین نوربخش
مجری توانمند صدا و سیما اصفهان
🔸گروه سرود یاوران ولایت اصفهان
اجرای سرود سفارشی روحانی مجاهد
🔹همراه با برنامه نمایشی گروه اشک خدا از شهر ساوه
موکب حضرت امام حسن عسگری علیه السلام ،غرفه سلامت(با حضور دکتر کیانی و تیم هلال احمر شهرستان)
مشاوره و پاسخگویی به سوالات دینی مذهبی(مشاوران حوزه علمیه برادران)
حسینیه ویژه کودکان۵تا۸سال(مربیان حوزه علمیه خواهران و برادران)
⏱️شنبه اول مهرماه ساعت ۱۸:۴۵
همزمان با شب شهادت حضرت امام حسن عسگری علیه السلام
🔹مکان مجتمع فرهنگی مذهبی الزهرا واقع در خیابان بسیج جنوبی
حضور شما دلگرمی خانواده معزز شهداست...
🔺ستاد برگزاری یادواره
شهدای طلبه و روحانی شهرستان مبارکه
#نشر_حد_اکثری
قسمت چهارم
کتاب ملک صبر روایت زندگی پدر و مادر شهدای والامقام ضیایی به قلم سرکار خانم اقدس نصوحی
مبارزه و ظلمستیزی
محمّد به مسائل سیاسی از همان نوجوانی توجّه دارد. توسّط مشهدی علیرضا ضیائی، یکی از افراد آگاه و آبدیده محلّ خود با امام خمینی آشنا میشود. در آن شرایط خفقان، رساله ایشان را به دست میآورد و مقلّد ایشان میشود. ترسی از بردن نام ایشان ندارد. چند بار قبل از تبعید امام خمینی در سال 1342 به شهر قم میرود و با ایشان ملاقات میکند. با افراد انقلابی در قم ارتباط برقرار میکند. نوارهای سخنرانی، رساله امام خمینی، کتاب و جزوههایی را که در آن زمان داشتنش جرم سنگینی بهحساب میآمد را از آنها میگیرد. هنگام کاسبی و خرید و فروش که بهصورت دورهگردی انجام میشود، آنها را مخفیانه به دست دوستان خود میرساند تا در محلّۀ خودشان پخش کنند. عاشق امام خمینی و انقلاب است و ترسی از دستگیر شدن ندارد. قبل از سال 1342 با آیتالله سیّد جلالالدّین طاهری در اصفهان ارتباط برقرار میکند. در جلسات سخنرانی ایشان شرکت میکند. آیتالله طاهری، محمّد را خوب میشناسد. اگر مدّت کوتاهی او را نبیند، سراغش را میگیرد. در جایی میگوید: «اگر ما چند نفر مثل محمّد ضیائی داشتیم، علیه رژیم پهلوی قیام مسلحانه میکردیم.» محمّد وارد یک گروه انقلابی به نام گروه بدر میشود و فعّالیتهای مبارزاتی خود را سازمانیافتهتر ادامه میدهد. بسیاری از روحانیون مبارز قم و مشهد از جمله شهید محمّد منتظری را برای رهایی از دست دژخیمان ساواک در خانه خود پنهان میکند و خود خدمتگزارشان میشود.
در بیشتر تظاهراتی که در شهر اصفهان علیه رژیم پهلوی برگزار میشود، کفنپوش شرکت میکند؛ چرا که میداند راهی که در آن قدم گذاشته، پرخطر و احتمال کشتهشدنش فراوان است. یک روز در تظاهراتی که در میدان کهنه اصفهان به راه افتاده، شرکت میکند، نزدیک بازار با چند نفر از مأموران حکومت درگیر میشود. برای دفاع از خودش با پاره آجری به آنها حمله میکند. مأموران دنبالش میکنند. محمّد داخل کوچهای میرود و وارد خانهای میشود که در آن نیمهباز است. خانمهای اهل خانه سریع او را پنهان میکنند. از محمّد میپرسند: «خیلی ترسیدی؟» محمّد کفنش را نشان میدهد و میگوید: «اگه میترسیدم، کفن نمیپوشیدم و تو تظاهرات شرکت نمیکردم.» محمّد تا نیمه شب در آن خانه میماند. با خلوت شدن خیابانها، بیرون میآید و به مبارکه برمیگردد.
شعارنویسی بر علیه رژیم ستمشاهی از دیگر برنامههای محمّد است. شهید محمّدعلی ضیائی فرزند شهید حاج علیمحمد را روی ترک موتورش سوار میکند و از مبارکه تا اصفهان را از سمت دروازه شیراز میروند و به سمت زرینشهر دور میزنند و برمیگردند تا هر جا را مناسب و خلوت ببینند؛ شعاری بنویسند و فریاد اعتراض و ظلم ستیری انقلابیون را در معرض دید قرار دهند. برای انجام این کارها، شب و روز برایشان فرقی نمیکند.
در منزل خود جلسات قرآن برگزار میکند. با تشویق، مسابقه، دادن جایزه و ایجاد انگیزه، جوانان محلّ را جذب جلسات مینماید. حرفهای سیاسی علیه ظلم و ستم حکومت پهلوی میزند و جوانان را با اوضاع کشور و مبارزات امام خمینی آشنا میکند. در مناسبتهای مختلف مثل محرّم و صفر، ماه مبارک رمضان و غیره با دعوت از سخنرانان آگاه و انقلابی، از شهرهای قم و مشهد، فعّالیت مینماید و در منزل خود میزبان آنها میشود. رفتوآمد هیئتهای مذهبی، افراد سیاسی و انقلابی، جوانان و نوجوانان، غریب و آشنا به خانة محمّد زیاد است. ماه بیگم بدون هیچ اعتراضی، مثل یک رفیق با همسرش همراهی میکند. اگرچه از اجاق خوراکپزی و لولهکشی گاز در خانهها خبری نیست و نفت هم خیلی کم و بهسختی پیدا میشود؛ امّا او با آتش هیزم یا سوسوی چراغ علاءالدین غذا میپزد و با روی باز از هیئتها و میهمانان همسرش پذیرایی میکند.
بارها گزارش کارهای محمّد برای ساواک ارسال میشود. یک روز سرزده برای تفتیش به خانۀ او میآیند. سریع اعلامیه امام را زیر پتو میگذارد و خودش را به خدا میسپارد. محمّد با خونسردی آنها را به نوشیدن چای دعوت میکند. آقای رئیس برای خوردن چای، دقیق روی قسمتی از پتو مینشیند که اعلامیه زیر آن پنهان شده است. مأمورین همهجا را میگردند و چیزی پیدا نمیکنند. دست از پا درازتر خانه محمّد را ترک میکنند.
یک روز تعدادی از سران حزب رستاخیز به محلّ زندگی محمّد میآیند تا برای حزب، عضوگیری کنند. مردم را تشویق میکنند که در دفتری اسم بنویسند و آن را امضا کنند. عدهای از روی ناآگاهی یا ترس، اسم مینویسند و دفتر را امضا میکنند. به محمّد میگویند: «شما هم بیا اسم بنویس و دفتر را امضا کن.»
ادامه دارد...
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان
دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس
📸 گزارش تصویری از همايش بزرگ رزمندگان، ایثارگران، خانوادهمعظم شهدا و بسيجيان شهرستان مبارکه با حضور مسؤلین استانی و شهرستانی،در راستای کنگره سرداران و ۲۴۰۰۰ هزار شهید استان اصفهان
🔹پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۲سالن خلیج فارس
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
🔹 تلاوت نور به روح مطهر امام حسن عسکری(ع)، شهدای انقلاب، شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای گمنام، شهدای مدافع حرم، شهدای امنیت، و شهدای چهارمین هفته شهریور ماه دفاع مقدس شهرستان مبارکه
شهيدان:
سردار شهید عبدالرسول اکبری
ایرج قربانی
حسین رحیمی
حسین ابوطالبی
رمضان رحیمی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔹 قاری قرآن جناب آقای حاج حسين پیراکه
🔹 از صفحه ۵۴۱ سوره مبارکه حدید آیه ۲۵
🔹 زمان جمعه ۳۱شهریور ۱۴۰۲سی دقیقه قبل شروع خطبه های عبادی سياسی نماز جمعه
🔹 مکان مصلای نماز جمعه مسجد جامع مبارکه
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
#دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
🔹فرازی از وصیتنامه شهید
✍ مامان ناراحت درسم نباشی اگر زنده ماندیم بعد از زیارت کربلا میآیم و به درسم ادامه میدهم و اگر هم سعادت شهادت را داشتم میروم تا در پیش «آیت الله بهشتی» درس شهامت و شهادت را بیاموزم و میروم پیش «رجایی» تا درس مظلومیت را بیاموزم و میروم پیش «چمران» تا درس چیریکی و دلاوری بیاموزم و میروم پیش فرماندهام امام زمان (عج) تا درس عدالت بیاموزم و بعد میروم پیش خدا تا جزو شهدا، صدیقین، صادقین باشم.
شهید علیرضا مذهب شناس🌹
🌷 سلام بر آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیافتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیافتیم ... سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند...
فرا رسیدن هفته
"دفاع مقدس"
بر بازماندگان شهــــــــدا، رزمنــــــدگان، جانبازان و همــه ملت ایران گرامــــــــی باد
برای شادی روح شهدا و سلامتی بازماندگان جبهه و جنگ و ایثار صلوات بر محمد وآل محمد.
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بنیاد شهید و امور ایثارگران مبارکه
ماجرای دوئل شهید خرازی با ژنرال ماهرعبدالرشید فرمانده سپاه هفتم عراق
عملیات حالت فرسایشی به خود گرفته بود و انرژی و رمقی برای لشکر ۱۴ امام حسین (ع) باقی نمانده بود. یک شب من و حاج محسن حسینی در سنگر نشسته بودیم که حاج حسین خرازی وارد شد و پرسید: «از بچههای مهندسی چند نفر اینجا هستند؟» گفتیم: «ما دو نفر در به در و بیچاره!»
حاجی لبخند زد و گفت: «امشب میخوام بریم جلو!» از حرف او تعجب کردیم. ما هیچگونه امکانات پیشروی نداشتیم. حاج محسن که آدم شوخی بود، بلند شد و گفت: «میخوای ما رو به کشتن بدی؟! تو که از درد زن و بچه سر درنمیآری!»
خلاصه همراه حاج حسین سوار یک ماشین تویوتای لندکروز نو شدیم و حرکت کردیم! این تویوتا را همان روز به حاج حسین خرازی داده بودند. خرازی ما را به یک سنگر تصرف شده عراقی برد که سنگر فرماندهی عراق در منطقه شلمچه بود. یک سنگر مجهز و مجلل زیرزمینی که مبل هم داشت. سنگر در عمق زمین ساخته شده و قطر بتون آن حدود یک متر بود. روی آن را با چندین متر خاک پوشانده و روی خاکها قلوهسنگهای بزرگی قرار داده بودند!
وقتی وارد این هتل زیرزمینی شدیم، شخصی به نام جاسم که کویتیالاصل بود، از طریق بیسیم مشغول شنود فرکانسهای عراقیها بود. حاج حسین گفت: «جاسم کسی رو دم دست داری؟!
جاسم خندهای کرد و گفت: «ژنرال ماهر عبدالرشید!»
ماهر عبدالرشید از فرماندهان معروف ارتش عراق و فکر میکنم فرمانده سپاه هفتم بود! حاج حسین گفت: «بارکالله، بارکالله! خب، چه خبر؟!»
جاسم جواب داد: «میخواهد عقب برود. سه شب است که نخوابیده و دارد نیروهای خود را برای عقبنشینی آماده میکند.»
حاجی خرازی با لبخند ملیحی گفت: «نمیذاریم بره! مثل من که به خط اومدم، اون هم باید بیاد و بمونه.»
جاسم گفت: «چطوری؟!»
حاجی گفت: «بهش پیغام بده بگو: قال الحسین خرازی…»
جاسم گفت: «نه حاجی این کار و نکن! من با این همه زحمت به شبکه بیسیم آنها نفوذ کردهام! بر اوضاع اونها مسلطم! فرکانسهای آنها را کشف کردهام. حیفه!»
حاجی گفت: «همین که گفتم!»
جاسم با تردید روی فرکانس بیسیمچی ژنرال رفت و به عربی گفت: «بسمالله الرحمن الرحیم، قال الحسین خرازی…»
بیسیمچی عراقی با شنیدن اسم خرازی و فهمیدن اینکه فرکانس او لو رفته، شروع به ناسزاگویی کرد و جاسم با شنیدن آن فحشها رنگ از رویش پرید و بیسیم را قطع کرد! حاجی پرسید: «چی میگفت؟!»
جاسم گفت: «داشت ناسزا میگفت!»
حاجی خرازی دست در جیب خود کرد و یک واکمن کوچک درآورد و گفت: «نوار قرآن براش بذار و بگو منطق شما اونه و منطق ما این!»
جاسم دوباره بیسیم را روشن کرد و نوار را گذاشت! بیسیمچی عراقی فرصت گوش دادن به قرآن را نداشت. سیستم بیسیم آنها به هم ریخته بود و فرماندهان عراقی مشغول فحش دادن به هم بودند. ما هم برای مدتی به دعوای فرماندهان عراقی گوش دادیم و کلی لذت بردیم. ژنرال ماهر عبدالرشید که متوجه دعوای فرماندهان خود شده بود، از بیسیمچی پرسید: «چی شده؟!»
بیسیمچی گفت: «یک نفر ایرانی وارد فرکانس ما شده و میگوید، من از «خرازی» برای ماهر پیام دارم! »
ماهر گفت: «پس چرا نمیگذارید پیغامش را بدهد!»
بیسیمچی عراقی به زبان فارسی به جاسم گفت: «ای ایرانی! اگر پیغامی برای «ماهر» داری بگو! او آماده شنیدن است! »
تازه متوجه شدیم، بیسیمچی عراقی هم فارسی بلد است! خرازی به جاسم گفت: «به او بگو خط اول تو را گرفتم، خط دوم تو را هم گرفتم. خط سوم تو را هم گرفتم، خط چهارم تو را هم گرفتم، خط پنجم تو را هم گرفتم، سنگرهای مجهز نونی تو را هم گرفتم. هیچ مانعی جلوی من نیست؛امشب میخواهم بیایم به شهر بصره و تو را ببینم!»
جاسم پیام را داد و بیسیمچی و ماهر عبدالرشید هول کردند! ماهر پرسید: «میخواهی بیایی چه کار کنی یا چه بگویی؟!»
خرازی جواب داد: «یک پای تو را قطع کردم. میخواهم پای دیگرت را هم قطع کنم!»
ماهر جواب داد: بیا! من هم یک دست تو را قطع کردم، دومی را هم قطع میکنم! »
خرازی گفت: «باشد! وعده ما امشب در میدان شهر بصره»
با این پیغام، اوضاع نیروهای عراقی به هم ریخت. ژنرال ماهر عبدالرشید که واقعاً از تصور سقوط شهر بصره ترسیده بود، تمام چینشی را که قبل از آن برای عقب نشینی انجام داده بود، به هم زد!
حاجی خرازی بسیار آرام بود و در حالی که لبخندی بر لب داشت، به ما دو نفر گفت: «نماز خواندهاید؟»
گفتیم: «بله!»
پرسید: «چیزی خوردهاید؟»
گفتیم: «بله!»
گفت: «من خستهام، شما هم خسته شدین، پس بخوابین!»
گفتیم: «با این کاری که شما انجام دادید، مگر میگذارند کسی امشب بخوابد؟!»
وقتی قبل از مکالمه با ماهر عبدالرشید به طرف آن سنگر میآمدیم، عراقیها مثل نقل و نبات گلوله روی منطقه میریختند، اما وقتی میخواستیم بخوابیم،
حجم آتش آنها دهها برابر شده بود و آن شب به قدری روی منطقه شلمچه گلوله ریختند که در طول تاریخ جنگ تا آن زمان و حتی بعد از آن بیسابقه بود. اما سنگر ما کاملاً امن بود. به راحتی خوابیدیم و اتفاقاً خوب هم خوابمان برد!
فردا صبح که بیرون آمدیم، دیدیم بدنه تویوتای حاج حسین از ترکش و خمپاره مثل آبکش سوراخ سوراخ شده است. وقتی حاجی بیدار شد، با او وارد بحث شدیم که: «حکمت این کار دیشب چه بود؟»
حاجی گفت: «ما در این منطقه نیرو و امکانات نداشتیم. مهمات هم نداشتیم. این کار را کردم تا آنها تحریک شوند و منطقه را زیر آتش بگیرند و دستکم به اندازه یک هفته عملیات، مهمات خود را هدر بدهند!»
بعدها جاسم براساس مطالبی که از بیسیم شنیده بود، میگفت: «آن شب انبارهای مهمات عراقیها خالی شده بود و به قدری کمبود مهمات داشتند که تا دمیدن صبح، مهمات داخل تریلرها را مستقیم به کنار توپها و خمپارهاندازها میبردند و مصرف میکردند.»
جلسه یادواره شهدا
در شب شهادت حضرت امام حسن عسگری ع
فردا شب ۱مهر ماه ساعت۱۸:۴۵
مجتمع الزهراء س مبارکه
سرویس رایگان اتوبوسرانی از محلات مبارکه ساعت۱۷:۳۰
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
🔹دیدار با برادر جانباز دفاع مقدس و برادر شهیدان بسیجی شهید رضا مداحی و سردار شهید ذبیح الله مداحی راوی دفاع مقدس و نویسنده کتاب سه شب بارانی ،صفرعلی مداحی
🔹در این ديدار که به مناسبت هفته دفاع مقدس با حضور امام جمعه محترم مبارکه و ریاست بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه انجام گرفت از مقام شامخ شهدا و ایثارگران تجليل بعمل آمد.
🔹 شنبه یکم مهر ۱۴۰۲
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
# دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه