✅ رهبر انقلاب: دفاع از حریمهای مقدس برای حاج قاسم سلیمانی یک اصل بود؛ او ایران را هم حرم اطلاق میکرد
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
به منظور تجلیل و تکريم از خانواده معظم شهدا صورت گرفت
ديدار با خانواده شهدای والامقام شهيدان:حبیب اله کریمیان و محمدرضا نادری در نکوآباد
در این دیدار که با حضور کارشناس تعاون بنياد شهید مبارکه انجام گرفت از مقام شامخ شهدا تجليل بعمل آمد
چهارشنبه، ۱۲،دی ۱۴۰۳
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون وابستگان و بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
# دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
🩺توصیههای معاونت بهداشت و درمان بنیاد شهید و امورایثارگران درخصوص افزایش آنفلوانزا در کشور
🔹نتایج یافتهها نشان میدهد که شیوع آنفلوانزا به صورت تدریجی افزایش یافته و به بیش از ۲۰ درصد در بین همه عفونت های تنفسی رسیده است، این میزان شیوع نشان دهنده افزایش قابل توجه آنفلوانزا در این فصل سال است و الگوی شیوع امسال با سالهای قبل از همهگیری کووید ۱۹ همخوانی دارد. البته در برخی از استانها فراوانی آنفلوانزا نسبت به سایر عفونتهای تنفسی بیشتر است.
🔹به خانواده معظم شهدا و ایثارگران توصیه میشود افراد سالمند و دارای بیماری زمینهای از حضور در مکانهای شلوغ خودداری و استفاده از ماسک،شستشوی مرتب دستها و همچنین استراحت در منزل در صورت بروز علائم از جمله مهمترین اقدامات پیشگیرانه است.
🔹بر همین اساس والدین شهدا و جانبازان بویژه گروههای آسیبپذیر مانند جانبازان شیمیایی، جانبازان قطع نخاع، والدین سالمند شهدا و ایثارگران دارای بیماری زمینهای باید با جدیت موارد بهداشتی و ایمنی را رعایت و پرهیز از حضور در اجتماعات و مکانهای شلوغ از مواردی است که باید توجه ویژهای به آنها صورت گیرد.
┄┅═✧●🇮🇷●✧═┅┄
عضو شوید 👇
🇮🇷کانال بررسی قوانین ایثارگران🇮🇷
🆔https://eitaa.com/joinchat/3808297388C22c1a25cb1
در ادامه دیدارهای امام جمعه محترم مبارکه با خانواده معظم شهدا و ایثارگران صورت گرفت
دیدار با جانباز و آزاده سرافراز محمد رضا باقریان
در این دیدار که با حضور رئیس و تعدادی از اعضای ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه و نماینده بنياد شهید شهرستان انجام گرفت از مقام شامخ ایثارگران گرامی تجليل بعمل آمد
چهارشنبه ۱۲،دی ماه ۱۴۰۳
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون وابستگان و بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
# دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
خاطرات اسارت 🌻
قسمت ۱۴۴🌸
موضوع : سازماندهی در گردان ۱۴ معصوم قبل از ماموریت شناسایی و اسارت 🥀
آقا وقتی حاج احمد از عملکرد گردان ۱۴ معصوم ابراز رضایت کرد به فرمانده گردان ما حسین محبی و فرمانده گردان امام حسین حاج رجبعلی جمالی گفت خودتون قضاوت کنید و بگید کدام گردان حجم اجرای آتش اش در خط بهتر بود!!! خدا خیر بده به حاجی جمالی باخنده و تبسم گفت معلومه که گردان ۱۴ معصوم بهتر از ما بود چون ما اول اومدیم در خط آتش آنها به نقاط ضعف ما واقف شدند و خودشون بهتر عمل کردند😂 البته این یک واقعیت بود ...بعد حاج احمد گفت من از این مانور امروز میخواستم یه تجربه بدست بیارید که اجرای آتش روی مواضع دشمن بطور منظم و با شدت زیاد چقدر میتونه موثر باشه 😊 بعدش نوبت جایزه و تشویق شد که حاج احمد بین فرماندهان گردان و گروهانهای هر دو گردان فَرقی نگذاشت و به همه ما یک یه عدد روان نویس داد که برای ما خیلی ارزش معنوی داشت...بعد اتمام کار ما اومدیم مَقر گردان نماز ظهر و عصر رو خواندیم جاتون خالی ناهارمون رو خوردیم بعدش من مشغول سازمان گروهانم بودم که دیدم پیک گردان که یکی از بچه های خمینی شهری بود الان متاسفانه اسمش یادم نیست اومد پیش من و گفت آقای نوریان سریع بیا فرمانده گردان باهات کار داره 🥴 من اومدم پیش حسین محبی پس از سلام و حال و احوال پُرسی بهش گفتم بفرما کاری داشتی ؟؟؟ گفت بله آماده شو باید بریم منطقه دشمن جهت شناسایی!!! حالا اون دو فرمانده گروهان دیگه هم بودند یکی حسن حیدری و یکی حاج آقا رضوانی هر دو خمینی شهری بودند و سابقه جنگ و جبهه شون خیییلی از من بیشتر بود🥴 اون دو نفر به فرمانده گردان گفتند ماهم بیائیم ؟? حسین محبی گفت نه!!! گفتند چرا ؟؟؟ گفت حاج احمد گفته فقط آقای نوریان بیاد..🙃 وقتی فرمانده گردان در جوابشون اينجوری گفت من متوجه شدم هرچه هست مربوط میشه به اجرای خط آتش امروز صبح و میدان داری کردن من ..که در چشم حاج احمد درآمدم و دیده شدم البته حاج احمد منو از قبل کامل در عملیاتهای والفجر ۸ و کربلای ۴ و کربلای ۵ میشناخت که فرمانده گروهان بودم🥴 من به پیک گروهانم مرتضی شمس گفتم سریع برو اسلحه و تجهیزات من ( کلاشینکف + سینه بند جاخشابی + و قطب نما ) بیار وقتی آورد ما با همه خدا حافظی کردیم و سوار وانت تويوتا شدیم من عقب ماشین نشستم🌹
ادامه دارد...
راوی : محمدعلی نوریان
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مرحوم اردشیر زاهدی، وزیر امورخارجه حکومت پهلوی و داماد محمدرضاشاه در شبکه BBC:
به حاج قاسم افتخار کرده ام
به حاج قاسم افتخار میکنم
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
38.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش تصویری یادواره شهید روحانی حجتالاسلام محمد مهدی درخش
با حضور خانواده شهید(پدر و فرزند شهید)
با روایتگری حجت الاسلام شریفی دوست و هم حجره ای و همرزم شهید
در حوزه علمیه امام محمد تقی علیه السلام
#شهید_محمدمهدی_درخش
#یادواره_شهدای_روحانی
#حوزه_علمیه #حوزه_علمیه_امام_محمدتقی_علیه_السلام
@mobhozeh
به منظور تجلیل و تکريم از خانواده معظم شهدا صورت گرفت
دیدار با خانواده شهدای والامقام ضیایی در قهنویه
در این دیدار که با حضور ریاست دادگستری و مسؤل بنياد شهید امورایثارگران شهرستان مبارکه انجام گرفت از مقام شامخ شهدا تجليل بعمل آمد.
🔹 پنجشنبه ۱۳،دی ماه ۱۴۰۳
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 پسربچه عراقی
برای ما دست تکان میداد
باقر تقدس نژاد
▪️صبح اون روز که گفتند: امروز میرید ایران، همه یه شور و حال دیگهای داشتیم. لباسهایی رو که روزهای قبل داده بودند و با هر زحمتی اندازه کرده بودیم، پوشیدیم. هر لباس دو یا سه نفر رو تو خودش جا میداد. چون بچهها همه لاغر و نحیف بودند و لباسها اندازه قد و هیکل بعثیها بود. چند تا میز جلوی در ورودی گذاشته و ثبت نام میکردند. هر لیست یک اتوبوس، ناهار رو بیرون از آسایشگاه و داخل حیاط خوردیم و همانجا هم نمازجماعت خواندیم. چه کیف و لذت بی مانندی داشت اصلا قابل تصور نیست!! چند سال ما را از نماز جماعت منع کردند اما حالا هم آزاد میشدیم و هم آزادانه نماز جماعت میخواندیم .
موقع خروج از اردوگاه و سوار شدن به اتوبوس به هرکدام یک جلد قرآن و یک عدد خودکار بیک دادند چون من همونجا و با همون خودکار داخل قرآن تاریخ و ساعت و روز رو نوشتم. اونم با خطی خرچنگ قورباغه. هنوز دارمش و فکر کنم که همه اون قرآن رو دارند.
بین راه، تو اتوبوس ما، یکی از بچهها کفش خودش رو به نگهبان عراقی داد و مخش رو زد. دیگه گیر ویر الکی نمیداد. راننده ما هم پا رو گذاشته بود روی گاز و از همه سبقت گرفت و رد شد.
بغداد که رسیدیم یه گوشه نگهداشت تا بقیه هم برسن. یه شیر آب کنار جاده و وسط اتوبوس بود که یکی از بچهها رفت و کمی آب آورد که تلخ بود اما خوردیم.
از کنار مردم عادی که رد میشدیم، با تعجب به ما نگاه میکردند. گاهی دعا میکردند و گاهی نفرین. زن و مرد هم نداشت. اما زنها انگار بیشتر دعا میکردند. از طرز نگاه و حرکت سر و لبهایشان میشد فهمید.
یک گروه از زنها با چند تا بچه کوچک از کنار اتوبوس رد شدند و همه با تعجب به بچهها نگاه کردیم. چون مدتها بود که موجودی به اون ظریفی و کوچولویی ندیده بودیم. محمد آقا خمپاره که آخر اتوبوس نشسته بود، سرش رو از پنجره بیرون برد و آنها رو صدا کرد. اومدن جلو. اشاره کرد به پسر بچه چهار پنج سالهای که همراهشان بود. بچه که رسید به نزدیک اتوبوس، محمد آقا رو شکم از پنجره آویزان شد و کشیدش بالا و بغلش کرد، بچه اولش ترسید. اما وقتی دید که محمد آقا گریه میکنه، متعجب به اون نگاه میکرد و به مادرش, محمد آقا بچه رو به سینه چسبانده بود و فشار میداد و بی اختیار گریه میکرد. مادر بچه و زنهای همراهش هم با اون گریه میکردند. تمام اتوبوس هم تحت تاثیر قرار گرفته بودند. بالاخره بچه رو ازش جدا کردند و رفتند. بچه که رفت پایین دست تکان میداد و برمیگشت نگاه میکرد. نگاهش جالب بود و پر از محبت، انگار اونا عراقی نبودند. چقدر فرق داشتن با نگهبانهایی که تا اون روز دیده بودیم. حدود یک ساعتی اونجا منتظر موندیم و بعد به کاروان ملحق شدیم.
آزاده تکریت ۱۱
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 کپسولهای روحیه
برادر شهرستانی
قبل از عملیات بیتالمقدس ۷
منطقه کارون
گردان مالک ، لشکر ۲۷ رسول الله (ص)
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
📸 گزارش تصویری از یادواره ۳۶ شهید ورزشکار شهرستان مبارکه
در این مراسم با شکوه که ذیل کنگره ۲۴۰۰۰هزار شهید استان اصفهان با حضور مسؤلین،خانواده معظم شهدا، پیشکسوتان و مردم شهید پرور مبارکه، با روایت گری دکتر مهدی میر جلیلی رئیس سازمان ورزشکاران کشور در امامزاده عزالدین محمد(ع)شهرستان مبارکه انجام شد.
💠 پنجشنبه، ۱۳،دی ماه ۱۴۰۳
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
شرط شهید شدن، شهید بودن است
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
🔹تلاوت نور به روح مطهر شهدای مقاومت، شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای گمنام، شهدای مدافع حرم، شهدای امنیت، شهدای مظلوم غزه فلسطین، و شهدای اولین هفته دی شهرستان مبارکه
شهیدان:
علی اکبری
ناصر کاویان
محمد رضا صفی سادات
محمد علی باقریان
رحمتاله شفیعیان
سهراب محمدی
حیدر باقری
محمود کریمی
محمد یزدانی
حشمتاله مرادی
حجت اله ایرانپور
قاسمعلی بابائی
حسن قدیری
رمضان ایرانپور
🌹🌹🌹
🔹 قاری قرآن جناب آقای امین صالحی
🔹 صفحه ۱۷۸ ، سوره مبارکه انفال، آیه ۹
🔹 زمان جمعه ۱۴،دی ۱۴۰۳، سی دقیقه قبل از شروع خطبه های عبادی سياسی نماز جمعه
🔹 مکان مصلای نماز جمعه مسجد جامع مبارکه
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
#دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
🌹 یادش بخیر
اروند خروشان
همان رود وحشی نا آرام
و شهدایی که آب را قسم دادند، به بیبی دوعالم که آرام گیرد
تا بچهها بگذرند.
یا فاطمه جان!
دنیای امروزمان هم پُراست از امواج خانه خراب کن
پُر است از جذر و مدهایی که آدم را
بالا و پایین می کند ...
دنیای ما از اروند،
خروشان تر است و وحشی تر ...
دست ما را بگیر و از بین این امواج
رهایی بخش....
به همان روضههای شهدا که از کناره اروند برایت خواندند و گذشتند.
امروز هم بچههایت
تنهاتر از همیشهاند بیبی جان!
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
سلام و عرض ادب و احترام 🌹
خاطرات اسارت 🌻
قسمت ۱۴۵ 🌺
موضوع : حرکت به سوی سرنوشت ( ماموریت شناسایی و اسارت )
آقا وقتی که ما ( حسین محبی فرمانده گردان و من و محمود ترک زاده معاون گردان ) از مَقر گردان با ماشین اومدیم بیرون حاج رجبعلی جمالی فرمانده گردان امام حسین و جانشین او آقای رئیسی و یکی از فرمانده گروهان هاش به نام یدالله جعفر زاده هم عقب وانت تویوتا سوار شدند.... در مسیر توی مَقر لشگر یه نفر دیگه هم سوار شد به نام حاج احمد شفیعی که مداح هستش اهل خمینی شهر... حرکت کردیم به سمت منطقه مرزی سردشت در مسیر که میرفتیم حاج احمد شفیعی یه واقعه ای رو برامون تعریف کرد که ::: شهید حاج محمود کمالی اومده به خواب یکی از بچه رزمنده ها و گفته اینقدر به همدیگه نگید التماس دعا چاه باید از خودش آب داشته باشه ( اینجا که میآید باید دست پُر بیاید ) من همین جور که عقب ماشین در جمع دوستان نشسته بودم این صحبت ها رو هم میشنیدم اما در لاک خودم بودم و به دلم افتاده بود که توی این ماموریت یه سرنوشت دیگه ای برام رقم خواهد خورد🥴 بیشتر فکرم شهادت بود اما خیییلی دلم قُرص نبود اما از آن طرف هم فکرم درگیر ماموریت محوله و سختی کار و جنگ در کوهستان بود چون من تجربه عملیات والفجر ۴ که همراه با پیروزی بود و تجربه عملیات قادر که همراه با شکست سختی بود را از نزدیک داشتم 😔 ماشین ما نزدیک غروب به مَقر اطلاعات در عقبه خط مقدم رسید از ماشین پیاده شدیم من مرحوم محسن فیروزی رو دیدم باهمدیگه سلام و احوالپرسی کردیم بهم گفت آقای نوریان میخوای بِرید امشب جلو ( منطقه دشمن ) گفتم بله !!! گفت تجهیزات نَبر ...گفتم چرا ؟؟ گفت راه بَد مسیر هست 😖 گفتم پدر آمرزیده من یعنی فرمانده گروهانم باید تجهیزات ببرم تا بدونم نیروهام چقدر توان دارند ..گفت از من گفتن بود دیگه خود دانی 🥴 عبدالرسول رحیمی پیک حاج احمد کاظمی هم داخل وانت تویوتا پشت فرمان نشسته بود گفت فیروزی راست میگه راه بَد مسیر هست تجهیزات نبر!!! وقتی او این حرف فیروزی رو تائید کرد انگار آب یخ ریختند روی سَرم حقیقتش کمرم شُل شد و فکرم درگیر عملیات قادر که شکست خورده بودیم😔 تجهیزات( سینه بند جاخشابی ) رو دادم به عبدالرسول رحیمی و بهش گفتم بزار داخل ماشینت اگه برگشتم ازت میگیرم اونم گفت باشه!! من با یک اسلحه کلاشینکف و یک خشاب ۳۰ فشنگی و یک قطب نما سبز رنگ آمریکای و یک نارنجک چهل تیکه که کذاشتمش داخل جیب شلوارم 🙁 خلاصه کلام این که اینجا ما شدیم دو گروه یا دو محور یکی گردان امام حسین یکی گردان ۱۴ معصوم🌹
ادامه دارد......🌻
راوی : محمدعلی نوریان 🌺
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
🔹نام :سید محمد حسین علم الهدی
🔹 نام پدر: سید مرتضی
🔹رشته تحصیلی:تاریخ
🔹محل تولد:اهواز
🔹تاریخ تولد:۸،مهر۱۳۳۷
🔹تاریخ شهادت:۱۶،دی ماه ۱۳۵۹
🔹محل شهادت:هويزه
✅همزمان با آغاز جنگ تحميلى و در همان روزهاى اوليه جنگ، حسين به عنوان مسئول اعزام نيرو، روزانه صدها نفر از نيروهاى اعزامى در شهرستان را با نظم دقيق و مديريت كامل سازماندهى و تقسيم و به سوى مناطق عملياتى اعزام مىكرد و با اين مشغله زياد روزى يك ساعت به راديو اهواز رفته و برنامه سخنرانى پيرامون غزوات پيغمبر (ص) را اجرا مىكرد. بعد از گذشت كمتر از يك ماه كه حسين فرمانده سپاه هويزه بود، به قدرى در ميان عشاير منطقه نفوذ كرده بود كه زبانزد همه شده بود تا آنجا كه عشاير سوسنگرد و هويزه را براى اولين بار به زيارت حضرت امام (ره) برد. پس از بازگشت به هويزه وى در چندين شبيخون موفقيتآميز شركت كرد.
در برنامه حمله روز اربعين حسينى كه فرماندهى شصت تن از برادران پاسدار، جهاد، دانشجو ... را به عهده داشت، به عنوان گروه پيشتاز و پياده ارتش به جنگ با كفار بعثی پرداخت،پس از رشادتهای بی نظیر و انهدام تانک ها و ادوات دشمن، وقتى مهمات آنها تمام شد در حال تشنگى و گرسنگى نيز به جنگ ادامه دادند تا اينكه يكى يكى به شهادت رسيدند و آخرين نفر، حسين بود كه با آرپىجى خود سه دستگاه تانك ارتش متجاوز بعثی را منفجر كرد و سپس با فرياد الله اكبر در حالى كه قرآن در دست داشت در روز 16 دى ماه سال 1359 در كربلاى هويزه حسينوار به شهادت رسيد.
🌹یادش گرامی و راهش پر رهرو
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
مثل یک خانواده
✅ خاطره یک اسیر عراقی
یکی از اسرای عراقی به نام عمران موسی جعفر الرحامی متولد دیوانیه عراق در خاطرات دوران اسارت خود چنین مینویسد:
«من میهمان جمهوری اسلامی ایران هستم. بعد از اسارت به اهواز منتقل شدم. رفتار برادران ایرانی، انسانی و اسلامی بود.
از اهواز به اردوگاه کهریزک منتقل شدم. در این اردوگاه کارگاههای متنوع و متعددی بود که هر کس میتوانست حرفه دلخواه خود را در آنها یاد بگیرد.
کارگاههایی مثل خیاطی، نجاری، صافکاری، آهنگری .....
ماهیانه در مقابل کارمان حقوق به ما میدادند. مسئولین اردوگاه آنقدر با ما خوب رفتار می.کردند که قابل گفتن و بیان نیست. رفتار آنها با ما مثل اعضای خانواده شان بود. از لحاظ تفریحی بازیهایی مثل: فوتبال، والیبال و پینگ پونگ به اضافه دوره های فرهنگی و درسی نیز وجود داشت. از خداوند خواستارم که این انقلاب مبارک را محفوظ نگهدارد تا الگویی باشد برای مستضعفان جهان...
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
سلام و عرض ادب و احترام 🌹
خاطرات اسارت 🌼
قسمت ۱۴۶ 🌸
موضوع :حرکت به سوی سرنوشت ( ماموریت شناسایی و اسارت ) 🌺
حالا اینجای کار به هر گردان یک تیم چهار نفره مشترکاً از اطلاعات لشگر و تخریب به جمع ما ملحق شدند گروه تیم ما از اطلاعات شهید محمدمهدی رحیمی از نجف آباد و شهید جعفری از کلیشاد منطقه لنجان بود و از تخریب شهید یوسفی از کاشان و مجید شریف از نجف آباد که الان زنده هستش🥴 این شهدا توی همین ماموریت شهید شدند که در آینده به آن خواهم پرداخت ..حالا تیم گردان امام حسین رو یاد ندارم چه کسانی بودند..باز ما اینجا سوار دو دستگاه وانت تویوتا شدیم و به سمت خط مقدم خودمون حرکت کردیم شاید یه ۲۰ دقیقه ای در راه بودیم که از گردنه های صعب العبور ماشین حرکت میکرد حالا هوا هم تاریک تاریک بود چشم چشمو نمیدید 🧐 یه جای ماشین ها توقف کردند ما سریع پیاده شدیم من برای اولین بار شخصی رو اینجا دیدم به اسم محمد ستوده اهل کاشان که مسئول وقت اطلاعات عملیات لشگر ۸ نجف بود ...ستوده همین جور که ما در حال حرکت به سمت خط بودیم داشت به سر گروه های اطلاعات تذکر های لازم و ضروری رو میداد که خیلی مراقب و مواظب باشید که بی احتیاطی نکنید که دشمن حساس بشه 😣 حالا منم همین جور که حرکت میکردم به حرفهای ستوده گوش میکردم که چی داره میگه...باز دوباره نسبت به حرفهای ستوده یه مقدار شاخک هام حساس شدند اما در واقع نمیدونستم که قبلاً چه اتفاقی افتاده و ما خبر نداریم🥴 تا اینکه رسیدیم به خط مقدم خودمان من دیدم اینجا یه نگهبان بیشتر توی خط نیست اینهم با اسلحه ژ۳ که اسلحه سازمانی ارتش ایران بود متوجه شدم که نگهبان نیروی ارتش هست و سراسر خط خودمون در اختیار ارتش هستش🌹من به ساعتم نگاه کردم دیدم ساعت ۸ شب هستش ما سریع تیمم کردیم و با همون پوتین های نظامی که پوشیده بودیم ایستادیم ...و یه نماز دلچسبی خواندیم ...ستوده از ما خدا حافظی کرد و رفت ..جلوی خط ما یک میدان مین بود به عمق تقریبی ۵۰ متر که از عقب و جلو با سیم های خاردار محصور بود ☹️ من نگاه کردم دیدم قبلا بچه های تخریب خودمون یه معبری به طول ۵۰ متر و عرض حدود ۱ متر باز کردند و این معبر رو با نوار سفید رنگی جانمایی کردند 🙄 ما به یک ستون شدیم و با فاصله دومتر از همديگه از داخل میدان مین حرکت کردیم ..من وقتی از داخل میدان مین حرکت میکردم شاید باورتون نشه بوی مرگ به مشامم میرسید هرچند این شرایط و لحظه ها برام آشنایی داشت و غریب نبود😒 وقتی بسلامتی از میدان مین خودمان خارج شدیم شروع کردیم سریع تُند و تُند حرکت کنیم حالا گروه ما جلو بود و گروه گردان امام حسین پشت سرما به یک ستون حرکت میکردیم🌹
ادامه دارد....🌸
راوی : محمدعلی نوریان 🌻
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰دخترک کبریت فروش و تراژدی کودکان غزه
🍃🌹🍃
🔹قصه دخترک کبریت فروش را خواندهاید؟ دخترکی فقیر که در سرمای کشندهٔ شب سال نو میلادی سعی دارد تا کبریتهایش را به مردمی که مشغول خرید سال نو هستند بفروشد اما کسی به او توجهی نمیکند و او نهایتا پس از آتش زدن دانه دانهٔ کبریتهایش برای فرار از سرما، در گوشهٔ خیابان تسلیم سرمای کشنده میشود و جان میسپارد.
🔹اگر آقای هانس کریستیان آندرسن (نویسنده دانمارکی داستان دخترک کبریت فروش) زنده بود حتما با دیدن قصه واقعی کودکانی که این شبها در غزه، یکی پس از دیگری، خبر یخ زدنشان به گوش جهانیان میرسد حیرت زده میشد! نوزادانی که نه کبریتی برای برافروختن دارند و نه حتی اگر کبریتی داشتند، توانی برای روشن کردن! و جهانی که خبر یخ زدن و جان سپردن هر روز این طفهای معصوم نیز بیدارش نمیکند!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزه
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
انا لله و انا الیه راجعون
خانواده محترم شهید:رحمتاله اسدی
سلام علیکم
پدران ،والامقامی که در راه رضای معبود از بهترین سرمایه های خویش گذشتند و فرزند عزیز خود را در راه خدمت به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی نثار نمودند،اسوه های ایثار و نمونه های برتر استقامت و فداکاری اند.
حاج عبداله اسدی(حمزه علی)پدرشهید والامقام«رحمتاله اسدی » پس از سالها صبر و بردباری ،ندای حق را لبیک گفت و به سوی معبود خویش شتافت. به روح این سفرکرده و ارواح تابناک فرزند شهیدش درود میفرستیم.
ضمن عرض تسلیت و همدردی با شما خانواده محترم،از پروردگار متعال علو درجات برای آن عزیز سفر کرده و شکیبایی و صبر جمیل برای بازماندگان مسألت داریم.انشالله روح بلند آن مرحوم در بالاترین مراتب بارگاه قدسی با سرور و سالار شهیدان،حضرت امام حسين(ع)محشور و همجوار گردد.
📣 به اطلاع می رساند مراسم تشییع روز دوشنبه ،۱۷ ،دی ۱۴۰۳،از ساعت ۱۰صبح ،از درب منزل مرحوم واقع در مبارکه خیابان،شهدا ، به سمت گلستان شهدای مبارکه برگزار می شود
بنیاد شهید و امور ایثارگران مبارکه
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
💢 این وصیتنامه را بیست بار بخوانید!
🔰 رهبر معظم انقلاب: «یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ از جان گذشتهی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّتنامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّتنامهاش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خواندهام.»
📝 گزیدهای از وصیتنامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی:
🔸اینجانب ناصرالدین باغانی بندهی حقیر در درگاه خداوندم. چند جملهای را به رسم وصیت مینگارم:
🔸سخنم را دربارهی عشق آغاز میکنم.
ما را به جرم عشق موأخذه میکنند. گویا نمیدانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟
🔸خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمیکرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه!
🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همهی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم.
🔸بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری.
🔸فهمیدم در این مدت که فکر میکردم عاشق تو هستم اشتباه میکردهام، این تو بودی که عاشق من بودهای و من را میکشاندهای!
🔸اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو میآمدم. ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتادهام ولی باز مستقیم آمدهام؛ حال میفهمم که این تو بودهای که به دنبال بندهات بودهای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کردهای و هر شب به انتظار او نشستهای تا بلکه یک شب او را ببینی.
🔸حالا میفهمم که تو عاشق صادق بندهات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر.
🔸آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار میکردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق مینشستی. اما من بدبخت ناز میکردم و شب خلوت را از دست میدادم و میخوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر میکردم که با پای خود آمدهام
🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنهی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب میکردم.
🔸آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من لئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم...
🔻امّا #شهادت چیست؟
🔸آن هنگام که رزمندهای مجاهد، بسوی دشمن حق میرود و ملائک به تماشای رزم او مینشینند و شیطان ناله بر میآورد و پای به فرار میگذارد و ناگهان غنچهای میشکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام میتوانیم داد؟
🔸شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید میتواند شهادت را درک کند.
🔸#شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصلشان نیز نمیتوانید درکشان کنید. شهید را شهید درک میکند. اگر شهید باشید شهید را میشناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمیکند که نمیکند.
🔸برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه میخورند، و از این در عجبند و حیرت میکنند که چرا به فکر خود نیستید!
🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شدهاید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
@Abuhossein